چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا
رقابتی جوانمردانه بر روی دریاچه میشیگان
این پروژه یک کار عامهپسند است چرا که داربست مشبک سخنران، چمن جلوی سقف جایگاه و پوشش فلس مانند آن و پل پیاده مارپیچ روی مسیر مسابقات کلمبوس را احاطه کرده است.اهالی شیکاگو به طرح دومین جاذبه پارک که شامل یک مجسمه کاملاً صیقلی است به سرعت علاقه نشان دادند. این مجسمه دروازه ابری نام دارد و اثر آنیش کاپور است ـ که از سبک لندن پیروی میکند. جاذبه سوم صفحه نمایش غولپیکری است که تصاویر عجیبی را به نمایش میگذارد و بچهها با جست و خیر کردن درون آب کمعمق اطراف آن از این جاذبه لذت مییرند. این طرح اثر هنرمند سوررئال، جیمز پلنزا است.
اما چهارمین جاذبه این جموعه عظیم، باغ لوری است که فضائی آرامتر و خصوصیتر دارد. در واقع اکثر بازدیدکنندگان از چگونگی ساخت چشمانداز ایدهگرایانه ”کاترین گوستافسن“ پیرو سبک ”گوستافسن گاترینیکول“ و کارشناس گل، پیت آدولف هلندی و ”روبرت اسرائیل“ طراح مجموعه تأتر لوسآنجلس کاملاً اطلاع ندارند. چند سالی باید از ساخت پارک لوری میگذشت تا کاملاً ارزش آن شناخته شود. اگر سطح گلکاری آدولف به همان میزانی که او طراحی کرده بود باقی میماند سالیانه ۱۰ میلیون دلار باید صرف نگهداری آن میشد. البته قرار بود این هزینه توسط درآمد خود باغ تأمین شود. به هر حال پارک جدید و خیالانگیز لوری با تعداد عوامل تحسینانگیز از همه باغها خیال انگیزتر است.پارک ۵/۲۴ اکری ”ملنیوم“ (معادل ۹۹ هزار مترمربع) که در جولای گذشته افتتاح شد، یک چشمانداز طراحی شده بر روی سقف پارکینگ عمومی زیرزمینی است. این پارک شبیه ”میدان همبستگی“ ۶/۲ اکری سانفرانسیسکو، یا میدان ۳۷/۱ اکری ”میدان ملون“ بر روی کارخانههای داروسازی است. هزینه احداث این پارک ۴۷۵ میلیون دلاری به وسیله شورای شهر، مؤسسات و شرکتهای خصوصی شیکاگو تأمین شده است. آنها این هزینه را برای اسامی پرآوازهای همچون ”گری“، ”کاپور“، ”پلنزا“، ”گوستافسن“ و ”اسرائیل“ که پدیدآورنده کارهای بزرگی بودهاند، پرداختهاند.
اگر در ابتدا جاذبههائی چون کلوچههای خوش طعم ”ام.اند ام.اس“ که باعث تغییر ذائقه میشوند وجود داشت، هماکنون پارک میلنیوم با سامان بخشیدن به کاربریهای اطراف خود و یکپارچه نمودن آنها جاذبه جدیدی ایجاد نموده است. اگر مدتی در سراسر پروژه حرکت کنیم، ماهیت عالی آن را تحسین خواهیم نمود.تفکری برای هزاره سوم، طراحی محوطه به نام هجدهمین رئیس جمهور زادۀ ایالت ایلینویز امریکا، ”یلیسس اس. گرانت“، گوشه شمال غربی پارک را احاطه کرده است. معمار ”دانیل برنهام“ و ”ادوار بنت“ معمار محوطهساز، تصور کردند که یک پارک جلوی دریاچه بر روی گورستان زباله ۹۵ ساله میتواند قسمتی از نقشه زیبای شهر شیکاگو باشد. بنت این تفکر را براساس معماری بوزار بین سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۲ از ”گرانت پارک“ دنبال کرد. پارک هزاره در حد فاصل خیابان راندولف تا خیابان مونرئو در امتداد مجموعه شش بلوک ساختمانی (شمال مؤسسه هنری) و شمال شرقی خیابان میشیگان تا جاده کلمبوس گسترش یافته است.
سایت این پارک دروازهای منطقی از انتهای شمالی رینگ و از نقاط شمالی به خیابان میشیگان به گرانت پارک میباشد، اما بنت تنها برنامهریزی یک نوار باریک از طراحی محوطه تا خیابان میشیگان را انجام داد و باقیمانده آن را به یک نوار شمالی جنوبی از خط آهن به زمینهای پائین دست، به همراه یک موجشکن ممتد و مورب که از گوشه جنوب شرقی سایت عبور کرده است، اختصاص داد. در سالهای اخیر همچنانکه راهآهن مسیرها را نابود کرد، منظره را پیادهروها و آسمانخراشهائی اشغال کردند که یک جفت باریکه راه پارکینگهای بزرگ شنی را به دو قسمت تقسیم نمودند.سایت این پارک دروازهای منطقی از انتهای شمالی رینگ و از نقاط شمالی به خیابان میشیگان به گرانت پارک میباشد.پس از جنگ جهانی دوم راەآهنها ره حریم دورە مسابقات کلمبوس فروخته شدند و در نتیجه ردیف آسمانخراشها شرق خیابان میشیگان شامل ”پرودنشل و آموکو“ هماکنون لبه شمالی ”گرانت پارک“ را تعریف میکنند. شیکاگو در دهه ۱۹۹۰ سریعاً کنترل حق مالکیت مسابقات هوائی را در دست گرفت و تالار شهر مأموریت یافت یک پارک ۱۶ اکری (معادل ۶۵۰۰۰ مترمربع) شامل یک جایگاه نوازندگان را از جانب دفاتر شیکاگو (SOM) را طراحی کند. در طول جاده باریک میشگیان، پارک، این دانه بزرگ شهری را، پوشش داده است؛ توسعه زیباشناسانه بوزار برنهام و بنت.در سال ۱۹۹۸ شهردار ”ریجارد ام.
دیلی“ از ”ادوارد کی. اولر“، کسی که پس از ۲۵ سال کار با ”پارک دیستریک“ شیکاگو نزدیک بازنشستگی بود، برای مدیریت امور ساختمانی پارک جدید دعوت نمود. اولر با نگاهی خلاقانه به پلان مجموعه تصمیم گرفت که تقاطع راندولف و میشیگان تفسیر مجدد طرح بوزار ”برنهام“ نباشد، چرا که طرح SOM نقشهای کامل برای تکمیل آرامش گرانت پارک نبود و اینکه پارکی که به قول اولز ”نیاز به تعداد زیادی دستگاه پله و بالابر دارد“ طرح دعاوی زیادی را بهعلت عدم رعایت استانداردهای وضع شده بهسوی خود معطوف مینمود. هنگامیکه دالی با عملیات ساختمانی گاراژ زیرزمینی موافقت نمود، طراحی سایت خیابان میشیگان تا حدود ۲۵ اکر افزایش یافت. آن را با هم ارائه دهیم”تری گوان“ اعتقاد دارد که اگر از بالا به شهر نگاه کنیم، متوجه میشویم که شهر التزامی در بهدست آوردن ”پارک میلنیوم“ دارد. براساس شاخصی که برای کل گاراژ وجود دارد، جز برای موارد سنگین مربوط به پیسازی ستونها و یا ستون شبکههای طرح، ۴ فوت خاک، سراسر سازه گاراژ را، محافظت مینماید. ”تری گوان“ بیان میدارد مدیریت سرمایهگذاری بود که اجازه داد تا به آسانی از هر نوع گیاهی استفاده شود. دیگر شاخص التزام شهر در این پروژه، آزادی معماران محوطهساز طرح بود که توانستند به همراه هیئتی، جهت رایزنی با دانشمند خاک شناس، ”پت کلسی“ به ”باغ کشاورزی مورتن“ در ”لیزلی“ ایلینویر، عزیمت کنند.مشاور طراحی ”تری گوان“ رکوددار معمار محوطهساز برای یک پروژه ۵/۲۴ اکری (معادل ۹۹۰۰۰ مترمربع) است. او کسی است که زیر نظر اساتیدی همچون: ”یان مکهارگ“، ”روبرت هاننا“ و ”لوری اولین“ در دانشگاه پنسیلوانیا در اوایل سال ۱۹۹۸ تحصیل نمود، و در سال ۲۰۰۰ میلادی بعد از دو سال مشاوره غیررسمی پروژه پارک میلنیوم با مدیریت ”اولر“، صاحب کار چهار کارفرمای ثابت گردید. وی عنوان میکند که یکی از چند متخصص محلی بوده است که خواسته است نگاهی به پلان اصلی طرح بیندازد.
”ابتدا کمی تفسیر کردم و سپس نگاهم را تغییر دادم“. اگر چه نظرات من عنوان نشد اما دوست داشتم که هدایت تأثیرگذاری داشته باشم. بهعنوان مثال پیشنهاد نمودم که مرکز میدان اسکیت در مجاورت خیابان میشیگان باشد چرا که من فردی کاملاً ساده هستم و فکر میکنم که مردم این ورزش را دوست داشته باشند. این جاذبهای همچون تماشای آتش میباشد. پروژه پارک میلنیوم در سال ۱۹۹۸ با ایده ۶۶ میلیون دلاری آغاز شد: یک پارکینگ و محوطهسازی روی آن قرار بود در اواسط سال ۲۰۰۰ میلادی با عنوان ”دریاچهای در مقابل باغها“ خاتمه پذیرد. سپس با عواملی چند سطح زمین افزایش یافت، رویاها به پرواز درآمدند و هزینهها زیاد شد و باعث شد که پارک چهار سال دیرتر گشایش یابد و براساس گزارش هزینهها و با توجه به کمکهای عمومی و خصوصی به ۴۷۵ میلیون دلار بالغ گردد. ”گوان“ ذکر میکند که ”اولر“ برای این بخش کار جالب توجهی در جهت متوازن نمودن این پروژه پیچیده انجام داد. در ضمن افزایش سرمایهگذاری خیرین، طرح در گیر و دار تصویب و رد شدن بود. ما طرح را موقتاً برای نمایش میزان پتانسیل آن به خیرین ارائه میکردیم، آنها گاهی طرح را رد و گاهی آن را میپذیرفتند و این باعث پیشرفت جزئیات طرح و همزمان طراحی مهندسی و تهیه اسناد ساختمانی میشد.
گروه پارک هزاره در پایان سال اول تلفیق شدند و همگی بر آن شدند تا پارک شهر را به هر قیمتی تکمیل کنند.چمن جلوی ”پاویلیون جی پریتزکر“ بهتر از آنچه در نظر ”گوان“ بود از آب درآمد. فنآوری چمنزار مسلح شده با زیرساخت ماسهای جوابگوی یک دوره ده ساله بود اما ما از نحوه استفاده مردم و سبقت گرفتن از هم در مشاهده نمایش بیاطلاع بودیم. چمن به نظر فرسوده میرسید اما عالی از آب درآمد.رویهمرفته، تلفات گیاهان کمتر از ۵۰ درصد بود، نسبتی که ”گوان“ برای چمن بومی از خانواده گیاهان محلی به علاوه تعداد نهالهای گلابی و نارون قرمز ـ که از نیوجرسی و ماریلند آوردهاند ـ در نظر گرفته بود، مناسب بود. عامل دیگر با بارانهای مفید اواسط تابستان بود. ”گوان“ میگفت: ”در این زمستان به برف زیادی نیاز داریم، در این صورت از خطر خواهیم جست.“درآمد پارک بهطور کامل ضامن پرداخت مخارج ساختمان گاراژ شد اما پارک بالای آن باید دارای سرمایه اختصاصی میبود که شهردار آن را به نتیجه رساند.
او کار را به ”جان.اج.برین“ رئیس سابق شرکت ”سارا لی“ واگذار کرد. او کسی بود که در سال ۱۹۹۰ مسئولیت تهیه هزینه صد میلیونی اپرای لیریک شیکاگو و سمفونی شیکاگو را به عهده داشت. عنوانی که شرکت SOM برای مجموعه انتخاب نمود ”باغهای کنار دریاچه“ بود اما ”برین“ احساس مینمود که این پارک به نام طنیناندازتری نیاز دارد. او با تحقیق از کسانیکه از این پارک قصد استفاده داشتند به این نتیجه رسید که نسبت به عناوین ”باغ هنرها“ و ”پارک هزارهها“، عنوان ”باغ هنرها“ نام آشناتری برای مردم است. عنوان ”باغ هنرها“ نشان میداد که این تفاوت درست است. ”برین“ در خلال هفته بازگشائی پارک به روزنامهنگاران گفت: ”اما به راستی من این نام را دوست ندارم... من در ”باغ هنرها“ تنها نمیخواهم که کسی را ملاقات کنم، این ممتازترین واژهای است که به گوش میرسد. ”هزاره“ یک واژه رایج و مصطلح شده است اما همچنانکه ما در حال گذار از هزاره هستیم، این واژه بایستی کمتر بهنظر برسد بنابراین... و نام آن برای به یادآوردن آسانتر باشد“. ”برین“ پارک هزاره را بدون منفعت شخصی و با حداقل موجودی یعنی یک میلیون دلار آغاز نمود و شروع به درخواست پشتوانه کرد. یکی از نکاتی که وی خاطرنشان نمود این بود که با آوردن بهترین هنرمندان، طراحان و معماران دنیا به شیکاگو جهت ساخت این تندیسها، این پارک نقطهای برای تعریف دوباره شهر است. تندیسهائی که به راستی نامهای پرآوازهای برای سازندگان خود خواهند بود، از جمله: ”پاویلیون جی پرتیزکر“، ”پل عابر پیاده بی.پی“، ”اس.بی.سی.پلازا“، ”باغ لوری“ و بالاخره چهارمین آنها.”اولرا“ نیز بر روی طرح کار نمود. چون دیوارهای قدیمی آسمانخراشها در جبهه غربی خیابان میشیگان در بخش تاریخی ناحیه قرار گرفته بودند، او نتیجه گرفت که پارک باید سبک تشریفاتی بوزار مؤسسه SOM را در لبه غربی خویش حفظ نماید. او خاطر نشان نمود که ”ما فکر کردیم که حفظ دو ردیف درخت نارون و تعدادی از نقاط ورودی به خیابان میشیگان از اهمیت زیادی برخوردار است. از سوی دیگر، یک نکته مهم اینکه ما احساس میکنیم که میتوانستیم مادامی که پارک ارتباط محوری خود را آرام و ساکت حفظ مینماید، رها کنیم.“هنگامیکه در اواخر جولای در پارک میلنیوم قدم میزنم، نتیجه ناهماهنگی در پارک برایم آشکار میشود. چرا که تا حدی گشودگیهای بزرگی که برای افراد و شخصیتهای مهم در نظر گرفته شده است، با گشودگیهای عادی پارک یکی شده است“ دیگر اینکه حجم جایگاه نوازندگان ”گری“ که به سمت چشمانداز محورهای خیابان واشنگتن خیز برداشته است باعث گردیده است تا تابلوهای راهنمائی بینندگان معمولی که وارد خیابان میشوند اندک باشد.
یک جفت درخت گلابی که در دو راهنمائی بینندگان معمولی که وارد خیابان میشوند اندک باشد. یک جفت درخت گلابی که در دو ردیف در جهت شرقی ـ غربی خیابانهای واشنگتن و آدام به سمت پارک قرار دارند، پارک را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کردهاند. در آن طرف نیز حجم جایگاه نوازندگان گری و چمن و باغ گوستافسن واقع شدهاند.مسیرهای شرقی ـ غربی سه فضای محصور در نیمه غربی پارک خلق کردهاند. عابرهای پیاده در حال گردش که از گوشه شمال غربی پارک وارد پارک میشوند احساس میکنند که از در پشتی وارد پارک میشوند. جائیکه ”میدان ریگلی“ دوباره ”ادوارد بنت“ با محوطهسازی جدیدی آن را خلق کرد، چشماندازی که از سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۵۳ این گوشه پارک را اشغال کرده بود. میادین کوچک اصلی که در مفهوم جاذبههای پارک جدید طراحی شدهاند، نابههنگام و بیمعنا هستند چرا که سبک نئوکلاسیک دارند و حدود بیست درصد از ”میدان ریگلی“ کوچکتر طراحی شدهاند. این میادین در جبهه جنوبی خیابان رادولف و بدنه غربی خیابان میشیگان خودنمائی میکنند. اما ”میدان ریگلی“ بهمثابه دوران انتقال سریع این میادین عمل میکند.بیشتر خوشامدگوئیها مستقیماً از سمت جنوب جائی که سکوی سخنرانی ”مک کرومیک“ قرار دارد صورت میپذیرد.
یک رستوران با میز و صندلیهای چیده شده در محوطه در مواقعی که آب و هوا گرم است و یا مواقعی در زمستان که امکان اسکیت روی یخ وجود دارد، غذا عرضه میکنند. بالای طبقه اول به سمت مرکز پارک ”دروازه ابری کاپور“ با ۶۶ فوت عرض و ۳۳ فوت ارتفاع، بر میدان SBC تسلط دارد. پوشش فلزی و صیقلی این تندیس با فرم پیچیده بیضوی آن باعث انعکاس و اعوجاج گسترهای از منظره اطراف شامل آسمان، آسمانخراشهای دیوار مانند خیابان میشگیان و مردمان پیادهای که از زیر این تندیس ۱۱۰ تنی عبور میکنند، میگردد. ”دروازه ابری“ گاهی ”لوبیای ژلاتینی“ نامیده میشود. ازدحام جمعیت در روزهای بازدید از پارک نشاندهنده آن است که این امکان وجود دارد که این تندیس جایگزین مجسمه غولپیکر پیکاسو در مرکز میدان ”سیویک“ در سال ۱۹۶۷ گردد، همانطور که آن مجسمه مردمیترین نشان آن روزگار اهالی شیکاگو بود.یک منظره کشیده از مسیر مورب در باغ لوری، سمت چپ طراحی با گیاهان را بهاصطلاح در دو کفته کاملاً مجزا به وسیله یک مسیر حرکتی مورب از درون باغ به نمایش گذاشته است، و یک چارچوب فلزی تیره که اشکال احتمالی پرچینهای باغ را از پیش نشان داده است.عامل مورد علاقه دیگر اهالی شیکاگو ”فواره تاج“ ”جیم پلنزا“ است که گوشه غربی پارک ملینیوم در تقاطع خیابان میشیگان و مونرئو را اشغال نموده است.
دو برج شیشهای با ارتفاع ۵۰ فوتی از یک استخر سیاه گرانیتی کم عمق بالا رفته است. یک صفحه ساطع کننده نور نماهای برجها را پوشانده است. در یک لحظه، صفحات غول پیکر هزاران تصویر از سیمای شهر شیکاگو را به نمایش میگذارد هر صفحه نمایش چند دقیقهای لبخند، سپس چشمکزدن را نمایش میدهد و کا با خروج آب با سرعت ۱۱۵۲۰ گالن در دقیقه از دهان چهره به نمایش درآمده به پایان میرسد. هنرمند در جمعبندیای از روی مزاح ولی با اندیشه به تأمل واداشتن اظهار میدارد همانطور که ما در پارک میلنیوم قدم میزنیم و لحظه به لحظه عمر خود را صرف میکنیم، به همانگونه فشار را از روی خود برمیداریم و احساس کنیم که در اعماق آرزوهای خود هستیم. شاید این حقیقت عمیقتر باشد که ارتشی از کارگران حرفهای مشغول پیاده نمودن ایده طرح باشند.”پاویلیون پریتزکر“ گری و چمن اطراف آن بیشتر سطح نیمه شرقی پارک را احاطه کرده است. ”گری“ در حضور نویسندگان اظهار کرد: در روزهائی از هفته که پارک باز است وی برآورد نموده که حجم جایگاه نوازندگان پریتزکر که مانع رسیدن صداهای مزاحم به بلندمرتبههای مسکونی شمال جاده راندولف میشوند، بسی بیشتر از نیازهای آکوستیکی مورد نیاز برای مستمعینی است که بر روی چمن خود را قسمتی از نمایش احساس میکنند.از جلوی صفحه نمایش ۱۲۰ فوتی، بینندگان جایگاه، همانند من کمتر احساس میکنند که سن نمایش بهصورت یک مجسمه سه بعدی طراحی شده باشد.
حجم نامنظم صفحات خمیده آلومینیومی جایگاه از نقاط غربی، شمالی و شرقی در داخل و خارج پارک قابل دیدن است. آنها همچنین به مانند ساختمان پل فاقد ریتم و ظرافت هستند، ـ یا بهعنوان یک نمونه در دسترس ـ شبکهای منحنی از جنس لولههای فولاد ضدزنگ که بر روی جایگاه ثابت تماشاگرانی که روی چمن قرار گرفتهاند، مساحتی به وسعت ۹۵۰۰۰ فوت مربع را پوشش داده است. گری خاطر نشان کرد: بر فراز لولههای منحنی فولادی، همه ما نیاز داریم در این شبکه ۷۰ فوتی روی چمن به سخنرانان احاطه داشته باشیم. برای ما استفاده از دیرکهای ستون برای نگهداری شبکه یاد شده آسانتر بود اما در این صورت جنگلی از ستونهای لاغر که دید و منظر زیبائی نداشت بهوجود میآمد. من شهردار را قانع کردم که با مبلغ ۶ میلیون دلار میتوانیم آن شبکه را اصولیتر بسازیم و احساس حجم و فضائی بهتری خلق کنیم. این روش جوابگو خواهد بود. تعداد ۴۰۰۰ جایگاه ثابت در حجم کاسهای نسبت به سن تعبیه شده است و چمن میتواند بیش از ۷۰۰۰ بیننده را در خود جای دهد و همین تعداد از پشت چمن بیننده سن باشند و هر فرد خود را بخشی از نمایش احساس کند.
پل عابر پیاده مارپیچگری و رامپهای پرپیچ و خم در کنار چمن، علاوه بر ارائه نمود لبه فضای، به شکستن سر و صدای جاده کنگره آمریکا در بدنه شرقی پارک و پاویلیون کمک کرد. پل همچنین نقطه دید بهتری به سن ارائه نمود. (مدخل پارک دیگر دادرسی، معمار ”توماس بی بای“، ۱۵۰۰ صندلی برای موزیک و رقص در ”تأتر هریس“، در پشت پاویلیون بهعنوان پوشش جاده راندولف برافراشت، تأتر زیرزمینی و فضای باز پاویلیون، بخشی از نماهای پشت سن شده است.)برای قطعه نهائی ”پارک هزاره“ یعنی ”باغ لوری“، در گوشه جنوب شرقی پارک ”کاترین گوستافسن“ و ”رابرت اسرائیل“ با ایدهای درونمایه، جای دادن مسیرها و اشکال باغچههای همیشگی و جاودانه به میدان آمدند. ”پیت آدولف“ باغچهها را که شامل ۲۶۰۰۰ گیاه همیشگی در ۲۵۰ نوع بومی در چمنزار طراحی نمود. ”آدولف“ در خلال نشست انستیتوی هنری در ماه جولای هدف از این کار را استفاده مردم بههنگام دلتنگی برای حومه شهر از این باغ بیان نمود. باغ بین پاویلیون گری و ورودیهای پارک (پلهها و بالابرها) واقع شده است. فکر خروج ناگهانی هزاران نفر از تماشاگران کنسرت برای به اتومبیلهای خود، نتیجه مسیرهای متقاطع ارتباطی از طریق باغ و به علاوه ایده تفکیک مسیرهای باغ از باغچههای همیشگی، تا حدودی شبیه بزرگراەهای از درون چمنزار میباشد. منبع دیگر طراحی، ایده ”گوستافسن“ بود، او اعتقاد داشت که باغ باید یک لبه سخت را در مقابل یک فضای خنثی مثل چمن ارائه نماید. اشاره به تاریخ این سایت حکایت از این دارد که این پارک نشان شهر است چرا که هم شهر شیکاگو و هم پارک هر دو بر روی یک زمین باتلاقی در کنار خط ساحلی دریا ساخته شدهاند و به وسیله راهآهن احاطه شدهاند. راهآهنها بر روی قلوهسنگها بهصورت موازی دیوار قدیمی دریا را که هنوز در زیر گاراژ در گوشه جنوب شرقی سایت قرار دارند، برش مورب باغ یک پیادهرو مسطح و معلق بر روی آب نشان از سد دریائی در زیر آن دارد. شکاف مورب باغ را اصطلاحاً به دو صفحه (پرده نمایش) تقسیم کرده است، یک صفحه (پرده) شامل رنگهای مات که بیانگر چشمانداز باتلاقی گذشته این سایت است و صفحه (پرده) دیگر واضحتر و رنگهای روشنتر که ارائهدهنده چشمانداز ساخته شده از حال و آینده است.کل باغ دارای به سمت خیابان مونرئو در امتداد لبه جنوبی سایت به سمت پائین کمی شیبدار است.
شیب موجود این انتظار را بهوجود میآورد که دید از طبقات بعدی، با طرحی در مقابل باغ در جبهه جنوبی خیابان مونرئو، به جانب مؤسسه هنری شیکاگو، به وسیله ”رنزوپیانو“ طراحی شود. از طبقات بالائی، ”باغ لوری“ با شکلهای انتزاعی خود و ترکیب روشن و مات همیشگی باید با عنوانی مشابه نقاشی انتزاعی نامگذاری شود. برخلاف دیگر باغهای ”گوستافسن“، این باغ انتزاعیتر و تاحدی گرانبهاتر بهنظر میرسد، اما هنگامیکه پرچینها تا نهایت ارتفاع خود رشد میکنند و گلهای دائمی در بهترین رنگ خود هستند، باغ، دانش و خرد طراح خود را ثابت خواهد نمود. بنابراین اگر شما قصد سفر به شیکاگو دارید تنها فرصت خواهید کرد که باغ لوری را مشاهده کنید.
آلن فریمن
اما چهارمین جاذبه این جموعه عظیم، باغ لوری است که فضائی آرامتر و خصوصیتر دارد. در واقع اکثر بازدیدکنندگان از چگونگی ساخت چشمانداز ایدهگرایانه ”کاترین گوستافسن“ پیرو سبک ”گوستافسن گاترینیکول“ و کارشناس گل، پیت آدولف هلندی و ”روبرت اسرائیل“ طراح مجموعه تأتر لوسآنجلس کاملاً اطلاع ندارند. چند سالی باید از ساخت پارک لوری میگذشت تا کاملاً ارزش آن شناخته شود. اگر سطح گلکاری آدولف به همان میزانی که او طراحی کرده بود باقی میماند سالیانه ۱۰ میلیون دلار باید صرف نگهداری آن میشد. البته قرار بود این هزینه توسط درآمد خود باغ تأمین شود. به هر حال پارک جدید و خیالانگیز لوری با تعداد عوامل تحسینانگیز از همه باغها خیال انگیزتر است.پارک ۵/۲۴ اکری ”ملنیوم“ (معادل ۹۹ هزار مترمربع) که در جولای گذشته افتتاح شد، یک چشمانداز طراحی شده بر روی سقف پارکینگ عمومی زیرزمینی است. این پارک شبیه ”میدان همبستگی“ ۶/۲ اکری سانفرانسیسکو، یا میدان ۳۷/۱ اکری ”میدان ملون“ بر روی کارخانههای داروسازی است. هزینه احداث این پارک ۴۷۵ میلیون دلاری به وسیله شورای شهر، مؤسسات و شرکتهای خصوصی شیکاگو تأمین شده است. آنها این هزینه را برای اسامی پرآوازهای همچون ”گری“، ”کاپور“، ”پلنزا“، ”گوستافسن“ و ”اسرائیل“ که پدیدآورنده کارهای بزرگی بودهاند، پرداختهاند.
اگر در ابتدا جاذبههائی چون کلوچههای خوش طعم ”ام.اند ام.اس“ که باعث تغییر ذائقه میشوند وجود داشت، هماکنون پارک میلنیوم با سامان بخشیدن به کاربریهای اطراف خود و یکپارچه نمودن آنها جاذبه جدیدی ایجاد نموده است. اگر مدتی در سراسر پروژه حرکت کنیم، ماهیت عالی آن را تحسین خواهیم نمود.تفکری برای هزاره سوم، طراحی محوطه به نام هجدهمین رئیس جمهور زادۀ ایالت ایلینویز امریکا، ”یلیسس اس. گرانت“، گوشه شمال غربی پارک را احاطه کرده است. معمار ”دانیل برنهام“ و ”ادوار بنت“ معمار محوطهساز، تصور کردند که یک پارک جلوی دریاچه بر روی گورستان زباله ۹۵ ساله میتواند قسمتی از نقشه زیبای شهر شیکاگو باشد. بنت این تفکر را براساس معماری بوزار بین سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۲۲ از ”گرانت پارک“ دنبال کرد. پارک هزاره در حد فاصل خیابان راندولف تا خیابان مونرئو در امتداد مجموعه شش بلوک ساختمانی (شمال مؤسسه هنری) و شمال شرقی خیابان میشیگان تا جاده کلمبوس گسترش یافته است.
سایت این پارک دروازهای منطقی از انتهای شمالی رینگ و از نقاط شمالی به خیابان میشیگان به گرانت پارک میباشد، اما بنت تنها برنامهریزی یک نوار باریک از طراحی محوطه تا خیابان میشیگان را انجام داد و باقیمانده آن را به یک نوار شمالی جنوبی از خط آهن به زمینهای پائین دست، به همراه یک موجشکن ممتد و مورب که از گوشه جنوب شرقی سایت عبور کرده است، اختصاص داد. در سالهای اخیر همچنانکه راهآهن مسیرها را نابود کرد، منظره را پیادهروها و آسمانخراشهائی اشغال کردند که یک جفت باریکه راه پارکینگهای بزرگ شنی را به دو قسمت تقسیم نمودند.سایت این پارک دروازهای منطقی از انتهای شمالی رینگ و از نقاط شمالی به خیابان میشیگان به گرانت پارک میباشد.پس از جنگ جهانی دوم راەآهنها ره حریم دورە مسابقات کلمبوس فروخته شدند و در نتیجه ردیف آسمانخراشها شرق خیابان میشیگان شامل ”پرودنشل و آموکو“ هماکنون لبه شمالی ”گرانت پارک“ را تعریف میکنند. شیکاگو در دهه ۱۹۹۰ سریعاً کنترل حق مالکیت مسابقات هوائی را در دست گرفت و تالار شهر مأموریت یافت یک پارک ۱۶ اکری (معادل ۶۵۰۰۰ مترمربع) شامل یک جایگاه نوازندگان را از جانب دفاتر شیکاگو (SOM) را طراحی کند. در طول جاده باریک میشگیان، پارک، این دانه بزرگ شهری را، پوشش داده است؛ توسعه زیباشناسانه بوزار برنهام و بنت.در سال ۱۹۹۸ شهردار ”ریجارد ام.
دیلی“ از ”ادوارد کی. اولر“، کسی که پس از ۲۵ سال کار با ”پارک دیستریک“ شیکاگو نزدیک بازنشستگی بود، برای مدیریت امور ساختمانی پارک جدید دعوت نمود. اولر با نگاهی خلاقانه به پلان مجموعه تصمیم گرفت که تقاطع راندولف و میشیگان تفسیر مجدد طرح بوزار ”برنهام“ نباشد، چرا که طرح SOM نقشهای کامل برای تکمیل آرامش گرانت پارک نبود و اینکه پارکی که به قول اولز ”نیاز به تعداد زیادی دستگاه پله و بالابر دارد“ طرح دعاوی زیادی را بهعلت عدم رعایت استانداردهای وضع شده بهسوی خود معطوف مینمود. هنگامیکه دالی با عملیات ساختمانی گاراژ زیرزمینی موافقت نمود، طراحی سایت خیابان میشیگان تا حدود ۲۵ اکر افزایش یافت. آن را با هم ارائه دهیم”تری گوان“ اعتقاد دارد که اگر از بالا به شهر نگاه کنیم، متوجه میشویم که شهر التزامی در بهدست آوردن ”پارک میلنیوم“ دارد. براساس شاخصی که برای کل گاراژ وجود دارد، جز برای موارد سنگین مربوط به پیسازی ستونها و یا ستون شبکههای طرح، ۴ فوت خاک، سراسر سازه گاراژ را، محافظت مینماید. ”تری گوان“ بیان میدارد مدیریت سرمایهگذاری بود که اجازه داد تا به آسانی از هر نوع گیاهی استفاده شود. دیگر شاخص التزام شهر در این پروژه، آزادی معماران محوطهساز طرح بود که توانستند به همراه هیئتی، جهت رایزنی با دانشمند خاک شناس، ”پت کلسی“ به ”باغ کشاورزی مورتن“ در ”لیزلی“ ایلینویر، عزیمت کنند.مشاور طراحی ”تری گوان“ رکوددار معمار محوطهساز برای یک پروژه ۵/۲۴ اکری (معادل ۹۹۰۰۰ مترمربع) است. او کسی است که زیر نظر اساتیدی همچون: ”یان مکهارگ“، ”روبرت هاننا“ و ”لوری اولین“ در دانشگاه پنسیلوانیا در اوایل سال ۱۹۹۸ تحصیل نمود، و در سال ۲۰۰۰ میلادی بعد از دو سال مشاوره غیررسمی پروژه پارک میلنیوم با مدیریت ”اولر“، صاحب کار چهار کارفرمای ثابت گردید. وی عنوان میکند که یکی از چند متخصص محلی بوده است که خواسته است نگاهی به پلان اصلی طرح بیندازد.
”ابتدا کمی تفسیر کردم و سپس نگاهم را تغییر دادم“. اگر چه نظرات من عنوان نشد اما دوست داشتم که هدایت تأثیرگذاری داشته باشم. بهعنوان مثال پیشنهاد نمودم که مرکز میدان اسکیت در مجاورت خیابان میشیگان باشد چرا که من فردی کاملاً ساده هستم و فکر میکنم که مردم این ورزش را دوست داشته باشند. این جاذبهای همچون تماشای آتش میباشد. پروژه پارک میلنیوم در سال ۱۹۹۸ با ایده ۶۶ میلیون دلاری آغاز شد: یک پارکینگ و محوطهسازی روی آن قرار بود در اواسط سال ۲۰۰۰ میلادی با عنوان ”دریاچهای در مقابل باغها“ خاتمه پذیرد. سپس با عواملی چند سطح زمین افزایش یافت، رویاها به پرواز درآمدند و هزینهها زیاد شد و باعث شد که پارک چهار سال دیرتر گشایش یابد و براساس گزارش هزینهها و با توجه به کمکهای عمومی و خصوصی به ۴۷۵ میلیون دلار بالغ گردد. ”گوان“ ذکر میکند که ”اولر“ برای این بخش کار جالب توجهی در جهت متوازن نمودن این پروژه پیچیده انجام داد. در ضمن افزایش سرمایهگذاری خیرین، طرح در گیر و دار تصویب و رد شدن بود. ما طرح را موقتاً برای نمایش میزان پتانسیل آن به خیرین ارائه میکردیم، آنها گاهی طرح را رد و گاهی آن را میپذیرفتند و این باعث پیشرفت جزئیات طرح و همزمان طراحی مهندسی و تهیه اسناد ساختمانی میشد.
گروه پارک هزاره در پایان سال اول تلفیق شدند و همگی بر آن شدند تا پارک شهر را به هر قیمتی تکمیل کنند.چمن جلوی ”پاویلیون جی پریتزکر“ بهتر از آنچه در نظر ”گوان“ بود از آب درآمد. فنآوری چمنزار مسلح شده با زیرساخت ماسهای جوابگوی یک دوره ده ساله بود اما ما از نحوه استفاده مردم و سبقت گرفتن از هم در مشاهده نمایش بیاطلاع بودیم. چمن به نظر فرسوده میرسید اما عالی از آب درآمد.رویهمرفته، تلفات گیاهان کمتر از ۵۰ درصد بود، نسبتی که ”گوان“ برای چمن بومی از خانواده گیاهان محلی به علاوه تعداد نهالهای گلابی و نارون قرمز ـ که از نیوجرسی و ماریلند آوردهاند ـ در نظر گرفته بود، مناسب بود. عامل دیگر با بارانهای مفید اواسط تابستان بود. ”گوان“ میگفت: ”در این زمستان به برف زیادی نیاز داریم، در این صورت از خطر خواهیم جست.“درآمد پارک بهطور کامل ضامن پرداخت مخارج ساختمان گاراژ شد اما پارک بالای آن باید دارای سرمایه اختصاصی میبود که شهردار آن را به نتیجه رساند.
او کار را به ”جان.اج.برین“ رئیس سابق شرکت ”سارا لی“ واگذار کرد. او کسی بود که در سال ۱۹۹۰ مسئولیت تهیه هزینه صد میلیونی اپرای لیریک شیکاگو و سمفونی شیکاگو را به عهده داشت. عنوانی که شرکت SOM برای مجموعه انتخاب نمود ”باغهای کنار دریاچه“ بود اما ”برین“ احساس مینمود که این پارک به نام طنیناندازتری نیاز دارد. او با تحقیق از کسانیکه از این پارک قصد استفاده داشتند به این نتیجه رسید که نسبت به عناوین ”باغ هنرها“ و ”پارک هزارهها“، عنوان ”باغ هنرها“ نام آشناتری برای مردم است. عنوان ”باغ هنرها“ نشان میداد که این تفاوت درست است. ”برین“ در خلال هفته بازگشائی پارک به روزنامهنگاران گفت: ”اما به راستی من این نام را دوست ندارم... من در ”باغ هنرها“ تنها نمیخواهم که کسی را ملاقات کنم، این ممتازترین واژهای است که به گوش میرسد. ”هزاره“ یک واژه رایج و مصطلح شده است اما همچنانکه ما در حال گذار از هزاره هستیم، این واژه بایستی کمتر بهنظر برسد بنابراین... و نام آن برای به یادآوردن آسانتر باشد“. ”برین“ پارک هزاره را بدون منفعت شخصی و با حداقل موجودی یعنی یک میلیون دلار آغاز نمود و شروع به درخواست پشتوانه کرد. یکی از نکاتی که وی خاطرنشان نمود این بود که با آوردن بهترین هنرمندان، طراحان و معماران دنیا به شیکاگو جهت ساخت این تندیسها، این پارک نقطهای برای تعریف دوباره شهر است. تندیسهائی که به راستی نامهای پرآوازهای برای سازندگان خود خواهند بود، از جمله: ”پاویلیون جی پرتیزکر“، ”پل عابر پیاده بی.پی“، ”اس.بی.سی.پلازا“، ”باغ لوری“ و بالاخره چهارمین آنها.”اولرا“ نیز بر روی طرح کار نمود. چون دیوارهای قدیمی آسمانخراشها در جبهه غربی خیابان میشیگان در بخش تاریخی ناحیه قرار گرفته بودند، او نتیجه گرفت که پارک باید سبک تشریفاتی بوزار مؤسسه SOM را در لبه غربی خویش حفظ نماید. او خاطر نشان نمود که ”ما فکر کردیم که حفظ دو ردیف درخت نارون و تعدادی از نقاط ورودی به خیابان میشیگان از اهمیت زیادی برخوردار است. از سوی دیگر، یک نکته مهم اینکه ما احساس میکنیم که میتوانستیم مادامی که پارک ارتباط محوری خود را آرام و ساکت حفظ مینماید، رها کنیم.“هنگامیکه در اواخر جولای در پارک میلنیوم قدم میزنم، نتیجه ناهماهنگی در پارک برایم آشکار میشود. چرا که تا حدی گشودگیهای بزرگی که برای افراد و شخصیتهای مهم در نظر گرفته شده است، با گشودگیهای عادی پارک یکی شده است“ دیگر اینکه حجم جایگاه نوازندگان ”گری“ که به سمت چشمانداز محورهای خیابان واشنگتن خیز برداشته است باعث گردیده است تا تابلوهای راهنمائی بینندگان معمولی که وارد خیابان میشوند اندک باشد.
یک جفت درخت گلابی که در دو راهنمائی بینندگان معمولی که وارد خیابان میشوند اندک باشد. یک جفت درخت گلابی که در دو ردیف در جهت شرقی ـ غربی خیابانهای واشنگتن و آدام به سمت پارک قرار دارند، پارک را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کردهاند. در آن طرف نیز حجم جایگاه نوازندگان گری و چمن و باغ گوستافسن واقع شدهاند.مسیرهای شرقی ـ غربی سه فضای محصور در نیمه غربی پارک خلق کردهاند. عابرهای پیاده در حال گردش که از گوشه شمال غربی پارک وارد پارک میشوند احساس میکنند که از در پشتی وارد پارک میشوند. جائیکه ”میدان ریگلی“ دوباره ”ادوارد بنت“ با محوطهسازی جدیدی آن را خلق کرد، چشماندازی که از سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۵۳ این گوشه پارک را اشغال کرده بود. میادین کوچک اصلی که در مفهوم جاذبههای پارک جدید طراحی شدهاند، نابههنگام و بیمعنا هستند چرا که سبک نئوکلاسیک دارند و حدود بیست درصد از ”میدان ریگلی“ کوچکتر طراحی شدهاند. این میادین در جبهه جنوبی خیابان رادولف و بدنه غربی خیابان میشیگان خودنمائی میکنند. اما ”میدان ریگلی“ بهمثابه دوران انتقال سریع این میادین عمل میکند.بیشتر خوشامدگوئیها مستقیماً از سمت جنوب جائی که سکوی سخنرانی ”مک کرومیک“ قرار دارد صورت میپذیرد.
یک رستوران با میز و صندلیهای چیده شده در محوطه در مواقعی که آب و هوا گرم است و یا مواقعی در زمستان که امکان اسکیت روی یخ وجود دارد، غذا عرضه میکنند. بالای طبقه اول به سمت مرکز پارک ”دروازه ابری کاپور“ با ۶۶ فوت عرض و ۳۳ فوت ارتفاع، بر میدان SBC تسلط دارد. پوشش فلزی و صیقلی این تندیس با فرم پیچیده بیضوی آن باعث انعکاس و اعوجاج گسترهای از منظره اطراف شامل آسمان، آسمانخراشهای دیوار مانند خیابان میشگیان و مردمان پیادهای که از زیر این تندیس ۱۱۰ تنی عبور میکنند، میگردد. ”دروازه ابری“ گاهی ”لوبیای ژلاتینی“ نامیده میشود. ازدحام جمعیت در روزهای بازدید از پارک نشاندهنده آن است که این امکان وجود دارد که این تندیس جایگزین مجسمه غولپیکر پیکاسو در مرکز میدان ”سیویک“ در سال ۱۹۶۷ گردد، همانطور که آن مجسمه مردمیترین نشان آن روزگار اهالی شیکاگو بود.یک منظره کشیده از مسیر مورب در باغ لوری، سمت چپ طراحی با گیاهان را بهاصطلاح در دو کفته کاملاً مجزا به وسیله یک مسیر حرکتی مورب از درون باغ به نمایش گذاشته است، و یک چارچوب فلزی تیره که اشکال احتمالی پرچینهای باغ را از پیش نشان داده است.عامل مورد علاقه دیگر اهالی شیکاگو ”فواره تاج“ ”جیم پلنزا“ است که گوشه غربی پارک ملینیوم در تقاطع خیابان میشیگان و مونرئو را اشغال نموده است.
دو برج شیشهای با ارتفاع ۵۰ فوتی از یک استخر سیاه گرانیتی کم عمق بالا رفته است. یک صفحه ساطع کننده نور نماهای برجها را پوشانده است. در یک لحظه، صفحات غول پیکر هزاران تصویر از سیمای شهر شیکاگو را به نمایش میگذارد هر صفحه نمایش چند دقیقهای لبخند، سپس چشمکزدن را نمایش میدهد و کا با خروج آب با سرعت ۱۱۵۲۰ گالن در دقیقه از دهان چهره به نمایش درآمده به پایان میرسد. هنرمند در جمعبندیای از روی مزاح ولی با اندیشه به تأمل واداشتن اظهار میدارد همانطور که ما در پارک میلنیوم قدم میزنیم و لحظه به لحظه عمر خود را صرف میکنیم، به همانگونه فشار را از روی خود برمیداریم و احساس کنیم که در اعماق آرزوهای خود هستیم. شاید این حقیقت عمیقتر باشد که ارتشی از کارگران حرفهای مشغول پیاده نمودن ایده طرح باشند.”پاویلیون پریتزکر“ گری و چمن اطراف آن بیشتر سطح نیمه شرقی پارک را احاطه کرده است. ”گری“ در حضور نویسندگان اظهار کرد: در روزهائی از هفته که پارک باز است وی برآورد نموده که حجم جایگاه نوازندگان پریتزکر که مانع رسیدن صداهای مزاحم به بلندمرتبههای مسکونی شمال جاده راندولف میشوند، بسی بیشتر از نیازهای آکوستیکی مورد نیاز برای مستمعینی است که بر روی چمن خود را قسمتی از نمایش احساس میکنند.از جلوی صفحه نمایش ۱۲۰ فوتی، بینندگان جایگاه، همانند من کمتر احساس میکنند که سن نمایش بهصورت یک مجسمه سه بعدی طراحی شده باشد.
حجم نامنظم صفحات خمیده آلومینیومی جایگاه از نقاط غربی، شمالی و شرقی در داخل و خارج پارک قابل دیدن است. آنها همچنین به مانند ساختمان پل فاقد ریتم و ظرافت هستند، ـ یا بهعنوان یک نمونه در دسترس ـ شبکهای منحنی از جنس لولههای فولاد ضدزنگ که بر روی جایگاه ثابت تماشاگرانی که روی چمن قرار گرفتهاند، مساحتی به وسعت ۹۵۰۰۰ فوت مربع را پوشش داده است. گری خاطر نشان کرد: بر فراز لولههای منحنی فولادی، همه ما نیاز داریم در این شبکه ۷۰ فوتی روی چمن به سخنرانان احاطه داشته باشیم. برای ما استفاده از دیرکهای ستون برای نگهداری شبکه یاد شده آسانتر بود اما در این صورت جنگلی از ستونهای لاغر که دید و منظر زیبائی نداشت بهوجود میآمد. من شهردار را قانع کردم که با مبلغ ۶ میلیون دلار میتوانیم آن شبکه را اصولیتر بسازیم و احساس حجم و فضائی بهتری خلق کنیم. این روش جوابگو خواهد بود. تعداد ۴۰۰۰ جایگاه ثابت در حجم کاسهای نسبت به سن تعبیه شده است و چمن میتواند بیش از ۷۰۰۰ بیننده را در خود جای دهد و همین تعداد از پشت چمن بیننده سن باشند و هر فرد خود را بخشی از نمایش احساس کند.
پل عابر پیاده مارپیچگری و رامپهای پرپیچ و خم در کنار چمن، علاوه بر ارائه نمود لبه فضای، به شکستن سر و صدای جاده کنگره آمریکا در بدنه شرقی پارک و پاویلیون کمک کرد. پل همچنین نقطه دید بهتری به سن ارائه نمود. (مدخل پارک دیگر دادرسی، معمار ”توماس بی بای“، ۱۵۰۰ صندلی برای موزیک و رقص در ”تأتر هریس“، در پشت پاویلیون بهعنوان پوشش جاده راندولف برافراشت، تأتر زیرزمینی و فضای باز پاویلیون، بخشی از نماهای پشت سن شده است.)برای قطعه نهائی ”پارک هزاره“ یعنی ”باغ لوری“، در گوشه جنوب شرقی پارک ”کاترین گوستافسن“ و ”رابرت اسرائیل“ با ایدهای درونمایه، جای دادن مسیرها و اشکال باغچههای همیشگی و جاودانه به میدان آمدند. ”پیت آدولف“ باغچهها را که شامل ۲۶۰۰۰ گیاه همیشگی در ۲۵۰ نوع بومی در چمنزار طراحی نمود. ”آدولف“ در خلال نشست انستیتوی هنری در ماه جولای هدف از این کار را استفاده مردم بههنگام دلتنگی برای حومه شهر از این باغ بیان نمود. باغ بین پاویلیون گری و ورودیهای پارک (پلهها و بالابرها) واقع شده است. فکر خروج ناگهانی هزاران نفر از تماشاگران کنسرت برای به اتومبیلهای خود، نتیجه مسیرهای متقاطع ارتباطی از طریق باغ و به علاوه ایده تفکیک مسیرهای باغ از باغچههای همیشگی، تا حدودی شبیه بزرگراەهای از درون چمنزار میباشد. منبع دیگر طراحی، ایده ”گوستافسن“ بود، او اعتقاد داشت که باغ باید یک لبه سخت را در مقابل یک فضای خنثی مثل چمن ارائه نماید. اشاره به تاریخ این سایت حکایت از این دارد که این پارک نشان شهر است چرا که هم شهر شیکاگو و هم پارک هر دو بر روی یک زمین باتلاقی در کنار خط ساحلی دریا ساخته شدهاند و به وسیله راهآهن احاطه شدهاند. راهآهنها بر روی قلوهسنگها بهصورت موازی دیوار قدیمی دریا را که هنوز در زیر گاراژ در گوشه جنوب شرقی سایت قرار دارند، برش مورب باغ یک پیادهرو مسطح و معلق بر روی آب نشان از سد دریائی در زیر آن دارد. شکاف مورب باغ را اصطلاحاً به دو صفحه (پرده نمایش) تقسیم کرده است، یک صفحه (پرده) شامل رنگهای مات که بیانگر چشمانداز باتلاقی گذشته این سایت است و صفحه (پرده) دیگر واضحتر و رنگهای روشنتر که ارائهدهنده چشمانداز ساخته شده از حال و آینده است.کل باغ دارای به سمت خیابان مونرئو در امتداد لبه جنوبی سایت به سمت پائین کمی شیبدار است.
شیب موجود این انتظار را بهوجود میآورد که دید از طبقات بعدی، با طرحی در مقابل باغ در جبهه جنوبی خیابان مونرئو، به جانب مؤسسه هنری شیکاگو، به وسیله ”رنزوپیانو“ طراحی شود. از طبقات بالائی، ”باغ لوری“ با شکلهای انتزاعی خود و ترکیب روشن و مات همیشگی باید با عنوانی مشابه نقاشی انتزاعی نامگذاری شود. برخلاف دیگر باغهای ”گوستافسن“، این باغ انتزاعیتر و تاحدی گرانبهاتر بهنظر میرسد، اما هنگامیکه پرچینها تا نهایت ارتفاع خود رشد میکنند و گلهای دائمی در بهترین رنگ خود هستند، باغ، دانش و خرد طراح خود را ثابت خواهد نمود. بنابراین اگر شما قصد سفر به شیکاگو دارید تنها فرصت خواهید کرد که باغ لوری را مشاهده کنید.
آلن فریمن
منبع : ماهنامه معماری و فرهنگ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست