چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
پاسخ به روحانی یا بازگشت به نقطه صفر؟!
چهل ماه پیش، در و دیوار شهرهای کشور شاهد انواع پوسترهای تبلیغاتی بود که مردم را به روزهای بهتر بشارت میداد. تریبونهای فراوانی نیز فعالیت میکردند تا به مردم وعده دهند با آمدن رئیسجمهور جدید، بسیاری از مشکلات آنها حل خواهد شد. برخلاف ادوار پیشین، این بار کمتر کسی به امور سیاسی، مذهبی و بینالمللی میپرداخت و نهایتاً هم کسی بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زد که تراکتهای تبلیغاتی او، باوعده آوردن نفت بر سر سفرههای مردم مزین شده بود و خود او نیز در جمع نمایندگان، از مبارزه با مافیای نفتی و تشکیل کابینه هفتاد میلیونی سخن میگفت. شاید هم عدهای به او رای دادند زیرا او درگفتگوی تلویزیونی به مردم وعده داده بود: <مشکل کشور، مدل موی جوانان و لباس آنها نیست.> تاکید بر اجرای عدالت و جلوگیری از رانتخواریها نیز از دیگر وعدههای جذابی بود که قطعاً تصمیمگیری بعضی از رای دهندگان را تحت تاثیر قرار میداد. به فاصله چند ماه، کم کم نشانههایی از کمرنگ شدن این وعدهها و جایگزینی شعارهای جدید آشکار گردید. لیست نهایی وزیران، نه تنها به کابینه هفتاد میلیونی شبیه نبود بلکه حتی اعتراض بعضی از حامیان دولت را به دنبال داشت. شعار آوردن نفت بر سر سفرههای مردم رسماً توسط رئیسجمهور تکذیب شد و شعار مبارزه با مافیای نفتی نیز کم کم جای خود را به تهدید تریبونی کسانی داد که به تعبیر رئیس دولت، با گردن کلفتی وامهای کلان گرفته بودند و با قلدری از پرداخت اقساط، خودداری میکردند.
تهدید رسمی و تریبونی مبنی بر معرفی ۱۵ روزه این افراد نیز نهایتاً به یک خبر غیررسمی از قول یک منبع ناشناس ختم شد که نام یک نفر را مطرح میکرد؛ بدون آنکه بعدا مشخص شود با این <قلدر گردن کلفت> چه برخوردی شده است! همزمان با کمرنگ شدن بعضی شعارهای دوره انتخابات، شعارهای جدیدی بر سخنرانیهای دولتمردان جدید سایه افکند که اکثرا به تحولات بین المللی مربوط میشد و در زمان تبلیغات انتخاباتی، حتی یک بار مورد اشاره تیم تبلیغاتی کاندیدای پیروز قرار نگرفته بود. به موازات این تغییر فاز، اتهامافکنیها علیه مسئولان سابق شدت گرفت. یک روز، برنامه چهارم و سند چشمانداز بهانه شد تا مدیران پیشین به پیگیری منافع شخصی یا تاثیرپذیری از دشمنان کشور در برنامهریزیها متهم شوند و روز دیگر ادعاهایی درخصوص تداوم سوءاستفاده بعضی سیاستمداران پیشین از طریق نفوذ در مراکز قانونگذاری و نظارتی مطرح گردید. در فرصتی دیگر هم، انتقادات سیاستمداران رقیب از وضعیت اقتصادی، این پاسخ را دریافت کرد که <دست آنها را از رانتها قطع کردهایم به همین جهت به دولت اعتراض میکنند>! اما به هر حال هر کسی میدانست که این ادعاها و شعارها، تاریخ مصرف دارد و باید به فکر روزی بود که مردم دولتمردان را مخاطب قرار میدهند و به آنها میگویند: <بسیار خوب! فرض کنیم که همه حرفهای شما در مورد پیشینیان درست است، اما خودتان چه؟ با نفت ۱۰۰ دلاری و بالاتر از آن چه گلی به سر ملت زدید؟
حمایتهای بی سابقه از دولت، تا چه حد توانست دولت را در اجرای برنامهها و شعارهای خود یاری برساند؟ و...> البته شاید دولتمردان تصور نمیکردند که این سوالها خیلی زود آغاز شود و در این پرسشگری، میان اصولگرایان، اصلاح طلبان و کارشناسان مستقل و گروههای مختلف مردمی اجماع نسبی حاصل گردد. ظاهراً همین وضعیت، نوعی عصبانیت افراطی بر بعضی حامیان دولت حاکم کرده است که میتوان اوج این عصبانیت را در برخورد با انتقادات اخیر حسن روحانی مشاهده کرد. پس از آنکه نماینده رهبری در شورایعالی امنیت ملی، بیسابقهترین انتقادها را متوجه دولت نهم کرد، احتمالاً بعضی از دولتمردان توقع داشتند تا چهرههای سرشناس و صاحب نفوذ جناح اصولگرا به میدان بیایند و او را محکوم کنند. اما این اتفاق نیفتاد و در نخستین روز، تنها یک روزنامه که سخنگوی رسمی دولت است به پاسخگویی مبادرت کرد. در مرحله بعد یک نماینده نه چندان سرشناس مجلس هشتم در گفتگوی تفصیلی با خبرگزاری حامی دولت، به جای پاسخگویی به ادعاهای روحانی، به صورت متقابل اتهاماتی را متوجه روحانی نمود. در حالی که به نظر میرسد نه سوابق و جایگاه روحانی به گونهای بوده است که بتوان از کنار سخنان او به صورت بی تفاوت عبور کرد و نه کمیت و کیفیت اعتراضات او به دولت، در حدی است که با برخی اتهام افکنیهای نخنما شده و تکراری، موضوع به دست فراموشی سپرده شود.
وضعیت دولتمردان و حامیان تبلیغاتی آنها نیز با نقطه صفر آغاز تبلیغات انتخاباتی متفاوت است و دیگر کسی از آنها قبول نمیکند که با کلیگویی و یا قرار گرفتن در جایگاه کاندیداهای انتخاباتی، تنها با تخریب رقیب، پروندههای باز شده در ذهن مردم را مختومه نمایند. کسانی که سوابق حسن روحانی از سال ۵۶ یعنی سخنرانی زیبا و آتشین او در مراسم فوت مرحوم سید مصطفی خمینی تا امروز را بررسی کردهاند، لابد میدانند که او با تهدید و تخریب، عقب نشینی نمیکند. اما حتی اگر او هم مانند بعضی از عناصر اصولگرای مجلس، دست از ادعاهای خود بردارد، سخنان اخیر او در حدی نبوده است که مردم بتوانند آن را فراموش نمایند. پس بهتر است دولتمردان هم به جای تکرار پاسخهای رایج در دو سه سال اخیر، در برابر تکتک ادعاهای حسن روحانی پاسخهای مستدل ارائه نمایند. روحانی در مورد حضور در جمع سران شورای همکاری خلیج فارس و نشستن در زیر تابلوی <دول خلیج العربیه> اعتراض کرده و نگرانی خود را از دریافت قطعنامه ضدایرانی در همین اجلاس بیان داشته است. اگر ادعای او در این مورد گزاف است، میتوان تصاویر تابلوهایی را ارائه نمود که حضور رئیسجمهور ایران را در <اجلاس شورای همکاری خلیج فارس> گرامی داشته و نیز نسخهای از بیانیه پایانی اجلاس را منتشر نمود که نشان میدهد سران عرب دست از ادعای ضدایرانی خود برداشتهاند! روحانی از خالی شدن صندوق ذخیره ارزی سخن گفته است. می توان آمار دقیقی از فروش نفت و درآمد مازاد – نسبت به پایه تعیین شده در بودجه– که باید به حساب ذخیره ارزی ریخته شود ارائه نمود و آن را با موجودی فعلی آن حساب تطبیق داد.
در این راه میتوان از بعضی نمایندگان اصولگرای مجلس هشتم نیز کمک گرفت که در آستانه افتتاح مجلس هفتم، مصوبه مجلس ششم برای برداشت چندصدمیلیون دلار از آن حساب را خیانت میدانستند! روحانی برخی اقدامات از جمله انحلال سازمان مدیریت را به مثابه زدن مهر پایان بر اقدامات کارشناسی دانسته است. اگر کسانی این سخن او را قبول ندارند بهتر است به میان نمایندگان اصولگرای مجلس و کارشناسان نزدیک به اصولگرایان بروند و با گرفتن تاییدیه از آنها، عملا سخن روحانی را غیرواقعی قلمداد کنند. روحانی از اینکه ایرانیان در برخی کشورها، مورد بیاحترامی قرار میگیرند اظهار تاسف کرده است و به خاطر همین حرف مورد حمله قرار گرفته است. درحالی که یک ماه پیش، همه رسانههای ایرانی، سخنان یک نماینده اصولگرای مجلس را منتشر کردند که مصادیق مشخصی از هتک حرمت و خدشه بر عزت ایرانیان در کشورهای همسایه را اعلام میکرد. اما در آن روز هیچ کس آن نماینده مجلس را با عباراتی که اخیراً برای حمله به روحانی مورد استفاده قرار میگیرد، نوازش نکرد! اگرادعای روحانی در خصوص خدشه به عزت ایران و ایرانیان غلط است حامیان دولت نشانههایی از پاسخ مثبت مصر به پیشنهاد سخاوتمندانه احمدی نژاد برای برقراری فوری رابطه با آن کشور یا رفتار روسیه و چین در موضوع هستهای - پس از ابراز اعتمادهای مکرر مسئولان دولت نهم به این دو کشور– ارائه نمایند!
روحانی به فرصتهای ناشی از حماقت آمریکاییها و رفتار روسها اشاره کرده و تاسف خود را از این بابت اعلام نموده است که ایران نتوانست از این فرصتهای طلایی استفاده کند. حامیان دولت میتوانند به جای حملات مبهم به روحانی، چند نمونه از فرصتسازیها و فرصتیابیهای خود که به نتایج عملی در انعقاد قراردادهای بزرگ نفتی، تجاری یا حتی سیاسی برای کشورمان منجر شده است اشاره کنند تا ادعاهای روحانی به صورت عملی رنگ ببازد. در میان سخنان روحانی نکات دیگری هم وجود دارد که در ارتباط مستقیم با زندگی روزمره مردم، کاهش قدرت خرید و تحمیل فشارهای فراوان بر آنهاست. در مورد این ادعاها، مردم بهتر از هر کس تشخیص میدهند که ادعاهای روحانی بیاساس است و هدف انتخاباتی دارد یا ادعاهای کسانی که همه روزه از بهتر شدن وضعیت معیشت مردم سخن میگویند! ادعای روحانی در خصوص تاثیر مستقیم اقدامات و اظهارات نسنجیده بر شرایط کسب و کار مردم نیز نکتهای است که اگر از واقعیت به دور باشد با سخنرانی هیجانی روحانی، بر مقبولیت این سخنان در میان فعالان اقتصادی و آحاد مردم افزوده نخواهد شد و اگر حقیقت داشته باشد تکذیب مسئولان دولتی و متهم کردن سخنران به اهداف انتخاباتی، چیزی از ارزش این سخنان کم نخواهد کرد.
مسئولان دولت نهم و حامیان آنها، اگر خواستند ادعاهای منتقدان روز افزون دولت را پاسخ دهند بد نیست به مقایسه دو مطلب منتشرشده در روزنامه کیهان بپردازند و برای مطلب دوم نیز پاسخی ارائه نمایند. روزنامه کیهان روز سهشنبه ۳۱ خرداد ( ۸۴سه روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری) به نقل از احمدینژاد نوشت: <در صورتی که ریاست جمهوری را برعهده بگیرم دست مافیای قدرت و قبیله را ازسر نفت کوتاه خواهم کرد و حاضرم جانم را پای این قضیه بگذارم.> همین روزنامه چهار روز قبل، اظهارات وزیر فعلی کشور و سرپرست تیم مذاکره کننده در خصوص یک قرارداد بزرگ نفتی – کرسنت– را به چالش کشید و ضمن تاکید بر احتمال وجود برخی مفاسد و سوءاستفادهها در روند مذاکرات اخیر، ماجرای کرسنت را دارای ابعاد سیاسی و امنیتی دانست که بایستی توسط مراجع ذیربط پیگیری شود. کسانی که انتقادات روحانی از دولت نهم را غیر منصفانه میدانند خوب است قبل از تشدید حملات خود به نماینده رهبری در شورایعالی امنیت ملی، برای ابهامات مطرح شده توسط منتقد منصف دولت – مدیر مسئول کیهان – نیز پاسخی ارائه نمایند.
در پایان ذکر این نکته ضروری است که حتی اگر سخنان اخیر روحانی، کلید زدن تبلیغات انتخاباتی باشد او کاری نکرده است جز پیروی از همان روشی که برخی طرفداران احمدی نژاد در دوره تبلیغات انتخاباتسال ۸۴ انجام دادهاند؛ اگر چه برخی سخنان روحانی به دلیل ارائه برخی شواهد ملموس برای مردم، از مقبولیت بیشتری برخوردار بوده است. اما حامیان دولت نمیتوانند با پاسخگوییهای احساسی، به نقطه صفر خود یعنی دوره تبلیغات سال ۸۴ باز گردند. آنها اکنون مدارک کافی در اختیار دارند و اگر ادعاهای روحانی و سایر منتقدان جدی دولت را ناصحیح میدانند باید با سند و مدرک به جنگ آنها بروند.
منبع : روزنامه آفتاب یزد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست