یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


برره‌ای‌ها طلوع پر فروغ خود را ناتمام گذاشتند!


برره‌ای‌ها طلوع پر فروغ خود را ناتمام گذاشتند!
وقتی می‌بینید پیرمردی در جمع جوانان به شادی و خوش و بش مشغول است و همه جوانان به دور او حلقه زده‌اند و با او شادند، چه احساسی به شما دست می‌دهد؟! طبیعی است که یکه می‌خورید و تعجب می‌کنید! چون بر اساس آن‌چه در اطراف خود دیده‌اید و در فیلم‌ها و داستان‌ها برای شما به تصویر کشیده‌اند، همیشه بین دو نسل باید شکاف عمیقی وجود داشته باشد که امکان شنیدن صدای دو نسل برای هر کدام غیرممکن شود و حضور یک مرد یا زن سالخورده در جمع جوانان و هم‌سرائی و هم‌صدائی آنها با یکدیگر برخلاف آن‌چیزی است که تا به‌حال باور داشته‌ایم و در نتیجه فقط یکه می‌خوریم و تعجب می‌کنیم؟!
حق هم داریم تعجب کنیم. مرد یا زن پیر موفق شده است با بهره‌گیری از تکنیک‌های ارتباط بین خود و نسل قبل از خودش ارتباطی برقرار سازد. این پل یا کانال ارتباطی باعث شده تا دو نسل کنار هم بنشینند و به تبادل تجربیات و دانسته‌های خود بپردازند و برداشت‌های خود را از زندگی به هم منتقل کنند. این پل ارتباطی بسیار شکننده و ظریف است و با کم‌ترین غرور و بی‌حرمتی محو می‌شود و فضای خالی و شکاف بی‌انتها جای آن‌را می‌گیرد. اما مرد یا زن پیر (و البته بعد از مدتی جوانان) نمی‌گذارند این پل محور شود و روز به روز در تقویت آن می‌کوشند. چرا که خوب می‌دانند تا موقعی‌که این کانال را حفظ کنند، تنها نیستند و می‌توانند در کنار هم به‌راحتی از پس مشکلات برآیند.
در قرن بیست و یک صاحبان مهارت ارتباط و کسانی‌که هنر برقراری ارتباط مؤثر را دارند جزء پردرآمدترین و موفق‌ترین افراد قرن به شمار می‌روند. روابط عمومی خوب و هنر نفوذ در دیگران و مهارت تأثیرگذاری روی اشخاص جزء فنونی است که همه افراد علاقه‌مند به یافتن شغل مناسب در شرکت‌های بزرگ باید به آن مسلط باشند. به همین خاطر داشتن روابط عمومی خوب و تسلط به علم برقراری ارتباط مؤثر حتی از داشتن مدرک تحصیلی و تخصصی هم ارزشمندتر و گرانبهاتر قلمداد می‌شود و به این مهارت هوشمندانه گران‌ترین طلای قرن بیست و یک لقب داده‌اند.
این هنر و مهارت فقط مخصوص ارتباط بین انسان و انسان نیست، بلکه در سطحی کلان‌تر ارتباط بین یک رسانه و انسان‌های مخاطب آن‌را در برمی‌گیرد. برای مثال ببینید کدام کانال تلویزیون را در هفته کمتر انتخاب می‌کنید و بیشتر به تماشای کدام کانال و برنامه تلویونی می‌نشینید! به‌راحتی می‌توانید قضاوت کنید که آن کانال یا برنامه تلویزیونی موفق شده است به‌نحوی با ضمیر هشیار یا ناخودآگاه شما تماس بگیرد و با شما ارتباط برقرار کند و شما را به‌سوی خود جذب کند. به محض اینکه پل ارتباطی برقرار شد، بقیه کار به سرعت انجام می‌شود و شما بی‌آنکه مطلع باشید در کمترین زمان ممکن به دریافت اطلاعات از یکدیگر و مبادله افکار و اندیشه‌ها می‌پردازید.
یک مجله با داشتن بخش‌های ثابت و مشخص کانال ارتباطی با مخاطبین خود را برقرار می‌سازد و در کنار آن به نشر بقهی مطالب می‌پردازد، به این امید که این مطالب جدید بتوانند کانال‌های جدیدی برقرار سازند و پل ارتباطی بین نشریه و مخاطبین را مستحکم‌تر و عریض‌تر سازند. به شکلی مشابه یک رسانه همگانی، مثل تلویزیون با سرمایه‌گذاری فراوان و خرید خدمت متخصصین و کارشناسان خلاق سعی می‌کند برنامه‌ای را تولید کند تا توجه بخشی از بینندگان برنامه‌ها را به‌سوی خود جلب کند و در ساعت به‌خصوصی عده‌ای را به انتخاب برنامه خاص آنها وادار سازد. در حقیقت وقتی از بین صد نفر بیننده در یک ساعت مشخص بیش از هفتاد نفر یک کانال خاص و یک برنامه خاص را انتخاب می‌کنند، این بزرگ‌ترین موفقیت برای صاحب آن کانال تلویزیونی به شمار می‌آید. پل ارتباطی برقرار شده و اکنون وقت آن رسیده تا از طریق این پل، گفته‌ها و پیام‌ها و تبلیغات و مطالب به‌سوی مخاطبین سرازیر شود. بدیهی است که اگر مخاطب علاقه‌مند به تماشای برنامه نباشد به محض شروع تبلیغات سریع تلویزیون را خاموش می‌کند و یا کانال را عوض می‌نماید. ولی اگر تماشاچی با اصرار تبلیغات را تحمل کرد و مشتاقانه منتظر شروع ادامه برنامه باقی‌ماند، این نشان می‌دهد که اکنون این مشتری است که علاقه‌مند به حفظ پل ارتباطی است و این بزرگ‌ترین گنجینه‌ای است که می‌تواند نصیب یک صاحب رسانه شود.
در دنیای رقابت بین رسانه‌ها و نشریات هم، عمدتاً رقبا سعی می‌کنند به‌جای حمله مستقیم به یکدیگر به کانال‌های ارتباطی حمله کنند و به‌جای آدم‌های کنار هم نشسته روی پل، پایه‌ها و ستون‌های پل را مورد تعرض قرار دهند. بدیهی است که اگر پلی نباشد دیگر ارتباطی نیست و دیگر دور هم جمع‌شدنی صورت نمی‌گیرد و دیگر در آن ساعت به‌خصوص هفتاد درصد مخاطبین روی پل جمع نمی‌شوند.
اکنون با این مقدمه به سراغ سریال نود قسمتی ”شب‌های برره“ می‌رویم تا برای از بین رفتن و محو شدن پل ارتباطی بین بینندگان ساعت هفت و چهل پنج کانال سه تلویزیون و ساکنان روستای نود نفری برره با هم صحبت کنیم. اولین تأثیر توقف تولید و پخش این سریال متوجه شبکه سوم تلویزیون است که در ساعت هفت و چهل و پنج دقیقه مخاطبین زیادی را از دست داده است. دیگر هیچ‌کس تلاش نمی‌کند زودتر به خانه برسد تا سر ساعت این سریال را ببیند و دیگر هیچ زن خانه‌داری سعی نمی‌کند تا چند دقیقه قبل از شروع سریال، کارهایش را انجام دهد تا بتواند در آرامش در کنار افراد خانواده به تماشای این سریال بنشیند. گرد هم جمع کردن بالای هفتاد درصد از مخاطبین در سر ساعت مشخص، یک موفقیت بزرگ است که در ورای آن می‌توان میلیون‌ها ساعت اولویت‌بندی و برنامه‌ریزی شخصی را در زندگی تک‌تک بینندگان جست‌وجو کرد. این پل ارتباطی قدرتمند جزء پل‌هائی است که صاحبان کانال‌های تلویزیونی در سراسر دنیا برای ایجاد آن حاضرند مبالغ هنگفتی سرمایه‌گذاری کنند، ولی ما چه کردیم؟!
تولیدکننده برنامه اظهار داشت که می‌خواهد در لحظات اوج این سریال را به اتمام برساند! ولی همه متفق‌القول معتقدند که این سریال هنوز وارد سر بالائی اوج نشده بود و تازه داشت خودش را پیدا می‌کرد که متوقف شد. شاید در ادامه سریال لازم می‌شد کارگردان و هنرپیشه‌ها عوض می‌شدند و اشخاص جدیدی وارد صحنه می‌شدند و نویسندگان خلاق‌تر و هوشمندتر داستان‌های جذاب‌تری را می‌نوشتند. شاید حتی لازم می‌آمد که اسم سریال هم تغییر کند و با حفظ همان ساختار و بافت به ”روزهای برره“ تغییر نام دهد. اما همه اینها دلیل نمی‌شد که سراسیمه ناگهان پل را محو کنیم و بگوئیم چون خودمان آفریدیم خودمان هم از بین می‌بریم.
بعد از مدتی که یک سریال از تماشاچیان مهر تأیید گرفت، دیگر آن سریال متعلق به تولیدکننده نیست، بلکه بخشی از دارائی‌های ملی است که باید مانند آثار باستانی و فرهنگی آن‌را حفظ کرد و از فرسایش و تعرض دورش داشت.
سرزمین برره یکی از سرزمین‌های جدید کشور ماست که در فضای ذهنی و مجازی و اطلاعاتی قرن بیست و یک کشف شد و اغلب ساکنین آن برای همه مخاطبین شناخته شده هستند. شاید نیاز باشد بعضی از ساکنین برره برای دیدن اقوام راهی شهر شوند و دیگر به روستا برنگردند، ولی نیاز به رفتن این افراد دلیل نمی‌شود که روستا را از نقشه حذف کنیم و چنین پل ارتباطی نیرومندی را به یک‌باره از روی نقشه محو سازیم.
احمد حلت
منبع : مجله دنیای تصویر


همچنین مشاهده کنید