شنبه, ۱۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 8 June, 2024
مجله ویستا


اقتصاد تئاتر و نسبت آن با تئاتر خصوصی


اقتصاد تئاتر و نسبت آن با تئاتر خصوصی
علوم میان رشته ای اگر چه عمری طولانی ندارند اما در بسیاری از کشورها اکنون برای آن جایگاه خاص و پراهمیتی را در نظر گرفته اند و دانشکده های ویژه یی برای این منظور تاسیس شده است که سالیانه دانشجویان و کارشناسان و متخصصانی را تحویل جامعه می دهد. اقتصاد تئاتر چیزی نیست که لزوماً یک کارشناس هنری یا یک کارشناس و متخصص تئاتر و از سوی دیگر یک کارشناس یا متخصص تئاتر و از سوی دیگر یک کارشناس یا متخصص اقتصاد به آن بپردازند اگر چه راه تحقیق در این زمینه برای همه باز است.
اقتصاد هنر، به عبارتی نه اقتصادی است نه تئاتر، اقتصاد هنر خود یک علم مستقل است، یک علم درهم تنیده، اما این علم مستقل و این علم در هم تنیده چیست؟ دانشمندان فلسفه علم، موضوع عر علمی را عبارت از سخن گفتن درباره عوارضی ذاتی آن (علم) می دانند و بنابراین تعریف- مثلاً موضوع علم پزشکی را بدن گفته اند، یعنی علوم پزشکی، علمی است که از عوارض ذاتی بدن سخن می گوید، قبل از هرچیز باید بدانیم موضوع اقتصاد هنر و یا اقتصاد هنر چیست، در اینجا کار اندکی مشکل است، چرا که اینک با یک موضوع سر و کار نداریم بلکه با دو موضوع و آن هم از دو جنس سر و کار داریم، دو موضوعیکه اینک به یک موضوع و یک علم مستقل غیر قابل تفکیک بدل شده است، می گویم غیر قابل تفکیک از آن رو که علم اقتصاد هنر را نمی توان دوپاره کرد و درباره هر یک به طور جداگانه بحث کردو سپس نتیجه ای از آن گرفت.
به طور کلی دو راه برای فهم اقتصاد هنر وجود دارد، در طریقه اول، نیروهای اقتصادی تعیین کننده هنر و پیامدهای اقتصادی آن مورد مطالعه قرار می گیرند و در طریقه دوم، تحلیل اقتصادی در مورد تولید و مصرف هنرهای مختلف به کار می رود، مفهوم اخیر اقتصاد هنر معطوف به یک رویکرد روش شناختی است، اقتصاد دانان مفهوم فوق را باید مورد استفاده قرار دهندزیرا تنهادر اینجا از مزیت نسبی برخوردارند، البته این مطلب به آن معنا نیست که ابعاد مطرح در طریقه اول را باید نادیده گرفت، علل و پیامدهای اقتصادی هنر را باید از یک دیدگاه انتخاب عقلایی تحلیل نمود تا از رویکردهایی چون جامعه شناسی، روانشناسی و حقوق هنر متمایز شود.
به طور کلی، مفهوم اقتصاد هنر به عنوان پیامدهای رجحانها و قیود محدود کننده کلیه عوامل ذیربط در تولید و مصرف هنر تعریف می شود، موقعیت های غیر تعادلی که در آن عرضه بیش از تقاضا یا تقاضا بیش از عرضه باشد امکان فهم بهتر فرایند تولید تقاضای هنر و به همراه آن، فهم بهتر نحوه تکامل مفهوم اقتصاد هنر را فراهم می کند.
نکته مهم دیگر در این زمینه تعیین جایگاه و اندازه هنر از دید اقتصاد کلان است، اندازه گیری دقیق بخش هنر با مشکلات تحلیلی و آماری واقعاً بزرگی روبروست، تجزیه و تحلیل هزینه – فایدهچنین کاری احتمال نشان خواهد داد که مشکلات آماری بزرگتر از مشکلات تحلیلی است.
اطلاعات مربوط به اندازه تقریبی بخش هنرو اجزای آن را می توان از شاخص های موجود بدست آورد، مسائل اقتصادی بخش هنر اساساً مسائل خرد هستند، از دیدگاه اقتصاد کاربردی که در اینجا بیشترین مناسب را دارد چند نمونه از این مسائل عبارتند از تعریف و نحوه حمایت از حقوق مالکیت آثارهنری، میزان کارایی موسسات هنری غیرانتفاعی و دولتی و آثار یارانه ها بر رفتار این موسسات، تخمینهای مربوط به اندازه کلان بخش هنر اساساً برای طرفداران و حامیاناین بخش سودمند است و ما نباید چندان نگران فقدان این تخمینها باشیم.
بنابراین نمی توانیم اندکی از هنر سخن بگوییم و کمی هم از اقتصاد و اسم آن را اقتصاد هنر بگذاریم، چون شک ندارم اولاً اگر چنین کاری انجام شود کاری غیر کارشناسیو غیرمنطقی است و ثانیاً وضع همچنمان، برهمین منوال و در برهمین پاشنه خواهد چرخید.
حال به اقتصاد تئاتر برمی گردیم و این سوال را مطرح می کنیم که عوارض ذاتی علم اقتصادتئاتر چیست؟ اینجا جایی است که جهت گیری بحث ما می باید مشخص شود، به عبارت دیگر نگاه خود را در باره این علم اندکی توضیح بدهم، اقتصاد تئاتر/ نه اقتصاد تئاتری و نه تئاتر اقتصادی و نه حتی اقتصاد و تئاتر است، در عین حال، علم اقتصاد تئاتر را هم علمی می دانم که به ما کمک می کند تا زوایای پنهان و آشکار تئاتر را با هدف توسعه کمی و کیفی تئاتر بیشتر بکاویم و تشریح کنیم، بنابراین از این زاویه، نگاه من به علم اقتصاد تئاتر قبل از آن که نگاهی اقتصادی باشد یا حتی نگاهی تئاتری، نگاهی پژوهشی و فلسفی است، خوب، هنوز به علم اقتصاد تئاتر در این مقاله پرداخته نشده، چرا که یافتن موضوع علم اقتصاد تئاتر، پیش تر و بیش تر نیازمند یک زمینه پژوهشی درباره این علم مستقل است، گفته شد که علم اقتصاد تئاتر- اگرچه خود، یک علم است اما جزء علوم میان رشته ای به حساب می آید، پس شناخت مقوله اقتصاد، شناخت مقوله تئاتر و یا یافتن وجوه اشتراکو افتراق آنها می تواند ما را به سمت علمی که نام آن اقتصاد تئاتر است، رهنمون کند، علمی که نه تئاتر است و نه اقتصاد و در عین حال شامل هر دوی آنها هم هست، گفته شد که علم اقتصاد تئاتر، یک علم مستقل و در هم تنیده است و تنها چیزی که می تواند ما را به ساحت این علم نزدیک کند،یافتن وجوه اشتراک و افتراق آن است که ابتدا تعریف جامع و مانعی را از این علم به ما ارائه کند، گمان بنده این است که در انتهای مسیر است که می توانیم موضوع علم اقتصاد تئاتر را مشخص کنیم، موضوعی که از عوارض ذاتی اقتصاد تئاتر، سخن خواهد گفت.
● تئاتر خصوصی
موضوع علم اقتصاد تئاتر را می توان، توسعه تئاتر به دور از دغدغه های مالی دانست و به نظرم در این مرحله است که می توانیم از تئاتر خصوصی هم سخن بگوییم، ازنظر من تئاتر خصوصی لزوماً تئاتری نیست که خود- گردان باشد که به نظر می رسد چنین چیزی، چندان با ذات تئاتر همسو نیست، تئاتر خصوصی را می توان در همان موضوع مورد بحث یعنی توسعه تئاتر بدور از دغدغه های مالی تعریف و حدود آن را نیز ترسیم کرد.
برای تقویت اقتصاد تئاتر راهکارهای متفاوتی را می توان ارائه داد که من در این سمینار، به ۱۷ راهکار در این زمینه پیشنهاد می کنم.
تداوم حمایتهای دولتی و غیر دولتی در سه نوع حمایت های خصوصی توسط علاقه مندان این هنر، حمایت بنگاه ها و سازمان های فعال اقتصادی پس از پیدایش شرایط مساعد اقتصادی و گسترش رفاه و حمایت رسانه ها،تلاش برای جذب مخاطب بیشتر، برطرف کردن مشکل فضاهای فیزیکی نمایشی به خصوص توسط دولت و اختصاص دادن فضای مناسب، استفاده بیشتر از پتانسیل هنرمندان در ایجاد تشکل های خصوصی تئاتر.
اگر مردم نسبت به کاری احساس نیاز کنند به سمت آن خواهند رفت، مردم هنگامی که احساس می کنند روی صحنه تئاتر ما اتفاقی می افتد که نیازی به آن ندارند یا ارتباطی با مسائل فرهنگی و دغدغه های زندگی شان ندارند، مسلماً توجه کمتری نسبت به آن دارند، در این صورت نمایش از وضعیت یک کالای ضروری و مورد نیاز فاصله می گیرد و با دور شدن مخاطب وضعیت مازاد عرضه پیش می آید، به همین دلیل باید به تناسب مضامین نمایش ها و با سلایق فرهنگی جامعه توجه کرد.
برقراری نوع اعتماد متقابل بیشترمیان دستگاه های دولتی و تهیه کنندگان خصوصی، طراحی نظام حساب های اقتصادی برای هر زیربخش فرهنگی و هنر از جمله هنر نمایش از دیگر راهکارهای مناسب برای تقویت اقتصاد تئاتر است.
کپی رایت یا مالکیت معنوی آثار هنری اصلی ترین قانونی است که وجود آن به طور مستقیم موجب رونق بازار هنربطور اعم و هنر تئاتر بطور اخص می شود، در کشورهایی که دستگاه حقوقی آنها قوانین مالیکت معنوی آثار هنری را با جدیت پیگیری می کند، نبود قوانین کپی رایت حتی قدرتمندترین اقتصادهای هنررا هم متضرر می سازد.
مطالعه نظری ویژگی های اقتصادی یک کالا یا خدمت فرهنگی و هنری، مفاهیم و الگوهای مطرح شده در نظریه عمومی اقتصاد خرد را درباره کالا یا خدمت مورد نظر به کار می بندد.
به عنوان مثال، در چارچوب نظریه عمومی اقتصاد خرد این پرسش مطرح است که آیا کشش درآمدهی تقاضای هنرهای نمایشی مثبت است یا منفی؟ به عبارت دیگر، آیا هنرهای نمایشی خدمات عادی تلقی می شوند یا خدمت لوکس؟ در صورتی که این خدمت عادی است میزان و سطح درآمد نمی تواند تاثیری بر تقاضای این هنر داشته باشد.
ایجاد نگاه اقتصادی به هنر توسط هنرمندان یکی از راه های رونق اقتصاد تئاتر می باشد، نگاه غیر اقتصادی هنرمندان به مقوله هنر و تولید محصولات هنری یکی از دلایل بارز عدم پاگیری و پول سازی هنر در کشورهای در حال توسعه است.
هنرمندان همواره خواهان کسب درآمد بیشتر از هنر و تولیدات هنری خود هستند که انتظاری به جاست، اما باید به فعالیت خود به چشم یک کسب و کار و در چارچوب قوانین اقتصادی هم با الزمات خاص نگاه آن نگاه کنند.
خلق اثر هنری در هر حوزه ای به قصد کسب درآمد که باشد، مانند هر فعالیت اقتصادی دیگری تابع نظام عرضه و تقاضا بوده و تنها با درک این منطق است که می توان به آینده اقتصاد هنر امیدوار بود.
توجه به مطالعات آمایش سرزمین و تعیین اولویتها و نیازهای خاصدر مناطق به این هنر و برنامه ریزی براساس واقعیات، توجه به صادرات تولیدات نمایشی، تلاش برای رقابتی کردن فعالیت های فرهنگی و هنری مرتبط با موضوع تئاتر از دیگر روش های پیشنهادی برای تقویت اقتصاد تئاتر است.
پیش بینی راه کارهای مناسب برای افزایش مشارکت نویسندگان، هنرمندان، دست اندرکاران و صنوف مرتبط و نیز بخش تعاونی و خصوصی از طریق ایجاد موسسات تک منظوره هنرهای نمایشی و فعالیت در زمینه های آموزش و تولید هنرهای نمایشی و تشکیل گروه های تئاتر ثابت و شناسنامه دار نیز در این زمینه بی تاثیر نخواهد بود.
تدوین و طراح و اجرای نظام جامع اطلاع رسانی در حوزه تئاتر، بازنگری ماموریت ها و وظایف و امور سیاستگذاری، برنامه ریزی، نظارت، اجرا و تصدی گری توسط دستگاه های اجرایی و نهادها و هماهنگی دستگاه های عمومی و موسسه های کمک بگیر مرتبط از دولت و نحوه نظارت بر عملکرد آنها از دیگر راهکارهای مورد نظر در تقویت اقتصاد تئاتر در کشور است.
دکترحسین ایمانی خوشخو
منبع : خبرگزاری موج