چهارشنبه, ۲۱ شهریور, ۱۴۰۳ / 11 September, 2024
مجله ویستا
ساختارشکنی ( معنا )
مقاله حاضر کوششی است در جهت بازنمایی و فتح باب آشنایی عمیق تر با " ساختارشکنی" . مقوله ای که چند سالی است در کشور ما نام برده می شود ، اما متاسفانه قشر متفکر ما ، کمتر با آن آشنایند و اساتید نیز کمتر به توضیح آن پرداخته اند( طوری که حتا هنوز به یک ترجمه واحد از نام آن نرسیده ایم.استفاده از واژگانی چون " ساخت شکنی" ، " ساختارشکنی"، " شالوده شکنی " ، و حتا " ساختارزدایی(!) " ، مبین عدم توافق متفکران ایرانی و بی تردید ، ناشی از عدم درک صحیح و عمیق از این مقوله می باشد. ).از این رو ، بسیاری نوشته ها و نیز آثار هنری و پروژه های معماری، که در اصل فاقد مفهوم باشند را به ساخت شکنی منتسب می نمایند.این نیاز به شناخت ، و همچنین اعطای جایزه پریتزکر سال ۲۰۰۴ ، به " زاها حدید" - مهراز(= معمار) بانوی ساختارشکن - بهانه ی نگاشتن این مقاله شد. روشن است که نوشته ی زیرین ، تنها دریچه ای به این منظر می گشاید و مخاطب عمیق ، نیاز به مطالعه ی بیشتر را احساس خواهد کرد.
● ساختارشکنی ( معنا )
ساختارشکنی( Deconstruction ) را تعریف نمی باید کرد ، چرا که این کار ، اساسا با " روح " ساختار شکنی در تضاد است. " ژاک دریدا " واضع نظریه ی ساختار شکنی ، هر گونه تعریف و تاویل دقیق و عبارت مند را از نظریه اش ، برنتافته ، آنرا نوعی " ساختار قائل شدن " برای مقوله ای که می خواهد ساختار را " بشکند " می شمرد.از این روی ، آثار ، نوشته ها ، مصاحبه ها و سخنرانیهای دریدا و پیروانش ، جملگی ، آثاری گنگ ، مبهم و درک ناشدنی به نظر می رسند.بنابر این خطر " بدفهمی " - که مسلما بسیار بدتر از " نافهمی " است - خواننده ی این آثار را تهدید می کند و این دقیقا همان چیزی است که دریدا و دیگر ساختار شکنان ، مخالفان و منتقدان شان را همواره بدان محکوم می کنند.
اما هدف ساختار شکنی را روشن تر و واضح تر می توان دریافت.مرزها و محدودیت ها را شکستن ، دست یافتن به چشم اندازهای تازه یا به عبارتی کشف قلمروهای جدید، بر هم زدن و ریشه کنی نظم های مفهومی و چارچوب های فکری به ارث رسیده و ترجمان آنها علیه پیش انگاره های خودشان به منظور عریان و تجزیه کردن ، از برج عاج استحکام و ثبات پایین کشیدن و سرانجام ، باژگونه نمودن این انگاره ها ، هدف تیغ تیز ساختار شکنی و وظیفه آن محسوب می گردد.
تا کنون قضاوتهای بسیار متفاوت و در اغلب موارد متضادی را در مورد ساختارشکنی شاهد بوده ایم. برخی، ساختارشکنی را، نمود پوچ گرایی( به مفهوم عام کلمه ) دهشتناک و فزاینده ای می دانند که در هنر غرب متجلی شده ، و دریدا در آثار عجیب و تب زده اش ، توجیه کننده آن است.این عده ، آثار دریدا را، مالیخولیایی ، برآمده از یک ذهن پیچیده می یابند. ذهن پیچیده ی یک یهودی فرانسوی تبار الجزایری ، که فجایع جنگ دوم جهانی اورا تاثیر بخشیده است.
در مقابل ، کسانی دیگر، با یاد آورد متدولوژی بررسی هنر جدید، اعتقاد دارند دریدا، الهام بخش ریشه های واقعی هنر ناب می باشد.
ساخت شکنی در لحظه ای اتفاق می افتد که ، یک " متن" به مدد ترفند های موجود در " بازی زبانی " مربوط به خودش ، قصد امحای عناصری را دارد ، که به لحاظ مفهوم و منطق زبان آورانه ، و همچنین توازن حسی، تناسب متن را به هم می زنند.در این هنگام است که یک ساختارشکن ، هسته های ویرانگر متن را می یابد و بیرون می آورد ، و به کمک آنها ، متن تجزیه شده را از استحکام می اندازد ، و انگاشت هایی را که در ذهن راحت طلب انسان مخاطب ، به راحتی لمیده است ، واژگون می سازد.
از نظرگاه دریدا ، معنا ، تابعی از مجموعه ی بسیار پیچیده ی روابط ناخودآگاه میان گوینده و شنونده و شرایط ویژه ی آنهاست. پس هرگز تسلط کامل برآن چه گفته می شود ممکن نیست. بنابراین گنگی و ابهام ، بخش جدا ناشدنی معناست.این ویژگی ذاتی، تعبیر و تفسیر را به وجود می آوردو این تعابیر ، عطف به عدم تسلط کامل بر معنا ، گاه ضد و نقیض می نماید.
با اتکا به همین تعبیر از مفهوم معنا، در می یابیم که ساختارشکنان ، به راستی برآن اند که به وجود آورنده ی اثر را - چه در قالب گفتار، چه نوشتار ، و چه صور دیگر - با توجه به دلایل منتج از تاویل اثر، رد کنند و در بسیاری از موارد ، مدعی هستند ، فرضیات مسلم فراوانی که به وجود آورنده ی اثر، دعوی خود را بر آن استوار ساخته ، خود، دلایل اصلی را بی اثر می کنند، اگر تا دست یابی به نتایج منطقی تعقیب شوند و ذرات قابل ساختار شکنی آنها استخراج شده ، ساختارشکنی گردند.
دریدا ، آن چه از پیشینیانش - نظیر کانت ، هگل ، مارکس و ... - به او رسیده را ، یکسره ، به دور می افکند و اذعان می کند که هدف غایی و دیدگاه استدلال مطلق که محل رجوع اصلی صدور یک حکم باشد ، اصولا وجود ندارد. پس از کنارگذاردن مرجع مهمی چون دین، در دوران مدرنیسم، و مرجع قراردادن عقل ، و همچنین ، ردکردن مرجعیت عقل در دوره ی پسامدرن، این نتیجه گیری برای انسان امروز ، بس مایوس کننده می نماید. سیر نتیجه گیری های خردستیزانه ی دریدا بیشتر مایوس مان می کند ، آن گاه که درمی یابیم ، وی فلسفه را گفت و گویی می یابد ، که فی ذاته ، منکر ابهام و گنگی معناست.بدیهی ست کسی که معنا را اساسا روشن نمی بیند ، هرگونه تلاش برای تبیین آن را عبث خواهد یافت.تاریخ فلسفه از دید دریدا ، رشته ای کوشش بیهوده است ، برای دست یافتن به معیارهایی که بتواند پایه ی روشنی معنا باشد.
اما دریدا ، همه جا این گونه تند به مفاهیم نمی تازد. او در مورد مفاهیمی که " بسیار وسیع و قدیمی و سخت پابرجاست " ، نه به سان یک منتقد ، که چونان محققی دقت مدار رفتار می کند. گو این که از نظر وی " این زمینه ها یا بافت ها نیز به رغم پایداری نسبی ، چیزی بیش از یک زمینه یا بافت نیست. "
دریدا در قبال انتقادهایی که ساختارشکنی را در برخی موارد ، منجمله ساحت سیاست و اخلاق ، خنثی می داند ، ساختارشکنی را مقوله ای می شمرد که "همواره دخالت می کند. " عدالت - اگر وجود و حضوری برای آن قائل شویم - عامل عریان کننده ی تمام نا ملایمت های زندگی بشر می باشد.اگر چیزی به نام عدالت وجود داشته باشد ، همان چیزی ست که می باید زندگی خو گرفته ی بشر را ، از درون خرد کند و ازآن چیزی بسازد که در ذهن بشر به صورت آرمان رسوب کرده ولی هرگز عینیت نیافته است. پس عین ساختار شکنی ست. در حقیقت به تعبیر دریدا ، پرسش اصلی ساختارشکنی ، عدالت است ( پس ذاتا سیاسی ست.) . نقل قول خود دریدا در این جا لازم می آید که : " عدالت ، اگر چنین چیزی وجود خارجی داشته باشد ، بیرون و فراسوی نظام های حقوقی ست و ساختار شکنی نمی پذیرد. درست همان طور که خود ساختار شکنی هم ساختارشکنی نمی پذیرد. ساختارشکنی ، عین عدالت است. "
با وجود همه ی ادعاهای دریدا ، منتقدان اش ، ساختارشکنی را به این اشکال متهم می کنند که هم می خواهد پایه های " عقل - محوری" را بلرزاند ، هم از این پایه ها ( مفاهیم ) در جهت توجیه انتقادی خود ، بهره برداری می نماید. بر همین اساس ، منتقدان ساختارشکنی ، هنوز ، پاسخ خود را مبنی بر این که آیا ساختارشکنی ، زبان مناسب بیان " دیگر ِ خرد " ویا " دیگر ِ فراموش شده " هست یا خیر ، به روشنی درنیافته اند.
مطابق آن چه سخن رفت ، ساختارشکنی، نظریه ای یک - دست تر و راه - گشا تر از نظرات پیشین نیست ( و نمی خواهد باشد.) و صرفا به چشم شیوه ای برای " قرائت " می توان به آن نگریست . هدف آن ، همواره ، هجمه به هر نوع ادعا و نیز توهم عقل ، در توانایی دست یافتن و شناخت پیش انگاشت های خود می باشد. به عبارت دیگر ، هدف ساختارشکنی ، خرد کردن وهم و رویای عقل ، در نیل به درک والاتری از معنا می باشد.
بی تردید زمان خواهد گذشت و ما روزی ، جزئی از تاریخ خواهیم شد.گرچه دریدا مدعی ست که ساختارشکنی ، ساخت شکن پذیر نیست ؛ اما در آن هنگام ، آیندگان با ذهنی منتقد و کنجکاو - شاید - ساختارهای شکسته شده را دوباره ساختارشکنی کنند و احتمالا به دو نتیجه ی متضاد خواهند رسید:
یا حاصل " باز - ساختارشکنی " متنها ، بازگشت به اصل متن خواهد شد - که در این صورت ، محض تنوع ، دور باطل زده ایم - ؛ یا چشم مشتاق بشر به منظر جدیدی گشوده خواهد شد و به کشف حقیقت - اگر موجود باشد - نزدیک تر.
جمله ای از " ژان فرانسوا لیوتار " - اندیشمند برجسته ی معاصر - در پایان ، ضعف قلمم را پوشیده تر خواهد نمود :
" ما اساسا با نگاهی تازه جهان را می نگریم و پرسش های فرارویمان ، در گوهر خود ، با هر پرسش پیشین متفاوت اند؛ زیرا به گونه ای ژرف و بنیادین " بی پاسخ " هستند ... نه علم ما علم است و نه فلسفه ی ما فلسفه، و اگر این واژگان را به این سهولت به کار می بریم ، از سر ناگزیری ست . "
پی نوشت :
به عقیده ی من در روزگار ما ، بهترین نگرش به ساختارشکنی در قالب معماری صورت پذیرفته است. بس ، بسیارند نام هایی که عنوان معمار ساختارشکن را به دنبال می کشند ، لیکن در این میان ، چند نام بزرگ ، با ارائه ی آثاری ارزنده ، درخور و شایسته ، می درخشند.
" پیتر آیزنمن " ، " زاها حدید" ، " فرانک گِری " ، " برنارد چومی " ، " کوپ هیمل بلاو " ، " رِم کولهاس " ، دانیل لیبسکیند " و چندی دیگر ، بر صحت افکار ژاک دریدا مهر تایید زده اند.آن ها نه تنها فضاهای زیستی جدیدی را با معیار قرار دادن این تفکر آفریدند ، بل ، انگاره های سنتی را به آوانگاردترین وجهی ، طرد نموده اند.
البته ، نکته قابل تامل اینجاست که اینان ، تنها و تنها ، در حوزه ی فرمالیسم توانسته اند به آرای دریدا نزدیک شوند و با اندکی دقت درمی یابیم ، آثار ساختار شکنانه ی آنها ، خود ، دارای ساختار قدرتمند و تکنیکالی ست که فاصله ی زیادی با ساختارشکنی حقیقی دارد. درواقع آنها - تا اینجا - به دلیل محدودیت امکانات ، تنها ، تصور و عادت ذهن راحت طلب ما را ، اندکی ، ساختارشکنی کرده اند.
کتاب شناسی :
گذار از مدرنیته ؛ شاهرخ حقیقی
معماری دیکانستراکشن ، معماری دیکانستراکتیویست ؛ محمدرضا جودت
ساختارزدایی ( دی کانستراکشن) چیست؟ ؛ کریستوفر نوریس و اندرو بنیامین ، ترجمه مهندسین مشاور توان
ساختار و تاویل متن ؛ بابک احمدی
Positions ; Jacques Derrida
Deconstruction and the Posibility of Justice ; Jacques Derrida
به عقیده ی من در روزگار ما ، بهترین نگرش به ساختارشکنی در قالب معماری صورت پذیرفته است. بس ، بسیارند نام هایی که عنوان معمار ساختارشکن را به دنبال می کشند ، لیکن در این میان ، چند نام بزرگ ، با ارائه ی آثاری ارزنده ، درخور و شایسته ، می درخشند.
" پیتر آیزنمن " ، " زاها حدید" ، " فرانک گِری " ، " برنارد چومی " ، " کوپ هیمل بلاو " ، " رِم کولهاس " ، دانیل لیبسکیند " و چندی دیگر ، بر صحت افکار ژاک دریدا مهر تایید زده اند.آن ها نه تنها فضاهای زیستی جدیدی را با معیار قرار دادن این تفکر آفریدند ، بل ، انگاره های سنتی را به آوانگاردترین وجهی ، طرد نموده اند.
البته ، نکته قابل تامل اینجاست که اینان ، تنها و تنها ، در حوزه ی فرمالیسم توانسته اند به آرای دریدا نزدیک شوند و با اندکی دقت درمی یابیم ، آثار ساختار شکنانه ی آنها ، خود ، دارای ساختار قدرتمند و تکنیکالی ست که فاصله ی زیادی با ساختارشکنی حقیقی دارد. درواقع آنها - تا اینجا - به دلیل محدودیت امکانات ، تنها ، تصور و عادت ذهن راحت طلب ما را ، اندکی ، ساختارشکنی کرده اند.
کتاب شناسی :
گذار از مدرنیته ؛ شاهرخ حقیقی
معماری دیکانستراکشن ، معماری دیکانستراکتیویست ؛ محمدرضا جودت
ساختارزدایی ( دی کانستراکشن) چیست؟ ؛ کریستوفر نوریس و اندرو بنیامین ، ترجمه مهندسین مشاور توان
ساختار و تاویل متن ؛ بابک احمدی
Positions ; Jacques Derrida
Deconstruction and the Posibility of Justice ; Jacques Derrida
منبع : پارسی گلد
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست