شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

حرکت امام حسین (علیه السلام) از مدینه به مکه


حرکت امام حسین (علیه السلام) از مدینه به مکه
یعنی حتی اگر یك قاتلی را می‏خواهند بگیرند فرار كرد رفت مكه، در مكه نمی‏شود او را كشت، یعنی مجرم هم اگر رفت مكه نباید به او كاری داشت. بله می‏شود آب و برق او را قطع كرد كه مجبود شود از مكه بیرون بیاید، آن وقت او را بگیریم، تا مادامی كه در مكه هست، این خود یكی از امتیازات اسلام است.
من گاهی چون سفرهایی می‏روم خارج، هفتاد تا كمال پیدا كردم كه در هیچ دینی نیست. یكی از آن كمالات این است كه توی هیچ مكتبی نیست. در اسلام منطقه‏ای بنام مكه كه در منطقه امن است. برای هركس كه علیه هر رژیمی می‏خواهد فریادی بزند كسی حق تعرّض ندارد. یعنی یه جایی باشد كه مردم بتوانند ناله خودشان را بزنند و جالب این است كه همه پولدارهای زمین واجب است بروند مكه و مكه هم كسی حق اعتراض ندارد یعنی همه آن هایی كه می‏توانند بروند، بروند و هرچی نعره دارند اونجا باید بتوانند. منتهی عمل نمی‏شود. والا اگر آدمهای مستطیع بروند و فریاد بزنند خیلی از طاغوت‏ها می‏روند روی هوا، كار نداریم.
كی وارد مكه شد؟ سوم شعبان، ۲۷ روز به ماه رمضان، ایستاد تا ماه رمضان، ۳۰روز هم ماه رمضان ایستاد، شوال و ۳۰ روز هم شوال و ۳۰ روز هم ذی القعده و ذالحجه تا هشتم، حالا ۳۰ كم یك‏ها را كار نداریم كه ممكن است یك ماه ۲۹ روز باشد، از ۲۷ روز مانده به ماه رمضان تا شب عید قربان چند روز؟ هشت و هفت پانزده ده بر یك چهار و هفت و ۱۲۵ روز ایستاد چه می‏كرد چون منطقه امن بود گروه گروه می‏آمدند دیدن امام حسین (علیه السلام) می‏گفت: فهمیدید چه شد؟ معاویه رفت، یزید حكومت را گرفته می‏شناسید یزید چه كسی است؟ شروع كرد مكه را گروه گروه با مردم صحبت كرد، مردم مكه خوب پخت كه یزید لیاقت رهبری امت اسلامی را ندارد، مردم مكه روشن شدند.ها اینجا سفید شد. مدینه هم كه نگفته رفت ول وله انداخت آنجا را روشن كرد یعنی مردم مدینه یه مرتبه دیدند آقا نیست فهمیدند فرمانداری فشار آورده گفتند: حالا كه آقا جانش در خطر است بالاخره مردم مدینه یكدست شدند در مكه هم ۱۲۰ روز ایستاد مردم را پخت حالا این كشورهای تاریك را باید روشن كرد. چه جوری روشن كنیم شب عید قربان از همه دنیا حاجی می‏آید مكه، حاجی، حاجی، حاجی، از همه مناطق حاجی آمد همه كه آمدند امام حسین (علیه السلام) رفت بیرون، باز در بیرون رفتنش یه چند تا اصل را مراعات كرد، نكته‏های مدیریتی اینجاست؛
۱) روز رفت، روز هشتم، می‏توانست شب برود كه كسی او را نبیند.
۲) از وسط جمعیّت رفت تا ببینند او را كه كجا می‏رود، می‏توانست از آن پشت‏ها برود.
۳) كاروان راه انداخت، با قافله رفت، چون اگر یك نفر سوار اسب باشد برود نمی‏فهمند اما وقتی كاروان می‏رود می‏گویند كجا؟
۴) سوار شد، اگر پیاده باشد مشخص نیست.
۵) هركجا هم ایجاد سؤال می‏كردند ما داریم می‏آئیم شما چرا می‏روید، سخنرانی و افشاگری می‏كرد. مگر خبر ندارید معاویه رفته یزید یه همچنین شخصی. اگر رهبر مسلمان‏ها یزید باشد باید فاتحه اسلام را خواند «و علی الاسلام السلام» خیلی شعار قشنگی است. چنا شعار دارد امام حسین (علیه السلام) می‏فرماید: «مِثلی» ای را همه مسلمان‏ها حفظ كنند. شعار ۲ كلمه‏ای است. «مثلی لا یبایع مثله». نگفت «انا لا یبایع یزید» اگر این را می‏گفت: می‏گفتند اون پسر پیامبر است یك وظیفه شخصی دارد. نگفت من فرمود مثل من یعنی شما هم اگر خون حسین درست باشد، كسی كه مثل حسین باشد، نباید بیعت كند با كسی كه مثل یزید باشد. نگفت من با یزید تا بگویند قصه شخصی است. فرمود مثل من با او. ممكن است یزید نباشد ولی مثل او همیشه هست. آدم‏های هرزه‏ای كه مثل یزیدند و آدم‏های حزب اللهی كه مثل امام حسین اند. حزب اللهی زیر بار هرزه نباید برود «مثلی لا یبایع مثله» یعنی قصه مكتب است، قصه شخص نیست كه بگویم من زیر بار او نمی‏روم.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان


همچنین مشاهده کنید