دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
روایت قصه دیروز با زبان امروز
▪ «گلهای گرمسیری» قصهای است که قرار است روایتگر دو اتفاق تاریخی ایران ــ جنگ و دوران انقلاب ــ باشد.قصه از دانشگاه و دلدادگی دو نفر به هم آغاز میشود و با شروع جنگ و پراکنده شدن آدمها داستان بسط و گسترش مییابد.
قصه رفتن به خارج از کشور برای امنیت داشتن و ماندن و دل در گرو دلداده دادن و رها کردن دانشگاه برای رجعت به شهر آبا و اجدادی و یافتن مادر پیر و تنها برای شخصیت اصلی این سریال محمل خوبی برای پرداختن به بعضی موضوعات از یاد رفته است. در بدو امر به نظر میرسد سریال به خاطر نوع داستانش جذابیتهای فراوانی برای مخاطب خواهد داشت. چراکه در بین عشق ۲ نفر به یکدیگر قرار است حماسه جنگ برای مخاطب روایت شود. روایتی که از خرمشهر در این اثر میبینیم، به نوعی یادآور روایتهایی چون «روز سوم» و «خاک سرخ» است.
▪ به طور ناخودآگاه مخاطب تلویزیون شباهتهایی در این قصه و «خاک سرخ» حاتمیکیا مییابد. در هر دو مجموعه شخصیت اصلی از تهران به خرمشهر رجعت میکند که کسی را بیابد؛ اما خودآگاه و ناخودآگاه درگیر جنگ و دفاع از سرزمین خویش میشوند. در خاک سرخ قصه بر محور یافتن خواهر و دختر شکل گرفته بود و در گلهای گرمسیری موتور اصلی قصه حول و حوش نجات مادر از هجوم دشمن و نیز عشقی که شخصیت اصلی را با خود درگیر میکند، میچرخد همچنان که در «خاک سرخ» نیز با داستانی مشابه روبهروییم که مخاطب احساس میکند هر دو یک مضمون را روایت میکنند و یک پارادایم فکری بر آنها حاکم است.
بدیهی است که شباهتهای ساختاری این دو قصه کار کارگردان اثر دوم گلهای گرمسیری را سختتر کرده است چراکه او را وامیدارد از تکرار مکررات دوری و شباهتهای احتمالی را کمرنگتر کند و از آن گذشته در فرم و محتوا خلاقیت یشتری از خود ارائه کند و سریال را به لحاظ ساختاری بر فراز نگاه دارد.
▪ نکتهای که در دیگر آثار عسگرپور به عنوان کارگردان بسیار مشهود است تمرکز نکردن بر یک قصه و علاقه او به روایت همزمان چند قصه به طور متوازن و درآوردن فضایی در روایت قصه به منظور ایجاد فرصت بیشتر به مخاطب برای فکر کردن به مضمون است. در این مجموعه بویژه چون عسگرپور علاوه بر کارگردانی نویسندگی این اثر را هم به عهده داشته است، انتظار میرود عسگرپور به عنوان مدیر پرتجربهای که از پس فیلمسازی نیز برمیآید، با وقوف کامل بر قصه، آن را به میل خویش به گونهای روایت کند که رضایت خویش از ارتباط کامل و چندسویه با مخاطب و رضایتمندی مخاطب از مواجهه با اثر را داشته باشد. کاری که او در «قدمگاه» و «اقلیما» در مقام کارگردان موفق به انجام آن شد. انتظار میرود در این اثر، سطح بالاتری از توانمندیهای او را ببینیم و مخاطب بیشتر از قدمگاه با اثر او ارتباط برقرار کند.
با آن که گلهای گرمسیری به قسمتهای میانی خود نرسیده است، حدس میزنیم این اتفاق مثبت روی دهد و مخاطب از تماشای این اثر حظ فکری ببرد، اما افسوس و صدافسوس که اشتغال چندگانه عسگرپور در جامعه هنری موجب شتابزدگی در کارگردانی گلهای گرمسیری شده و سدهایی در برابر ارتباط موثر با مخاطب به وجود آورده است.
▪ اگر بخواهیم در نگاهی منصفانه کارگردانی این اثر را بررسی کنیم، به چند فاکتور مثبت و منفی برمیخوریم نکاتی که هر کدام دیگر عناصر کارگردانی را تحت تاثیر قرار داده و مانع ارتباط موثر مخاطب با اثر شده است.
▪ همچنین فضای ترسیم شده، چهرهها، لهجه، نوع دیالوگها و مکانها شباهت چندانی به سالهای ابتدایی جنگ ندارد و این را میشود از نحوه صحنهآرایی لوکیشن اصلی قصه و نحوه رنگآمیزی کوچه و شهر و خیابان فهمید. شاید به ظاهر این ایرادها به صحنهآرا و طراح صحنه مربوط شود، اما در نهایت مسوولیت اصلی به عهده کارگردان است که فضای قصه را به گونهای طراحی و اجرا کند که هر چه بیشتر به واقعیت قصه منطبق باشد تا قصهای که تاریخ خاصی در آن ذکر میشود فضایش به گونهای ترسیم شود که باورپذیری آن برای بیننده آسان باشد.
واقعیت این است که بیننده دوست دارد یک قصه قدیمی را با همان حد رنگ و فضا و اتمسفر گذشته ببیند پس نمیتوان قصهای دیروزی را با رنگ و لعاب امروزی به خورد بیننده داد و توقع داشت بیننده قصه را باور کند و تحت تاثیر آن قرار بگیرد.
▪ بجز این، غلو بازیگران در اجرای لهجه جنوبی موجب زدگی مخاطب از این اثر میشود و این نقیصه تقریبا در گویش همه بازیگران سکانسهای جنوب کشور کم و بیش به چشم میخورد؛ از شخصیت اصلی قصه رسول گرفته تا شخصیتی که پرویز فلاحیپور آن را بازی میکند، همه به گونهای مصنوعی با لهجه خوزستانی سخن میگویند و این ضعف بزرگی در کارگردانی این اثر است.
البته به هیچوجه این سخن به معنی نادیده انگاشتن زحمات گروه تولیدی این اثر نیست. انتظار مخاطب و منتقدان از عسگرپور بالاتر از حد متوسط است و این انتظاری است که وی در آثار قبلی و نگاه پختهاش به سینما در ما ایجاد کرده است.
نگارنده امیدوار است نظرش یک قضاوت زود هنگام باشد و خلاف این نظر در قسمتهای میانی و پایانی به اثبات برسد تا بتواند مخاطب تلویزیونی را راضی نگه دارد.
امیر فرضاللهی
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست