یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا
این جا ایستگاه آخر فقر است!
دخترم که اشک چشمهایش را هنگام نماز فراموش نمیکنم؛ او که جزء نفرات برتر المپیاد ریاضی در حوزه استانی و قبول شدگان المپیاد ریاضی در تهران بود؛ اما به خاطر دستهای خالی نتوانستم کتابهای درسی مورد نیازش را فراهم کنم.
«میمه اصفهان، خیابان دکتر شریعتی، کوچه ... ، پلاک ...!»
این جا، ایستگاه آخر فقر است؛ کوچکترین مکث من و تو، مساوی مرگ دیگری است؛ از پنجره کوپه قطاری که سواری و میگذری، خوب نگاه کن؛ میتوانی آنهایی را که برای چشمان تو دست تکان میدهند تا از ایستگاه آخر برشان داری را به آنی شماره کنی! نکند اگر عبور کردیم و ماندند؛ آنجا، زیر آن سقف سیمانی ظاهرا آرام اما بیقرار و مضطرب، اتفاق هولناکی رخ دهد در وحشتی که فقر به راه انداخته؛ و من دلم ناگهان میریزد ...!
یک حادثه، یک بیماری، یک بیکاری، یک تنگدستی، یک شرمندگی، یک ...، اتفاقی ساده نیستند که خیلی ساده از کنار آن بگذریم، هرچند که خیلی ساده میتوانند دامن من، تو، او یا هر کس دیگری را بگیرند. و روزگار این صفحه را پیش روی خانوادهای باز کرد:
مشکلات زندگی از سه سال پیش آغاز شد؛ بیماری قلبی، مادر را راهی بیمارستان کرد و پسانداز خانواده از بین رفت.
هنوز مدتی از ترخیصش از بیمارستان قلب نگذشته بود که به دلیل زمین خوردگی، دوباره راهی بیمارستان و این بار گرفتار دیسک کمر شد و عمل جراحی پرهزینهای را روی دست خانواده گذاشت.
در برو بیاهای پدر به خانه و بیمارستان، تنها محل درآمدشان که مغازه کوچک لب جاده بود، مورد دستبرد دزدان قرار گرفت و همه چیز به یغما رفت. حالا مادر از بیمارستان مرخص و او که زمانی قالیبافی چیرهدست بود، خانهنشین شد.
یک سال بعد، حادثهای دیگر طعم فقر را به گونهای دیگر به خانواده چشاند و پسرشان در سانحه تصادفی که در مسیر دانشگاه رخ داد، آسیب دید و راهی بیمارستان شد و باز هم هزینه درمان بود که مثل عفریت سیاه چشم از این خانواده برنداشت.
دیگر چیزی برای فروش در خانه باقی نمانده بود؛ پدر، چارهای جز استقراض از آشنایان و روی آوردن به وامهای بانکی نداشت.
خانه هم به فروش رفت تا دیون پرداخت نشده ادا شود و دو اتاق کوچک خانه پدری سرپناه این خانواده شد. هر طور بود، پسر از حادثه تصادف جان سالم به در برد و او که باید به یاری پدر میشتافت تا خانواده از مرگ حتمی و گرسنگی و فقر نجات یابد، مجبور به ترک رشته تحصیلی خود در دانشگاه شد و ادامه تحصیل در پیام نور را برگزید، تا از صبح تا شب برای درآمد روزی فقط ۴ هزار تومان به قدر جان دادن کار کند.» و پدر درمانده این گونه نوشت:
«خواهرم! شاید دردی بالاتر از شرمندگی پدر در برابر خانواده نباشد. چیزی جز پوست و استخوان از من باقی نمانده و سنم بالا رفته است؛ حاضرم چشمانم و کلیهام را هم ببخشم؛ اما خانوادهام را نجات دهم!
کابوس آوارگی زن و فرزندم تا نیمههای شب پلکهایم را رها نمیکند؛ طلبکارها هجوم آوردهاند؛ ضامنهای بانکی، خط و نشان میکشند و من شرمنده پسرم هستم که شب و روزش را نمیفهمد و از چشمان طلبکاران پنهان میشود.
دخترم که اشک چشمهایش را هنگام نماز فراموش نمیکنم؛ او که جزء نفرات برتر المپیاد ریاضی در حوزه استانی و قبول شدگان المپیاد ریاضی در تهران بود؛ اما به خاطر دستهای خالی نتوانستم کتابهای درسی مورد نیازش را فراهم کنم؛ او شاگرد اول کلاس درس مقطع تحصیلی خود و نایب قهرمان رشته دومیدانی شده است.
پاهای همسرم که باید هر ۱۵ روز به دکتر معالجش مراجعه میکرد، اما ممکن نشد، حالا سیاه شده است. بگویید که چه چیزی به من آرامش میدهد، وقتی که شبح مرگ خانوادهات را رها نمیکند!
خواهرم! خستهام، خسته از این زندگی که خستگی در آن حد و مرزی ندارد. من که یک روز بیکاری را ننگ و عار میدانستم و در طول سال، نه به مسافرت راضی میشدم و نه تعطیلی، یک سال است که دنبال کار میدوم اما دریغ و دریغ...!»
و این دردنامه «علی ...» ۴۸ سالهای است که مثل شیر زخمخورده، شرمندگی پدرانه را به دور از چشم فرزندانش، با گریه برایمان توصیف کرد...!
ارسال: وحید اسلامزاده
منبع : خبرگزاری ایسنا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست