چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
فلسفه کاربردی رسانه
مایک زاندبوته (Mike Sandbothe)، استاد فلسفه رسانه در دانشگاههای آلمان، به عنوان یکی از محققان برجسته و فعال در زمینه فلسفه رسانه در کتابی تحت عنوان فلسفه، فلسفه کاربردی رسانه ابتدا به تعریف فلسفه و خصوصاً فلسفه کاربردی میپردازد و سپس جایگاه رسانه را در عصر مدرن بررسی میکند و نهایتاً نقطه تلاقی این دو مبحث را تحت عنوان فلسفه کاربردی رسانه مورد پژوهش قرار میدهد. متن ذیل مقدمه این کتاب است که ملاحظه میکنید.
در دنیای مدرن که سیر تصاعدی تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات در فرهنگ، علم، تجارت و سیاست کاملاً محسوس است رسانه از طلایهداران فکری قرن بیست و یکم محسوب میشود. تکنولوژی رسانه، جامعهشناسی رسانه، آموزش رسانه، قانون رسانه و اقتصاد رسانه همه مباحثی هستند که در تحقیقات و آموزشهای روز جایگاه خاصی را به خود اختصاص دادهاند. اما طبق گفته هگل «جغد فلسفی مینروا بالهایش را در غروب آفتاب گسترانده است»، لذا در کنار تحقیقات گستردهای که در حیطه رسانه انجام میشود جای خالی برای فلسفه رسانه باقی میماند.
کتاب «فلسفه کاربردی رسانه» تالیف مایک زاندبوته مروری بر افقهای فکری موجود در فلسفه رسانه است. برای رسیدن به این هدف مولف دو موضوع تحقیقاتی را مورد بررسی قرار میدهد؛ ابتدا مفهوم فلسفی رسانه را توضیح داده و بعد به روابط پیچیده بین رسانه ادراکی (مانند فضا و مکان)، رسانه نشانهشناسانه ارتباطی (مانند تصاویر، زبان گفتاری، نوشته و موسیقی) و رسانه تکنیکی انتقالی (مانند رسانههای چاپ شده رادیو، تلویزیون و اینترنت) میپردازد. همزمان با این بررسی در تلاش برای طرح یک شاخه جدید برمیآید. زاندبوته معتقد است که فلسفه رسانه تنها یک مسیر پژوهشی و تحقیقاتی نیست بلکه میتواند در حکم یک شاخه بنیادین و یا زمینه نظریهای جدید محسوب شود به این ترتیب کتاب درصدد تشویق خوانندهها به تفکر در زمینه تحقیق فلسفی ـ رسانهای با پسزمینهای از نوزایی ایجاد شده در کارکردگرایی آمریکایی در هستیشناسی و فلسفه علم و زمان برآمده است.
نویسنده با استفاده از واژه نظریهگرایی به فهم استادانه فلسفه رسانه برای تفکر نظریهای در موقعیت امکان زایش معنا و شکلگیری حقیقت میپردازد.
یک رسانه در پی پیشرفت فلسفی نو کارکردگرایان در جهت برقراری ارتباط با رسانه، بهطور نظری به سوالات فلسفه مدرن در افق فکری سیاسی اجتماعی عمل، عملی که به سمت اجتماعی دموکراتیک هدایتکننده است، میپردازد. تمایل به سمت فلسفه تحلیلی رسانه از این اعتقاد نشأت گرفته که بحث در مورد واقعیتگراها و غیر واقعیتگراها باید کنار گذاشته شود و به جای آن این سوال مطرح شود که چه هستیشناسی رسانهای برای جامعه دموکراتیک مناسب است.
این پیشنهاد بر این دیدگاه فلسفی تثبیت شده که رسانه به تصویر شخصی از ذهنیت میپردازد تاثیر گذاشت. در بین سوژههای آکادمیک فلسفه مدرن در قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم به عنوان یک رشته بیطرف پیشرفتهایی داشت و بعد به شکل تصاعدی در نیمه دوم قرن بیستم فراگیر شد و در قالب سوژهای آکادمیک هویت پیدا کرد. در قالب نوزایی معاصر، کارکردگرایی به تصور شخصی در فلسفه دانشگاهی مدرن که پدر آن امانوئل کانت بود، افزوده شد. اساساً کارایی تفکر کاربردی باعث ایجاد ایدهآلها و اصول مقبولی در رسانه، به عنوان یکی از ابزارهای تکنولوژی شد که در نتیجه آن تلاشهایی در جهت بهینهسازی ضداستبدادی و رسیدن به دموکراسی صورت پذیرفت.
دغدغه اصلی این کتاب پیدا کردن جایگاه پایههای رشته جدید فلسفه رسانه در بستر بحثهای جدید درباره تصویر شخصی فلسفه آکادمیک است.
برای تاکید بر این بحث، لازم است توجه خاصی بر تفکر متافیزیک از فلسفه به مثابه یک سوژه خودمختار در دانشگاههای مدرن در طول تاریخ تا زمان حال حاضر داشت. دو فصل نخستین کتاب به این مساله میپردازد. لذا در این دو فصل رسانه به عنوان سوژه فلسفی مورد مطالعه به حاشیه میرود. پرداختن به این مبحث شروع خوبی برای ورود به بحث اصلی که همان رسانه باشد، است. تلاش مولف نزدیکی و برقراری ارتباط بین دیدگاههای نظری و کاربردی در فلسفه آکادمیک است.
این کتاب ۶ بخش دارد. بخش نخست درگیری بین مفاهیم نظری و کاربردی فلسفه و درک آنها در تاریخ پیشرفت اندیشه را بررسی کرده است. در فصل دوم همین درگیری را در قرن نوزدهم مورد توجه خاص قرار داده است. فصل سوم به تعریف و تعیین الزامات فلسفه رسانه میپردازد و تلاش مولف گسترش طراحی نظاممند است که در آن فلسفه کاربردی و نظری در جهت رسیدن به اشتراکی برای فلسفه رسانه کاربردی در هم تنیده و هم راستا شوند. نهایتاً این طرح پیشنهادی در فصول ۴ تا ۶ بهطور گسترده به کار گرفته میشود.
در فصل چهارم نگاه خاص مولف به سمت رسانههای جدید است و برای این منظور تمایز بین رسانه سرد و گرم را طبق آنچه که فیلسوف کانادایی مارشال مک لوهان در دهه ۱۹۶۰ تعریف کرده، در جهت بررسی کاربردگرایانهای در اینترنت مورد استفاده قرار داده است. در فصل پنجم با مسیری مشابه فصل چهارم به جریان ساختارشکنی که نخستین نظریهپرداز آن ژاک دریداست، پرداخته است و نهایتاً در فصل ششم با تاکید بر الزامات سیاسی ـ اجتماعی به دریافت عموم از خویشتن و همچنین جهان اطراف که ممکن است در استفاده کاربردی ما از رسانه موثر باشد، مورد بررسی قرار داده است.
در پایان شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رسانهای به عنوان اساس استفاده از تفکر فلسفی ـ رسانهای برای بهبود شرایط ارتباطی دموکراتیک در عصر اینترنت مطرح شدهاند.
مترجم: مهدیه مفیدی
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست