وحشی در قلب - WILD AT HEART

سال تولید : ۱۹۹۰
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : پولی گرام / پورپا گاندا
کارگردان : دیوید لینچ
فیلمنامه‌نویس : دیوید لینچ، بر مبنای رمانی نوشتهٔ باری گیفورد
فیلمبردار : فرد المز
آهنگساز(موسیقی متن) : آنجلو بادالامنتی
هنرپیشگان : نیکلاس کیج، لارا درن، دایان لد، ویلم دافو، ایزابلا روسلینی، هاری دین استنتن، ج.ا. فریمن و کریسپین گلاور
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۷ دقیقه


ـ جایی میان کارولاینای شمالی و جنوبی. ̎سیلر ریپلی̎ (کیج) جلوی چشم‌های محبوبه‌اش، ̎لولا ̎ (درن) مردی را که با چاقو به او حمله کرده، می‌کشد و به زندان می‌افتد. اما بیست و دو ماه و هجده روز بعد که آزاد می‌شود ̎لولا ̎، با اینکه مادرش ̎ماری یتا ̎ (لد) ملاقات آن دو را ممنوع کرده، به دیدنش می‌رود. عشاق از شهر می‌روند و به سوی نیو اورلیانز به راه می‌افتند. ̎ماری یتا ̎ از ̎جانی̎ (استنتن)، کارآگاهی که با او رابطه دارد، می‌خواهد آن دو را تعقیب کند و ̎لولا ̎ را از چنگ ̎سیلر̎ نجات دهد. ̎جانی̎ را می‌افتد اما بعد که کاری از پیش نمی‌برد، ̎ماری‌یتا ̎ به تبهکاری به نام ̎سانتوس̎ (فریمن) رو می‌آورد، و ̎سانتوس̎ که فکر می‌کند ̎جانی̎ از نقش او در سوزاندن پدر ̎لولا ̎ باخبر است، در مقابل کشتن ̎سیلر̎، خلاص شدن از دست ̎جانی̎ را شرط می‌کند. ̎ماری‌یتا ̎ که نگران جان ̎جانی̎ شده راه می‌افتد تا به او برسد اما ̎سانتوس̎ ̎جانی̎ را می‌کشد و به ̎ماری‌یتا ̎ می‌گوید ترتیب کشتن ̎سیلر̎ را داده است. وقتی ̎سیلر̎ و ̎لولا̎ به شهری کوچک در حاشیهٔ تکزاس می‌رسند، ̎سیلر̎ سراغ آشنای قدیمی‌اش، ̎پردیتا ̎ (روسلینی)، می‌رود تا از کار و بار خبر بگیرد اما جواب نه می‌شنود و زوج خسته و بی‌پول در شهر کثیف و دور افتاده می‌مانند. ̎لولا̎ باردار است و ̎سیلر̎ بی‌کار پیشنهاد مردی به نام ̎بابی پرو̎ (دافلو) را برای دزدی از یک بانک می‌پذیرد. روز دزدی، ̎سیلر̎ می‌فهمد که ̎بابی̎ با ̎پردیتا ̎ و دار و دستهٔ ̎سانتوس̎ همدست است و نقشهٔ دزدی برای کشتن او کشیده شده؛ اما در درگیری با پلیس ̎بابی̎ کشته می‌شود و ̎سیلر̎ بار دیگر به زندان می‌افتد. پنج سال و ده ماه و بیست و یک روز بعد که ̎سیلر̎ از زندان آزاد می‌شود، ̎لولا ̎ دوباره و این‌بار همراه پسرشان به دیدنش می‌رود.
ـ عاشقانه‌ای جادوئی؛ همزمان خشن و خیال‌انگیز و خنده‌دار، با طرح داستانی ساده ـ عشاق گریزان از دیگران ـ و در قالب آشنای فیلم جاده‌ای؛ که خط اصلی روایتش مدام با مکث بر ماجراهای فرعی و تکه تکهٔ شخصیت‌هائی یکی از یکی عجیب غریب‌تر، قطع‌ها و درهم ریختگی‌های زمانی، لحظه‌های بی‌منطق و جنون‌آمیز جدا یا دور از روند قصه، و تغییر فضا و لحن و سبک (از صحنهٔ دلخراش و تکان‌دهندهٔ دخترک تصادف کرده در تاریکی تا صحنهٔ مضحک‌وار و مفرح آمدن فرشتهٔ مهربان از آسمان) به هم می‌ریزد و باز بنا می‌شود. کیفیت رویاروئی تصاویر المز، تدوین متکی به دیزالو دووین دانهم، طراحی شیطنت‌بار لباس‌ها و صحنه‌ها (کار همکار همیشگی کارگردان، پاتریشا نوریس)، و موسیقی ملکوتی بادالامنتی ( به اضافهٔ ترانه‌های الویس پرسلی ـ با صدای کیج ـ، کریس آیزاک، و پاورهد) در خلق دنیای خیالی فیلم لینچ دست دارند و بازی بیشتر بازیگران عالی است: کیج در نقش عاشق وحشی اما خامی که کت پوست مارش ̎نشانهٔ شخصیت و باورش به آزادی خصوصی̎ است؛ درن در قالب دختر کله خر فراری از خانه‌ای با خاطرات تلخ که از بی‌رحمی دنیای دوروبرش رنج می‌برد؛ لد خل وضع و بدجنس که جادوگری جادوزده است که در انتها از قالب عکس دخترش دود می‌شود؛ دافوی شیطانی با لثه‌های پلاستیکی کریه و زهر خنده‌ها و رفتار زشت؛ استنتن در قالب کارآگاه زپرتی که قربانی هوش نداشته‌اش می‌شود؛ و فریمن به نقش تبهکار تنومند و بی‌عاطفه‌ای که لباس‌های سراسر سرخ می‌پوشد و لحن صدایش شنونده را مسخ می‌کند. وحشی در قلب که نخل طلای کن ۱۹۹۰ را برد و نخستین موفقیت جهانی لینچ به شمار می‌آمد، فیلمی است پر از ایده‌های روائی غیر منتظره، با سبک بصری بر آشوبنده و ترفندهای صوتی استثنائی؛ فیلمی پر از ارجاع به تاریخ سینما، حکایت‌ها و افسانه‌های کهن، و مایه‌های همیشگی‌شان که اینجا از محدودهٔ معناها می‌گریزد و به حیطهٔ احساس‌های ـ البته ـ متناقض و مبهم می‌رسد: عشقی دیوانه‌وار که هم زمان مسخره و ستایش می‌شود، و خشونت وحشیانه‌ای که فیلمساز هم به رخ می‌کشد و هم از آن شوخی می‌سازد؛ افسانهٔ پریانی در جهنم.