یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تا باده در خم است...


تا باده در خم است...
غائله‌ای که این روزها به بهانه چند انتقاد ساده و مشفقانه آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی از دولت آقای احمدی‌نژاد ایجاد شده بسیار تامل‌برانگیز است. هرچند که این شخصیت روحانی و انقلابی در سه دهه اخیر همواره در معرض حملات سازماندهی‌شده و غیرمنصفانه قرار داشته است اما حملات چند هفته اخیر را از نگاهی می‌توان نگران‌کننده‌تر از همیشه دانست. صورت مسئله بسیار ساده است. آقای هاشمی‌رفسنجانی با حدود ٥٠ سال فعالیت انقلابی، سیاسی و مذهبی و با قریب ٣٠ سال تلاش جانکاه در مسیر استقرار و اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی نسبت به سرنوشت نظام و کشور نگرانی‌هایی غیرقابل انکار دارد. نباید فراموش کرد که هاشمی‌رفسنجانی نه فقط از نگاه دوستدارانش که حتی از نگاه مخالفانش هم یکی از محرم‌ترین، دوراندیش‌ترین، مطلع‌ترین، کارآزموده‌ترین و فداکارترین بانیان جمهوری اسلامی است.
پیوند میان هاشمی و انقلاب به قدری درهم تنیده و ریشه‌دار است که با جرات می‌توان گفت تفکیک این دو از یکدیگر و شناخت هرکدام بدون دیگری غیرممکن است. در این شرایط، نگرانی‌های هاشمی درباره سرنوشت نظام و کشور چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد یا آن را نادیده گرفت چه رسد به اینکه برخی به خود حق دهند نگرانی‌های او را با سیل اتهامات و تخریب و دشنام پاسخ دهند. اشتباه بزرگ مخالفان آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی که ظرف چند هفته اخیر غائله بزرگی را در حمله به او سازماندهی کرده‌اند این است که این یار نزدیک امام و رهبری را «رقیب سیاسی» خود می‌دانند و بر این اساس، استفاده از هر ابزاری ولو غیراخلاقی و غیردینی را برای حذف یا تضعیف این «رقیب» مجاز می‌شمارند.
این اشتباه استراتژیک البته حدود یک دهه قبل در اردوگاه حامیان دولت وقت نیز رخ داد. در آن زمان نیز برخی از فعالان سیاسی جوان تصور می‌کردند هاشمی‌رفسنجانی رقیبی قدرتمند است که لاجرم باید تضعیف شود. همچنان که یک دهه پس از آن تجربه تلخ، هم‌اکنون هم برخی از فعالان جوان در اردوگاه دولت نهم چنین سودایی را در سر می‌پرورانند. با این حال، زمانی نه‌چندان دور این مخالفان تازه‌از‌راه‌رسیده اما جسور نیز متوجه خواهند شد که هاشمی‌رفسنجانی نه یک رقیب که ظرفیتی فراتر از تصور آنان برای نظام و کشور است. ظرفیتی که عامدانه یا از سر غفلت بازیچه دست کسانی قرار می‌گیرد که مطلقا درک درستی از کشورداری و توطئه‌های پیچیده دشمنان برای خشکاندن ریشه نظام از داخل ندارند.
نکته تاسف‌برانگیز آن است که آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در حقیقت به دلیل طرح انتقادات مشفقانه و ناصحانه‌ای در معرض تاخت‌و‌تاز رسانه‌ای قرار می‌گیرد که بیان آنها نه‌فقط ناشی از نگرانی‌های حقیقی وی که تکلیف شرعی، قانونی و سیاسی اوست؛ تکلیفی که از سوی قانون اساسی و رهبر معظم انقلاب بر عهده مجمع تشخیص مصلحت نظام گذاشته شده است. در شرایطی که سند چشم‌انداز بیست‌ساله و سیاست‌های کلی اصل ٤٤ قانون اساسی به استراتژی کلان نظام تبدیل شده و بارها و موکدا توسط مقام معظم رهبری مورد ابرام قرار گرفته است، سکوت و تعلل مجمع تشخیص مصلحت (که مسوول نظارت بر حسن اجرای موارد فوق است) در قبال تخطی از این فرامین طبیعتا قابل پذیرش نخواهد بود. در شرایطی که برخی از تصمیمات دولت آقای احمدی‌نژاد در زمینه نقدینگی، واردات کالا و... نهایتا بر مشکلات اقتصادی و فاصله کشور با اهداف برنامه بیست‌ساله افزوده است، سکوت ریاست مجمع تشخیص نتیجه‌ای جز تایید تلویحی این شرایط نخواهد داشت.
در شرایطی که بر اساس آمارهای موجود وابستگی کشور به نفت طی سه سال اخیر افزایش یافته و اقتصاد دولتی‌تر شده است، این موضوع که هاشمی مطلقا سکوت نماید برای افکار عمومی قابل دفاع نخواهد بود. در یک کلام؛ انتظار سکوت از شخصیتی چون آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی در قبال تعلل در اجرای اسناد فرادستی یا مسائلی مانند تورم افسارگسیخته، قطع گسترده برق، صف‌های طویل بنزین و گاز و... انتظاری غیرقانونی است که نه با چهره و سابقه هاشمی سازگاری دارد و نه با وظایف شرعی و حکومتی ایشان. همچنان که انتقادات ملایم ایشان از عملکرد اجرایی کشور نیز به معنی فراموش کردن موفقیت‌های دولت‌ها در زمینه‌های دیگر نیست.
در پایان یادآوری خاطره‌ای از آقای حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه کیهان درباره آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی را خالی از لطف نمی‌دانم. آقای شریعتمداری نقل می‌کند در یکی از شب‌هایی که در زندان شاه محبوس بوده است، یکی از زندانیان مبارز را برای گرفتن اعتراف تحت شکنجه قرار دادند و این زندانی تا صبح در مقابل فشارها و شکنجه‌های بازجویان مقاومت کرد و حتی یک کلمه دم بر نیاورد؛ زندانی‌ای که بعدا مشخص می‌شود کسی نبوده است جز آیت‌الله هاشمی. چنین پیشینه و مقاومت و شخصیتی است که باعث می‌شود آقای مسیح مهاجری مدیرمسوول روزنامه جمهوری اسلامی فریاد سر دهد با آنکه حمایت از هاشمی‌رفسنجانی در شرایط کنونی «گناهی نابخشودنی» محسوب می‌شود و «عوارض منفی و ناگواری» دارد؛ اما دفاع از وی را ادای دین و یک «واجب شرعی» می‌داند و تمام عوارض آن را نیز به جان می‌خرد، همانطور که دیگر دوستداران انقلاب و هاشمی چنین می‌کنند.
ما را ز کوی باده‌فروشان گریز نیست / تا باده در خم است همینجا نشسته‌ایم
محمدباقر نوبخت
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید