جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
انسان خودشکوفا سوار بر چرخ وفلک
تغییر اجتماعی به عنوان فرآیندی اجتماعی علاوه برپیامدهای مثبتی كه از خود برجای میگذارد حاوی نتایج و پیامدهای منفی نیز هست كه در منابع مربوط به تغییرات اجتماعی از آن تحت عنوان هزینههای تغییر اجتماعی یا پیامدهای غیركاركردی تغییرات اجتماعی یاد میكنند. در بحث از هزینههای تغییرات اجتماعی با پرسشهایی چون انواع هزینههای تغییر اجتماعی كدامند؟ این هزینهها چگونه در جامعه توزیع شدهاند؟ كدام یك از بخشهای جامعه متحمل هزینههای تغییر میشود. این هزینهها از حیث سطح تحلیل كدام یك از سطوح تحلیلی كلان، میانی و خرد را اختیار میكنند؟ مواجه هستیم. در این مقاله پس از بیان نقطه نظرهایی كه در مورد هزینههای تغییر اجتماعی وجود دارند، انواع هزینههای تغییر اجتماعی و چگونگی تاثیرگذاری آنها را مورد بحث قرار میدهیم.
● هزینههای تغییر
صاحبنظران علوم اجتماعی نسبت به این ایده كه هیچ تغییر اجتماعی بدون هزینهیی نیست، توافق دارند. هرچند كه آنها نسبت به حجم، آهنگ، تداوم، تاثیرگذاری، چگونگی توزیع این هزینهها و سرچشمههای آن اتفاق نظر ندارند. افزایش استانداردهای زندگی، آموزش، بهداشت، بهبود تغذیه، كالا و خدمات، اوقات فراغت و غیره همراه با مشكلاتی بوده است به گونهیی كه در مقیاس كلان، حیات اجتماعی و فرآیند گذار تاریخی جوامع توام با بحرانها و هزینههای گوناگون در سطوح و قالبهای متعدد شده است.این هزینهها را میتوان به هزینههای اجتماعی، اجتماعی روانی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی، محیطی تقسیم كرد.
● هزینههای اجتماعی تغییرات اجتماعی
هزینههای اجتماعی دلالت بر مجموعه آسیبهای اجتماعی دارند كه جامعه انسانی در طی تحول و پویش تاریخی خود در سطوح مختلف آنها را تجربه میكند. به نظر «واگو» ایده هزینههای اجتماعی اساساً یك مفهوم هنجاری است. به نظر «كاپ» هزینه اجتماعی در بردارنده تمام كاستیهای مستقیم و غیرمستقیمی است كه اشخاص با عموم مردم در طی فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی تجربه میكنند. این نقصانهای اجتماعی را میتوان در قالب آسیبهای مربوط به بهداشت و سلامت انسانی، نابودی یافرسایش داراییها و تخلیه زودهنگام منابع طبیعی دید.(واگو)
توجه به هزینههای اجتماعی تغییرات اجتماعی به تبع شهری شدن، صنعتی شدن و عرفی شدن جوامع از آغاز طرح مباحث جامعهشناسی مورد نظر جامعهشناسان كلاسیك بوده است. زیرا كه توجه به این هزینهها در قالب آسیبها و بحرانهای اجتماعی از زمینههای اولیه موثر در طرح شكلگیری و بسط جامعهشناسی بوده است.
طرح موضوعاتی چون بحران جامعه صنعتی، بینظمی جوامع در طی گذار تاریخیشان، بیگانگی اجتماعی و قفس آهنین دلالت برتوجه به هزینهها و پیامدهای غیركاركردی تغییرات اجتماعی دارد. این مباحث با دقت و قوت بیشتر از طرف جامعهشناسان نسلهای بعدی در قالب مفاهیمی چون ترس و اضطراب، تنها شدن، افزایش جرم و انحرافات اجتماعی، ویرانگری، شكافهای اجتماعی و نسلی، تقلیل كیفیت زندگی و غیره مورد كاوش قرار گرفتهاند.
به نظر میرسد كه در دوره جدید مباحثی كه درخصوص زوال و فرسایش سرمایه اجتماعی در ادبیات علوم اجتماعی مطرح شدهاند گواه مناسبی برای توجه به هزینههای اجتماعی هستند. منظور از سرمایه اجتماعی وجود «مجموعه ارزشها و هنجارهای غیررسمی است كه اعضای گروهی كه همكاری و تعاون در میانشان مجاز است در آن سهیم هستند.» (فوكویاما) در مواردی برای سنجش سرمایه اجتماعی از فقدان این سرمایه در قالب اندازهگیری میزانهای مربوط به انحرافات اجتماعی از قبیل جرم و جنایت، قتل، فروپاشی خانواده، مصرف مواد مخدر، خودكشی، فرار از پرداخت مالیات و... استفاده میكنند.
به نظر فوكویاما، هنجارهای اجتماعی در طول تاریخ بشریت همواره در معرض تغییر و تحول بوده است و در مورد جوامعی كه صنعتی شدن و نوسازی اقتصادی را تجربه كردهاند، درصد تغییرات هنجارهای اجتماعی همزمان با شروع روند رونق بالاتر رفته است.
تغییر هنجارها در جهان صنعتی در طول سه دهه تقریبا از ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۵ میلادی بسیار پرشتاب و چشمگیر بوده است. میزان افزایش در شاخاهای اجتماعی آنچنان بوده است كه باید سراسر این دوره را با عنوان فروپاشی بزرگ در الگوهای اولیه زندگی اجتماعی مشخص كرد. (فوكویاما) او بر دگرگونی حاصل شده در خانواده تاكید بیشتری دارد، آنچنان كه عنوان میكند: دگرگونی اقتصادی، انقطاع (فروپاشی) را امكانپذیر ساخته است كه به نوبه خود بر هنجارهای تعاونی معین و حساسی كه با خانواده ارتباط دارد آسیب رسانده و مجموعهیی از عوارض اجتماعی مرتبط را به بار آورده است.
اگر هزینههای اجتماعی تغییر را بر روی تقلیل سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار دهیم باید این تاثیر را درخصوص مولفههای این سرمایه چون اعتماد اجتماعی در اشكال گوناگون اعتماد بنیادی، اعتماد بین فردی و اعتماد تعمیم یافته و نیز مشاركت در اشكال اجتماعی و سیاسی در سطوح محلی و ملی و در نهایت پیروی از قواعد و هنجارهای جمعی مورد توجه قرار دهیم. «لنسكی و نولان» نیز به گسستگی در روابط اجتماعی به عنوان پیامد تغییرات اجتماعی توجه دارند. آنها بر اثرات منفی ورود روستاییان به شهرها به عنوان نتیجه شهرگرایی كه پیامد زودرس فرآیند صنعتی شدن است، اشاره میكنند. به نظر آنها مسائل حادی در اثر گسستگی خشونت بار روابط اجتماعی پدید آمد. (نولان ولنسكی)
«كومار» نیز فرآیند نوسازی به عنوان یكی از الگوهای تغییر اجتماعی را فرآیندی میداند كه با چیزهای خوب و بد همراه است. به نظر ایشان دست یازیدن به مدرنیزاسیون به معنای سوار شدن در چرخ و فلك است. چرخ و فلك وقتی راه افتاد، حركت بیوقفه چرخشی آن را نمیتوان متوقف كرد یا حتی یكدفعه سرعت آن را كم كرد. ملتی كه نوسازی میشود گام در راه توسعهیی میگذارد كه منطق خود را دارد و آن آمیزه جدانشدنی از خوب و بد است. (كومار)
از مباحث عمده یی كه در بحث هزینههای اجتماعی تغییرات اجتماعی به آن توجه میشود بحث نظام گسیختگی اجتماعی است. نظام گسیختگی اجتماعی به مجموعهیی از نارساییها در نظام اجتماعی اشاره دارد كه مانع تحقق اهداف جمعی و فردی اعضای جامعه میشوند. (واگو)به عبارت دیگر تغییرات در مسیر عادی زندگی اغلب موجب اختلال در تعادل كاركرد اجزای موجود میشود، در این صورت راه و رسم پذیرفته شده اجتماعی دیگر برقرار نخواهد بود و آن نتیجه عملكرد نیروهای گوناگون اجتماعی است كه بطور غیرشخصی عمل میكنند و عواقب تغییراتی است كه در واقع، تغییر نظم اجتماعی هدف آنها نبوده است. (چیتامبار)به نظر واگو هرشكلی از تغییر هرچند كه اندازهگیری دقیق آن غیرممكن است همراه است با درهم شكستن جریان عادی زندگی و تخریب سازمان اجتماعی. به نظر جامعهشناس برجسته مكتب شیكاگو «رابرت ازرا پارك» هر نوآوری جدید و هر ایده نو موجب آشفتگی اجتماعی میشود و تقریبا هر آنچه زندگی را جالب میسازد برای نظم اجتماعی موجود خطرساز است. (واگو) نظام گسیختگی اجتماعی نوعی شكست در ساختار و سازمان جامعه است كه میزان آن از جامعهیی به جامعه دیگر فرق میكند. عوامل موثر در بروز نظام گسیختگی اجتماعی، عبارتند از:
۱. ناموزونی تغییرات اجتماعی
۲. تعارض در ارزش و هنجارها
۳. تغییر در شرایط محیطی
۴. تغییرات جمعیتی
در مجموع هزینههای اجتماعی تغییر اجتماعی را میتوان در قالب مواردی چون افزایش مادیگرایی، افزایش فردگرایی، نابودی پیوستگی و تجانس اجتماعی، افزایش و توسعه مناطق شهری، افزایش جرم و آسیبهای اجتماعی و بیسازمانی اجتماعی مورد توجه قرار داد.
● بررسی هزینههای اجتماعی و روانی تغییرات اجتماعی
روانشناسان اجتماعی نمونه آرمانی شخصیت انسانی را در قالبی كه «مازلو» تحت عنوان «انسان خودشكوفا» نام میبرد، جستوجو میكند. چنین انسانی برخوردار از صفاتی چون درك روشن و كارا از واقعیت، گشادهرویی نسبت به تجارب تازه، انسجام، وحدت شخصی، اتكا به نفس، جاذبیت، نشاط، استقلال، هویت مستحكم، منحصر به فرد بودن، عینیت گرایی، بالندگی، خلاقیت، توانایی امور انتزاعی و انضمامی، منش دموكراتیك و توانایی عشق ورزیدن است.
كسب این ویژگیها تحت شرایطی كه به وسیله تغییرات اجتماعی و فن شناختی حادث شدهاند كمتر امكانپذیر است. (واگو) از این منظر روانشناسان اجتماعی از هزینههای اجتماعی روانی حاصل شده از تغییرات اجتماعی بحث میكنند. به نظر آنها تحت شرایط جدید انسانها توان فردی خود را برای درك و كنترل شرایط اجتماعی خود از دست دادهاند. استقلال فردی آنها كاهش یافته و برعكس بر وابستگیشان به ساختار اجتاعی و فنی افزوده شده است.
چنانكه سمیر امین عنوان میكند: «موجودات انسانی دیگر صحبت نمیكنند. آنها چیزی برای گفتن ندارند، چون چیزی برای فكر كردن یا احساس كردن ندارند، آنها چیزی را دیگر تولید نمیكنند، ماشین الكترونیكی همه چیز را به وجود میآورد.» (واگو) نوعی مرض ماشینی شدن همه جا را فرا گرفته است و زمینه را برای بیگانگی اجتماعی فراهم كرده است كه به واسطه آن اعضای جامعه احساس بیقدرتی، انزوا، تنهایی، غربت، بیهنجاری و بیقانونی میكنند و جامعه صورت و حالت تودهیی به خود میگیرد كه جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی در قالب نظریههای مربوط به جامعه تودهیی به توضیح و تبیین آن پرداختهاند.
یكی از این تبیینها نظریهیی است كه «سیمن» مطرح میكند. واگو این نظریه را در قالب سه مقوله ۱. روندهای ساختاری معاصر ۲. صور بیگانگی و ۳. پیامدهای رفتاری به صور زیر خلاصه كرده است:
● روندهای ساختاری معاصر
۱. خویشاوندی در برابر روابط غیرشخصی
۲. صور سنتی در برابر صور عقلانی
۳. تجانس در برابر عدم تجانس
۴. ثبات در برابر تحرك
۵. گستردگی در برابر محدودیت
● صور بیگانگی
۱. بیقدرتی
۲. بیمعنایی
۳. بیهنجاری
۴. انزوای ارزشی
۵. احساس غربت
۶. انزوای اجتماعی
● پیامدهای رفتاری
۱. انفعال سیاسی
۲. اعتصاب
۳. جنبشهای تودهیی
۴. تعصبات قومی
۵. اختلال روانی
۶. غیبت از مدرسه
۷. ناآگاهی
۸. خودكشی
● در توضیح روندهای فوق آمده است:
۱. كاهش روابط خویشاوندی به عنوان ملاك و مبنایی برای تصمیمگیری موجب افزایش گمنامی در روابط شخصی در اجتماع میشود.
۲. كاهش صور سنتی و افزایش صور عقلانی در قالب:
الف) ظهور سازمانهای دیوانسالاری ب) رشد مكانیزاسیون و استاندارد شدن امور ج) عرفی شدن عقاید و ارزشها تجلی پیدا كرده است.
۳. انتقال از تجانس به عدم تجانس ناشی از افزایش تمایز اجتماعی و تخصصی شدن وظایف افراد و نهادها كه با افزایش تقسیم كار و وابستگی متقابل همراه میباشد بوده است.
۴. افزایش تحرك فیزیكی و اجتماعی كه متضمن كاهش پیوندهای محلی و روابط بین شخصی است.
۵. گستردگی به این معنا است كه مبنای كنشهای افراد مبنایی جمعی و تودهیی است و تصمیمات متاثر از شرایط اجتماعی تا شرایط فردی هستند.
این روزها زمینه را برای صور گوناگون بیگانگی فراهم كردهاند كه پیامدهای رفتاری ویژهیی را به دنبال داشتهاند. در مجموع بیگانگی اجتماعی، اضطراب و ناامنی و گسترش بیماریهای روانی به عنوان هزینههای اجتماعی روانی تغییرات اجتماعی محسوب میشوند.● بررسی هزینههای اقتصادی تغییرات اجتماعی
الگوی رشد اقتصادی كه در ادبیات علوم اقتصادی جایگاه ویژهیی را به خودش اختصاص داده است و قضایایی چون «بیشتر بهتر است» و «رشد شرط اولیه و بنیادی پیشرفت اجتماعی و بهبود در كیفیت محیط است» (واگو) یا اینكه بین رشد اقتصادی و نیل به رفاه اجتماعی پیوند مستقیم وجود دارد، تاكید دارند و نیز از همراهی بین رشد اقتصادی با ارتقای فرصتهای شغلی، فراغتی، آموزشی، مراقبتهای بهداشتی، امید به زندگی، دسترسی به كالاها و خدمات بیشتر و بهتر یاد میكنند. تجربه تاریخی بخصوص در جوامع در حال توسعه تمامی این قضایا و روابط مطرح شده در بالا را تایید نمیكنند به گونهیی كه گاهی هزینههای اقتصادی حاصل شده رقم قابل ملاحظهیی را به خود اختصاص میدهد و زمینه را برای طرح ایدههایی چون «انسانها فقط با تولید ناخالا ملی زنده نیستند وتاكید توسعه باید روی چیزی كه بهینه و بهترین است، باشد.» (واگو) چنین تاكیدهایی خود شاهدی برای ظهور هزینهها و پیامدهای غیركاركردی در بخش تحولات و تغییرات اجتماعی هستند.
«ساموئل هانتینگتون» به نقل از «آدلمن» عنوان میكند كه به نظر اقتصاددانان یك رابطه منفی قابل توجه بین سطح رشد اقتصادی بیشتر و برابری درآمدی وجود دارد، نرخهای بالاتر صنعتی شدن،افزایش سریعتر تولید كشاورزی و نرخ رشد بالاتر همه به تغییر توزیع درآمد به نفع گروههای پردرآمدتر و بر ضد گروههای كم درآمدتر گرایش دارند. دستاوردهای توسعه اقتصادی بیشتر عاید و نصیب طبقات متوسط و پردرآمدترین گروهها میشود. (هانتینگتون) به عبارت دیگر توسعه نابرابر حاصل این واقعیت است كه در هر كشور در حال توسعه گروههای مشخص به واسطه تسلط برخی از اعضای آنها بر دستگاه دولتی سهم غالب را از مزایای توسعه دریافت میكنند. (صدیق).
«آرتور لوئیس، هزینههای انتقال جوامع سنتی به فرآیند توسعه را این گونه مطرح میكند:
۱. روحیه اقتصادی مورد نیاز برای توسعه موجب مادیگری میشود.
۲. توسعه و رشد، فردگرایی را تقویت میكنند.
۳. با توسعه فنون جدید جهتگیری به سمت فناوریهای نو پیدا میكند كه موجب از بین رفتن فنون و صنایع دستی سنتی میگردد.
۴. توسعه اقتصادی نیاز به بسیج سرمایه و تفكیك مالكیت از سرمایه مورد استفاده دارد.فرد به عنوان یك شاغل تا به عنوان یك انسان مستقل شناخته میشود و نیز به عنوان یك سهامدار مطرح میشود.
۵. انسان به یك برده تبدیل میشود.
۶. تولید در مقیاس وسیع موجب رشد شهرها و حاشیهنشینی میشود.
۷. رشد و توسعه وابسته به توزیع نابرابر درآمدها تحقق مییابد.
● بررسی هزینههای سیاسی تغییرات اجتماعی
تغییرات اجتماعی بخصوص در اشكال سیاسی با هزینههای قابلتوجهی همراه هستند. هزینههای سیاسی تغییرات اجتماعی موجب شده است كه برخی از متفكرین از منظر بدبینانه و بسیار احتیاطآمیز تغییر اجتماعی را مورد داوری قرار دهند. به نظر «اپتر» و «اندی پین» در كتاب «اعتراض سیاسی و تغییر اجتماعی» ساموئل هانتینگتون دیدگاهی بدبینانه و محافظهكارانه نسبت به پیامدهای تحولات اجتماعی و اقتصادی دارد.
به نظر «هانتینگتون» بینظمی سیاسی، هرج و مرج و بیثباتی سیاسی همگی از روند تحولات اجتماعی ناشی میشوند. توسعه سریع اقتصادی نه به ثبات سیاسی منجر میشود و نه به دموكراسی سیاسی، در عوض حضور گسترده تودهها كه ناشی از تحولات اجتماعی است موجب خودبیگانگی عمومی و اعتراضهای خشونتآمیز نظیر اغتشاش، شورش و فعالیتهای دستهجمعی میشود به سبب اینكه شهروندان بیش از اندازه از دولت تقاضا دارند و نیز به سبب اینكه موسسات دولتی فاقد منابع لازم برای پاسخگویی به نیازهای مردم هستند، بینظمی سیاسی امری اجتناب ناپذیر است.
دولتهایی كه با تقاضاهای فراوان مواجه میشوند نه از توانایی لازم جهت پاسخگویی به نیازهای معترضان برخوردارند و نه قدرت لازم را برای اعمال زور و آرام كردن شورشهای عمومی دارند. (اپتر واندی پین) این نوع نگاه كه بیشتر از منظر كاركردگرایی ساختاری مطرح شده مبتنی بر این فرض است كه معمولاً تغییرات اجتماعی بخصوص در شكل گسترده و شدیدشان كه صورت انقلابی پیدا میكنند در حكم آسیبهای اجتماعی هستند كه نظم اجتماعی را تضعیف و دچار اختلال و در نهایت نابودی میسازند. این هزینهها بخصوص در كشورهای در حال توسعه كه جوامع آنها خصلت قطبی دارند و از ساختار شكنندهیی برخوردارند در قالب بحرانها و شورشهای سیاسی كه در برخی كشورها خصلت مزمن یافته و در قالب كودتاها و سقوط و ظهور حكومتهای ناپایدار و در نهایت بیثباتی سیاسی تجلی یافته است، اهمیت قابل توجهی دارد.
تردیدی نیست كه مدیریت سیاسی جامعه در قالب ساز و كار حاكمیت سیاسی (دولت)، در كم و كیف هزینههای سیاسی و چگونگی تقلیل و مهار آنها بیشترین نقش را دارد. در دوره جدید با كاهش مشاركت سیاسی در جوامع دموكراتیك و پیشرفته، توجه به نقش نوسازی در تقلیل این مشاركت مورد توجه قرار گرفته است. چنانكه «كومار» عنوان میكند «مدرنیزاسیون مسائل و مشكلات فرهنگی و سیاسی جدیدی را به وجود آورده است. افول اجتماعات محلی و رشد بیش از اندازه در تعداد نهادهای اجتماعی و شتاب تمركزگرایی سیاسی، فشار برای وفاداریهای مدنی و تمایل مردم برای مشاركت در حیات سیاسی را افزایش داد. همچنان كه احزاب سیاسی تودهیی حیات مدنی را به اعضای خود در آوردند، شهروندان بطور فزایندهیی به زندگی خصوصی پناه بردند. بیتفاوتی سیاسی و تعداد اندك شركتكنندگان در انتخابات موضوع بحث جدی شدند كه ادعاهای دموكراتیك جامعه لیبرال مدرن را زیر سوال بردهاند. (كومار).
بیتفاوتی سیاسی شهروندان و تودهیی شدن جوامع، افزایش بیاعتمادی سیاسی و نهادی و كاهش مشروعیت سیاسی حكومتها نهایتاص از موضوعاتیاند كه در قالب هزینهها و آسیبهای سیاسی در تمامی جوامع حتی جوامع جدید و مدرن مورد توجه صاحبنظران علوم اجتماعی و سیاسی قرار گرفتهاند.● بررسی هزینههای فرهنگی تغییرات اجتماعی
هزینههای فرهنگی تغییرات اجتماعی بیشتر در قالب تعارضهای ارزشی،شكافهای نسلی، عرفی شدن جوامع، تودهیی شدن جوامع، بحران هویت، افول فرهنگهای بومی و محلی و جدال بین سنت و مدرنیته مورد توجه قرار گرفتهاند. در این زمینه به نقش رسانههای گروهی و نظامهای آموزشی و تاثیرگذاری كه آنها به روی ابعاد فرهنگی جوامع دارند، تاكید زیادی شده است.
این توجه در قالب مباحثی چون «صنعت فرهنگ» و «صنعت دانشگاه» و در مكاتبی مانند مكتب فرانكفورت بحثهای زیادی را به خود اختصاص داده است. به نظر كومار «گسترش ارتباطات عمومی كه در قرن بیستم برحیات فرهنگی جوامع مدرن سایه افكنده است، یكنواختی و همنوایی ناشی از جراید، رادیو و تلویزیون، ولو بطور منفعلانه و نه مستقیم، پلورالیسم و تنوعی را تهدید میكند كه مایه مباهات جامعه لیبرال است. تمركزگرایی فرهنگی و سیاسی و یكنواختی با همدیگر به منزله دلیل ایجاد یك جامعه تودهیی تفسیر شدند.» (كومار) علاوه بر گسترش رسانههای گروهی عواملی چون شهرنشینی فزاینده، صنعتی شدن و نوسازی را به عنوان عاملی موثر در تودهیی شدن جامعه میشناسند.
از دیدگاه محافظهكاران فرهنگ تودهیی مدرن خودجوش و اصیل نیست بلكه به واسطه تكنیكهای جدید تولید میشود و برای كسب سود به بازار مصرف كنندگان كالاهای فرهنگی عرضه میگردد. سرنوشت فرهنگ مدرن با تجارت سخت گره خورده است. دریافتكنندگان كالاهای فرهنگی از این دیدگاه، موجوداتی روی هم رفته منفعل، بیتمییز، مصرف كننده صرف، قابل القا و تلقین و زیر فشار رسانههای جمعی هستند. (بشیریه) به نظر «آرنولد» فرهنگ تودهیی همان آنارشی و هرج و مرجی است كه در عصر تجدد پدیدار شده و به اساس اقتدار و سنت و نظم و حجیت آسیب رسانده است. آرنولد كه از پیشتازان تحلیل فرهنگ تودهیی در غرب بوده است، این فرهنگ را محصول روند دموكراتیزه شدن جهان میدانست. به نظر او دموكراسی تودهیی و بویژه امریكایی شدن فرهنگ موجب فروپاشی اقتدار و حجیت سنتی گردیده و اعتیاد به ابتذال را در همه جا پراكنده است. (بشیریه) در مجموعه پیامدهای فرهنگی تغییرات اجتماعی در بیشتر جوامع موجب ستیز و تعارضهای ارزشی در بین بخشهای گوناگون جامعه و نیز در بین اقوام، مذاهب و فرقههای گوناگون نیز شده است كه در بیشتر موارد هزینههای سنگینی را به دنبال داشتهاند.
● بررسی هزینههای آموزشی، تغییرات فرهنگی و اجتماعی جوامع
قلمرو و حوزه آموزش به عنوان یكی از بسترهای مهم تغییرات اجتماعی جوامع است. به گونهیی كه در جوامع جدید بخش قابل توجهی از زمان و امكانات در اختیار افراد و حكومتها به این حوزه اختصاص مییابد. این حوزه به رغم تاثیرگذاری مهمی كه در فرآیند تغییر اجتماعی دارد در عین حال تغییرات ناشی شده از آن فارغ از هزینههای مالی و زمانی برای جامعه نیست.
زیرا آموزش، مطالبات اجتماعی و انتظارات افراد جامعه را ارتقا میدهد و مهمتر اینكه هرم شغلی جوامع معمولا متناسب با هرم جمعیت آموزش دیده و تنوع حاصل شده در نظام آموزشی رشد و توسعه لازم را ندارد. در نتیجه شكاف قابل ملاحظهیی بین جمعیت تحصیلكرده و جمعیت مورد نیاز در بازار كار به وجود میآید كه این وضعیت نارضایتی جمعیت تحصیلكرده را در مقیاسهای فردی و جمعی موجب میشود. در نتیجه آموزش در مواردی موجب بیثباتی سیاسی میشود زیرا آموزش به احتمال قوی بطور فزاینده خواستهها و توقعاتی را در مردم ایجاد میكند كه كشور باید ظرفیت برآوردن آنها را داشته باشد كه معمولا امكان برآوردن این مطالبات كمتر وجود دارد. در نتیجه در صورت برآورده نشدن مطالبات، آموزش موجب بی ثباتی سیاسی و اجتماعی میشود و سرانجام بررسی هزینههای زیست محیطی تغییرات اجتماعی، فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی انسان كه اصولا ریشه در محیط دارند و از منابع محیطی تغذیه میكنند از آغاز اثرات منفی قابل توجهی را به روی محیط داشتهاند.
این تاثیرگذاری منفی با پیچیدهتر شدن جوامع كه همراه با تنوع و حجیم شدن فعالیتهای اقتصادی و بهرهبرداری بیشتر از محیط بوده، بسیار عمیقتر و گستردهتر شده است. به گونهیی كه هزینههای زیست محیطی از فرآیندهای اقتصادی و اجتماعی چند دهه اخیر بسیار بیشتر از هزینههای ایجاد شده بر روی محیط از آغاز حیات انسان به روی كره زمین است، بررسیها نشان میدهد بین حجم مواد زاید تولید شده در هر جامعه با میزان پیچیدگی آن جامعه رابطه مستقیم شدیدی وجود دارد. چرا كه با پیچیدهتر شدن جوامع میزان بهرهگیری آن جامعه از محیط خود و دیگر محیطها افزایش مییابد و به تبع آن حجم و وزن مواد زاید حاصل شده نیز بیشتر میشود. برآورد شده كه یك امریكایی در طول زندگی خود بطور متوسط ۵۴۰ تن مواد ساخته شده، ۲۳ تن چوب، ۱۶ تن فلز، ۳۲ تن مواد شیمیایی را به خود اختصاص میدهد و هر امریكایی در سال یك تن زباله تولید میكند. رشد اقتصادی و صنعتی موجب افزایش آلودگی هوا شده است.
بیشتر شهرهای جهان مواجه با آلودگی هوا هستند، ۳/۱ میلیارد جمعیت جهان در محلهایی زندگی میكند كه دارای هوای سالم نیستند. هر سال چهار میلیون كودك در كشورهای توسعه نیافته به دلیل بیماریهای تنفسی میمیرند. كاهش لایه ازن و تغییر دمای زمین و آلودگی صوتی و نیز افزایش بیماریهایی مانند سرطان پوست ناشی از رشد فعالیتهای اقتصادی و صنعتی است. همچنین افزایش آلودگی آبها به دلیل ورود پساب های صنعتی و آلودگیهای نفتی و نیز فرسایش خاك، كاهش زمینهای زراعی، جنگلزدایی و... همه حاصل فرآیندهایی هستند كه معطوف به رشد اقتصادی هستند و به عنوان هزینههای تحولات اقتصادی، اجتماعی كه مبتنی بر رشد اقتصادی و صنعتی هستند، شناخته میشوند.
داود نامی
منبع : خبرگزاری ایسنا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست