چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
آقای خاتمی بگذارید به شما هم گفته باشم...
« بسم الله الرحمن الرحیم
دیماه چهارسال پیش در حضور یک جمع ۱۷-۱۶ نفره و بر خلاف نظر حضار، به جناب آقای هاشمی رفسنجانی عرض کردم: « آمدن شما به عرصه انتخابات ریاستجمهوری، یک خسران برای شما و نظام است؛ زیرا ورود مجدد به میدانی که شما هشت سال پیش بعد از هشت سال فرصت تلاش و اجرای تمام برنامهها و صرف تمام نیروها و تجربهها، از آن جدا شدهاید، قطعاً بدون داشتن انرژی و انگیزه گذشته و بدون نیروی انسانی جدید و بدون طرح و برنامه تازه، تصمیمی حکیمانه نیست. درحالیکه حداقل شما در چهار حوزه دیگر میتوانید موفق و مؤثر باشید: اول در پرورش نیروی انسانی برای نظام، دوم در تشکیل « اتاق فکر حکومت اسلامی» و تبیین بنیانهای فکری اسلام و تشیع، سوم در دیپلماسی عمومی و تقویت جایگاه ایران در جهان و چهارم انتقال تجربیات ارزشمند خود به کشورهای اسلامی و مستضعف و نیازمند جهان».
آن روز آقای هاشمی حرفهای بنده را پسندید، اما نپذیرفت و خلاف آن عمل کرد.......
امروز مایلم مطالبی را با شما در میان بگذارم، شاید که بپسندید و بپذیرید:
انسان که در یک خانواده رشد میکند، وقتی استعدادها و ظرفیت وجودی او بزرگتر از خانهاش میشود، معمولاً به حکم عقل به جای ایجاد کشمکش در میان اعضای خانواده خویش، محیط فعالیت خود را از خانه به محله و شهر و کشور توسعه می دهد، تا هم به دیگران کمک برساند، هم موجب افتخار و حمایت خانوادهاش گردد و هم به رشد و شکوفایی استعداهای خود استمرار بخشد. در غیر این صورت، خانه بر او تنگ، با اهل خانه در جنگ و همگراییها به ننگ تبدیل میشود.
شما حدود ده سال وزیر بودید تا از سطح وزارت فراتر رفتید و چند سال بعد رییسجمهور شدید. هر چه استعداد، انگیزه، اندیشه، ابتکار و نیروی انسانی داشتید، در فرصت هشت سال ریاستجمهوری به کار گرفتید تا به فصل دیگری از زندگی خود رسیدید.
راستی در این چند سال فراغت از ریاستجمهوری چقدر رشد کرده و به کدامین ساحت نوین در حیات انسانی خویش دست یافتهاید؟
اگر درجا زدهاید، باختهاید، اگر عقبگرد کردهاید، نعمت زندگانی خردمندانه به هلاکت انداختهاید و با اهل خانه به جنگی پرداختهاید که بیش از سلف خود در تیرماه ۸۴ سهمی به چنگ نیاورده و شما نیز لاجرم به انتقام از مردمانی که خودتان هشت سال مرهون اعتماد آنها بودهاید، به جرم انتخاب یک رییسجمهور جوان دانشگاهی، دلخوش خواهید کرد.
بنده با همه انتقاداتی که به عملکرد شما و آقای رفسنجانی دارم، معتقدم به هشت علت ظرفیت وجودی و موقعیت ممتاز شما از شخصیتی فراملی مانند «ارنستو چه گوارا» بیشتر اگر نباشد، حتماً کمتر نیست:
اول) اینکه شما پیرو مکتبی هستید که حتی عربهای عصر جاهلیت و بادیهنشین را هم به اقتدار جهانی رساند.
دوم) اینکه شما منادی مذهبی هستید که مدعی اداره عادلانه کل جهان در آینده است.
سوم) اینکه شما در انقلابی رشد کردهاید که بر اساس اندیشه «امت و امامت» پیروز شده و حکومت تشکیل داده است.
چهارم )اینکه شما سی سال در محضر ولایت فقیه شیوه خداپسندانه حکومتگری و سیره متواضعانه مردمگرایی صادقانه را آموختهاید.
پنجم )این که شما به عنوان «روحانی» و در جایگاه عالمان دینی امت اسلامی به فرموده حضرت محمد (ص) باید از پیامبران بنیاسرائیل هم حتماً افضل باشید.
ششم) اینکه شما هر دو نفر جزئی از سرمایههای ملی ملتی بزرگ در تاریخ بشر هستید که هر کدام دوبار بزرگوارانه از سوی این ملت نجیب و شجاع به ریاستجمهوری برگزیده شدهاید و این اعتماد ملی ذخیره انسانی ارزشمندی در رابطه با جهانیان است که باید در حد و اندازه این ملت مسلمان و انقلابی ظاهر شود.
هفتم) اینکه «اصل هجرت» را همطراز با جهاد در راه خدا در قرآن کریم خواندهاید و حتماً باور دارید که «هجرت» عزت آفرین است و بستر رزق وسیعتر و رشد و تعالی سریعتر آدمیان است.
هشتم) اینکه وقتی شما به عنوان پیروان امام خمینی (ره) اصل «صدور انقلاب» را باور دارید، امروز که از مسئولیت سنگین مدیریت اجرایی کشور فارغ شدهاید، خود شما باید پیشقراول تحقق این اصل اسلامی و انسانی باشید.
بنابراین با غفلت از رسالت جهانشمول اسلام، «خانه نشینی» مانع رشد شما و موجب فرسودن استعدادهای سایر «اهل خانه» و باعث محرومیت اهل بلاد دیگر از تجربهها و توانمندیهای شما خواهد شد.
«چه گوارا» با همه اشکالاتش این حقیقت را فهمید و با سفر و مبارزه علیه مستکبران و کمک به محرومان، قهرمان ملتهای محروم قاره آمریکا شد.
● جناب آقای خاتمی!
دوستان خوشخیال و تملقگویان همیشه در صحنه، سخنان بنده به جناب آقای هاشمی را در چهار سال پیش وارونه جلوه دادند؛ همچنانکه ممکن است امروز نیز سخن مرا ناشی از «نگرانی» نسبت به حضور و پیروزی فرضی شما معرفی کنند، در حالیکه به صراحت میگویم موقعیت شما از تبلیغات «هاشمی ۲۰۰۵» بهتر نیست و معتقدم شما گزینههای زیادی فرا روی خود ندارید:
۱) یا بدون قصد آمدن و صرفاً برای بازارگرمی سیاسی خود و کمک تبلیغاتی برای همفکران خودتان تلاش میکنید تا سخنرانی اخیر شما در دانشگاه تهران را قابل توجیه سازد.
۲) یا این بازارگرمی سیاسی داخلی را برای فعالیت خارجی خود مفید میدانید که اینگونه حرکات تبلیغاتی برای بعضیها قابل قبول باشد.
۳ ) یا نمیبینید که تنها امتیاز شما در برابر هاشمی، کروبی و ناطق نوری را که تا به حال در انتخابات ریاستجمهوری شکست نخوردهاید، زیرکانه از شما میگیرند؛
۴) وگرنه آیا میتوان باور کرد که شما به حمایت دولتمردان آمریکا از «اصلاحطلبان» امیدوار شده باشید؟
بنده حالت چهارم را نمیخواهم باورکنم و فرض سوم را نیز از ذکاوت سیاسی شما بعید میدانم. جنابعالی بهتر از هر کس دیگر آگاهید که بر فرض پیروزی ضعیف در انتخابات آینده، نه فقط هیج امتیازی بالاتر از امروز خود کسب نکردهاید، بلکه منتقمان خشن و دشمنان جدیدی از میان طرفداران کنونی به جان شما خواهند افتاد که حداقل چهارگروه آنان را به خوبی می شناسید:
ـ افراطیونی که در دور دوم ریاستجمهوری خود، آنها را به دلیل خیانتهای آشکار و برای مصونیت خود رها کردید.
ـ شکست خوردگان انتخابات مجلس ششم که برای انتقام از مردم و نظام لحظه شماری میکنند.
ضد انقلابیونی که مدتی بی حاصل به شما برای نیل به اغراض خود دل بستند.
ـ و غربیهایی که با امید واهی برای فروپاشی نظام اسلامی شما را گورباچف ایران پنداشته و حضور پرصلابت رهبری بیدار و ملت شجاع ما را نادیده گرفته بودند. البته دو گروه اخیر در عرصه جهانی برنامههای هولناکی برای سوء استفاده از شما علیه ایران تدارک دیدهاند.
بنابراین ضمن تقدیم چند توصیه دوستانه، پیشنهاد مشخص خود را به شما هدیه میکنم:
الف) بهتر است به جای شعار عوامفریبانه«نجات ایران» که تخطئه تنگنظرانه همه پیشرفتها و انکار غیرضروری موقعیت ممتاز ملی و نفی متعصبانه عظمت بینالمللی کنونی ایران اسلامی و انقلابی است، از شرایط متزلزل امریکا در منطقه و جهان به منظور پرکردن خلاهای ناشی از عقبنشینی این ابرقدرت رو به اضمحلال، برای گسترش منافع ملی کشور خود بهرهگیری مصلحانه و انسان دوستانه نمایید و با نگاهی جهانشمول و برونگرایانه، از خودکم بینی درونگرایانه خود را نجات دهید.
ب) بهتر است با پرهیز از تحریک مخاطبان علیه ولایت فقیه و تخریب سایر نهادها و نگاهبانان حکومتی که همچنان بر اساس تئوری شیطانی «حاکمیت دوگانه» دنبال میشود، شما برای بازسازی اندیشه اصیل «امت و امامت» که اساس حکومت مورد نظر امام خمینی و قانون اساسی است، در راستای ایجاد انسجام امت اسلامی و نجات ملتهای محروم و مستضعف و تحت سلطه اشغالگران، تلاش کنید و همت عالی خود را برای رهایی سرزمینهای اسلامی از اشغال مثلث آمریکا - انگلیس - اسرائیل بکار گیرید، تا یک و نیم میلیارد مسلمان دعاگوی شما باشند و آیندگان نقش مثبت شما را در ایجاد تمدن نوین اسلامی ثبت و ضبط کنند و در حیات جاودانه با شهدا و صلحا و ائمه اطهار(ع) و پیامبران الهی (س) محشور گردید.
ج) اگر خود را به عنوان یک شخصیت ملی ایرانیان پرافتخار، فراتر از محدوده امروز ایران بدانید و در حد یک مهره جناحی وارد بازیهای فرسایشی احزاب بیآرمان داخلی نشوید، در چنبره این بازیها فرصت فراملی و نیز اعتبار نزد مملکت خود را هدر نخواهید داد و با کاشتن «باد»، «توفان» درو نخواهید کرد.
د) در گستره جهان اسلام شما میتوانید در کنار سیدحسن نصرالله، دومین روحانی بیدار و سرفراز شیعه باشید که بستر وحدت و عزت و قدرت مسلمانان را با پیروی از امام خامنهای تقویت کنید و فرصتهای ارزشمند و مغتنمی را برای ایران و اسلام فراهم آورید و مانع استمرار جنایات مستکبران بشوید.
ر) گرچه مظلومنمایی و تحریک هنرمندانه مخاطب و سوءاستفاده از عواطف پاک مردم همیشه شگرد مؤثری بوده، اما انصاف و انسانیت حکم میکند که به جای آن، یک روحانی اسلام برای رسیدگی به مظلومان و بی پناهان عالم اقدام کند تا فراتر از یک شهرت کاذب و محبوبیت رسانهای، یک برکت الهی برای بشریت و یک حرمت و قداست ابدی را برای حیات جاودانه خود بدست آورد.
س) فعلاً از تحلیل محتوای سخنرانی ۲۵ آذر ۸۷ دانشگاه تهران که حتی یک سخن تازه در برنداشت، صرفنظر کرده و صمیمانه و برادرانه «پیشنهاد» اصلی خود را تقدیم میکنم:
ایرانیان با فرهنگ، ضمن پذیرش اسلام و تبیین و توسعه آن در میان سایر ملل، نقشی بزرگ در رشد و تعالی بشریت و عبور از تنگناهای تاریخ جاهلیت داشتهاند. در عصر ما، «انقلاب اسلامی» به همت همان وارثان فرهنگ توحیدی، تجربهای نوین را پیش روی مردمان امروز و فردای جهان قرار داده است. سی سال اخلاص و ایثار و تدبیر و استقامت و مجاهدت بهترین انسانها در تمام عرصههای اجتماعی، سیاسی، نظامی، اقتصادی، علمی و فنی حول محور «امامت ولی فقیه عادل و دانا و توانا»، عظمتهای فراوانی را ظاهر کرده و استعدادهای شگرفی را رشد داده است که قطعاً این دانایی و تواناییهای امروز، پرشکوهتر و بزرگتر از گذشته ماست.
دلیل آشکار برای اثبات این مدعا آن است که امروز ایرانیها در هر میدانی که وارد میشوند، در مقایسه با دیگران در ردیف «برترین»ها قرار میگیرند.
افتخارآفرینان ایران این حقیقت را در میادین ورزشی، در عرصههای علوم و فنون نوین، در صحنههای فرهنگی و هنری، در بازارهای اقتصادی، در هماوردهای نظامی، در مشارکتهای اجتماعی و در انقلابآفرینی و پاسداری همهجانبه از نظام حکومتی و ارزشهای اسلامی خود در برابر تهاجمات بیگانگان به اثبات رساندهاند.
در ساحت دیانت و سیاست هم، رهبری انقلاب اسلامی در سی سال گذشته همواره یک چهره بینظیر فرا ملی در میان رهبران دینی و سیاسی جهان بوده و هستند.
«پرسش شفاف» این است که آیا سیاستمداران با تجربه ما که در داخل کشور با تبعیت از رهبر انقلاب اسلامی رشد کرده و به توفیقات بزرگی برای ملت خود رسیدهاند، نمیتوانند همین تجربه گرانبها را برای پیشرفت و سعادت ملل مسلمان و سایر ملت ها عرضه کنند و با عملکرد خود گامی به جلو بردارند و منافع ملی را در ورای مرزهای فعلی توسعه دهند؟
این نگاه ضد سلطهطلبی و انگیزه صد در صد انسانی و خیرخواهانه در بسیاری جاها مورد نیاز و مطالبه ملتهای محروم و مظلوم و استقلالطلب جهان است، گرایش به استقلال از مستکبران و اشغالگران و خدمترسانی به مردم نیازمند و مراعات مردمسالاری واقعیتی است که علاوه بر شما، آقایان هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری، کروبی، میرحسین موسوی و صدها نفر از وزرا و نمایندگان سابق مجلس نیز تجربه کردهاند و همه این شخصتها سهم خود را در پیشرفت کشور ادا کردهاند و همگی به «گردش نخبگان» و نیروهای فراوانی که توانا، کارآمد و تازه نفس، آماده شکوفاتر کردن ایران اسلامی هستند، به دلیل روحیه ضد فرعونیت خویش کم و بیش معتقد میباشند.
پس کافی است که برای تحقق این منظور، همگان با خداباوری:
اولاً) عزت و توانمندی فراملی خود را باور کنند و در جایگاه مشاوران امین و با تجربه برای سایر ملتها حرکت نمایند، نیروهای جوان و تازه نفس داخلی را با بلندنظری تقویت کنند، اصل «گردش نخبگان» را درعمل حرمت نهند، افقهای وسیع فرامرزی را از ترس آمریکا و انگلیس و اسرائیل رها نسازند و آینده را برای آیندگان فراخناکتر و زیباتر در پیوند با تمام مسلمانان جهان به وراثت بگذارند .
ثانیاً) مفهوم سخن امام خمینی (ره) که پیروی از ولایت فقیه را ضامن سلامت مملکت ایران معرفی کردهاند، «برای کل سرزمین اسلام» خردمندانه و خیرخواهانه باز تعریف کنند، تا از این مفهوم بلند اسلامی سخاوتمندانه برای نجات ملتهای اسیر در چنگال خون آشام و اشغالگر «استبداد جهانی»، با تدبیر و دوراندیشی، بهرهها گیرند.
جناب آقای خاتمی، افق نگاه روحانیت شیعه و چشمانداز اسلام و انقلاب اسلامی و همه ایرانیان خداپرست وعدالتخواه فراتر از سیم خاردارهایی است که انگلستان به دور ما کشیده است.
باور کنیم ظرفیت انسانی ایرانیان که سی سال با نظام اسلامی رشد کردهاند، بزرگتر از ایران امروز ماست.
باور کنیم که در آنسوی این محدودهها انسانهای بیشماری در انتظار یاری شخصیتهای صالح و کاردان و مجرب و با سخاوت و عدالتخواه و شجاعی هستند، تا دست آنان را برای نجات از سلطه دشمنان بشریت با مهربانی بگیرند.
برای تحقق این رسالت بزرگ انسانی میدان عمل برای تمام شایستگان از میان دستجات «چپ» و «راست» و «اصولگرا» و «اصلاحطلب» مهیاست.
باور کنیم که در پشت این سیم خاردارها، انسانهای مظلوم و مستضغف، یا در خلقت، «خویش» ما هستند یا در دیانت «همکیش» ما؛ و فقط دشمنان میان ما فاصله و جدایی انداختهاند، که این فاصلهها با درایت مردان شجاع و زکاوت زنان با همت، برداشتنی است. انشاءالله.
منبع : شبکه خبر دانشجو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست