یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا

حضرت زینب (س) پرستار نهضت و انقلاب حسینی


حضرت زینب (س) پرستار نهضت و انقلاب حسینی
بی‏تردید یکی از مهم‏ترین عوامل تربیت و پرورش فضیلت‏های اخلاقی و نیز تثبیت و انتقال ارزش‏های فرهنگی و اعتقادی، استفاده از الگوهای مناسب است؛ چرا که الگو و سرمشق به لحاظ برخورداری از ویژگی‏های خاصی می‏تواند به روند حفظ و انتقال فضایل و آموزه‏های تربیتی سرعت ‏بخشیده و به تعمیق و ماندگار شدن آن‏ها کمک نماید.
در مجموعه تعالیم اسلام، به ویژه در تعالیم مربوط به مسائل تعلیم و تربیت، نه تنها توصیه و تاکید بر استفاده از شیوه الگویی شده بلکه علاوه بر تبیین مشخصات و ویژگی‏های یک الگوی مناسب در موارد ضروری مصداق نیز ذکر شده است. علاوه بر این، گاهی راه‏های بهره‏برداری از الگوها نیز مورد اشاره قرار گرفته؛ از جمله در یک مورد ضمن تشریح جریانات مربوط به جنگ احزاب در قرآن کریم، از شخص پیامبر اکرم ‏صلی الله علیه وآله به عنوان"اسوه حسنه‏" یاد می‏شود. «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة‏» (احزاب،۲۱)
به درستی که زندگی و عملکرد رسول خدا صلی الله علیه وآله برای شما اسوه و سرمشق نیکویی است، با توجه به مفهوم واژه اسوه، منظور آیه این خواهد بود که اگر می‏خواهید در مسیر صراط مستقیم قرار گیرید، به رسول خدا صلی الله علیه وآله اقتدا کنید و از رفتار و کردار او پیروی و تبعیت کنید. البته، قرآن بلافاصله این هشدار را نیز مطرح می‏سازد که تنها کسانی می‏توانند پیامبر اکرم ‏صلی الله علیه وآله را الگو و سرمشق خود قرار دهند که به خدا و روز رستاخیز اعتقاد داشته باشند و هرگز در لحظات زندگی خویش از یاد خدا غافل نگردند.
در این راستا، توجه به حفظ سلامت فکری و اعتقادی بانوان از اهمیت و ضرورت بیشتری برخوردار است؛ چرا که همواره در طول تاریخ خطرناک‏ترین نقشه‏های دشمنان از طریق نفوذ و ایجاد تغییر در نوع تفکر و بینش این قشر از جامعه عملی شده است.
به علاوه، حفظ سلامت ‏بینش و دیدگاه‏های ارزشی بانوان هر جامعه‏ای به لحاظ نقش بسیار مهمی که در تربیت نسل جدید دارد، تضمین ‏کننده سلامت فکری و فرهنگی سایر اقشار نیز محسوب می‏شود.
یکی از چهره‏های برجسته جهان اسلام،کهبه دلیل برخورداری از ویژگی‏های منحصر به فرد در تمام زمینه‏ها می‏تواندبه عنوانیک الگوی به تمام معنی در همه اعصار مطرح شود، حضرت زینب‏ علیها السلام است. بی‏شک همه کمالات آن حضرت در کل، علاوه بر بیان ابعاد مختلف شخصیت‏ بی‏نظیر این بانوی بزرگوار، به درجه بالای عرفان و خداشناسی او دلالت دارد. اگر مرتبه توحیدش قریب به مرتبه توحید حضرات معصومان نبود، هرگز نمی‏توانست‏ سکاندار طوفان کربلا باشد.همان‏گونه که این بانوی گران‏قدر در یکی از حساس‏ترین برهه‏های تاریخ اسلام، از طریق تدبیر و فداکاری و شهامت ‏خطری را که متوجه کیان اسلام بود، برطرف نمود امروز نیز بانوان جامعه اسلامی می‏توانند از طریق اقتدا به سیره و عملکرد و فضایل شیرزن کربلا حضرت زینب کبری‏علیها السلام همه دسیسه‏های ناجوانمردانه استکبار جهانی را در استیلا بر افکار بانوان مسلمان خنثی نمایند.
این نوشتار، که با هدف گرامیداشت ‏سال ‏روز میلاد عقیله بنی‏هاشم به نگارش درآمده، می‏کوشد تا پس از مروری کوتاه به وقایع زندگی آن حضرت، اشاره‏ای نیز به برخی از کمالات و فضایل والای ایشانداشته باشد.
● سرگذشت زینب علیها السلام
بنا به قول مشهور، حضرت زینب‏علیها السلام سومین فرزند فاطمه زهراعلیها السلام در روز پنجم جمادی‏الاول سال پنجم یا ششم هجری چشم به جهان گشودند. در این زمان، پیامبر اکرم ‏صلی الله علیه وآله در خارج از مدینه بودند.
در لحظات پایانی ظهر عاشورا وقتی بالای سر پیکر خونین برادر و مقتدای خود امام حسین‏علیه السلام آمدند، با این جمله: پروردگارا این هدیه و قربانی را از اهل‏ بیت پیامبرصلی الله علیه وآله قبول فرما، نهایت اخلاص و فداکاری خود را به جهانیان اعلام کرد... امیرالمؤمنین‏علیه السلام نام‏گذاری این کودک را به تاخیر انداختند تا رسول خدا صلی الله علیه وآله به مدینه برگشتند. آن حضرت به فرمان الهی نام این مولود مبارک را زینب گذاشتند و توصیه فرمودند که این طفل را همواره گرامی بدارید؛ چون او شبیه جده‏اش خدیجه کبری‏علیها السلام است.
یعنی همان‏گونه که حضرت خدیجه‏ علیها السلام در آغاز بعثت ‏با شجاعت و فداکاری متحمل زحمات زیادی شد تا نهال نورسته اسلام حفظ و بارور شود، حضرت زینب‏علیها السلام نیز با صبر و ایثار و تحمل سخت‏ترین فشارها از به خطر افتادن اساس اسلام جلوگیری به عمل می‏آورند.
در توصیف آن حضرت می‏گویند: حضرت در وقار شخصیت چون جده‏اش حضرت خدیجه ‏علیها السلام و در عفاف و عصمت همانند مادرش زهرا علیها السلام بود.
زینب کبری تا حدود پنج ‏یا شش سالگی، تحت اشراف شخص پیامبراکرم ‏صلی الله علیه وآله و در آغوش مادر بزرگوارش حضرت زهرا علیها السلام پرورش یافت و از این پس، مسؤولیت تربیت و پرورش او به عهده علی‏ علیه السلام گذارده شد. تا این ‏که در سال هفدهم هجری به همسری پسرعمویش، عبدالله بن جعفر درآمد.سالها بعد زمانی که مردم با امیرالمؤمنین علی بن ابی‏طالب‏ علیه السلام بیعت کردند، حضرت برای یاری پدر از مدینه به کوفه رفت و در مدت پنج‏ سال دوران سخت‏ حکومت علی‏ علیه السلام، همواره یار و تسکین بخش غم‏های پدر بود و زنان کوفه را آموزش می‏داد... چون علی‏علیه السلام در محراب عبادت با شمشیر ابن ملجم مرادی ضربت‏ خورد، پرستاری آن حضرت را برعهده گرفت و به دنبال شهادت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام و هنگام نوبتامامت ‏برادر بزرگش امام حسن‏علیه السلام در کنار برادر قرار گرفت و آن‏گاه که امام حسن‏علیه السلام از کوفه به مدینه برگشت، به همراه ایشان حضرت زینب‏علیها السلام نیز به مدینه آمد. وقتی که در سال پنجاه هجری معاویه حضرت امام حسن‏علیه السلام را مسموم کرد باز غمخواری و پرستاری برادر با زینب بود و پس از شهادت امام حسن‏علیه السلام در خدمت امام حسین‏علیه السلام بود و زمانی که در سال شصت هجری امام حسین‏علیه السلام عازم مکه شد، به همراه آن حضرت از مدینه خارج شد و از آن لحظه به بعد تا روز عاشورا در خدمت‏ به قیام اباعبدالله‏علیه السلام تلاش می‏کرد و لحظه‏ای از آن حضرت جدا نشدند. نقل می‏کنند در جریان حرکت‏ به سوی عراق ابن عباس به امام حسین‏علیه السلام گفت اگر ناگزیر باید به این سفر بروید، حداقل این زنان و بچه‏ها را با خود نبرید. در این لحظه، حضرت زینب‏علیها السلام خطاب به ابن عباس فرمود: ... سوگند به خدا از حسین جدا نخواهم شد، همراه او خواهم بود با او زندگی کرده و با او می‏میرم. (۱)
در روز عاشورا با ایثار چند برادر و فرزند و برادرزاده و... فداکاری در راه خدا را به حدی رساند که حتی ملکوتیان را به تعجب واداشت و از عصر عاشورای سال شصت هجری به بعد رسالت پیام‏رسانی خون شهیدان و سرپرستی و رهبری اسیران نهضت عاشورا را برعهده گرفت و لحظه‏ای از حمایت امام زین‏العابدین‏علیه السلام غافل نگشت و بارها در این سفر خوفناک جان آن حضرت را از خطراتی که او را تهدید می‏کرد نجات بخشید. حضرت زینب با ایراد خطبه‏های آتشین پایه کاخ‏های ستم بنی‏امیه را به لرزه درآورد و در یک کلام، با این کار همه تبلیغات و نقشه‏های دشمنان را خنثی و نفاق منافقان را رسوا و غفلت غافلان را برطرف ساخت. اگر تلاش بی‏نظیر و فداکاری کامل زینب نبود، به یقین جریان کربلا را بنی امیه یا به فراموشی می‏سپردند یا از مسیر حیات‏بخش خود منحرف می‏کردند و به قول شاعر:
سر نی در نینوا می‏ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می‏ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت‏بعد از آن طوفان رنگ
پشت ابری از ریا می‏ماند اگر زینب نبود
در عبور از بستر تاریخ سیل انقلاب
پشت کوه فتنه‏ها می‏ماند اگر زینب نبود (۲)
آن حضرت سرانجام، پس از انجام کامل این رسالت ‏سنگین یک سال و نیم پس از جریان عاشورا در رجب سال شصت و دو هجری با کوله‏باری از غم و اندوه چشم از جهان فرو بست.
● فضایل و اوصاف زینب علیها السلام
حضرت زینب‏علیها السلام به اعتراف همه تاریخ ‏نویسان، آراسته به همه فضایل و خصلت‏های والای اخلاقی و الهی بودند و در سایه این کمالات به مرتبه‏ای از منزلت انسانی دست ‏یافتند که شایستگی محرم راز الهی و امین ودایع امامت و ولایت‏ بودن را حداقل در بخشی از عمر شریفشان به خود اختصاص دادند. (۳) حضرت این کمالات را به برکت عنایات خاص الهی و پاکی سرشت و نحوه تربیت و پرورش در دامن پیامبرصلی الله علیه وآله و فاطمه‏ علیها السلام و امیرالمؤمنین‏علیه السلام و تلاش‏هایی که در راستای کسب سجایای اخلاقی و به جای آوردن عبادات و فرامین الهی انجام داده بود به دست آورد.
القابی که برای آن حضرت نقل شده ‏به گوشه‏هایی از عظمت‏ شخصیت این بزرگ بانوی اسلام دلالت دارند. از جمله: عالمه غیر معلمه، نائبه الزهراء، عقیله النساء، الکامله، ولیدة الفصاحة، صدیقة الصغری، معصومة الصغری، صابرة محتسبه، بطلة کربلا، سلیلة الزهراء، امینة‏الله، محدثه، ناموس کبریا، قرة عین مرتضی، عقیلة بنی هاشم، محبوبة المصطفی، زاهده، عابده، نابغة الزهرا، سرّابیها و... برخورد حضرت زینب‏علیها السلام در برابر دشمنان بسیار اعجاب‏انگیز است. وی با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالی ‏که آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بی‏نظیری را در حضور دژخیمان ایراد نمود وشجاعت‏ بی‏مانندی را از خود به نمایش گذاشت. همان‏گونه که بیان شد،هر یک این لقب‏ها به گوشه کوچکی از فضیلت‏ها و اوصاف برجسته آن حضرت دلالت دارند به عنوان نمونه، درباره برخی از این اوصاف و کمالات توضیح مختصری در این قسمت ارائه می‏گردد:
۱) خداشناسی و عرفان: بی‏شک همه کمالات آن حضرت در کل، علاوه بر بیان ابعاد مختلف شخصیت‏ بی‏نظیر این بانوی بزرگوار، به درجه بالای عرفان و خداشناسی او دلالت دارد. اگر مرتبه توحیدش قریب به مرتبه توحید حضرات معصومان نبود، هرگز نمی‏توانست‏ سکاندار طوفان کربلا باشد.
هنوز کودکی بیش نبود که از پدر بزرگوارش علی‏علیه السلام سؤال کرد: آیا مرا دوست داری؟ حضرت فرمودند: بله دخترم؛ فرزندان ما پاره‏های جگرهای ما محسوب می‏شوند. آن‏گاه زینب‏علیها السلام عرض کرد:"محبت و خدا دوستی با حب فرزندان در قلب مؤمن چگونه جمع می‏گردد؟ اگر گریزی از این دو امر نیست، باید گفت: دوستی محض از آن خدا و مهرورزی برای فرزندان است." با این بیان، دختر زهراعلیها السلام کمال معرفت‏ خود را در توحید خالص به نمایش گذاشت.
در همان دوران کودکی حضرت زینب‏علیها السلام، پدر بزرگوارشان به او فرمود: دخترم! بگو: یک زینب گفت: یک. آن‏گاه علی‏علیه السلام فرمودند بگو: دو. در این لحظه حضرت زینب سکوت کردند. چون سکوت ایشان طول کشید علی‏علیه السلام فرمودند: دخترم! چرا سکوت کردی؟ عرض کرد: پدر جان با زبانی که گفته‏ام یک، توان دو گفتن را ندارم. امیرمؤمنان علی‏علیه السلام از این پاسخ بسیار عمیق دخترشان خیلی خوشحال شدند و او را که در این حال طفلی بیش نبودند، مورد تفقد و محبت قرار دادند. (۴)
۲) علم و دانش: برای شناخت مقام علمی حضرت زینب‏علیها السلام می‏توان به امور زیادیتوجه و استناد کردکه از جمله آن‏هاست:
- خطبه‏های بسیار بلند و پرمحتوایی که از آن بانوی گرامی به جای مانده است.
- به شهادت همه تاریخ نویسان در کوفه، ایشانکلاس‏های تفسیر و آموزش قرآن داشتند و زن‏های کوفه را با قرآن و احکام اسلامی آشنا می‏ساختند.
- راویان بزرگی چون عبدالله بن عباس از او روایت‏های زیادی را نقل می‏کند که از جمله این روایات است‏ خطبه تاریخی حضرت زهراعلیها السلام، این در حالی است که زینب در زمان خوانده شدن این خطبه پنج‏ یا شش سال بیشتر نداشت و ابن عباس با این عبارت از آن حضرت در روایاتی که از او نقل می‏کند، یاد کرده است: «حدثنی عقیلتنا زینب (۵)؛بانوی فهیم و اندیشمند ما زینب بر من چنین روایت کردند. و برخی از او با تعبیر حبر و بحر یعنی سرشار از علم و دریای علم یاد می‏کنند. حتی زمانی که در مجلس یزید آن خطبه آتشین را بیان کردند، یزید درباره‏اش گفت: اینان خاندانی هستند که فصاحت و دانش و معرفت را از پیامبر به ارث برده‏اند و آن را با شیر مادر نوشیده‏اند. (۶) و از شیخ صدوق روایت‏شده است که زینب به جهت علم و دانش زیادی که داشت، از سوی امام حسین‏علیه السلام نیابت ‏خاص داشت و مردم در مسائل شرعی (حلال و حرام) به ایشان رجوع می‏کردند. در یک مورد نقل شده است روزی امام حسن و امام حسین‏علیهما السلام درباره بعضی از سخنان پیامبر اکرم‏ صلی الله علیه وآله با هم گفت‏وگو می‏کردند، حضرت زینب ‏علیها السلام وارد شدند و در بحث ایشان شرکت کردند و مساله را با تمام صوری که داشت‏ با تفصیل تمام تبیین فرمودند. حضرت امام حسن‏علیه السلام وقتی این توانایی فوق‏العاده خواهر را دیدند، خطاب به او فرمودند: «انک حقا من شجرة النبوة و من معدن الرسالة...» (۷) به راستی که تو از درخت نبوت و معدن رسالت هستی.
۳) عبادت و بندگی: گرچه سراسر زندگی حضرت زینب‏ علیها السلام برای حفظ و احیای معارف اسلامی سپری شد، که همه آن‏ها با هدف اطاعت از اوامر الهی انجام می‏گرفت اما آن حضرت در عبادت به معنی خاص نیز از موقعیت‏ برجسته‏ای برخوردار بودند. در سخت‏ترین شرایط نیز به طور کامل به انجام وظایف عبادی اهتمام می‏ورزیدند.
حضرت سجادعلیه السلام می‏فرماید:عمه‏ام زینب در جریان حادثه کربلا با آن همه مشکلات حتی در شب عاشورا و شب یازدهم محرم نیز نماز شب را ترک نکردند. (۸) امام حسین‏علیه السلام به اندازه‏ای به خلوص و بندگی زینب اعتقاد داشتند که هنگام وداع خطاب به او فرمودند: یا اختاه لا تنسینی عند نافلة اللیل (۹)؛ خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مکن.
باز امام سجادعلیه السلام می‏فرماید:"عمه‏ام زینب در طول راه کوفه و شام، همواره نماز شب را به پا می‏داشت. در برخی از منازل بین راه می‏دیدم که او از فرط خستگی و رنجوری ناشی از آزار دشمن، نمازهایش را در حال نشسته می‏خواند." (۱۰)
همه این وقایع به خوبی از اهتمام کامل حضرت زینب به عبادات خبر می‏دهد و درست‏ به دلیل برخورداری از این ویژگی بوده که یکی از القاب آن حضرت «عابده آل علی‏علیه السلام‏» انتخاب شده است.
۴) شجاعت و شهامت: برخورد حضرت زینب‏علیها السلام در برابر دشمنان بسیار اعجاب‏انگیز است. وی با ستمگران با تمام وجود به مبارزه برخاست در حالی ‏که آنان در اوج عظمت و اقتدار بودند. خطبه بی‏نظیری را در حضور دژخیمان ایراد نمود وشجاعت‏ بی‏مانندی را از خود به نمایش گذاشت.
یکی از نویسندگان دراین‏ باره می‏نویسد: برخورد و عکس‏العمل زینب در برابر دشمنان بسیار اعجاب‏انگیز است آنان در حالی‏ که در اوج قدرت بودند، به تندی برخورد کرد. زینب شیرزنی از خاندان بنی هاشم است، آن‏ چنان با صدای بلند ندا سرداد که کاخ سلطنت امویان ستمگر و غاصب از جای کنده شد و در مجلس یزید سفاک سخنرانی مهمی انجام داد که او و اطرافیانش را مفتضح نمود. (۱۱)
۵) حجاب و عفاف: زینب کبری‏علیها السلام در رعایت عفاف همانند مادر بزرگوارشان بی‏بدیلبودند. مرحوم علامه مامقانی می‏نویسد: زینب در حجاب و عفاف یگانه است احدی از مردان در زمان پدرش و برادرانش تا روز عاشورا او را ندیده بودند. (۱۲)
فردی به نام یحیی مازنی می‏گوید: من در مدینه مدت زیادی در همسایگی حضرت علی‏علیه السلام به سر می‏بردم، اما در این مدت به خدا قسم هرگز زینب را ندیدم و حتی صدای او را هم نشنیدم. (۱۳)
حضرت سجادعلیه السلام می‏فرماید:عمه‏ام زینب در جریان حادثه کربلا با آن همه مشکلات حتی در شب عاشورا و شب یازدهم محرم نیز نماز شب را ترک نکردند. امام حسین‏علیه السلام به اندازه‏ای به خلوص و بندگی زینب اعتقاد داشتند که هنگام وداع خطاب به او فرمودند: یا اختاه لا تنسینی عند نافلة اللیل؛ خواهرم مرا در نماز شب خود فراموش مکن.آن حضرت نه تنها در حالت عادی بلکه در بحرانی‏ترین لحظات زندگی خود به مساله حجاب و عفاف اهتمام کامل داشتند. فردی روایت می‏کند: «وقتی اسرای کربلا را وارد کوفه می‏کردند امام سجاد را دیدم که بر شتری بدون روپوش سوار کرده‏اند ... در این هنگام بانویی را دیدم که بر شتر برهنه‏ای سوار است ‏سؤال کردم که او کیست؟ جواب دادند: او زینب کبری است.
این بانو خطاب به مردم کوفه می‏گفت: ای مردم چشم‏های خود را از ما بپوشانید آیا از خدا و رسولش شرم نمی‏کنید به حرم و خاندان پیامبرخدا صلی الله علیه وآله در حالی که پوشش و حجاب مناسبی ندارند نگاه می‏کنید. (۱۴)
نقل کرده‏اند پس از حادثه کربلا هر وقت که از شام و کوفه صحبت می‏شد، حضرت زینب چون به یادآن ایام، که بدون پوشش مناسب خاندان پیامبر را از کوچه‏های این دو شهر عبور داده بودند، به شدت متاثر می‏شدند.
۶) گذشت و ایثار: روزی علی‏علیه السلام مستمندی را به خانه آوردند تا از او پذیرایی کنند. وقتی از حضرت فاطمه‏ علیها السلام پرسیدند آیا در خانه چیزی هست که با آن از مهمان عزیزمان پذیرایی کنیم؟ آن حضرت فرمودند: به غیر از مختصر غذایی که برای زینب کنار گذاشته‏ام، چیزی وجود ندارد. در این لحظه که حضرت زینب‏علیها السلام چهار سال بیش‏تر نداشتند، خطاب به مادر فرمودند: مادر جان غذای مرا به مهمان بدهید. (۱۵)
اوج ایثار و فداکاری و گذشت دختر علی‏علیه السلام در روز عاشورا به نمایش گذاشته می‏شود. نقل می‏کنند: صبح روز عاشورا در حالی که دو فرزند خود محمد و عون را به همراه داشت، خدمت امام حسین‏علیه السلام رسید. عرض کرد: جدم ابراهیم خلیل قربانی خدا را به جای قربانی شدن اسماعیل از خداوند جلیل پذیرفت. برادر جان تو نیز امروز این دو قربانی مرا بپذیر و اگر دستور جهاد از بانوان برداشته نمی‏شد، هزار بار جان خود را در راه محبوب فدا می‏کردم و هر ساعت ‏خواستار هزار بار شهادت می‏شدم. (۱۶)
آن‏گاه فرمود: دوست دارم فرزندانم جلوتر از برادرزادگانم به میدان بروند. و وقتی که این دو نوگل زینب، پس از پیکار با دشمن به درجه رفیع شهادت نایل آمدند و پیکرهای غرق به خون آنان را به کنارخیمه‏ها آوردند، همه زنان از خیمه‏ها بیرون آمدند اما زینب کبری‏علیها السلام برای این‏ که مبادا اباعبدالله‏علیه السلام خجالت زده شوند، از خیمه خود بیرون نیامد. (۱۷)
در لحظات پایانی ظهر عاشورا وقتی بالای سر پیکر خونین برادر و مقتدای خود امام حسین‏علیه السلام آمدند، با این جمله: پروردگارا این هدیه و قربانی را از اهل‏ بیت پیامبرصلی الله علیه وآله قبول فرما، نهایت اخلاص و فداکاری خود را به جهانیان اعلام کرد...
علاوه بر این اوصاف، زینب کبری‏علیها السلام در صبر و بردباری، زهد و تقوا، اخلاص و مدیریت و تدبیر و فصاحت و بلاغت و... بی‏نظیر بودند.
بی‏تدید در شرایط سخت کنونی اگر بانوان جوامع اسلامی سیره عملی و اوصاف اخلاقی شیرزن کربلا را الگو و اسوه خود قرار دهند، روز به روز ارزش‏ها و فضایلآنان شکوفاتر خواهد شد و بی‏شک در صورت تحقق چنین مهمی زمینه سعادت دنیا و آخرت برای مسلمانان مهیا خواهد شد.
سید صادق سیدنژاد
۱. خصائص الزینبیه، ص ۲۸۳.
۲. قسمتی از شعر زخمی‏ترین فریاد، سروده قادر طهماسبی (فرید) .
۳. امام حسین‏علیه السلام در آخرین ساعات زندگی خود امانات الهی را به زینب‏علیها السلام سپرده و حمایت و حفاظت از حضرت سجاد علیه السلام را به ایشان سفارش می‏کنند و امام سجادعلیه السلام نیز در بیان احکام و برخی مسایل ولایتنیابت ‏خاصه به او داده بودند.
۴. خصائص الزینبیه، ص ۳۰۹.
۵. سفینة‏البحار، ج ۱، ص ۵۵۸.
۶. بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۱۳۷.
۷. السیدة زینب، محمود شرقادی، ص ۹۸.
۸. زینب کبری، فریادی بر اعصار، ص ۲۳.
۹و۱۰. زینب کبری، ص ۶۲ / ص ۶۳.
۱۱. مرقد العقیله زینب، ص ۲۱.
۱۲. تنقیح المقال، ج ۳، ص ۷۹.
۱۳. زینب کبری، ص ۲۲.
۱۴- مقتل مقرم، ص ۳۷۱.
۱۵. ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۶۴.
۱۶. الطرز المذهب، ص ۷۴.
۱۷. منتخب التاریخ، ص ۲۷۵.
منبع : پژوهه دین