جمعه, ۲۳ آذر, ۱۴۰۳ / 13 December, 2024
مجله ویستا
بحران جهانی و خودشیفتگان داخلی!
چندی است بحرانی سنگین و در عین حال پیچیده بر اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان سایه افکنده است. این بحران که ابتدا در بازار مسکن آمریکا خود را نشان داد به سرعت سایر عرصههای اقتصادی این کشور را نیز دربرگرفت. البته کشورهای بزرگ اروپایی نیز یکی پس از دیگری در مسیر تندباد این بحران قرار گرفتند. پس از آن کشورهایی در شرق آسیا و سایر نقاط جهان با پدیدههایی همچون ورشکستگی بسیاری از بنگاههای بزرگ اقتصادی خود مواجه شدند. این موضوع، درسی برای کسانی بود که در داخل و خارج آمریکا، اقتصاد آن کشور را شکست ناپذیر فرض میکردند و بر این گمان باطل بودند که سران کاخ سفید میتوانند برای خود و سایر کشورهای دنیا، هزینهسازی کنند بدون آنکه با پیامدهای منفی آن مواجه شـونـد. امـا این وضعیت برای بعضی تحلیلگران داخلی و تریبونداران پرحرارت خودی هم درسهایی داشت.
این گروه دوم، برعکس کسانی که آمریکا را همهکاره جهان میدانند، در یک تحلیل تفریطی به گونهای سخن میگویند که گویی آمریکا در همه عرصه ها یک مفلوک دست و پا بسته است و هیچ تاثیری بر تحولات جهانی ندارد. اما حوادث اخیر و سرایت مشکلات اقتصادی آمریکا به دورترین نقاط در شرق آسیا – از جمله کشورهای اسلامی مانند اندونزی – نشان داد که برخی سخنرانیها و اظهارنظرها، بیش از آنکه مبتنی بر واقعیات جهان امروز باشد نوعی پاسخگویی در برابر <زیادهگویی> بعضی آمریکاییهاست. البته اینگونه مقابله به مثلها در عالم سیاست، رایج است و گاه نیز ضروری میباشد. اما اگر برخی اظهارات تریبونی، به باور سیاستمداران پرنفوذ تبدیل شود و براساس همین باور، دست به اقداماتی بزنند میتواند ضایعات خطرناکی برای کشور داشته باشد.
متاسفانه نشانههایی وجود دارد که ثابت میکند این فرضیه چندان دور از ذهن نیست. سخنان اخیر یک شخصیت سالخورده – که هم از دولت نهم تاثیر میپذیرد و هم بر آن تاثیرگذار است– و اظهار خوشحالی او از بحران اقتصادی آمریکا یکی از این نشانههاست. شاید همین تلقی از<زمینخوردگی آمریکا> باعث شد که مسئولان دولت نهم خطر بحران اقتصادی در <ینگه دنیا> را جدی نگیرند و حتی رسما و تلویحا به ابراز خوشحالی از آن بپردازند. این درحالی بود که پس لرزههای متعدد ناشی از زلزله اقتصادی در آمریکا، هم نقاط مختلف دنیا را لرزاند و هم سران دموکرات و جمهوری خواه آمـریـکـا را بـه همانـدیشی برای رسیدن به راهحل مشترک واداشت. سیاستپیشگان آمریکایی به خوبی میدانند که تاثیر بـحـران اقـتـصـادی امـروز، تـا مـدتها در کشورشان و سایر کشورهای دنیا وجود خواهد داشت. لذا نه تنها هیچکس در آمریکا سعی نکرد با داغ کردن تنور بحران، از این موضوع برای انتخابات آینده – که سه هفته دیگر برگزار میشود– استفاده کند، بلکه دو رقیب اصلی به صورت مشترک از لایحهای حمایت کردند که برای عبور از شرایط فعلی تهیه شده است.
در سایر کشورها نیز به جای مچگیریهای رایج سیاسی، عقلای قوم دور هم جمع شدند تا راهی برای کاهش هزینههای بحران اقـتـصـادی فـعلـی بـیـابـنـد. امـا ظاهرا برخی سیاستمداران خـودشیفته ایرانی، آنچنان از وضعیت اقتصادی کشورمان آسودهخاطر هستند که درست در همین شرایط، پیامهای عجیب و غریب به دنیا میفرستند. این پیامها تنها یک مفهوم دارد: وجود اختلاف شدید در عرصههای تصمیمگیری کشور و تنها بودن دولت در مسیر اجرای وظایف قانونی خود به ویژه در حوزههای اقتصادی! این پیامها بعضا از طریق برخی اقدامات صورت گرفته است که ثابت میکند فراکسیون خاصی از قوه مجریه، خرج خود را از سایر قوا و حتی عدهای از همراهان سه سال گذشته جدا کرده است. حواشی برکناری وزیر اقتصاد و پایان همکاری دومین رئیس کل بانک مرکزی در دولت نهم، در کنار بـیاعـتـنایی نسبی در برابر برخی مطالبات قانونی مجلس، نمونههایی از این " اقدامات پیام دار" بوده است که متاسفانه در بحرانیترین شرایط اقتصادی جهان، در داخل ایران انجام شد تا هیچکس تصور نکند در ایران آرامش اقتصادی وجود دارد.
در این شرایط، به جای پاسخگویی مستدل ادعای یار ۲/۵ ساله دولت نهم– دانشجعفری– درخصوص تاثیر گزارشهای یک دامپزشک بر تصمیمگیریهای اقتصادی دولت، یک مشاور دیگر رئیسجمهور که فاقد پیشینه اقتصادی است سخنگوی اقـتـصـادی دولـت شده و دلایل برکناری دو مقام عالیرتبه اقتصادی را تشریح کرده است.
این آقای مشاور، بخشی از سخنرانی خود را به اتهامافکنی بیسابقه نسبت به تصمیمگیران "تازه جدا شده از دولت" اختصاص داده و بخش دیگر را به متهم ساختن چهرههای اقتصادی مجلس. مشاور متدین، هدف از برکناری وزیر اقتصاد و رئیس کل بانک مرکزی را جلوگیری از سرازیر شدن میلیاردها دلار درآمد نفتی به جیب عدهای خاص میداند و تلاش نمایندگان مجلس برای مستقل کردن بانک مرکزی را ناشی از ارادهای برای مخفی ماندن نام دزدها! البته آقای مشاور، تنها به اتهامافکنی علیه نمایندگان نمیپردازد بلکه اقتصاد ایران را آنچنان آشفته معرفی میکند که در آن، یک نفر میتواند با سرمایهگذاری ده تا بیست میلیارد تومانی، همه تخممرغها را از بازار جمعا~وری کند و به دور بریزد تا به دولت محبوب این آقا، صدمه بزند!
آیا تا زمانی که تفکرات اینچنینی در اطراف عالیترین مـقـام اجـرایی کشور وجوددارد میتوان امیدی به بهبود وضـعـیـت اقـتصادی یا تغییرات مثبت در سایر عرصههای مدیریتی کشور داشت؟
امروز دولت آمریکا به دنبال تزریق ۷۰۰ میلیارد دلار به بازار آشفته آن کشور است و برای این کار، دو کاندیدای رقیب به همکاری کامل روی آوردهاند. در حالی که همین دو نفر، در عرصههای دیگر شمشیر عریان به روی یکدیگر میکشند. اما در این طرف دنیا، مشاور رئیسجمهور ما فریاد میزند که نمایندگان مجلس ایران به دنبال ایجاد حاشیه امن برای دزدها هستند و اقتصاد ما آن قدر آشفته است که یک دلال میتواند با ۱۰، ۲۰ میلیارد تومان – ده تا بیست میلیون دلار– همه بازار ما را به هم بریزد. به نظر شما، از میان این دو دولت، کدام یک زودتر مـوفـق به عبور از بحران خواهند شد و کدامیک به خاطر خودشیفتگی بعضی از همراهان و حامیان، هر روز از مسیر صحیح فاصله بیشتر خواهند گرفت؟
منبع : روزنامه آفتاب یزد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست