سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی اروپا، فشار آمریکا


در مقابل این موضع آمریكا، اتحادیه اروپا هم پذیرفت تا به جریان آمریكا در تهدید ایران به اعمال تحریم اقتصادی سازمان ملل در صورت عدم شفافیت و عدم توقف برنامه هسته ای بپیوندد.
این تحولات نشان دهنده فضای جدیدی است كه در روابط آمریكا و اروپا بعد از سفر اروپایی ماه فوریه بوش پدید آمده است. با این حال این تحولات شاید در توقف برنامه هسته ای ایران چندان تعیین كننده نباشد.
انگلیس، فرانسه و آلمان از اكتبر سال ۲۰۰۳ مذاكراتی را با ایران شروع كرده اند كه محور آن ارائه مشوق های تجاری، فنی و سیاسی جهت متقاعد كردن این كشور برای توقف برنامه هسته ای این كشور بوده است. بسیاری از مقامات آمریكایی این رویكرد اروپا را محكوم كردند و گفتند كه این كار به معنی باج دادن به ایران برای كنارگذاشتن برنامه هسته ای و عمل به تعهدی است كه طبق پیمان منع تكثیر هسته ای (NPT) موظف به انجام آن است، اما بعد از مدتی رفته رفته خود به این جریان پیوستند.
اهداف اروپا
اتحادیه اروپا به ویژه بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶ ایران، چهار هدف عمده را در قبال این كشور پیگیری می كند:
۱- مشاركت سازنده: اتحادیه اروپا می خواهد نشان دهد كه مشاركت و تعامل سازنده با دولت هایی كه (از نظر آمریكا) دردسرساز نامیده می شوند، نتیجه بخش تر از دیپلماسی زور و یا استفاده آشكار از زور است. این استراتژی بر این باور استوار است كه نیروهای سیاسی در ایران محافظه كاران را به مشاركت كامل با غرب وادار می كنند. از این نظر اتحادیه اروپا به نیروهای اصلاح طلب چشم امید زیادی داشت.
۲- ثبات منطقه ای: رویكرد اتحادیه اروپا به خاورمیانه بزرگتر با تأكید بر امنیت منطقه ای بنا نهاده شده است. در این چارچوب ایران نیرویی بالقوه برای ثبات منطقه به حساب می آید و این تأثیرگذاری در صورت اصلاح برخی گرایش ها در این كشور بیشتر هم می شود.
۳- جنبه تجاری: اتحادیه اروپا به عنوان بخشی از مشوق هایش به تبادلات تجاری كه هدف آن گره زدن اقتصاد ایران به شبكه های جهانی است اهمیت زیادی می دهد. تجارت میان اتحادیه اروپا و ایران در سال ۲۰۰۳ به ۲۰ میلیارد دلار رسید. اگر چه ۸۰ درصد صادرات ایران به اروپا را محصولات نفتی تشكیل می دهد، اما ایران از اروپا سیستم های تولید برق، ماشین آلات و تجهیزات فنی وارد می كند. توافقنامه تجاری اروپا و ایران همچون هویجی در استراتژی چماق و هویج از سوی اروپا به ایران پیشنهاد می شود تا برنامه هسته ای خود را كنار بگذارد.
۴- برنامه تسلیحاتی: هدف استراتژی كلی اتحادیه اروپا جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای است. برای رسیدن به این هدف ارائه راكتورهای هسته ای آب سبك و سوخت آن پیشنهاد شد تا ایران در تولید انرژی هسته ای به استقلال نرسد.
ظرفیت هسته ای:
ایران در چارچوب توافقی با سه كشور اروپایی پذیرفت كه موقتاً برنامه غنی سازی اورانیوم خود را متوقف كند و كار سانتریفیوژهای تولید اورانیوم را محدود نماید. اما از اعلام توقف قطعی این برنامه خودداری كرد و اعلام كرد كه طبق مفاد NPT حق ادامه این كار را دارد.
وقتی راكتور هسته ای بوشهر در سال ۲۰۰۶ به بهره برداری برسد، ایران یك گام به تولید پلوتونیوم نزدیك می شود. طبق قرارداد نیروگاه بوشهر سوخت مصرف شده باید به روسیه بازگردانده شود. اما ممكن است باز هم راه گریزی برای ایران در این زمینه وجود داشته باشد.
مشوق های اروپا
استراتژی اروپا كه اكنون از حمایت و پشتیبانی آمریكا هم برخوردار است، بر ارائه این پیشنهاد به ایران تأكید می كند بین یك اقتصاد مدرن و سلاح هسته ای یكی را انتخاب كند. این استراتژی اروپا مثل یك قمار است و معلوم نیست رهبران ایران چه واكنشی به این استراتژی نشان می دهند.
البته اروپا به تنهایی نمی تواند انگیزه ها و مشوق های كافی برای تضمین نتیجه دلخواه را ارائه كند. ایران همچنان بیمناك حمله نظامی آمریكا یا اسرائیل است و دكترین «پیش دستی» آمریكا این خطر را همواره گوشزد می كند. تهران به دنبال دریافت تعهد عدم تجاوز از سوی واشنگتن است، اگر چه اكنون و در حال حاضر در این باره حرفی در میان نیست. وعده های اروپا درباره تجهیز ناوگان هوایی فرسوده ایران به هیچ وجه كافی نیست.
كاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریكا در سخنان ۱۱ ماه مارس و در حمایت از استراتژی اروپا در مقابل ایران گفت پیشنهاد قراردادهای فروش تجهیزات هوایی به ایران مشروط است. آمریكا هم گفته است كه مستقیماً با ایران وارد گفتگو می شود.
این در حالی است كه آمریكا در قبال برنامه هسته ای كشورهای دیگر موضعی كاملاً متفاوت اتخاذ كرده است. ماه گذشته در جریان سفر نخست وزیر هند به آمریكا، بوش وعده هایی در زمینه همكاری هسته ای به او داد كه اكنون عمل كردن به آنها در واشنگتن مشكلاتی ایجاد كرده است. بسیاری در داخل و خارج آمریكا سخنان بوش در آن دیدار را نقض قوانین دیرپای عدم تكثیر هسته ای دانستند و اعلام كردند عمل به این وعده ها نیازمند تغییراتی در قوانین آمریكا و سیاست های بین المللی است.
بوش وعده فروش تكنولوژی هسته ای غیرنظامی را به هند داد كه در حال حاضر طبق قوانین آمریكا ممنوع است. هند از امضای NPT خودداری كرده است و برخلاف این پیمان و دیگر توافقنامه های هسته ای جهان سلاح هسته ای تولید می كند. مع الوصف آمریكا هند را به عنوان یك كشور مجهز به سلاح هسته ای به رسمیت شناخته است.
بوش قرار است اوائل سال آینده میلادی به هند سفر كند و قرار است پیش از این سفر، توافق های میان بوش و نخست وزیر هند در این سفر نهایی شود. بوش امیدوار است كنگره در انجام و تصویب و تغییر مورد نیاز در قوانین آمریكا با دولت همكاری كند. با این وجود بسیاری از كارشناسان و تحلیل گران تأثیرات چنین توافقی را بر امنیت جهانی به پرسش گرفته اند. نیكلاس برنر معاون وزیر خارجه آمریكا قصد دارد در سپتامبر آینده به هند برود و ادامه مذاكرات بوش و مانموهان سینگ را پیگیری كند. بعضی منابع خبری در كنگره گفته اند: «بوش ممكن است پیش از عملی شدن تعهدات هند مبنی بر تفكیك تأسیسات هسته ای نظامی و غیرنظامی اش، به كنگره برای تصویب فروش تكنولوژی هسته ای به هند فشار بیاورد.» اما مقامات ارشد دولت بوش می گویند كه دولت دست كم تا یك ماه دیگر قانونی را به كنگره نمی برد، تا ببیند هند به تعهدات خود عمل می كند یا نه.
در ماه های آینده تحولاتی روی خواهد داد كه بر روند تعامل غرب با برنامه هسته ای ایران تأثیر می گذارد. انتخابات ریاست جمهوری ایران و به قدرت رسیدن دولت جدید از جمله این تحولات است. با انتخاب رئیس جمهور جدید سه كشور اروپایی وارد مرحله جدیدی از تعامل خود با ایران می شوند.
آینده فعالیت نیروگاه بوشهر از دیگر تحولات تأثیرگذار در این روند است. در اوائل سال ۲۰۰۶ نیروگاه بوشهر فعالیت خود را شروع می كند . با شروع فعالیت این نیروگاه فشارهای آمریكا برای انجام اقدام نظامی در مقابله با ایران هم شدت تازه ای می گیرد.
موضع رسمی دولت های انگلیس و فرانسه عین موضع واشنگتن است و تأكید دارند كه ایران هسته ای غیر قابل قبول است. اما برلین چنین وضع سرسختانه ای ندارد. البته در لندن و پاریس هم عده ای هستند كه به ایران هسته ای به عنوان یك امر اجتناب ناپذیر قریب الوقوع فكر می كنند.
به این ترتیب چالش پیش روی سه كشور اروپایی این است كه تا زمان رسیدن به نتیجه در كنار هم باقی بمانند و موضعی واحد داشته باشند.
ایرانی ها این توان را دارند كه مذاكرات با سه كشور اروپایی را تا سال ها به درازا بكشانند. این امر موجب می شود كه اتحادیه اروپا استراتژی مشاركت سازنده اش را كنار بگذارد و به آمریكا بپیوندد. این به معنای شكست یكی از اولویت های اصلی دیپلماتیك اروپاست. اما آمریكا تصمیم دارد برای یك تلاش دیپلماتیك طولانی مدت آماده شود.
موضوع ایران می تواند روابط تیره و اختلافات میان آمریكا و اروپا را بیشتر كند.
منبع: Oxanstore
مترجم: نیلوفر قدیری
منبع : روزنامه همشهری