یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تفکر ناپیدا


تفکر ناپیدا
همه ما علاقمندان ، برای دیدن عکسهای هنری برنامه ریزی میکنیم، زمانی را در نظر می گیریم، به گالری میرویم و در آرامش و سکوت و تمرکز به تماشای عکس می پردازیم و در ذهن خود آنها را تجزیه تحلیل می کنیم و ممکن است ساعتها با اشتیاق فراوان در خصوص نوع نگاه عکاس و تفکر وی با یکدیگر گفتگو کنیم و در نهایت سعی نمائیم تا از طریق عکسها با اندیشه عکاس ارتباط برقرار کنیم و احساسات وی را درک نمائیم و خلاصه در جایگاه یک مخاطب واقعی از دیدن لذت ببریم........اما برای تماشای یک عکس تبلیغاتی چه می کنیم؟ در حقیقت هیچ...! ما برای دیدن عکسهای تبلیغاتی تلاشی نمی کنیم بلکه این عکسها هستند که در معرض دید مخاطبین خود قرار می گیرند، آن هم مخاطبین بی انگیزه ای که مطمئنا" به قصد تماشای عکسهای تبلیغاتی در خیابانهای پر هیاهو حرکت نمی کنند.
حال سوال این است که با وجود چنین شرایط نامساعدی ، چگونه یک عکس تبلیغاتی می تواند بر مخاطبش تاثیر گذار باشد ؟ چگونه می تواند اطلاعات تصویری خود را در یک مدت زمان محدود به مخاطبین خود منتقل نماید ؟ بدیهی است که این امر عملی نمی شود مگر آنکه عکاس به تمام پارامترهایی که می تواند به برقراری ارتباط با مخاطبینش کمک کند بیاندیشد ، محل ارائه عکس را در نظر بگیرد ، برآیند تفکرات و احساسات خود را در قالب یک ایده تعریف کند ، آنرا با اصول زیبا شناسی آمیخته کند و با مهارت به اجرا رساند و در نهایت به گونه ای عکاسی کند که اثری از رد پای عکاس در عکس دیده نشود تا موضوع بتواند ارتباط مستقیم تری با مخاطب برقرار کند .
من فکر می کنم تمام کسانی که عکاسی تبلیغاتی را به سطحی نگری متهم می کنند اگر کمی دقیقتر بررسی نمایند متوجه می شوند که در غالب موارد ، یک عکس تبلیغاتی برای رسیدن به مرحله گویش و اثر گذاری بر ذهن مخاطب ، از لحاظ فکری و حسی فرآیند پیچیده ای رادر ذهن و روح عکاس طی کرده است.

http://kiani.akkasee.com/plist/۹
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید