جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
کیسه گمشده
« خالد ربیع » تعریف می کرد که:
روزی به مسجدی رفتم و نماز خواندم. کیسه ای کوچک داشتم که هزار درهم در آن بود. هرچه از مال دنیا داشتم همان بود. وقتی که از مسجد بیرون آمدم، یک ساعت بعد یادم آمد که کیسه را فراموش کرده ام. خواستم بر گردم و آن را بردارم، اما با خود فکر کردم: « همیشه غریبه ها در مسجد رفت و آمد می کنند. تا حالا حتماً کیسه پول مرا برده اند، فایده ای ندارد که به دنبالش بگردم. »
یک سال گذشت و دیگر کاملاً فقیر و بیچاره شده بودم. شبی به همان مسجد رفتم و چند رکعت نماز خواندم. به هنگام سجده گفتم: « خدایا! پول مرا به من برگردان. پول مرا در خانه تو دزدیده اند. »
پیرزنی در مسجد بود و پشت پرده ای نماز می خواند. صدای مرا شنید و از همان جا گفت:« ای مرد! بگو چه بلایی به سر تو آمده است؟ » ماجرا را گفتم. پیرزن گفت: « آن کیسه پیش من است. یک سال است که دارم به دنبال صاحبش می گردم. » و کیسه پول را آورد و به من داد.
با خود گفتم: « عجب! مطمئن شدم هیچ جایی امن تر از مسجد و خانه خدا نیست و هیچ کس نمی تواند خانه خدا را ناامن کند. »
منبع : واحد مرکزی خبر
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
انتخابات عراق مجلس شورای اسلامی حسن روحانی دولت سیزدهم حجاب دولت نیکا شاکرمی چین رهبر انقلاب مجلس شهید مطهری
ایران هواشناسی تهران یسنا سیل هلال احمر آتش سوزی روز معلم قوه قضاییه معلم پلیس شهرداری تهران
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان طلا قیمت دلار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو ارز سایپا
موسیقی عمو پورنگ تلویزیون سریال لیلا بلوکات ساواک عفاف و حجاب سینمای ایران تبلیغات مسعود اسکویی سینما تئاتر
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال آتیلا حجازی علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
هوش مصنوعی ناسا اپل گوگل اینستاگرام عکاسی تلفن همراه کولر
خواب فشار خون کبد چرب