یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

هسته تمر هندی - The Tamarind Seed


هسته تمر هندی - The Tamarind Seed
سال تولید : ۱۹۷۴
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : کن ویلز
کارگردان : بلیک ادواردز، برمبنای رمانی نوشته اولین آنتونی
فیلمنامه‌نویس : بلیک ادواردز، برمبنای رمانی نوشته اولین آنتونی
فیلمبردار : فردی یانگ
آهنگساز(موسیقی متن) : جان باری
هنرپیشگان : جولی اندروز، عمر شریف، آنتونی کوایل، دان اوهرلیهی، سیلویا سایمز، اسکار هومولکا، برایان مارشال، دیوید بارون و سلیا بانرمن.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۵ دقیقه.


«جودیت فارو» (اندروز)، مأمور وزارت کشور انگلستان در جریان گذراندن تعطیلاتش در باربادوس با «فیودور سوردلوف» (شریف)، وابسته نظامی سفارت شوروی در پاریس آشنا می‌شود. «جودیت» برای «فیودور » از غم خود، ناشی از در گذشت همسرش و نیز رابطه بی‌ثمری که بعد از آن با یکی از کارمندان سفارت انگلستان در پاریس داشته، می‌گوید. «فیودور»، آرمان‌گرائی «جودیت» و نیز اعتقاد او به افسانه‌ای محلی مبنی بر وجود یک درخت تمر هندی را که پس از به دار آویخته شدن برده‌ای بی‌گناه از آن، دانه‌هائی در هیئت سر یک انسان بار می‌دهد، به مسخره می‌گیرد. رابطه ساده آن دو خیلی زود نگرانی سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای متبوع‌شان را برمی‌انگیزد: «فرگوس استیونسن» (اوهرلیهی)، مقام ارشد سفارت انگلستان در پاریس، «جک لادر» (کوایل)، یکی از مأموران اطلاعاتی را به تحقیق درباره گذشته «جودیت» وا می‌دارد (در جریان این تحقیق، پرده از رابطه پنهانی یکی از افراد «لادر» با «مارگارت استیونسن» / سایمز، که از زندگی با همسرِ در خفا همجنس دوستس به تنگ آمده، برداشته می‌شود). «جودیت» را در بازگشت به لندن از ادامه رابطه با «فیودور» برحذر می‌دارند. اما آن دو به ملاقات‌های‌شان ادامه می‌دهند. منشی شخصی «فیودور» به شوروی باز می‌گردد، و او در می‌یابد که همسرش در فکر جدائی است، دوستانش به او هشدار می‌دهند بر خلاف قرار نباید شوروی بازگردد. «فیودور» به لندن می‌آید و از «لادر» تقاضای پناهندگی سیاسی می‌کند. «لادر» می‌کوشد تا با تعویض اوراق شناسائی او این کار را انجام دهد. در این هنگام «مارگارت» در می‌یابد که شوهرش جاسوسی است، او قضیه پناهندگی «فیودور» را به «فرگوس» می‌گوید و او ژنرال روسی، «گولیتسین» (هومولکا) را در جریان قرار می‌دهد. «گولیتسین» مأمورانش را به سراغ «فیودور» و «جودیت» در باربادوس می‌فرستد. آنان کلبه ساحلی آن دو را ویران می‌کنند، «جودیت» مجروح می‌شود و به نظر می‌رسدد که «فیودور» کشته شده است. اما «لادر» که مترصد دستگیر کردن «استیونسن» است، با اهدای یک هسته تمر هندی به «جودیت» مژده می‌دهد که «فیودور» از سوء قصد نجات یافته است.
* از فیلم‌های سردرگم ادواردز در آغاز دهه 1970، پس از شکست تجاری سنگین نازنین لی‌لی (1970) و پیش از اینکه او با موفقیت تجاری دنباله‌های «پلنگ‌صورتی» در اواسط این دهه بتواند موقعیت گذشته‌اش را بازیابد. حاصل دورانی سخت، که بدترین آثار این فیلم‌ساز به آن تعلق دارند، دورانی که او بعدها در S.O.B (1981) به ارائه تصویری هجوآمیز از آن می‌پردازد. با وجود این که فیلم در کل اثری «غیرشخصی» به نظر می‌آید، بعضی مشخصه‌های آشنای آثار ادواردز را می‌توان در آن یافت؛ شوخی‌ها و ارجاع‌های سینمائی (و در اینجا با توجه به ژانری که فیلم به آن تعلق دارد، سینمای جاسوی)، از آن جمله‌اند. نحوه خاص روایت و روابط پیچیده میان شخصیت‌ها، اشاره منتقدی که آن را توپازِ (آلفرد هیچکاک، 1969) ادواردز خواننده بود، موجه می‌نمایاند. در واقع هسته تمرهندی مثل تجربه وحشت (1962) جزو آن دسته از آثار ادواردز است که به ویژه با فیلم‌های هیچکاک قرابتی خاص دارند. در این زمینه گذشته از نمایش صحنه‌ای از خبرنگار خارجی، (1940) باید به طرح یک روایت عاشقانه بر زمینه طرح داستانی جاسوسی فیلم اشاره کرد که آن را به بدنام (1946) می‌پیوندد. از سوی دیگر حضور عواملی مثل باریِ آهنگساز (که در اینجا جانشین یار همیشگی ادواردز، هنری منسینی شده)، و نیز موریس بایندر طراح عنوان‌بندی، نشانه‌های آشنای فیلم‌های «جیمز باند»ی را به فیلم افزوده است.


همچنین مشاهده کنید