یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا


ریخته‌گری در گستره جهان


ریخته‌گری در گستره جهان
تاریخ صنایع ریخته‌گری آلمان در طی قرن بیستم تنها متاثر از پیشرفت‌‌های تكنیكی و اقتصادی نبوده است، بلكه تغییرات شركتها، مواد ریختگ‍ی جدید و كاربردهای جدید، در این امر دخیل بوده‌اند. طی سی سال گذشته شركتهای خودروسازی رشد زیادی داشته و طبق آمارها نیمی از واحدهای ریخته‌گری آهنی و ۷۰ درصد واحدهای ریخته‌گری غیرآهنی در حال كار برای این شركت‌ها هستند. تعداد واحدهای ریخته‌گری آهنی ظاهراً در حال كاهش است.
در طول قرن بیستم، صنایع ریخته‌گری آهنی در آلمان به خوبی مستقر و بطور قابل قبولی سازماندهی و شدیدا رشد كردند. پایه‌‌های این صنعت در نیمه دوم قرن نوزدهم گذاشته شد. در نیمه اول قرن نوزدهم واحدهای ریخته‌گری كوچك زیادی در آلمان تهیه‌كننده اصلی نیاز بازار بودند. گسترش شبكه راه‌آهن باعث شد كه كك و آهن خام عمدتا از بریتانیای كبیر وارد شده وواحدهای ریخته‌گری قدیمی قادر نبودند كه در قیمت، كیفیت و كمیت و تقاضای شركتهای جدید رقابت كنند.
با كم شدن مسائل امنیتی در حمل و نقل وكالاها و تامین بازار مشترك اروپا و وحدت كشورها در سال ۱۸۶۸، قیمت‌ها به شكل بسیار رقابتی دگرگون شدند. در سال ۱۸۶۹ و با یكپارچه‌سازی سیاسی توسط دومین امپراطوری آلمان، انجمن ریخته‌گری آلمان با هدف اولیه تثبیت حداقل قیمت تاسیس شد. این انجمن یكی از قدیمی‌ترین انجمنها در نوع خود در آلمان بود و بعدها بعنوان مدلی برای سازماندهی صنایع مشابه مورد استفاده قرار گرفت.
تعداد اعضاء انجمن، در سال ۱۸۶۹، ۵۰ عضو؛ در سال ۱۸۷۲، ۷۵ عضو و در سال ۱۹۱۳، به ۱۵۷۴ عضو رسید و تقریباً تمام واحدهای ریخته‌گری آهنی را شامل می‌شد.فعالیتهای تكنیكی انجمن ریخته‌گری شامل كتابهای راهنما، سخنرانی‌ها، كنترل كیفیت و تبلیغ و ترویج شركتها و امنیت آنها بود.
در راستای مستقل شدن واحدهای ریخته‌گری، تعداد مراكز مهندسی مكانیك نیز افزایش پیدا كرد. استادان دانشگاههای متعدد، تحقیق بر روی چدن و فولاد را شروع كردند و نتایج را در قالب آزمایش‌‌های كنترل كیفیت،‌آنالیز شیمیایی و آزمایش خمش و خستگی معرفی كردند. گروه ریخته‌گری در دانشگاه بصورت مجزا از گروههای عمومی به عنوان متالورژی آهنی در سال ۱۹۱۳ در Breslau شروع بكار كرد. سپس در شهرهای فرایبورگ، آخن، برلین و Clausthal این گروه به صورت مجزا در آمد. در سال ۱۹۰۹ نیز جامعه ریخته‌گران آلمان جهت مهندسی ریخته‌گری در رشته آهنی و غیرآهنی تاسیس شد و نتایج تكنیكی آن در مجله “Giesserei” به چاپ می‌رسد.
رونق و شكوفایی ریخته‌گری،‌با جنگ جهانی اول ناگهان به پایان رسید. زمانی كه تولیدات ریخته‌گری كاهش پیدا كرد، تقاضا برای محصولات ریخته‌گری فولاد افزایش داشت.
بعد از معرفی مارك آلمان در سال ۱۹۴۸ بهبود شدیدی پدید آمد و میزان تولیدات ریخته‌گری در سال ۱۹۵۰ به میزان قبل از جنگ جهانی رسید. بعد از آن صنایع خودروسازی بصورت پیوسته رشد كردند و تاحدی كمبودها را در دیگر شركتها و واحدهای صنعتی جبران نمودند. امروزه صنایع ریخته‌گری آلمان تا حد زیادی به صنایع خودروسازی وابسته است. زمانی كه مهندسی مكانیك پیشرفت كرد، اهمیت صنایع فولادی كم شد. ریخته‌گری در قالب، جای خود را به ریخته‌گری پیوسته داد و در نهایت ریخته‌گری پیشرفته‌تر و با ارزش‌تر شد. در دهه ۶۰، تولید به حداكثر میزان خود رسید. بعد ازآن، ساختار صنایع، مواد ریخته‌گری،‌قالب‌سازی، و فرایندهای ذوب تغییر كرد و حاصل آن چیزی نبود جز مكانیزاسیون، اتوماسیون، بالا رفتن ارزش كار و رقابت با كشورهای دیگر. نیروی كار از ۱۸۹۶۰۰ نفر در سال ۱۹۶۰ به ۴۵۰۰۰ در سال ۲۰۰۰ رسید؛ تعداد واحدهای ریخته‌گری مداوم كم می‌شد و این به معنای ظرفیت بالاتر و بازده بیشتر است.
در دهه آینده استقرار صنایع ریخته‌گری منوط به استقرار شركتهای خودروسازی، افزایش ارزش نیروی كار و انرژی و قوانین زیست‌محیطی است.
صنایع ریخته‌گری اروپا در آستانه تحول ساختاری قرار دارند، این تحول حول سه محور زیر انجام می‌شود: ۱.توجه به خواسته‌ها و اهداف مشتریان، ۲.نوآوری مواد با توجه به نیاز بازار، ۳.توسعه همكاری و مشاركت برای دستیابی به اتحاد و پایداری. كشور آلمان به عنوان بزرگترین تولیدكننده قطعات ریختگ‍ی اروپا، به برنامه‌ریزی دقیق پرداخته تا بتواند ضمن رفع چالشهای موجود، صنایع ریخته‌گری خود را در جهت رشد قرار داده و جایگاه مناسب مجددی برای آنان بیاید. استراتژی صنایع ریخته‌گری آلمان تا سال ۲۰۱۰ بصورت زیر ترسیم شده است. مدلی كه توسط پژوهشگران ارائه شده است شامل سه مرحله زیر می باشد:
۱. درك وضعیت موجود، ۲.درك موقعیت در بازار، ۳.چگونگی انتخاب استراتژی، توسعه و ارزیابی مداوم.
درك وضعیت موجود: شامل ارزیابی برنامه ۵ ساله بازار-مشتری –محصول؛ كنترل برآوردهای فعلی به كمك SWOT ؛ تجهیز واحدها با توجه به اهداف مشتری؛ تعیین نقاط ضعف و قوت و آنالیز واحدهای خارجی و تعیین عوامل موفقیت.
درك موقعیت در بازار: شامل حجم بازار، نرخ رشد، موانع موجود در بازار و میزان سهم نسبت به ورودی‌‌های آن؛ آنالیز بازار در خارج از طریق مصاحبه با مشتری و تصحیح عملیات فروش و روند بازار؛ تحلیل موقعیت‌یابی از طریق مشاوره با متخصصین برای فهم موقعیت تكنولوژی و عوامل موفقیت.
انتخاب استراتژی، توسعه و ارزیابی مداوم: شامل توسعه استراتژی انتخاب شده و تمركز براهداف تعیین شده ؛ ارزیابی استراتژی انتخاب شده (داخل و خارج)؛ ارزیابی امكان تحقق استراتژی انتخاب شده (مالی_ دانش فنی_ زمان).
اطلاعات و آمار دقیق و تجزیه و تحلیل آنها، شرایط اقتصادی حال حاضر واحدها را تعیین نموده و منجر به یكی از شرایط زیر می‌شود: افزایش سرمایه‌گذاری ،یا عدم سرمایه‌گذاری.
تحقیقات انجام شده در اروپای مركزی (شامل كشورهای آلمان، فرانسه، اتریش، ایتالیا و سوئیس) نشان می‌دهد كه بازاری در حدود ۷ میلیارد یورو برای ریخته‌گری چدن، ۲ میلیارد یورو برای ریخته‌گری فولاد و ۵/۴ میلیارد یورو برای ریخته‌گری آلیاژهای سبك وجود دارد.
بر مبنای وضعیت و امكانات موجود، موقعیت‌یابی و یا موضع‌گیری مناسب صنایع ریخته‌گری در محدوده بازار واقعی، می‌توان استراتژی نوین و مستدلی را كه در آن جاذبه‌‌های مالی (گردش مالی و میزان سودآوری) نیز لحاظ شده باشد، تدوین و بر این اساس سناریو‌‌های مختلفی را برای توسعه نوشت. نكته مهم ارزیابی مداومی است كه هر صنعت از وضعیت خود در این راستا به عمل می‌آورد. در بررسی و ارزیابی توجه به نكاتی نظیر، تدوین دانش فنی مورد نیاز، حل مشكلات و قابلیت و توانایی در نوآوری مواد، سرمایه‌گذاری و مسایل زیست محیطی (میزان تولید مواد معلق و یا گازهای حاصله) ضروری است. همچنین با رعایت توصیه‌‌های تجاری و استراتژیك، جزییات كار از قبیل پرسنل مورد نیاز، زمانبندی، كمیت و كیفیت و مسائل كنترلی نیز قابل تعریف است و نتایج میزان پیشرفت كار زیر نظر قرار می‌گیرند.
چین: با پذیرش عضویت كشور چین در سازمان تجارت جهانی در دسامبر ۲۰۰۱ صادرات چین به آمریكا، اروپا و ژاپن باعث ترقی اقتصاد چین و رقابت آن با كشورهای خارجی شد. جای هیچ شكی نیست كه چین رشد به سزایی داشته است. تقاضا برای فلزات پایه در چین همچنان رو به افزایش است. از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ تقاضا برای مس از ۲۳ به ۲۸ درصد، نیكل از ۲۸ به ۴۵ درصد و فولاد از ۲۶ به ۳۵ درصد خواهد رسید.
صنایع ریخته‌گری چین در شهرهای مشهور پراكنده هستند. ۶۳ درصد واحدها در نواحی غربی و شمال چین (مثل شانگهای، تیانجین، شانكسی و پكن) و ۳۶ درصد واحدها در ناحیه جنوبی (مثل ژیزانگ، سیچوان و گوندونگ) واقع شده‌اند.
قطعات ریختگی خودرو ۶ الی ۱۰ درصد از كل قطعات ریختگ‍ی چین را به خود اختصاص می‌دهد. تولید خودروهای بزرگ و كوچك، آغاز و تجربیات آنها با سرعت رو به افزایش است. این روند افزایشی در رشد صنایع باعث رشد قابل توجه تولیدات چدن خاكستری و چدن نشكن شده است. قطعات ریخته‌گری مورد استفاده در ماشینهای كشاورزی و موتور سوخت داخلی همواره مقدار زیادی از مجموع تولیدات ریخته‌گری كشور چین را به خود اختصاص می‌دهند. تقریبا تمام شهرها دارای كارخانه‌‌های تولید كننده دیزل، تراكتور و اجزای دیگر ماشینهای كشاورزی می‌باشند كه سالانه تولید ۵/۱ الی ۲ میلیون تكنولوژی اطلاعات قطعه ریختگ‍ی كه تقریبا یك ششم كل تولیدات ریختگ‍ی كشور است را به خود اختصاص داده‌اند. اجزای ماشینهای كشاورزی و موتورهای درون‌سوز بطور عمده از چدن خاكستری و نشكن ریخته می‌شوند.كشور چین قوانین زیست‌محیطی سختی را وضع كرده است. فعالیت برای استخراج معادن متالورژیكی كك بطور قابل ملاحظه‌ای كاهش پیدا كرده است و كمبود كك منجر به استفاده بیشتر از نیروی برق شده است.
سنگ آهن داخلی تنها ۶۰ درصد از مجموع نیاز كشور را فراهم می‌آورد. در نیمه اول سال ۲۰۰۳ واردات در چین ۴۸/۷۲ میلیون تكنولوژی اطلاعات بوده است. چند شركت فولادی مهم كشور چین (مثل بزرگترین شركت فولادی Shanghai Baosteel و گروه چدن و فولاد Panzhihua ) برای بدست آوردن سنگ آهن ارزان‌تر از خارج بهم پیوسته‌اند. تقاضای واردات همچنان بسرعت در حال افزایش است.
لهستان: صنایع ریخته‌گری كشور لهستان بعد از یك دوره بی‌توجهی امروزه بعنوان قسمت مهمی از اقتصاد جهانی و پیشرفت در صنایع مدرن مورد توجه قرار گرفته است. عمده محصولات ریختگ‍ی تولیدی در بخشهای زیر مصرف می‌شوند: صنایع خودروسازی ۲/۲۳ درصد؛ ماشین‌سازی و ساختمان ۸/۱۵ درصد؛ صنایع چدن و فولاد ۸/۱۱ درصد و صنایع مرتبط با كشاورزی ۲/۹ درصد.
در سال ۱۹۷۰ صنایع ریخته‌گری لهستان مقام هفتم را در جهان از لحاظ تولید (۷/۲ میلیون تكنولوژی اطلاعات) داشته است اما امروزه با تولید ۷۰۰۰۰۰ تكنولوژی اطلاعات مكان هجدهم را بخود اختصاص داده است.
اكراین: قابلیت اكراین در محصولات ریختگ‍ی بخصوص در قسمت آلومینیوم و فلزات سنگین بسیار بالا است. واحدهای شیمیایی و كشاورزی و ساختمانی در واقع مشتریان اصلی این واحدها هستند. این كشور برای باقی ماندن در عرصه رقابت باید سعی در به روز شدن واحدهای ریخته‌گری خود داشته باشد.
جمهوری چك: فعالیتهای كارخانجات ریخته‌گری در چك به تاریخ تمدن Halstatt برمی‌گردد: ۷۵۰ سال قبل از میلاد مسیح، مطابق با آغاز عصر آهن. در قرن هفدهم بسیاری از بخشهای مجزای ریخته‌گری در سرزمین چك گسترش پیدا كرد. در آغاز قرن بیستم، جمهوری چك به عنوان یكی از اقتصادی‌ترین بخشهای اروپا و نیز بعنوان صنعتی‌ترین بخش از امپراطوری سابق اتریش و مجارستان شناخته شد. در فاصله زمانی بین دو جنگ جهانی سرزمین چك یكی از ده منطقه اول جهان در زمینه توسعه صنعتی بشمار می‌رفت. اما بعد از جنگ جهانی دوم، منطقه چك در قلمرو جماهیر شوروی قرار گرفت و به مدت ۴۰ سال شاهد آزمایشات كمونیستی بود. ارتباطات تجاری بطور گسترده‌ای دچار ركود شد و كل كشور به یك دوره ركود اقتصادی طولانی و مخرب وارد شد. در تولید، به كمیت بیش از كیفیت بها داده می‌شد، سیستم بدون تاثیرپذیری بوده و تولیدات قابل رقابت نبودند. علی‌رغم این ركود، بسیاری از كمپانی‌ها شهرت قابل ملاحظه‌ای كسب نمودند مثل: SKODA, Moser, Avai, TATRA. فروپاشی كمونیسم در سال ۱۹۸۹ راه را برای بازگشت اقتصادی و پیشرفت تجاری در قالب تغییر شكل اقتصادی هموار نمود و بر پایه ۵ فاكتور زیر ایجاد گردید: ۱. آزادسازی قیمتها و تجارت داخلی، ۲. خصوصی‌سازی برنامه‌ها، ۳. اختصاص دادن مالیات، ۴. قابلیت تغییرپذیری داخلی پول، ۵. سیاست پولی و مالی انحصاری منطقه. باید اذعان داشت كه به واقع از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۰ صنایع ریخته‌گری این كشور متحمل شكست بزرگی شد اما بعد از آن میزان تولید ریختگ‍ی این كشور افزایش یافته است. بازار فروش قطعات ریختگ‍ی بر طبق نوع ماده بقرار زیر است: مصرف كنندگان قطعات چدن خاكستری شامل ماشین‌آلات و تجهیزات ساخت و ساز ۴۸ درصد، كامیونهای اتوماتیك/ سبك ۱۶ درصد، صنایع ساختمانی و صنایع مربوط به شهرسازی ۹ درصد، قالبها و غلتكهای ساخت شمش ۷ درصد، لوله‌‌هایی با كاربرد در خاك یا مخازن تحت فشار و سایر موارد ۱۸ درصد. بازار اصلی برای قطعات چدن داكتیل شامل ماشین‌آلات و تجهیزات ساختمانی ۶۲ درصد، صنایع خودروسازی ۱۸ درصد، لوله‌ها، اتصالات و شیرآلات، قطعات مربوط به شهرسازی ۶ درصد، شمش و سایر موارد ۱۴ درصد. قطعات چدن مالیبل در آرمیچرها، شیرآلات، اتصالات ۲۷ درصد، ماشین‌آلات ساختمانی ۱۹ درصد، صنایع خودروسازی ۳۱ درصد و سایر موارد ۲۳ درصد استفاده می‌شوند. بازار فروش برای قطعات فولادی شامل ماشین‌آلات و تجهیزات ساختمانی ۶۲ درصد، صنایع ریل‌سازی و كامیونها، ۱۰ درصد، وسایل نقلیه موتوری ۴درصد وسایر موارد ۲۴ درصد می‌باشد. قطعات آلومینیمی و منیزیمی تقریباً ۹۴ درصد تولیدات غیرآهنی را تشكیل می‌دهند، قطعات آلیاژی مس ۶/۲ درصد و قطعات از جنس روی ۴/۳ درصد. بازار مهم قطعات آلومینیم و روی در صنایع خودروسازی است. تقریباً ۷۶ درصد كل قطعات غیرآهنی به روش قالب‌ریزی تهیه می‌شود. ریخته‌گری دایكست ۲۱ درصد تولیدات غیرآهنی و ریخته‌گری در قالب ماسه‌ای ۳ درصد را تشكیل می‌دهند.
حدود ۵۴ واحد ریخته‌گری با ۲۱۰۰۰ نفر نیروی انسانی در این كشور مشغول به فعالیت هستند. در ۵ سال آینده انتظار پیشرفت مهمی در واحدهای ریخته‌گری مشاهده نمی‌شود، اگرچه كه تولید فولاد تقریباً با چدنهای كروی جایگزین خواهد شد. واحدهای ریخته‌گری تحت فشار و ریخته‌گری ثقلی نیز افزایش خواهند یافت. البته در نهایت، كلید اصلی موفقیت این كشور، اتصال به شبكه جهانی است.
مجارستان: ساختار صنایع ریخته‌گری مجارستان در طول سالهای اخیر شاهد تغییرات مهمی بوده است. تولید در بخش ریخته‌گری چدنی حدود ۳/۲۲ درصد و فلزات سنگین ۳/۴۰ درصد می‌باشد. البته آینده صنایع ریخته‌گری مجارستان به عوامل متعددی بستگی دارد و شاید تعداد واحدهای ریخته‌گری آهنی به دلایل زیست‌محیطی و قوانین مربوط به آن كاهش پیدا كند. در حال حاضر یكی از كارخانه‌‌های پیشرفته ریخته‌گری چدن جهت استفاده در بخشهای خودروسازی میزان زیادی چدن خاكستری و چدن با گرافیت كروی تولید می‌كند.
رومانی: آینده روشنی برای این كشور انتظار می‌رود. واحدهای تولیدكننده لوله‌‌های چدن نشكن از كارخانه‌‌های جدید این كشور هستند و دو كارخانه ریخته‌گری نیز به تازگی شروع بكار كرده‌اند. تنها مشكل رومانی این است كه ۷۰ درصد ظرفیت تولید این كشور تنها توسط ۲۰ درصد از واحدهای تولیدی آن تامین می‌شود.
اسلونی: اسلونی در مقایسه با كشورهای دیگر اروپایی دارای موقعیت بهتری است؛ زیرا خطر بسته شدن كارخانه‌‌های ریخته‌گری این كشور را تهدید نمی‌كند و تااندازه‌ای همه واحدهای ریخته‌گری مجهز به تكنولوژی بالایی هستند و همگی از سیستم‌‌های اتوماتیك استفاده می‌كنند. دانش فنی در این كشور در سطح بالایی است. حدود ۳۴ كارخانه در این كشور وجود دارد كه ۱۸ واحد آن ، مربوط به چدن و دو واحد آن ، فولاد و ۱۰ مورد از واحدها، آلیاژهای سبك و ۴ مورد از آنها نیز مس و بقیه واحدها مربوط به فلزات غیر آهنی دیگر هستند.
روسیه: صنایع ریخته‌گری در این كشور بعنوان صنایع پایه برای صنایع دیگر محسوب می‌شوند. میزان جذب محصولات ریختگ‍ی توسط صنایع دیگر در روسیه بقرار زیر است: صنایع خودروسازی و تراكتورسازی ۳۴ درصد؛ صنایع متالورژی ۱۷ درصد؛ صنایع ماشینهای مهندسی ۱۶ درصد.
اسلواكی: اغلب تولید ریخته‌گری در این كشور در بخش ماشینهای ابزار،‌ساختمان‌سازی و راه‌آهن استفاده می‌شود. صنایع خودروسازی مقداری از قطعات ریختگ‍ی آلومینیمی را به خود جذب كرده‌اند و انتظار می‌رود با مدرنیزه شدن واحدهای ریخته‌گری آهنی تغییراتی در میزان تولید قطعات ریختگ‍ی آهنی ایجاد شود. در حال حاضر حدود ۴۴ واحد ریخته‌گری در این كشور وجود دارد كه از این تعداد ۲۱ واحد ریخته‌گری آهنی و ۲۳ واحد ریخته‌گری غیر آهنی انجام می‌دهند.
كوتاه در مورد ریخته‌گری كشور: كشور ما دارای تمدن قوی در حوزه‌‌های علوم و كاربرد علوم مهندسی است. اگر به گذشته مراجعه كنیم، متوجه می‌شویم كه ایرانی‌ها اقوامی بودند با سابقه درخشان در حوزه مهندسی از جمله متالورژی و ریخته‌گری. برای مثال ایرانیان اولین اقوامی بودند كه از روش متالوگرافی در نشان دادن نقوش سكه‌ها استفاده می‌كردند. در كتابهای تاریخچه متالورژی موجود از ایران به عنوان پدر متالورژی جهان یاد می‌شود. ریخته‌گری بخشی از شاخه مهندسی متالورژی است كه در ایران به عنوان علم در ۵۰ سال گذشته مطرح شده است. در حقیقت ریخته‌گری به صورت مهندسی در ایران دارای قدمتی حدود ۳ دهه یا حداكثر ۴ دهه است.
اما باید اذعان داشت كه صنایع ریخته‌گری در كشور ما در حال حاضر از نظر كیفیتی ارتقاء بسیار زیادی یافته‌اند و بسیاری از محصولات ریختگ‍ی كشور با محصولات كشورهای تازه صنعتی و در حال توسعه رقابت می‌كند. اگرچه از لحاظ كیفیت و قیمت فاصله قابل توجهی بین محصولات تولیدی ما و محصولات كشورهای توسعه یافته وجود دارد، البته علت اصلی آن، توانمندی‌‌های تكنولوژیكی یا دانش فنی نیست بلكه عامل اصلی نارساییهای توسعه صنعت در كشور است. قطعات تولیدی در ایران مشابه قطعات آلمانی یا فرانسوی است ولی از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیست. در شرایط موجود صنعت ریخته‌گری مشكلات زیادی دارد، تعدادی از این صنایع روبه تعطیل شدن است. در آینده رقابتها زیادتر هم می‌شود؛ فناوری، هزینه‌‌های تولید آزمایشی و طراحی را كاهش داده است.
در الگوی توسعه كلان، الگوی توسعه اقتصادی طراحی می‌شود؛‌در الگوی توسعه اقتصادی جایگاه صنعت مشخص است و در چنین شرایطی پیش‌بینی آینده صنعت از جمله صنعت ریخته‌گری بستگی به برنامه‌ریزی‌‌های آینده در حوزه‌‌های اقتصادی، سیاسی و ... كشور دارد. همه این عوامل در آینده صنعت ریخته‌گری نقش دارند. آینده صنعت ریخته‌گری جزیی از آینده صنعت و آینده صنعت جزیی از آینده اقتصاد كشور است.
شیوا اسلامی
منابع:
مجله Giesserei
Foundry Trade Journal
Indian Foundry Journal
Foundry Management & Technology
مجله ریخته‌گری (ویژه نامه)، انتشارات جامعه ریخته‌گران ایران
منبع : مجله گسترش صنعت