پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا
اسرائیلشناسی امامخمینی
![اسرائیلشناسی امامخمینی](/mag/i/2/4arm5.jpg)
كنگره جهانی صهیونیسم در سال ۱۸۹۷.م در شهر بال سوئیس برگزار گردید و یك مجارستانی یهودیتبار بهنام تئودور هرتزل (۱۸۶۰ــ۱۹۰۴.م) به تبیین دیدگاههای خود درباره آینده یهودیان در سراسر جهان پرداخت. وی تاكید نمود كه تنها راه نجات یهودیان از سرگشتگی، پراكندگی و تبعیض، ایجاد یك دولت یهودی است. نخستین اقدامات سران قوم یهود برای گرفتن مجوز اسكان یهودیان در فلسطین از سلطان عثمانی، به جایی نرسید. اما بر اثر تجزیه دولت عثمانی بعد از جنگ اول جهانی (۱۹۱۴ــ۱۹۱۸.م)، قیمومت انگلستان بر سرزمین فلسطین و تلاشهای سیاسی حییم وایزمن ــ كه بعدها اولین رئیسجمهور اسرائیل شد ــ ازیكسو، و صدور اعلامیه آرتور جیمز بالفور در دوم نوامبر (۱۹۱۷.م) در طول جنگ ازسویدیگر، راه برای مهاجرت یهودیان به سرزمین فلسطین هموار شد. در فاصله جنگ اول و دوم جهانی و بهویژه در مدت جنگ دوم جهانی (۱۹۳۹ــ۱۹۴۵.م)، در نتیجه سیاست ضدیهودی نازیها در آلمان، بهانه برای مهاجرتدادن گسترده قوم یهود از طرف بزرگان یهود فراهم گردید و آنها گروهگروه وارد فلسطین شدند. پس از جنگ جهانی دوم، سازمان ملل متحد با تجزیه فلسطین و تشكیل دولت یهودی موافقت نمود. در پانزدهم مه ۱۹۴۸.م قیمومت انگلیس بر فلسطین به پایان رسید و این فرجام، به آغازی برای شكلگیری دولت اسرائیل در منطقه تبدیل شد. در نتیجه چنین اقدامی، جنگ اول بین اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸.م و سپس جنگهای دیگری در سالهای ۱۹۷۳، ۱۹۶۷، ۱۹۵۶.م درگرفت كه در نتیجه مداخلات كشورهای اروپایی همگی آنها به نفع اسرائیل پایان یافتند. اولین واكنشها در ارتباط با شكلگیری دولت اسرائیل در سرزمینهای اسلامی، به قرن نوزدهم میلادی بازمیگردد. اما آنچه در اینجا به آن خواهیم پرداخت، مشخصا مواضع امامخمینی(ره) درباره اسرائیل، قبل و یا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، میباشد. سعی شده است با مراجعه به آثار حضرت امام(ره) و بهرهگیری از اندیشههای ایشان، به سوالات زیر پاسخ داده شود: اهداف اسرائیل در منطقه خاورمیانه كدامند؟ دولتمردان كشورهای اسلامی باید چه تدابیری در برابر اسرائیل اتخاذ نمایند؟ مردم كشورهای اسلامی در برابر اقدامات تجاوزگرانه اسرائیل چه وظیفهای دارند؟
۱ــ اهداف اسرائیل در خاورمیانه
رژیم صهیونیستی با پیشروی تدریجی و گامبهگام در درون سرزمین فلسطین، اقدام به تاسیس شهركهایی برای اسكان مهاجران یهود نموده است. آنها ازهمانابتدا این مهاجرت را طی یك برنامه درازمدت، برای تشكیل یك دولت یهودی دنبال مینمودند. سادهاندیشی است اگر گفته شود اعراب ساكن در منطقه بیتالمقدس بخشی از اراضی خود را به یهودیان مهاجر فروختند و آنها هم شروع به احداث مدرسه، بیمارستان، پادگانهای نظامی و اماكن تفریحی ــ ورزشی و... نمودند و براساس همان حق خرید زمین، زمینه شكلگیری دولت یهودی را بهوجود آوردند.
بسیاری از اقوام و مذاهب در كشورهای مختلف جهان وجود دارند كه هم از لحاظ كثرت جمعیت و هم به لحاظ درآمد مالی از نفوذ بالایی برخوردار هستند اما هیچوقت اقدام به تاسیس دولت ننمودهاند. واقعیت آن است كه اكثر زمینهایی كه تحت اختیار دولت یا صندوق ملی یهود قرار دارند، اراضی مصادرهشده فلسطینی هستند.[i] درواقع اسرائیلیها اراضی مسلمانان را غصب نمودند و پایههای یك حكومت نامشروع را در آنجا بنیان نهادند. امامخمینی(ره) نیز همین تلقی را ابراز نمودهاند: «ما اسرائیل را محكوم میكنیم. اسرائیل غاصب است و در محلی كه آمده، بهطورغصب آمده است.»[ii]
شالوده اولیه این دولت، با زور و فشار قدرتهای استعماری شكل گرفت. مسلما چنین اقدام نامشروع و غیرموجهی باید با توسل به تخریب و جنگ صورت پذیرد. شكلگیری اسرائیل ازهمانابتدا در جهت اعمال فشار علیه مسلمانان و راهانداختن چالشهای منطقهای شكل گرفت: «این جرثومه فساد را كه در قلب كشورهای اسلامی گماشتهاند، تنها برای سركوبی ملت عرب نمیباشد، بلكه خطر و ضرر آن متوجه همه خاورمیانه است. نقشه، استیلا و سیطره صهیونیزم و استعمار بر دنیای اسلام و بیشتر سرزمینهای زرخیز و منابع سرشار كشورهای اسلامی میباشد.»[iii]
سیاستهای درازمدت اسرائیل و همپیمانانش در میان كشورهای اسلامی نوعی اعمال قدرت و سلطه، همراه با گسترش حوزه نفوذ بوده است؛ بدینصورتكه ازیكطرف سعی میشود سیاستهای سلطهجویانه حفظ شود و ازسویدیگر این سیاستها برمبنای استراتژیهای تهاجمی تدوین میگردد. درواقع موضع اسرائیلیها، در میانمدت و یا بلندمدت، فقط بر مبنای استراتژی تهاجم دنبال میشود. ازاینرو، امام(ره) نیز اتخاذ هرگونه سیاست سازشكارانه و همراه با مسامحه را در برابر آنها جایز نمیدانند: «اگر سست بگیرید، اینها تا فرات میخواهند بروند. اینها همه اینجا را ملك خودشان میگویند هست.»[iv]
سیاست توسعه ارضی و گسترش آن از نیل تا فرات، از اهداف اساسی بنیانگذاران دولت یهود بهشمار میرود. همواره بازگشت به ارض موعود با تمسك به متون مذهبی و براساس تفاسیر دینی، بخشی از برنامههای رهبران سیاسی اسرائیل را به خود اختصاص میدهد تا ازاینطریق نوعی علاقه ملی و احساس ملیگرایی را در میان یهودیان برای بازگشت به سرزمین فلسطین ایجاد نمایند. آنها برای تحقق مقاصد و نیاتشان، از امكانات نظامی و اقدامات تروریستی جهت پیشروی و توسعه ارضی و همچنین تسلط بر اماكن مذهبی مانند بیتالمقدس استفاده میكنند. ایجاد فضای رعب و وحشت در داخل سرزمینهای اشغالی با استفاده از ماشین ترور، سبب گردیده عده زیادی از مردم فلسطین مهاجرت اجباری نمایند و در كشورهایی مانند سوریه و اردن و در اردوگاهها سكونت گزینند و در عوض مهاجران یهودی از امریكای شمالی و اروپای غربی و شرقی جایگزین مردم فلسطین شدهاند. بنگوریون در سیویكم اوت ۱۹۴۹ در دیدار با گروهی از امریكائیها، چنین گفته است: «اگرچه ما رویای ایجاد دولت اسرائیل را عملی كردهایم، هنوز در آغاز كار قرار داریم. در حالحاضر، جز نهصدهزار یهودی در اسرائیل زندگی نمیكنند و حالآنكه اكثریت قوم یهود هنوز در خارج حضور دارند. تلاش آینده ما این است كه همگی یهودیان را به اسرائیل بیاوریم.»[v] اسرائیلیها اخراج تمام فلسطینیها را جزء اهداف بلندمدت خود میدانند. دولتمردان اسرائیلی برای تحكیم جایگاه و موقعیت سیاسی رژیم، از هر ابزار و وسیلهای برای دستیابی به آرمان ساختگی یهود استفاده میكنند؛ بهعبارتبهتر از دیدگاه آنها بهكارگیری سیاستهای غیراخلاقی (ترور، خشونت، تبعید و زندان) برای رسیدن به هدف، موجه و منطقی است. این اقدامات براساس یك دیدگاه ابزارانگارانه نظریهپردازی شدهاند. ازسویدیگر صهیونیستها در سطح بینالمللی، با برخورداری از حمایت قدرتهای بزرگ مانند ایالاتمتحده امریكا و همپیمانانش، بر روی اقدامات و سیاستهای نامشروع و ناموجه خود سرپوش میگذارند. كاخ سفید بهمنظور تحكیم جایگاه اسرائیل در سرزمین فلسطین، همواره سعی نموده است با ارائه طرحها و نقشههایی، گروههای مبارز و آوارگان فلسطینی را از حقوق حقه خود جهت دستیابی به موطن اصلی بازدارد. حضرت امام(ره) تمامی این طرحهای امریكائیان را نیرنگ و در جهت جنگافروزی در منطقه میدانست: «بر فرض كه امریكا یك طرح صددرصد اسلامی ــ انسانی بدهد. ما باور نمیكنیم كه آنها به نفع صلح و منافع ما گامی بردارند. اگر امریكا و اسرائیل لاالهالاالله بگویند، ما قبول نداریم؛ چراكه آنها میخواهند سر ما كلاه بگذارند. آنها كه صحبت از صلح میكنند، میخواهند منطقه را به جنگ بكشند.»[vi]
امروز مشاهده میكنیم كه اقدامات تروریستی دستگاه حاكمه صهیونیسم و بسیاری از موارد نقض حقوق بشر این دولت، از سوی حامیانش دفاع مشروع جلوه داده میشود و كسانی را كه با دست خالی و سنگ، از سرزمین اجدادیشان دفاع میكنند، تروریسم مینامند. بنابراین دنبالنمودن موضوعاتی مانند گسترش جغرافیای سرزمینی، ایجاد شهركهای یهودینشین، ترور رهبران سیاسی و مذهبی فلسطینی، خلعسلاح گروههای مبارز، تسخیر بیتالمقدس و تبدیل آن به پایتخت، تهدید گروههای افراطی مبنی بر تخریب مسجدالاقصی و تفرقهافكنی در میان كشورهای اسلامی، اهداف اصلی رژیم صهیونیستی را تشكیل میدهند. امام(ره) با شناخت اهداف اسرائیل و سیاستهای تجاوزكارانه آن رژیم، همواره سعی در بیداری دولتها و ملتهای اسلامی داشتند.
۲ــ وظایف دولتهای اسلامی در قبال اسرائیل
دولتهای اسلامی میتوانند نقشی مهم و اساسی در سمتگیری و اتخاذ خطمشیهای سیاسی در برابر اقدامات و تحركات تجاوزكارانه اسرائیل ایفا نمایند؛ چراكه برقراری روابط دیپلماتیك و شناسایی رسمی یك كشور یا دولت، در حیطه اختیارات اصلی و اساسی دولتها قرار دارد. علاوهبر استفاده از ابزارهای دیپلماسی، دولتها از طریق تحریمها، قطع روابط اقتصادی و برملانمودن چهره متجاوزگر در مجامع بینالمللی و شناساندن اهداف پشت پرده آن، میتوانند گامهای موثر و اساسی در این زمینه بردارند. از نكات جالب و حائز اهمیت در موضعگیری امام علیه اسرائیل، انتقاد از كشورهای اسلامی طرفدار اسرائیل است و اولین حكومتی كه مورد انتقاد قرار گرفت، رژیم پهلوی بود.
حضرت امام(ره) از همان آغاز مخالفتهایش با شاه، گسترش حضور اسرائیل و نقش پشت پرده آن را در سیاستهای ایران برملا و آشكار میساخت. ایشان در سخنرانیهای اوایل دهه ۱۳۴۰، سه مساله اصلی را در اهداف مبارزاتی خود دنبال مینمود: ۱ــ استبدادی و فاسدبودن دستگاه حاكمه سیاسی و در راس آن، شخص شاه ۲ــ سیاستهای ضدمذهبی و اسلامی شاه، كه اسلام و قرآن را در معرض خطر قرار داده بود ۳ــ نفوذ اسرائیل در اركان و سطوح مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی كشور. چنانكه ملاحظه میشود، امام(ره) ازیكسو از اسلام و مفاهیم اسلامی دفاع میكرد و ازسویدیگر اسرائیل و نظام سیاسی پهلوی را مورد حمله قرار میداد. جالبآنكه حضرت امام براساس تعالیم اسلامی و قرآنی، مبارزه با استبداد و استعمار را یك مقوله بههمپیوسته میدانستند و استبداد و اسرائیل را دو عامل خطرناك برای جامعه ایران و به زیان مصالح و منافع كشور معرفی میكردند.
ماموران شاه از امام(ره) خواسته بودند به موضوعاتی مانند اسلام، اسرائیل و شاه نپردازند اما امام بهصراحت هرگونه رابطه رژیم شاه با اسرائیل را مورد نكوهش قرار دادند: «ما از اول نظر قاطع درباره صهیونیستها داشتهایم. یكی از دلایل مخالفت ما با شاه ایران، همین رابطه با اسرائیل بوده است. همین قضیه، موجب حركت مردم ایران شده است.»[vii] این قاطعیت و انعطافناپذیری در برابر اسرائیل و حمایت از حقوق ملت فلسطین، نهتنها در بعد نظری و حركتهای قبل از انقلاب وجود داشت، بلكه بعد از شكلگیری نظام جمهوری اسلامی ایران نیز همچنان تداوم یافت. از دیدگاه امام(ره) وظیفه دولتها در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی، به دو صورت انجامپذیر است: اتحاد و یگانگی، تحریم اقتصادی.الفــ اتحاد و یگانگی
امام(ره) وظیفه دولتهای اسلامی در برابر اعمال تجاوزكارانه اسرائیل به سرزمینهای اشغالی را دروهلهاول اتحاد و یگانگی میدانست، اتحادی كه برآمده از اتخاذ شیوههای درست و منطقی و متون اصیل اسلامی باشد. برای رسیدن به این پیوند و مشاركت اسلامی، در ابتدا باید «سران كشورهای اسلامی از اختلافات داخلی دست بردارند و با اهداف عالیه اسلام آشنا شوند و بهسوی اسلام گرایش پیدا كنند.»[viii] تاكید امام(ره) بر دنبالنمودن اهداف بزرگ و مهم از سوی دولتمردان كشورهای اسلامی، به این دلیل بود كه در جهان اسلام اقوام و مذاهب متنوعی وجود دارند و همین عامل سبب شكلگرفتن سلیقهها و نظرات متفاوتی شده است. متاسفانه در برخی موارد مشاهده میگردد اهداف حیاتی و كلیتر به فراموشی سپرده میشوند و نگرشهای قومی و تعصبآمیز باعث میگردند بسیاری از اتفاقات بهوجودآمده در جهان اسلام به فراموشی سپرده شوند. بنابراین، هرگونه عامل یا عوامل اختلاف و تفرقهبرانگیز در میان جوامع اسلامی، در ابتدا میبایست از طرف دولتمردان كنار گذاشته شوند. این عوامل ممكن است نژادی، زبانی، ملیتی و سیاسی باشند. اتحاد اسلامی زمینه توافقات و نقاط اشتراك در جهتگیریهای سیاسی بین كشورهای اسلامی را فراهم میآورد.
مسائل و مشكلات برآمده از گرایشها و احساسات ناسیونالیستی نظیر پانتركیسم، پانعربیسم و پانایرانیسم، زمینه تفرقه و چنددستگی را در جهان اسلام فراهم آوردهاند. ازاینرو امام(ره) میفرمودند: «اگر دولتهای اسلامی به خود بیایند و گرایش پیدا كنند به اسلام و از عربیت برگردند به اسلامیت و از تركیت برگردند به اسلامیت، حل میشوند مسائل و اگر آنها نكنند، این مشكل هست تاوقتیكه سایر كشورها مثل ایران بشوند.»[ix] این عامل انحطاطبرانگیز، موضوع نگرانكننده و حساسیتبرانگیزی بود كه امام همواره در مواضع و دیدگاههایشان آن را مدنظر قرار میدادند.
همین گرایشهای تفرقهانگیز ملیگرایانه، سبب گردید مساله فلسطین و چگونگی مقابله جهان اسلام با اسرائیل، نگرشهای قومی و نژادی به خود بگیرد. اسرائیلیها از این تفرقه سود زیادی نصیبشان گردیده است. امام همواره در مواضعشان متوجه این اختلافات در میان سران دولتهای اسلامی بودند. درواقع امام(ره) درد را در جهان اسلام تشخیص داده بودند و علاج واقعی آن را در عمل به متون و مفاهیم اسلامی میدانستند. بههمیندلیل ریشه ناكامی و شكست مسلمانان در برابر صهیونیسم را با واقعبینی و ظرافت و ژرفنگری دنبال میكردند و سعی داشتند دولتهای اسلامی را بیدار و آگاه سازند؛ زیرا بسیاری از سرسپردگیها و وابستگیها را معلول عدم آگاهی و شناخت از عیوب داخلی میدانستند.
امام(ره) یكی دیگر از موارد ضعف جهان اسلام در برابر رژیم اسرائیل را در اختلاف، تفرقه و نیز وابستگی برخی رهبران سیاسی جوامع اسلامی میدانستند: «این اختلاف كلمه و سرسپردگی بعضی از سران ممالك اسلامی است كه با داشتن منابع طبیعی سرشار و ذخایر گرانبها و جمعیت هفتصدمیلیونی نتوانستهاند، دست استعمار و صهیونیزم را از بلاد اسلامی قطع كرده و به نفوذ ایادی آن پایان بخشند.»[x]
برخی رهبران كشورها و نهادهای مسئول اسلامی، در عرصه داخلی و خارجی، با دامنزدن به مباحث ناسیونالیستی از طریق ایجاد رابطه دیپلماتیك و شناسایی رسمی اسرائیل، زمینه ایجاد اختلاف در جهان اسلام را فراهم میكردند. هنگامیكه یك كشور مسلمان، مشروعیت نظام سیاسی اسرائیل را بپذیرد و آن را مورد شناسایی قرار دهد، دولت شناساییشده به عنوان یك بازیگر نظام بینالمللی از یك جایگاه و موقعیت بالفعل برخوردار میشود. این رابطه و شناسایی، امتیازات سیاسی و اقتصادی را در پی دارد؛ ازاینرو حضرت امام نسبت به هرگونه رابطه دیپلماتیك با اسرائیل شدیدا هشدار میدادند: «این حكومتها هستند كه به واسطه روابطشان با ابرقدرتها و سرسپردگیشان با ابرقدرتهای چپ و راست، مشكلات را برای ما و همه مسلمین ایجاد كردهاند. اگر این مشكل از پیش پای مسلمین برداشته شود، مسلمین به آمال خودشان خواهند رسید.»[xi]
بروز گرایشهای ملیگرایانه، عوارض فرهنگی و برقراری ارتباط دیپلماتیك با اسرائیل، عوارض سیاسی برای ملت اسلام در پی دارد و ازاینرو امام هر دو عامل را مردود میدانستند زیرا در نهایت اسرائیل بود كه از چنین اقداماتی استفاده میبرد: «اسرائیل وقتیكه دید ملتها با هم مخالف هستند و دولت مصر[xii] هم كه همراه او است، برادر است و عراق هم كه با اینها برادر است. وقتی اینها را دید، قدم به قدم پیش میرود.»[xiii] امام همه كشورهای اسلامی را به تجمع در زیر سایه ارزشهای اصیل اسلامی و به توافق و همگرایی دعوت مینمود و به آنان هشدار میداد نسبت به خطرات خارجی عدم توجه به این مسائل، آگاه باشند.
بــ تحریم اقتصادی
امامخمینی(ره) یكی از وظایف مهم دولتهای اسلامی را تحریم اقتصادی اسرائیل میدانست. كشورهای اسلامی تحریم اقتصادی را به دو صورت میتوانند اعمال نمایند: از طریق تحریم فروش نفت و نیز با تحریم كالاها و مصنوعات ساخت اسرائیل و حامیان آن. امام كشورهای فروشنده نفت به اسرائیل و در ابتدا رژیم پهلوی را محكوم میكرد: «این شاه ایران است كه دست اسرائیل را در سراسر ایران باز گذاشته و اقتصاد ایران را به خطر انداخته است... این شاه است كه نفت ایران را به دشمنان اسلام و بشریت تسلیم كرده تا در جنگ با مسلمین و اعراب به كار برند.»[xiv]
حجم مبادلات اقتصادی ایران و اسرائیل در زمان رژیم پهلوی از سال ۱۳۲۸.ش افزایش چشمگیری یافت. مبادلات تجاری و بازرگانی میان ایران و اسرائیل در محدوده خاورمیانه در دوران پهلوی، بیشتر از همه كشورهای منطقه بود. عمده محصولات صادراتی اسرائیل به ایران عبارت بودند از: «تخممرغ، گاوهای شیرده، ماشینآلات كشاورزی، موتور، لاستیك اتومبیل، نخ پشمی، مواد غذایی و بعضی اقلام دیگر.»[xv] در ازای اقلام یادشده، نفت بهعنوان عنصر اصلی و حیاتی در اقتصاد اسرائیل، از طرف ایران تامین میگردید.
مراوده اقتصادی برخی كشورهای اسلامی با اسرائیل، اسباب پویایی زیرساختهای اقتصادی آن رژیم را فراهم مینمود درحالیكه تحریم همهجانبه آن رژیم توسط كشورهای اسلامی، میتوانست آن رژیم را در بسیاری از طرحها و پروژههای عمرانی، كشاورزی، صنعتی و... با مشكل مواجه سازد. ازاینرو امام(ره) صراحتا اعلام كرد: «كمك به اسرائیل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه نفت حرام و مخالفت با اسلام است. رابطه با اسرائیل و عمال آن، چه رابطه تجاری و چه رابطه سیاسی حرام و مخالف اسلام است. باید مسلمین از استعمال امتعه اسرائیل خودداری كنند.»[xvi]
این مخالفت با برقراری رابطه اقتصادی، نه فقط اسرائیل بلكه حامیان آن رژیم و بهویژه ایالاتمتحده امریكا را نیز دربرمیگرفت؛ زیرا كشورهای حامی و متحد آن رژیم نیز علیرغم پنهانكاری در ابراز مواضع، با درپیشگرفتن رفتارهای تاییدگونه و بیتفاوت، بهنوعی بر بسیاری از اقدامات غیراخلاقی و خلاف موازین انسانی آن رژیم صحه میگذاشتند و دراینمیان، دولت امریكا عملا از هرگونه كمك به اسرائیل بهصورت پنهان و آشكار دریغ نمیكرد. بهعبارتبهتر اسرائیل جدا از یك مجموعه گسترده كشورهای ضداسلام و مسلمین نبود. اسرائیل از ابتدا تاكنون به حمایت قدرتهای مسلط جهانی (بهویژه انگلیس و ایالاتمتحده امریكا) متكی بوده و همواره با اتكای به این قدرتها، اهداف و خواستههای خود را پیش برده است. ازاینرو امام(ره)، اسرائیل و حامیان آن را یكجا مورد خطاب قرار میداد: «بر همه دولتهای ممالك نفتخیز اسلامی لازم است از نفت و دیگر امكاناتی كه در اختیار دارند، بهعنوان حربه علیه اسرائیل و استعمارگران استفاده كرده و از فروش نفت به آن دولتهایی كه به اسرائیل كمك میكنند، خودداری ورزند.»[xvii]
در اكتبر ۱۹۷۳.م جنگی به رهبری مصر و سوریه با اسرائیل درگرفت. در این جنگ بود كه برای اولینبار كشورهای مسلمان و دارای منابع نفتی متحد شدند تا از اهرم نفت علیه كشورهای حامی اسرائیل استفاده نمایند. اما بهدلیل وابستگی اقتصادی كشورهای اسلامی به نفت و عدم همگرایی كشورهایی مانند ایران، عملا تحریمهای نفتی نتوانست دوام بیاورد؛ گذشتهازاین، متاسفانه بهدلیل برخوردارنبودن بسیاری از این حكومتها از مشروعیت مردمی و وابستگی سیاسی آنها به قدرتهای غربی، نوعی چنددستگی و واگرایی سیاسی در جهت اتخاذ سیاستهای هماهنگ و یكدست در میان آنها وجود داشت. این عوامل، تاكنون بسیاری از همكاریها در جهت تحریم اقتصادی علیه اسرائیل را با مشكل مواجه ساختهاند.
۳ــ ملتهای اسلامی و اسرائیل
موضوع دیگری كه امام(ره) در دیدگاه خویش به آن توجه نموده، نقش و وظیفه مردم كشورهای اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی است. در جهان اسلام، مسلمانان زیادی با تنوع قومی، زبانی، ملی و مذهبی، در محدودههای سرزمینی مشخص و معینی از آفریقا تا آسیا و نیز در میان كشورهای اروپایی زندگی میكنند. امروزه در ازای هر چهار نفر از مردم جهان، یكنفر مسلمان وجود دارد. این جمعیت با اتكا به نیروهای ایمان، اتحاد و همیاری، میتوانند بسیاری از موانع و مشكلات پیشروی مردم مظلوم فلسطین را برطرف سازند. امام برای بیداری ملتهای اسلامی از مردم ایران میخواهد ابتدا «از منافع اسرائیل و امریكا در ایران جلوگیری نموده و آن را مورد هجوم قرار دهند، هرچند به نابودی آن بیانجامد. وظیفه علمای اعلام و مبلغین است كه جرایم اسرائیل را در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد كنند.»[xviii] منظور امام، این است كه اگر مردم مشاهده نمودند حكومتهایشان در جهت خواستهها و منافع اسرائیل عمل مینمایند و در جهت تحقق خواستههای ملت فلسطین اقدام مفید و موثر انجام نمیدهند، وظیفه ملتها است كه از این اقدامات غیرمسئولانه و ناموجه جلوگیری نمایند؛ پس شرط اول این است كه بیداری و آگاهی در میان مردم شكل بگیرد تا بتوانند منافع و نیازهای واقعی را از نیازهای كاذب تشخیص دهند. امامخمینی(ره) بهترین الگو برای ملتهای اسلامی را مردم ایران معرفی میكند: «تا كشورهای اسلامی، ملتهای اسلامی، آن معنایی [را] كه در ایران پیدا شده، الگوی خودشان قرار ندهند و تا خودشان به خیابانها نریزند و بخواهند از دولتهای خودشان كه با اسرائیل باید روبرو بشوند، گمان مكنید كه این كر و كورها به تعقل برسند.»[xix]
جهانیان مشاهده كردند كه مردم ایران در انقلاب اسلامی به رهبری امامخمینی(ره) ازیكسو ساخت حكومت پادشاهی را درهم شكستند و ازسویدیگر حمایت از مستضعفان و محرومین جهان و بهویژه حمایت از نهضتهای آزادیبخش اسلامی را مورد توجه قرار دادند.
با شكلگیری انقلاب اسلامی در ایران یكی از حامیان رژیم اسرائیل در منطقه از بین رفت و علاوه بر آن، موجی از امید، پویایی و تحرك در میان گروهها، سازمانها و ملت مظلوم فلسطین در جهت رهایی از شر متجاوزگران اسرائیلی ایجاد گردید. درواقع علت تمامی مخالفتها، مانعتراشیها و ایجاد محدودیتها برای نظام جمهوری اسلامی نیز از آن رو است كه انقلاب اسلامی بسیاری از معادلات سیاسی منطقه را به زیان رژیم صهیونیستی اسرائیل و به نفع مردم مظلوم فلسطین درهم ریخت. مطابق با همین ویژگی انقلاب اسلامی ایران است كه امام الگوبرداری از قیام ملت ایران و متكیبودن بر باورهای اسلامی و رهاشدن از هرگونه وابستگی به شرق و غرب را به همه ملتهای اسلامی و بهویژه به ملت فلسطین در جهت رسیدن به اهداف و آرزوها یادآوری میكند: «شما مطمئن باشید كه نه شرق به درد شما میخورد و نه غرب، با ایمان به خدا و تكیه بر سلاح، با اسرائیل بجنگید. همچون ملت و نیروهای مسلح ایران كه بیاتكا به قدرتها و ابرقدرتها و با ایمان به خدا و قدرت لایزال او تا حصول خواستههای مشروع خویش، دست از اسلحه برنمیدارند.»[xx]علاوه بر بیداری ملتها و تاكید بر باور و ایمان به خداوند در راه رهایی فلسطین از چنگال متجاوزین صهیونیست، امام بر عواملی برای انسجامبخشی به ملتهای اسلامی، بهعنوانمثال بر برگزاری روز قدس و مراسم حج تاكید نمود.
اسرائیل شهر بیتالمقدس را كه مورد احترام ادیان آسمانی اسلام، مسیحیت و یهود است، در فاصله سالهای ۱۹۴۸ــ۱۹۸۰.م به اشغال خود درآورد و در سال ۱۹۸۰.م طی یك مصوبه پارلمانی، قدس را بهعنوان پایتخت رسمی اسرائیل اعلام كرد. در برابر این اقدامات رژیم اشغالگر، حضرت امام(ره) در سخنرانی پانزدهم مردادماه ۱۳۵۹.ش از همه مسلمانان جهان خواستند تا «روز قدس را بزرگ بشمارند و در همه ممالك اسلامی در روز قدس، در روز جمعه آخر ماه مبارك، تظاهرات كنند، مجالس داشته باشند، محافل داشته باشند، مسجد داشته باشند، در مساجد فریاد بزنند.»[xxi]
درواقع روز قدس، روزی است كه مسلمین در سراسر جهان، تجمع و گردهمایی میكنند و نفرت و انزجار خود را از صهیونیسم به نمایش میگذارند. این نمایش وحدت و یكپارچگی از سوی ملتهای مسلمان، ولو موافق میل برخی دولتها نباشد، میتواند بهعنوان نماد همبستگی عمومی در جهان اسلام جلوه یابد.
امام(ره) بیتفاوتی مسلمانان را نسبت به مساله قدس جایز نمیدانست و پرداختن به آن را در سطحی فراتر از یك ملت یا حكومت تبیین میكرد: «مساله قدس، یك مساله شخصی نیست و یك مساله مخصوص به یك كشور و یا یك مساله مخصوص به مسلمین جهان در عصر حاضر نیست. بلكه حادثهای است برای موحدین جهان و مومنان اعصار گذشته و حال و آینده، از روزی كه مسجدالاقصی پیریزی شد تا آنگاهكه این سیاره در نظام هستی در گردش است.»[xxii]
امام همواره تاكید داشتند كه مسلمانان سراسر دنیا باید با عزم و اراده جمعی، سعی در عقبراندن اسرائیل از بیتالمقدس داشته باشند. همچنین دولتهای اسلامی نیز نباید این مسئولیت را از دوش خود ساقط نمایند و باید نسبت به این مسئولیت، پاسخگو باشند. علاوه بر تظاهرات و راهپیمایی مردم در روز قدس، امام(ره) به تجمع مسلمانان در مراسم و مناسك حج بها داده و این گردهمایی مسلمین را در این نقطه پاك و روحانی، بهعنوان نیرویی موثر علیه مستكبران و متجاوزان به حساب میآوردند. هدف دیگر از برپایی مراسم حج علاوه بر امور مرتبط با عبادت و پاكی قلوب، آگاهبودن از وضعیت مسلمانان جهان در سراسر عالم میباشد. حضرت امام(ره) تاكید داشت حجاجی كه هر سال در این مكان وحی گرد میآیند، باید از این فرصت بهدستآمده نهایت بهرهوری و استفاده را ببرند: «برای حل مسائل مشكله مسلمین تبادل نظر و تفاهم كنید. باید توجه داشته باشید كه این اجتماع بزرگ كه به امر خداوند تعالی در هر سال در این سرزمین مقدس فراهم میشود، شما ملتهای مسلمان را مكلف میسازد كه در اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عالیه شریعت مطهره و در راه ترقی و تعالی مسلمین و اتحاد و پیوستگی جامعه اسلامی كوشش كنید.»[xxiii] بعد از اشاره به مباحث و چارچوبهای كلی پیشروی مسلمانان، امامخمینی(ره) وظیفه این اجتماع بزرگ در قبال دفاع از حقوق فلسطینیان را چنین تبیین نمودند: «برای آزادی سرزمین اسلامی فلسطین از چنگال صهیونیسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانیت، چارهاندیشی كنند و از مساعدت و همكاری با مردان فداكاری كه در راه آزادی فلسطین مبارزه میكنند غفلت نورزید.»[xxiv] تاكید امام(ره) بر مراسم حج و روز جهانی قدس، بیشتر بهدلیل صفوف فشرده و گردآمدن انبوه جمعیت مسلمان در مكان یا مكانهایی خاص میباشد. این اجتماعات ازیكسو بهدلیل ویژگیهای مشترك (حمایت از مردم فلسطین) نوعی احساس اعتمادبهنفس و تحركات عدالتخواهی را بهوجود میآورند و ازسویدیگر زمینه ترس، آشوب و اضطراب را در میان دشمنان اسلام ایجاد میكنند. مردم در كشورهای اسلامی میتوانند با ایجاد و راهاندازی سازمانهای خودجوش و دفاتر دفاع از مردم فلسطین، از طریق جمعآوری كمكهای اقتصادی در جهت حمایت از فلسطینیان، اقدام نمایند. ازسویدیگر تحصیلكردهها و فعالان سیاسی نیز میتوانند با صدور اعلامیه، ارائه آثار و مقالات و راهاندازی همایشها و كنفرانسها، از حقوق مردم فلسطین دفاع كنند.
علاوه برآنچه در مورد ملتهای اسلامی از دیدگاه امام(ره) شرح داده شد، موضوع دیگر در ارتباط با ملتها، مربوط به قوم یهود میباشد كه تحت عنوان اقلیتهای دینی و قومی در كشورهای دیگر زندگی میكنند. ممكن است چنین برداشتی در اذهان شكل بگیرد كه مواضع امام(ره) درباره اسرائیل، همه یهودیان را در بر میگیرد. اما واقعیت آن است كه امام بهصراحت از اقلیت یهودی جامعه ایران حمایت مینمود و حقوق آنها را به رسمیت میشناخت: «ما در صورت تشكیل جمهوری اسلامی، از یهودیان ایرانی كه به فلسطین هجرت كرده و در شرایط تبعیض بسیار ناگواری، تحت استثمار یهودیان اروپایی و امریكایی به سر میبرند، دعوت خواهیم كرد كه به وطن خود برگردند و آزادانه و محترمانه به زندگی خود ادامه دهند و از تعدیاتی كه در زمان حكومتهای جور بر آنان شده، مصون خواهند بود.»[xxv]
یهودیها بهعنوان یك اقلیت دینی از دیرباز در میان ایرانیان زندگی كرده و از حقوق و مزایای شهروندی برخوردار بودهاند. بنابراین منظور امام(ره) از یهود، اشاره به صهیونیسم سیاسی بود كه بسیاری از آشوبها، فتنهها، ترور و قتل و غارت را در قلب جهان اسلام بهوجود آوردهاند. آنچه امروز افكار عمومی در جهان شاهد آن است، اقدامات خطرناك و تكاندهندهای هستند كه صهیونیسم در جهت حفظ و ماندن بر سر قدرت علیه مردم مظلوم فلسطین انجام میدهد.
●●نتیجه
اقدامات غیرمسئولانه و نابخردانه صهیونیستها در كشتار ملت بیدفاع فلسطین و حمایت مادی و حقوقی كشورهای غربی از اسرائیل در مجامع بینالمللی، كاملا موید این موضوع است كه بنابر اندیشه و مواضع امام(ره) یك حركت و اقدام پنهان و پشت پرده در راستای سلطهگری علیه دنیای اسلام، وجود دارد. با نگاهی عمیق و ژرف به سخنرانیها و مكاتبات امام(ره)، میتوان از این پیشبینی سیاسی در ارتباط با وضعیت آینده جهان اسلام آگاه شد؛ كمااینكه امروز امریكا طرح خاورمیانه بزرگ، دموكراسی و اصلاحات امریكایی، اشغال و سلطه بر كشورهای اسلامی، محكومیت گروهها و سازمانهای آزادیبخش فلسطین تحت عنوان گروههای تروریستی و خلع سلاح آنها را در جهت بهبود و پیشرفت برنامههای استكباری ــ صهیونیستی دنبال مینماید. نگاه واقعبینانه و انتقادی امام نسبت به عملكرد اسرائیل در سرزمینهای اشغالی ازیكسو و گردآوردن تمامی مسلمانان تحت اصول مشترك اسلامی ازسویدیگر، دو طرف یك سكهاند كه امام(ره) به هر دو توجه داشت. متاسفانه جوامع اسلامی در نتیجه غفلت و بیتفاوتی نسبت به وقایع و حوادثی كه در اطرافشان شكل میگیرد، دچار نوعی ضعف و سستی در تصمیمگیریهای صریح و سریع در برابر رژیم اسرائیل شدهاند. این همان آرزو و خواست طرفداران میل به سلطه و اعمال قدرت بر جهان اسلام میباشد. امروز صهیونیسم از این تشتت آرا و گسستگی، نهایت استفاده و بهرهبرداری را مینماید. دولتها و ملتهای اسلامی باید بهجای پرداختن به موضوعات حاشیهای و تفرقهانگیز، از طریق سازمانها و نهادهای بینالمللی، كنفرانس سران كشورهای اسلامی، سازمانهای غیردولتی، انجمنهای بدون مرز، اجماع سیاسی در مورد لوایح و طرحهای بینالمللی در مقر سازمان ملل متحد و با اعمال فشار جمعی بر اسرائیل و حامیانش، از تجاوزات رژیم اشغالگر قدس به ملت بیدفاع فلسطین جلوگیری بهعمل آورند. شكافهای سرزمینی و سیاسی ــ اقتصادی، میبایست ترمیم گردد و بهجای آن، عوامل اتحاد و اتفاق شكل بگیرد؛ وگرنه مسلما اسرائیل بههراندازه كه زمینه را برای اعمال سلطه و گسترش حوزه نفوذ مناسب ببیند، فرصت را مغتنم شمرده و هرچهبیشتر در جهت سلطهگری پیش خواهد رفت.
پژوهشگر: غفار زارعی٭
پینوشتها
* عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد
[i]ــ جان كوئیگلی، فلسطین و اسرائیل رویارویی با عدالت، ترجمه: سهیلا ناصری، تهران، موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۷۲، ص۱۷۵
[ii]ــ امامخمینی، صحیفه نور، ج۶، ص۴۶۹
[iii]ــ همان، ج۳، ص۲
[iv]ــ همان، ج۱۳، ص۷۸
[v]ــ روژه گارودی، تاریخ یك ارتداد، اسطورههای بنیانگذار سیاست اسرائیل، ترجمه: مجید شریف، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، چ سوم، ۱۳۷۷، ص۹۳
[vi]ــ امامخمینی، همان، ج۱۵، ص۳۳۹
[vii]ــ همان، ج۵، ص۱۳۴
[viii]ــ همان، ج۲، ص۳۲۳
[ix]ــ همان، ج۱۳، صص۸۹ــ۸۸
[x]ــ همن، ج۲، ص۴۶۱
[xi]ــ همان، ج۱۳، ص۸۳
[xii]ــ اشاره به صلح كمپدیوید است كه در سال ۱۹۷۸ میان انور سادات، رئیسجمهور مصر، و مناخیم بگین، نخستوزیر اسرائیل، با میانجیگری جیمی كارتر، رئیسجمهور امریكا، منعقد گردید. با انعقاد صلح، مصر به یكی از حامیان رژیم اسرائیل در منطقه تبدیل گردید.
[xiii]ــ امامخمینی، همان، ج۱۳، ص۷۸
[xiv]ــ همان، ج۳، ص۶
[xv]ــ علیاكبر ولایتی، ایران و تحولات فلسطین، تهران، مركز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه، چ اول، ۱۳۸۰، ص۱۶۵
[xvi]ــ امامخمینی، همان، ج۲، ص۱۳۹
[xvii]ــ همان، ج۳، ص۲
[xviii]ــ همان، ص۷
[xix]ــ همان، ج۱۶، ص۳۲۹
[xx]ــ همان، ص۳۸
[xxi]ــ همان، ج۱۳، ص۸۰
[xxii]ــ همان، ج۱۶، ص۱۹۰
[xxiii]ــ همان، ج۲، ص۳۲۲
[xxiv]ــ همان، صص۳۲۳ــ۳۲۲
[xxv]ــ همان، ج۵، ص۷۴
پینوشتها
* عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد
[i]ــ جان كوئیگلی، فلسطین و اسرائیل رویارویی با عدالت، ترجمه: سهیلا ناصری، تهران، موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۷۲، ص۱۷۵
[ii]ــ امامخمینی، صحیفه نور، ج۶، ص۴۶۹
[iii]ــ همان، ج۳، ص۲
[iv]ــ همان، ج۱۳، ص۷۸
[v]ــ روژه گارودی، تاریخ یك ارتداد، اسطورههای بنیانگذار سیاست اسرائیل، ترجمه: مجید شریف، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، چ سوم، ۱۳۷۷، ص۹۳
[vi]ــ امامخمینی، همان، ج۱۵، ص۳۳۹
[vii]ــ همان، ج۵، ص۱۳۴
[viii]ــ همان، ج۲، ص۳۲۳
[ix]ــ همان، ج۱۳، صص۸۹ــ۸۸
[x]ــ همن، ج۲، ص۴۶۱
[xi]ــ همان، ج۱۳، ص۸۳
[xii]ــ اشاره به صلح كمپدیوید است كه در سال ۱۹۷۸ میان انور سادات، رئیسجمهور مصر، و مناخیم بگین، نخستوزیر اسرائیل، با میانجیگری جیمی كارتر، رئیسجمهور امریكا، منعقد گردید. با انعقاد صلح، مصر به یكی از حامیان رژیم اسرائیل در منطقه تبدیل گردید.
[xiii]ــ امامخمینی، همان، ج۱۳، ص۷۸
[xiv]ــ همان، ج۳، ص۶
[xv]ــ علیاكبر ولایتی، ایران و تحولات فلسطین، تهران، مركز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه، چ اول، ۱۳۸۰، ص۱۶۵
[xvi]ــ امامخمینی، همان، ج۲، ص۱۳۹
[xvii]ــ همان، ج۳، ص۲
[xviii]ــ همان، ص۷
[xix]ــ همان، ج۱۶، ص۳۲۹
[xx]ــ همان، ص۳۸
[xxi]ــ همان، ج۱۳، ص۸۰
[xxii]ــ همان، ج۱۶، ص۱۹۰
[xxiii]ــ همان، ج۲، ص۳۲۲
[xxiv]ــ همان، صص۳۲۳ــ۳۲۲
[xxv]ــ همان، ج۵، ص۷۴
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست