چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


زندگی و مرگ یک دریاچه


زندگی و مرگ یک دریاچه
در دریاچه ویكتوریا سیچلیدها تكامل یافته اند تا از سنگ جلبك بتراشند، حشره بخورند و از سایر غذاهای موجود بهره بگیرند. هنگامی كه حیات دچار انفجاری در تغییر شكل های تكاملی می شود، گونه های جدید به دنبال كنج های بوم شناختی جدید می گردند. شاید نخستین جلبك تراشان در كار خود خیلی خبره نبودند اما از آنجا كه هیچ جلبك تراش دیگری در اطراف حضور نداشت نه چندان خوب هم به اندازه كافی خوب بود. سیچلیدها با تكامل خویش برای گونه های بیشتری از سیچلیدها كنج بوم شناختی جدید فراهم ساختند: شكارچیانی كه آنها را درسته می بلعند، پولك پاروكن ها یا تخم دزدها. حیات كنج های جدید پدید می آورد اما احتمالاً نمی تواند تعداد بی شماری از آنها ایجاد كند. دیر یا زود رقابت گونه ها با یكدیگر بر سر آنها آغاز خواهد شد. بعضی برنده خواهند شد و بعضی دیگر خواهند باخت. در دریاچه های كهن تر مالاوی و تانگانیكا، سیچلیدها برای تكامل میلیون ها سال بیشتر وقت داشتند اما فراتر از كنج های موجود در دریاچه جوان ویكتوریا هیچ كنج بوم شناختی دیگری اختراع نكردند.
بزرگترین انفجار گونه زایی بر روی زمین در دریاچه ویكتوریا و سایر دریاچه های بزرگ شرق آفریقا رخ داده است. دریاچه ویكتوریا در منطقه ای به وسعت ۲۷ هزار مایل مربع در شرق آفریقا واقع شده و كف آن عملاً مانند كف یك استخر صاف و هموار است. این دریاچه وطن گروهی از ماهی ها است كه به سیچلیدها معروفند. ۵۰۰ گونه از این جانوران كوچك رنگارنگ در دریاچه ویكتوریا زندگی می كنند كه هیچ كدام از آنها در هیچ جای دیگری از این سیاره وجود ندارند. هر گونه ویژگی هایی دارد كه آن را از دیگر ساكنان دریاچه متمایز و بی همتا می سازد. بعضی از آنها با دندان هایشان جلبك ها را از صخره ها می تراشند. بعضی ها صدف می شكنند و بعضی دیگر چشمان گونه های دیگر سیچلیدها را از جا می كنند. در آئین های معاشقه بعضی گونه ها، نر برای ماده قلعه ای شنی در زیر آب می سازد تا از آن بازدید كند. بعضی از آنها هم نوزادانشان را در دهان حمل می كنند.
در سال ۱۹۹۵ گروهی از زمین شناسان به امید آنكه در لجن كف دریاچه نشانی از چند صد هزار سال گذشته آن بیابند به دریاچه ویكتوریا آمدند. رودخانه هایی كه به ویكتوریا می ریزند با خود گرده، خاك و گل و لایی می آورند كه هر ساله در كف دریاچه روی هم انباشته و مدفون می شوند. زمین شناسان می پنداشتند اگر بستر دریاچه را با مته ای سوراخ كنند مغزی از لجن بیرون خواهند كشید كه صدها هزار سال جریان رودخانه ها را در خود ثبت كرده و داستان درخت زارها و علفزارهای اطراف را طی این مدت بازگو خواهد كرد. اما حدود ۹ متر بیشتر پایین نرفته بودند- به عبارت دیگر تا لجنی كه تقریباً ۱۴۵۰۰ سال پیش تشكیل شده بود- كه تمام آثار دریاچه ناپدید شد.
مته های زمین شناسان نشان داد كه ۱۴۵۰۰ سال پیش عمیق ترین نواحی دریاچه ویكتوریا پوشیده از علف بود. به نظر می رسد طی عصر یخبندان استقرار اقلیمی سرد و كم باران رودخانه هایی را كه دریاچه را تغذیه می كردند خشكاند و منبع عظیم آب آن به سادگی تبخیر شد. در چند میلیون سال گذشته عصرهای یخبندان آمده اند و رفته اند و دریاچه ویكتوریا به این ترتیب بارها خالی و سپس پر شده است. آخرین باری كه یخچال ها ذوب شدند، دریاچه تا اندازه كنونی اش بالا آمد و ظرف چند قرن به این حد رسید.
یك دریاچه خشكیده وطن هیچ ماهی ای نیست. نیاكان سیچلیدهای ویكتوریا باید در نهرهای مجاور خزیده و هنگامی كه آب به دریاچه بازگشت یك گونه سیچلید تنها به آنجا راه یافته باشد. سیچلیدهایی كه امروزه در دریاچه ویكتوریا زندگی می كنند همگی خویشاوندان نزدیك یكدیگرند و با سیچلیدهایی كه در رودخانه ها و دریاچه های دیگر زندگی می كنند فقط خویشاوندی دوری دارند. این ماهی ها مثل برادر و خواهر ژن هایی مشابه دارند. ژن هایشان نشان می دهد كه دودمانی منفرد از ماهی های دهان پرورشی پس از پر شدن دوباره دریاچه وارد آن شده و سپس در زمانی كه برای انسان طول كشید تا متمدن شود پانصد گونه جدید پدید آورد. كسی كه دركی از تكامل داشته باشد در نگاه به آب های دریاچه ویكتوریا انفجاری زیست شناختی خواهد دید.
به نظر می رسد این انفجار تكاملی مثالی باشد از مواردی كه در آنها جانوری مناسب در زمان مناسب در جای مناسب حاضر می شود. سیچلیدها برای تخصص یابی های سریع یك ماهی ایده آل هستند و دلیل آن هم این است كه آنها در پشت دهانشان یك دستگاه آرواره اضافه دارند كه می توانند از آن برای خرد كردن غذا استفاده كنند و این آرواره های پیشین آنها را آزاد می سازد تا به انواع جدیدی از ابزارهای گیرنده تكامل یابند. در این فاصله دندان هایشان با تبدیل شدن به میخ، گیره و قاشقك انعطاف پذیری تكاملی خیره كننده ای نشان داده اند. در نتیجه تكامل می تواند بدنشان را به اشكال بی اندازه گوناگونی تغییر شكل دهد.
زندگی جنسی پیچیده سیچلیدها نیز ممكن است آنها را برای یك انفجار تكاملی مهیا كرده باشد. سیچلیدهای نر برای جلب نظر ماده ها خیلی به زحمت می افتند، رقص های عجیب و غریب می كنند و بالا و پایین می پرند یا از شن و ماسه آلاچیق می سازند. چنانچه یك ماهی ماده از آنچه می بیند خوش اش بیاید تخم هایش را رها می كند كه ماهی نر آنها را بارور می سازد. انتخابی كه ماده ها از میان نرها انجام می دهند تحت تاثیر ژن هایشان است در نتیجه بعضی ماده ها ممكن است رنگ قرمز خاصی را یا زاویه بسیار تندی را برای یكی از دیوارهای آلاچیق یا ورجه و ورجه خاصی را در رقص جفت گیری ترجیح دهند. این ترجیح ها ممكن است در میان ماده ها تا جایی انتشار یابد كه آنها نسبت به هر نر دیگری بی تفاوت شوند. با گذشت زمان كافی این سلیقه ها می توانند جمعیتی از ماهی ها را جدا كرده و آن را به گونه ای جدید تبدیل كنند. ۱۴ هزار سال پیش هنگامی كه سیچلیدها وارد دریاچه ویكتوریا شدند از بند محدودیت های تكاملی كه نیاكانشان در رودخانه ها با آنها روبه رو بودند رستند. رودخانه جایی است با تغییرات سریع و در معرض خشكی ها و سیلاب های ناگهانی و نیز جابه جایی مسیر. در چنین شرایطی تكامل آن ماهی را كه برای زندگی در یك بخش خاص از رودخانه فوق العاده تخصص یافته باشد بر نمی گزیند بلكه آنهایی موفق خواهند شد كه به جان به دربردن از انواع شرایط غیر منتظره سازش یافته اند. اما سیچلیدهایی كه در دریاچه ویكتوریا مقیم شدند به محیطی بسیار پایدارتر راه یافتند كه در آن می توانستند به زیستگاه های ویژه نظیر سواحل صخره ای یا آب های عمیق تر با بستر شنی سازش یابند. شیوه های تخصصی زندگی می توانست به سرعت در آنها تكامل یابد بدون آنكه مجازاتی برای این تغییرات در انتظارشان باشد.
اكنون زیست شناسان مشغول بررسی تفاوت های ژنتیكی سیچلیدها هستند تا معلوم كنند كه گونه های مختلف دقیقاً چگونه در دریاچه ویكتوریا تشكیل شدند. اما مثل اینكه وقت كم می آورند. در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ماهی جدیدی وارد دریاچه ویكتوریا شد. ماهی خاردار نیل كه در بعضی دریاچه های دیگر شرق آفریقا زندگی می كند می تواند با تغذیه از ماهی هایی همچون سیچلیدها تا طول دو متر رشد كند. این ماهی به عنوان یك منبع غذایی جدید برای مردمی كه در اطراف ویكتوریا زندگی می كنند به این دریاچه آورده شد. ماهی خاردار نیل به وفور تكثیر شد و صید ماهیگیران در ویكتوریا ده برابر افزایش یافت. اما این رونق به قیمت نابودی سیچلیدها تمام شد. گذشته از این در سال های اخیر كشاورزی و چوب بری موجب فرسایش خاك در مقیاس وسیع شده و روخاك را به دریاچه ویكتوریا رانده است به طوری كه آب را كه روزگاری روشن بود اكنون تیره ساخته است. سیچلیدها كه آن همه با ویژگی های ظاهری جفت های بالقوه خویش هماهنگ بودند دیگر نمی توانند خط و خالشان را تشخیص دهند و در نهایت با گونه های خویشاوند نزدیك دیگر جفت گیری می كنند. اكنون جدایی تولید مثلی كه از این ماهی ها صدها شكل جدید ساخته بود در آستانه فروپاشی است. گل آلودگی و ماهی خاردار نیل به كمك هم تنها ظرف ۳۰ سال بیش از نیمی از گونه های سیچلید دریاچه ویكتوریا را از بین برده اند. شاید انسان به محض آگاهی از این انفجار گونه زایی به آن پایان داده است.
كارل زیمر
ترجمه: طاهره رنجبر
Zimmer,C.۲۰۰۱.Evolution.William Heinemann
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید