چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
۲+۲ برابر با ۴ نیست
این جملهٔ ساده در یک گزارش کارشناسی ماهانه امور اوپک شرکت نفت ایران میتواند شاخصی برای تحلیلها و ارزیابی روند بازار نفت باشد. در واقع در بازار غیرهمگن و نامتقارنی مانند نفت لزوماً بازار تحت تأثیر جمع جبری مجموع تقاضا قرار نمیگیرد و با تعیین ترکیب اجزاء، نحوه و میزان تأثیرگذاری را مشخص میکند و جالب آن است که میزان این تأثیرگذاریها طی زمان و با تغییر ترکیب و منطقهٔ تقاضا متغیر است.
آخرین تجربه
زمانی که در سالهای ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ قیمت نفت بهصورت وحشتناکی روند نزولی خود را حفظ کرد، علیرغم کاهش تولید از سوی اوپک و سایر تولیدکنندگان باز هم شاهد سقوط قیمت بودیم؛ این در حالی است که در سالهای اخیر ۲۰۰۴-۲۰۰۳ نیز علیرغم افزایش تولید نفت بهویژه از سوی اوپک، شاهد تداوم روند افزایش قیمتها بودیم که براساس سیستم عرضه و تقاضا توجیهپذیر نبود. جالب آن است که رفتار نامتناسب بازار براساس تئوریهائی همچون انتظارات آتی و نگرانی از شرایط آتی بازار نیز نمیتوانست همهٔ کنشها و واکنشهای بازار را توضیح دهد باید گفت در موارد زیادی با سؤالاتی مواجه میشویم که در قالب همان بحث ۲+۲ قادر به پاسخگوئی نبودیم. در آن زمان، گاه مباحثیر همچون نفت شیرین موردنیاز آمریکا و یا کمبود نفت خام با API مشخص نیز مطرح میشد که در پشت تحلیلهای سیاسی و یا ژئوپولیتیک منطقهای، کمرنگ بهنظر میرسید. سطوح مختلف گرانروی و همچنین میزان گوگرد موجود در نفتهای مختلف باعث شده است در سیستمهای پالایشی و استفاده کنندگان نهائی فرآوردههای نفتی در قالبها و فرمولهای متفاوت مورد استفاده قرار گیرند. بهعنوان مثال یک سیستم پالایشی که نفت API=۳۲ را مورد استفاده قرار میدهد، ترجیحاً تلاش میکند که از همان نفت استفاده کند و تغییر در ترکیبهای خوراک پالایشی باعث کاهش راندمان و سود اقتصادی میشود. البته این موضوع درمناطقی مانند ایالاتمتحدهٔ آمریکا که قوانین خاصی برای فرآوردههائی مثل بنزین دارد، کاملاً مشهود بود.
یک نتیجهٔ ساده
بازار نفت همچون همهٔ بحثهای اقتصادی علیرغم پیچیده بودن آن، این قابلیت را دارد که در الگوی سادهای مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و نتایج حاصل از آن، بهصورت گسترش زمان و مختصات فضای مورد بررسی در چارچوبی کاربردی مورد توجه قرار گیرد. زمانی که بحث تأثیر کیفیتها در بازار نفت و سلیقهٔ مصرفکنندگان گوناگون بهعنوان شاخصی مهم مورد توجه قرار میگیرد، به معنای آن است که میپذیریم نوع و مشخصات نفت خام تولید شده در یک الگوی بخشی بر قیمت یک یا چند محصول تأثیر میگذارد و بسته به ارتباط آن با انواع نفت خام دیگر، باعث تغییر قیمت آنها میشود. سلیقهٔ بازار در فرآیندی عملیاتی در منطقه و نوع نفت خامی که آن منطقه تأمین میکند، نمود مییابد و براساس آن، میتوان به این سؤال پاسخ داد که مثلاً افزایش تولید نفت اوپک در مقطعی خاص میتواند باعث کاهش قیمت شود، قیمتی که ناشی از تغییر فرمول بنزین مصرفی در چند ایالت از ایالاتمتحدهٔ آمریکا افزایش یافته است. البته در این میان، توجه به این موضوع پیش از هر چیز ضروری است که هدف از افزایش تولید با بهانهٔ افزایش تولید تفاوتهائی دارد. زمانی که کشور ما به امید افزایش درآمد حاصل از فروش نفت، تولید خود را افزایش میدهد و بالا بودن قیمت (تلاش برای کاهش قیمت) را بهانهٔ کار خود قرار میدهد، بهطور قطع فضا و شرایط تصمیمگیری متفاوت میشود. بهانهٔ کاهش قیمت اگرچه میتواند در کوتاهمدت باعث افزایش درآمدهای این کشورها میشود اما در عمل باعث میشود آن حجم از محصول که تحت تأثیر توّهم بازار بهصورت مازاد عرضه شده است، بهصورت عنصر مخرّب و کاهندهٔ قیمت در آینده ایفاء نقش کند. آمریکائیها در سال ۲۰۰۱ بهطور متوسط روزانه ۸ میلیون بشکه نفت خام وارد کردند، این میزان در سال ۲۰۰۲ به ۵/۷ میلیون بشکه کاهش یافت و در سال ۲۰۰۳ به ۰۳/۸ میلیون بشکه رسید. بهطور قطع اگر این افزایش تقاضا تأمین نشود، باعث افزایش قیمت میشود اما این به معنای آن نیست که افزایش تولید کشوری مانند ایران بتواند باعث کاهش قیمت شود زیرا اصولاً ایران یک بشکهٔ نفت خام هم برای جبران این کسری ارسال نخواهد کرد.اگر در پایان سال گذشتهٔ میلادی، تقاضای این منطقه را بررسی میکردیم بهعنوان مثال اگر دچار کمبود ۱۰۰ هزار بشکهای بود لزوماً کشوری مانند امارات یا عمان نمیتوانست به بهانهٔ کمبود عرضه و نیاز آمریکا، تولید خود را افزایش دهد. هرچند این موضوع در عمل رخ داد و این دو کشور عربی کوچک، به طمع سود بیشتر تولید خود را افزایش دادهاند، همین موضوع میتواند برای تقاضای ۶۹۱/۸ میلیون بشکهای اروپای OECD نیز اتفاق بیفتد. تولید کشوری مانند کانادا یا عمان و امارات نمیتواند بهعنوان تأمینکنندهٔ تقاضای جدید یا ویژهٔ این اتحادیه باشد. بر این اساس، نمیتوان پذیرفت که سهمیههای ثابت و افزایش یا کاهش یکنواخت تولید اعضاء اوپک بتواند نقش مؤثر و واقعی در بازار داشته باشد. تغییر تولید نفت سنگین یک کشور خاص در حالی که تقاضای جدیدی برای آن متصور نیست، در عمل تنها بهعنوان یک اهرم برای افزایش ذخایر و ایجاد اهرمی برای کاهش بلندمدت قیمت در ماههای آتی خواهد بود.
آخرین تجربه
زمانی که در سالهای ۱۹۹۸ و ۱۹۹۹ قیمت نفت بهصورت وحشتناکی روند نزولی خود را حفظ کرد، علیرغم کاهش تولید از سوی اوپک و سایر تولیدکنندگان باز هم شاهد سقوط قیمت بودیم؛ این در حالی است که در سالهای اخیر ۲۰۰۴-۲۰۰۳ نیز علیرغم افزایش تولید نفت بهویژه از سوی اوپک، شاهد تداوم روند افزایش قیمتها بودیم که براساس سیستم عرضه و تقاضا توجیهپذیر نبود. جالب آن است که رفتار نامتناسب بازار براساس تئوریهائی همچون انتظارات آتی و نگرانی از شرایط آتی بازار نیز نمیتوانست همهٔ کنشها و واکنشهای بازار را توضیح دهد باید گفت در موارد زیادی با سؤالاتی مواجه میشویم که در قالب همان بحث ۲+۲ قادر به پاسخگوئی نبودیم. در آن زمان، گاه مباحثیر همچون نفت شیرین موردنیاز آمریکا و یا کمبود نفت خام با API مشخص نیز مطرح میشد که در پشت تحلیلهای سیاسی و یا ژئوپولیتیک منطقهای، کمرنگ بهنظر میرسید. سطوح مختلف گرانروی و همچنین میزان گوگرد موجود در نفتهای مختلف باعث شده است در سیستمهای پالایشی و استفاده کنندگان نهائی فرآوردههای نفتی در قالبها و فرمولهای متفاوت مورد استفاده قرار گیرند. بهعنوان مثال یک سیستم پالایشی که نفت API=۳۲ را مورد استفاده قرار میدهد، ترجیحاً تلاش میکند که از همان نفت استفاده کند و تغییر در ترکیبهای خوراک پالایشی باعث کاهش راندمان و سود اقتصادی میشود. البته این موضوع درمناطقی مانند ایالاتمتحدهٔ آمریکا که قوانین خاصی برای فرآوردههائی مثل بنزین دارد، کاملاً مشهود بود.
یک نتیجهٔ ساده
بازار نفت همچون همهٔ بحثهای اقتصادی علیرغم پیچیده بودن آن، این قابلیت را دارد که در الگوی سادهای مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و نتایج حاصل از آن، بهصورت گسترش زمان و مختصات فضای مورد بررسی در چارچوبی کاربردی مورد توجه قرار گیرد. زمانی که بحث تأثیر کیفیتها در بازار نفت و سلیقهٔ مصرفکنندگان گوناگون بهعنوان شاخصی مهم مورد توجه قرار میگیرد، به معنای آن است که میپذیریم نوع و مشخصات نفت خام تولید شده در یک الگوی بخشی بر قیمت یک یا چند محصول تأثیر میگذارد و بسته به ارتباط آن با انواع نفت خام دیگر، باعث تغییر قیمت آنها میشود. سلیقهٔ بازار در فرآیندی عملیاتی در منطقه و نوع نفت خامی که آن منطقه تأمین میکند، نمود مییابد و براساس آن، میتوان به این سؤال پاسخ داد که مثلاً افزایش تولید نفت اوپک در مقطعی خاص میتواند باعث کاهش قیمت شود، قیمتی که ناشی از تغییر فرمول بنزین مصرفی در چند ایالت از ایالاتمتحدهٔ آمریکا افزایش یافته است. البته در این میان، توجه به این موضوع پیش از هر چیز ضروری است که هدف از افزایش تولید با بهانهٔ افزایش تولید تفاوتهائی دارد. زمانی که کشور ما به امید افزایش درآمد حاصل از فروش نفت، تولید خود را افزایش میدهد و بالا بودن قیمت (تلاش برای کاهش قیمت) را بهانهٔ کار خود قرار میدهد، بهطور قطع فضا و شرایط تصمیمگیری متفاوت میشود. بهانهٔ کاهش قیمت اگرچه میتواند در کوتاهمدت باعث افزایش درآمدهای این کشورها میشود اما در عمل باعث میشود آن حجم از محصول که تحت تأثیر توّهم بازار بهصورت مازاد عرضه شده است، بهصورت عنصر مخرّب و کاهندهٔ قیمت در آینده ایفاء نقش کند. آمریکائیها در سال ۲۰۰۱ بهطور متوسط روزانه ۸ میلیون بشکه نفت خام وارد کردند، این میزان در سال ۲۰۰۲ به ۵/۷ میلیون بشکه کاهش یافت و در سال ۲۰۰۳ به ۰۳/۸ میلیون بشکه رسید. بهطور قطع اگر این افزایش تقاضا تأمین نشود، باعث افزایش قیمت میشود اما این به معنای آن نیست که افزایش تولید کشوری مانند ایران بتواند باعث کاهش قیمت شود زیرا اصولاً ایران یک بشکهٔ نفت خام هم برای جبران این کسری ارسال نخواهد کرد.اگر در پایان سال گذشتهٔ میلادی، تقاضای این منطقه را بررسی میکردیم بهعنوان مثال اگر دچار کمبود ۱۰۰ هزار بشکهای بود لزوماً کشوری مانند امارات یا عمان نمیتوانست به بهانهٔ کمبود عرضه و نیاز آمریکا، تولید خود را افزایش دهد. هرچند این موضوع در عمل رخ داد و این دو کشور عربی کوچک، به طمع سود بیشتر تولید خود را افزایش دادهاند، همین موضوع میتواند برای تقاضای ۶۹۱/۸ میلیون بشکهای اروپای OECD نیز اتفاق بیفتد. تولید کشوری مانند کانادا یا عمان و امارات نمیتواند بهعنوان تأمینکنندهٔ تقاضای جدید یا ویژهٔ این اتحادیه باشد. بر این اساس، نمیتوان پذیرفت که سهمیههای ثابت و افزایش یا کاهش یکنواخت تولید اعضاء اوپک بتواند نقش مؤثر و واقعی در بازار داشته باشد. تغییر تولید نفت سنگین یک کشور خاص در حالی که تقاضای جدیدی برای آن متصور نیست، در عمل تنها بهعنوان یک اهرم برای افزایش ذخایر و ایجاد اهرمی برای کاهش بلندمدت قیمت در ماههای آتی خواهد بود.
منبع : خانواده سبز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست