سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

جامعه اطلاعات سیاه و سفید نیست


جامعه اطلاعات سیاه و سفید نیست
امروزه پیمودن مسیر جامعه اطلاعات به عنوان شاهراه دهکده جهانی ذهن همه دولت‌ها را به خود مشغول کرده و استفاده از فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات نوین در بخش‌های مختلف یک کشور رسیدن به‌این هدف را تسهیل می‌کند.
همین مساله، رقابتی تنگا‌تنگ را میان کشورها به وجود آورده است. اما در مقابل، بسیاری از کشورها به دلیل برخورداری از دیدگاه‌ها و سلایق خاص سیاسی و فرهنگی در مقابل جامعه اطلاعات مقاومت کردند.
نگرانی آنها به خاطر مسایل اقتصادی و سرعت آموزش نبود؛ بلکه به دنبال پاسخی برای این سوال بودند که‌آیا می‌توان سدی در برابر فرآیند جهانی شدن‌ایجاد کرد؟ آنچه مسلم است در‌این میدان برنده نهایی آن دولتی است که بیش‌ترین کاربری از فناوری‌های جدید اطلاعات را در برنامه خود دارد.
از طرفی در میان کشورهای پیشرو در‌این حوزه کشمکش‌هایی در تعریف و چگونگی تقسیم ‌این فناوری در جهان به وجود آمده، که کشورها را به کشورهای شمال و جنوب تقسیم کرد.
در‌این میان وجود نهادهای بین‌المللی مانند یونسکو نیز برای حل‌این مساله ضروری به نظر رسید.
در مصاحبه با دکتر محمد توکل دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو به بررسی و واکاوی جایگاه کشورهای در حال توسعه ونقش سازمان‌های بین‌المللی همچون یونسکو در‌این رقابت خواهیم پرداخت.
▪ آقای دکتر به عنوان نخستین سوال درباره نسبت یونسکو با مفهوم و فرآیند توجه به موضوع جامعه‌ اطلاعات توضیح بدهید؟
ـ موضوع جامعه‌اطلاعات از یونسکو نشات نگرفته و در واقع موضوعی است که در دو دهه اخیر در محافل اقتصادی و اجتماعی مطرح بوده است. به عبارتی،‌این مفهوم یکی از کلمات کلیدی در گزارش‌های جهانی اخیر بوده و هر سازمانی از دیدگاه خویش مفهوم جامعه‌اطلاعات را طرح کرده و به آن پرداخته است. اقتصاددانان از جامعه‌اطلاعات به عنوان ساختار و شبکه جدیدی که در آن اقتصاد و فعالیت‌های اقتصادی تسهیل می‌شود، یاد می‌کنند. متخصصان بخش صنعت معتقدند فناوری اطلاعات به عنوان یک فناوری و صنعت مسلط در جامعه به بار می‌نشیند و به سایر بخش‌های صنعتی خدمات ارایه می‌دهد. در محافل اجتماعی، جامعه‌اطلاعات به‌عنوان شبکه حوزه عمومی‌مطرح شده که جایگزین شبکه‌های حوزه‌های سنتی دولتی، شبه دولتی و نیمه دولتی می‌شود. صاحبنظران حوزه ارتباطات معتقدند شبکه‌های ارتباطی مدرن فراتر از واقعیت‌های اجتماعی است، چرا که شبکه‌های ارتباطی یکی از واقعیت‌های اجتماعی در جامعه مدرن اخیر بوده است، اما جامعه‌اطلاعات به عنوان مسلط‌ترین شبکه در جوامع در حال توسعه یا توسعه نیافته چیرگی پیدا می‌کند. بنابراین نمی‌توان گفت که جامعه‌اطلاعات موضوعی است که یونسکو یا سازمان‌های وابسته به سازمان ملل به میان آورده‌اند؛ اما‌ این سازمان‌ها نسبت به آن عکس‌العمل نشان داده‌اند.
حال، ورود یونسکو به موضوع جامعه‌اطلاعات یا فناوری اطلاعات دو علت دارد. نخست‌اینکه ارتباطات و فناوری اطلاعات یکی از پنج حوزه تخصصی در فعالیت یونسکو به عنوان سازمان علمی، فرهنگی و‌تربیتی ملل متحد تعریف شده است. ضمن‌اینکه به لحاظ تخصصی یونسکو ملزم به گرایش به‌ این موضوع بود. دوم‌اینکه یونسکو به عنوان یک طرف ثالث بین درگیری‌های شمال و جنوب، شرق و غرب یا کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته قرار گرفته است. پس موجه‌ترین و مقبول‌ترین و همچنین خوشنام‌ترین سازمانی که توانسته میانجی خوبی در تنش‌ها باشد، یونسکو است و شمال یا جنوب، شرق یا غرب،‌ توسعه یافته و در حال توسعه،‌این را پذیرفته‌اند. بر همین اساس یونسکو در دو اجلاس WSIS برای نزدیک شدن‌این دو قطب در زمینه مسایل فی‌مابین و مشکلات و تنش‌هایی که یا آشکار شده و یا پشت پرده مانده، یکی از‌ایفاگران اصلی نقش واسط بوده و هست. بنابراین یونسکو به لحاظ داشتن تخصص و یا یک واسط قابل قبول خود را درگیر مباحث حقوقی، فرهنگی و اجتماعی کرده است.
▪ با توجه به اینکه یونسکو یک سازمان فرهنگی است، چرا در همه حوزه‌های مرتبط با جامعه اطلاعات ورود کرده است؟
ـ علت ‌اینکه یونسکو به تمامی‌ابعاد جامعه‌اطلاعات روی آورده‌این است که در جامعه‌اطلاعات علاوه بر مباحث فرهنگی و تغییرات آن، مسایل آموزشی- که یکی از ویژگی‌های جامعه اطلاعات است- و همین طور علوم انسانی و اجتماعی (اخلاق، ارزش‌های‌ اجتماعی)، موضوعات دیگری از جمله علوم مهندسی نیز مطرح است. در‌این زمینه تمامی‌این موارد مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت که در نهایت با توجه به تعاملات دستگاه‌های تخصصی، شخصیت‌ها، دانشمندان، صاحبنظران و جلسات و کارگاه‌هایی که یونسکو در‌این خصوص برگزار کرد، حاصل و خروجی آن طرح مفهوم جدیدی توسط یونسکو تحت عنوان " جوامع معرفتی " (Knowledge Society ) شد. علت هم‌این بود که جامعه‌اطلاعات علاوه بر داشتن جنبه‌های فنی برای جامع‌تر شدن، چند جانبه‌تر و چند بعدی‌تر بودن نیازمند لحاظ کردن ملاحظات انسانی، فرهنگی، اخلاقی و بین‌المللی است. بر همین اساس، جهت‌گیری یونسکو‌ این بوده که از لفظ جایگزین، که ملاحظات فراتکنیکی نیز در آن مشهود است، یعنی همان جوامع معرفتی استفاده کند. البته‌این یک اختلاف نظر میان یونسکو و برخی از طرفداران جامعه‌اطلاعات است، یعنی آنهایی که کماکان طرفدار به کارگیری لفظ جامعه‌اطلاعات هستند و معتقدند در “جامعه‌اطلاعات” تمامی‌ابعاد مورد نظر ملحوظ شده است.
▪ از دید یونسکو چه تفاوتی میان جامعه اطلاعات و جوامع معرفتی وجود دارد؟
ـ باید گفت، "جوامع معرفتی" به لحاظ معنای لفظKnowledge که بیش‌تر به خرد یعنی جنبه‌های ارزشی و هویتی و فرهنگی مسأله توجه دارد در مقایسه با لفظ “Information “ که جهت‌گیری آن به سمت داده‌ها است، موجب شده تا یونسکو طی چند سال اخیر در جلسات مختلف کنفرانس عمومی‌و شورای اجرایی و سایر مراجع مکررا مفاهیم جامعه‌اطلاعات و جوامع معرفتی را مطرح کند. از طرفی یونسکو متوجه نگرانی‌های کشورهای در حال توسعه شده و آنها را مورد بحث و تبادل نظر قرار داده است. در مقابل، فشارها و تقاضاهای کشورهای توسعه یافته و پیشرو در فناوری اطلاعات و ارتباطات را نیز دریافت کرده و سعی شده است با صحبت‌های کارشناسی و با برگزاری اجلاس‌هایی پیرامون جوانب علمی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی، تمامی‌نقطه نظرات را جمع‌آوری، و تا آنجا که ممکن است با هم ادغام کند. زیرا یونسکو در نظر داشته با‌این کار، یک مفهوم مورد اجماع را با توجه به نقطه نظرات متفاوت و بعضاً متضاد مطرح کند. تلاش‌های یونسکو به عنوان میانجی، حداقل در حد نظری موفق بوده است. با ‌این وجود عده‌ای که نسبت به موضوع بدبین هستند، معتقدند دنیا به مسیری پیش می‌رود و قطب‌های صنعتی به خاطر‌اینکه قدرت، فن و سرمایه در اختیار دارند، کماکان سلطه خود را مشروع یا غیر مشروع ادامه می‌دهند. یونسکو نیز به همین منظور حداقل به لحاظ ادبیات و بحث نظری سعی کرده بین دو کمپ، دو اردوی تولید کننده و مصرف کننده اطلاعات، بین‌ایجاد کننده شبکه و مراجعه کننده به شبکه، بین دارندگان و مصرف کنندگان فناوری اطلاعات و ارتباطات، راه میانه‌ ایجاد و حداقل چارچوب‌های گفت و گو را برقرار کند.
▪ اما با وجود تمامی‌فعالیت‌ها، به نظر می‌رسد که‌این سازمان هنوز نتوانسته به توافقی عمومی‌در سطح نظری، به‌خصوص در سطح علمی‌برسد. این موضوع از کجا ناشی می‌شود؟
ـ این اختلاف به خاطر تفاوت منافع در سرتاسر دنیاست نکته دیگر درباره اختلافات موجود در بحث جامعه‌اطلاعات‌این است که کشورهای مرفه و متمکن می‌گویند: ما برای دستیابی به ‌این فناوری برتر سرمایه‌گذاری کرده‌ایم، بنابراین نمی‌توانیم بدون جبران هزینه‌ها، به طور رایگان و با حقوق برابر و همچنین به خواست کشورهای مصرف کننده‌ای که توان،‌ قدرت و دانش آن را ندارند، فناوری اطلاعات و ارتباطات را در اختیارشان بگذاریم.
در مقابل، کشورهای در حال توسعه نیز می‌گویند: ما تأمین کنندة بازار برای کشورهای پیشرفته هستیم و ۷۰ تا ۸۰ درصد مصرف در‌ آینده در اختیار ما خواهد بود. در نتیجه ما تامین کننده منافع کشورهای تولید کننده و صاحب فناوری هستیم. ضمن‌اینکه به دلیل حساس بودن مسایل فرهنگی، آموزشی، هویتی و سیاسی، کشورهای توسعه یافته می‌توانند با جهت‌گیری یک جانبه یک نظم مشخص برای سایر کشورها به وجود آورند.
آنها می‌افزایند: ما حق اظهارنظر داریم و کشورهای توسعه یافته به صرف‌اینکه فناوری، قدرت و پول در اختیار دارند، حق ندارند شرایط را به طور یک جانبه و بدون لحاظ کردن دیدگاه‌های ما تعیین کنند. همان‌طور که مطلع هستید، ضریب نفوذ شبکه‌های جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات به حدی بالاست که مرزهای هویتی، سیاسی و جغرافیایی نمی‌توانند مقابل آن مقاومت کنند. به عبارتی، شرایط جدید جهانی شدن، با ابزار سخت‌افزار و نرم‌افزارهای جدید- که فناوری اطلاعات و ارتباطات به آن مسلح است- کشورها را ناتوان کرده است.
سرانجام‌اینکه، حضور سازمان‌های بین‌المللی‌ای که بتوانند بین‌این دو اردو بایستند ضروری است و بسیاری معتقدند اگر بتوان کاری کرد تنها از طریق سازمان‌های بین‌المللی میسر است.
▪ به هر حال به دلیل اختلاف سطح قدرت و منافع کشورها در دنیا و نبود توازن اقتصادی و فنی، یونسکو نتوانسته اتفاق نظری در سطوح نظری و علمی جامعه اطلاعات ‌به وجود آورد. حال‌این سؤال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان‌این توازن را به وجود آورد؟
ـ شکی در آن نیست که کشورهای در حال توسعه برآیاینکه بتوانند، حرف خود را به کرسی بنشانند، ناچارند به لحاظ دانش فنی و تولید محتوا، سیاست‌هایی ویژه برای رشد‌این بخش، اتخاذ کنند. البته در‌این میان کشورهای در حال توسعه‌ای نیز هستند که توانسته‌اند در‌این وادی قدم بگذارند، مانند چین، مالزی و کره جنوبی. کار دیگری که کشورهای در حال توسعه می‌توانند انجام دهند، متوسل شدن به سازمان‌هایی نظیر یونسکو است که کشورهای در حال توسعه در آن نفوذ بیش‌تری دارند، که بتوانند روی هم رفته نقش خنثی‌تری‌ایفا کنند. به همین دلیل است که در اجلاس سران درباره جامعه اطلاعاتی، کشورهای در حال توسعه امید بسیاری داشتند که‌این اجلاس بتواند بهتر از روابط دوجانبه‌ای که یک کشور ضعیف با یک کشور پیشرفته دارد، عمل کند و ‌نگرانی‌ها را منتقل و به نتیجه برساند.
▪ برخی معتقد هستند که ما شاهد نوعی دگرگونی اجتماعی برخاسته از درون جامعه‌اطلاعات هستیم؛ یعنی جامعه‌ای که فرهنگ‌ها و ساختارهای اجتماعی آن از بستر فناوری اطلاعات شکل می‌گیرد. بر اساس‌این اظهارات‌آیا ما داریم به سمت نئو فرهنگ شدن می‌رویم؟
ـ بدون‌تردید فناوری اطلاعات و ارتباطات و دستاوردهای تکنیکی، شرایط منحصر به فردی را به وجود آورده است. توانمندی‌های این فناوری و تغییرات متأثر از آن تقریباً به تمامی‌حوزه‌های اجتماعی قابل تسری است. تقریبا هیچ حوزه عمومی‌ای نمی‌تواند ادعا کند که تحت تاثیر فناوری اطلاعات قرار نگرفته یا قرار نخواهد گرفت. از کوچک‌ترین واحد اجتماعی گرفته مانند خانواده (خانوادة امروز تحت تاثیر ضریب نفوذ بالای فناوری اطلاعات و ارتباطات قرار گرفته است که کاربردهای رآیانه ولو در حد پایین به تنهایی توانسته یک عامل مهم در تغییر آن باشد) تا شبکه‌های اجتماعی، رابطة دولت با مردم، آموزش،‌ اقتصاد و تجارت همه تحت تأثیر فناوری اطلاعات قرار گرفته‌اند.‌این تغییرات به نحوی است که فرهنگ عمومی‌مردم، زبان، هویت، مسایل جوانان به خصوص زنان، ساختارها، تشکل‌ها و سؤالات را دستخوش تحول کرده است. می‌توان گفت تقریباَ همه حوزه‌های اجتماعی دچار‌این تغییرات شده است. دیگر نمی‌توانیم در مقابل تغییرات بایستیم، فقط می‌توانیم در حد اصلاح مسیر برآییم. حال‌اینکه‌این اصلاح مسیر با شعار امکان‌پذیر نیست. می‌باید با برنامه، فکر و سرمایه‌گذاری، دانش و خرد وارد شد، تا بتوان از مخاطراتی که می‌تواند وحشتناک هم باشد، جلوگیری شود.
▪ یکی از ساختارهای تغییرپذیر و تأثیرپذیر در جامعه‌اطلاعات، رابطة بین حکومت و مردم است. یعنی روابطی که از بالا به پایین است دگرگون می‌شود، چگونه می‌توان‌این تغییر را نشان داد؟
ـ این بحث مربوط به موضوع Governance است. باید در نظر داشت که E-Governance بیش‌تر مکانیکی کردن ارتباطات و فعالیت‌های حکومت است. اما Governance مفهوم محتوایی و نظری است. اطلاعات،‌ آگاهی‌ها، دانش و ارتباطات بالقوه‌ای که شبکه‌های جدید فناوری اطلاعات و ارتباطات برای افراد یک جامعه فراهم می‌کند، به نحوی خواهد بود که افراد از دانش و توانمندی‌‌ای برخوردار خواهند شد که دیگر نمی‌توان یک رابطة عمودی، یک طرفه یا برگشت‌ناپذیر را تعریف کرد. مگر‌اینکه دولتمردان بخواهند در مواقعی مرزها را ببندند. بسیاری از کشورها به لحاظ سیاسی و فرهنگی در برابر جامعه‌اطلاعات مقاومت کردند. به عبارتی آنها از ابزار فیلترینگ در سطح کلان جامعة خود استفاده کردند و با‌این کار می‌خواستند از ورود محتوایی که به نظر آنها نامناسب است جلوگیری کنند. البته نگرانی آنها به خاطر مسایل اقتصادی و سرعت بخشیدن به آموزش نبوده، بلکه بیش‌تر به لحاظ مسایل سیاسی و فرهنگی بوده است. اما سؤال‌ این است که‌آیا می‌شود سدی در فرایند جهانی شدن‌ایجاد کرد؟ مسلّماً خیر. بنابراین حکومت‌ها، می‌باید در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود به فکر برنامه‌های بلند مدتی باشند که بتواند مسیر را اصلاح کند. و‌این امر محقق نمی‌شود مگر با سرمایه‌گذاری و با نرم‌افزارهای خاص. حکومت‌ها باید بدانند که قدرت، آن هم با استفاده از ابزارهای کهن حکومتی نمی‌تواند مسیر را اصلاح کند.
▪ زمانی که یک مفهوم وارد جامعه‌ای می‌شود، به دلیل نداشتن آگاهی و نبود اطلاع‌رسانی وسیع، با نوعی پس‌زدگی مواجه می‌شود. نکته‌اینجاست که در پاره‌ای مواقع‌این پس‌زدگی در ابتدا از سوی دولت‌هاست و زمان زیادی طی می‌شود که‌این مفهوم به کل کشور تسری یابد. جامعه‌اطلاعات یکی از مفاهیمی‌است که در ابتدای ورود با عکس‌العمل دولت مواجه شد تا مردم. چه کار می‌توان کرد که یک مفهوم خیلی سریع پایه‌گذاری شود و دولت‌ها آن را در روابط و ساختار خود بپذیرند؟
ـ در بسیاری از جوامع یا موضوع را سیاه می‌بینند یا سفید؛ خاکستری دیدن در آن جایی ندارد. البته‌این فقط مربوط به حکومت‌ها نیست، بلکه مردم عادی هم‌اینگونه می‌پندارند. در عین حال ممکن است روشنفکران موضوع را سفید دیده‌اند و دولتمردان از‌این که احساس کرده‌اند خطر بزرگی در آن نهفته است، موضوع را سیاه دیده‌اند. باید‌این را مدنظر داشت که فناوری اطلاعات و ارتباطات و جامعه اطلاعاتی یک پتانسیل است. پتانسیلی که به عنوان یک شبکه جدید روابط انسانی- اجتماعی حضور پیدا کرده و در خدمت تعالی ارزشهای فرهنگی، اقتصادی و رفاه عمومی‌قرار گرفته است. دولتمردان می‌باید به عنوان دلسوزان جامعه هر دو بعد را در نظر گیرند و برای آن برنامه‌ریزی کرده و به عنوان یک ابزار اصلاح و تعالی اجتماعی از آن استفاده کنند. ضمن‌اینکه باید مضرات و خطرات استفاده کردن و نکردن، سیاه نشان دادن، محکوم کردن و ممنوع کردن آن را لحاظ کنند که‌این کار آسانی نیست. در واقع بین خوف و رجا حرکت کردن، هنر است. به نظر می‌رسد که امروز در جامعة ما بدآموزی، بدفهمی‌، کج فهمی، خیلی سیاه جلوه دادن و یا خیلی سفید جلوه دادن و مسایلی که حتی برای ۱۰ تا ۲۰ سال‌ آینده نمی‌توان تحقق آن را از فناوری اطلاعات و ارتباطات و جامعه‌اطلاعات انتظار داشت، مطرح شده است. جامعة ما جامعه‌ای نیست که از طریق فناوری اطلاعات و ارتباطات بتواند با وجود شرایط و امکانات موجود یک انقلاب عظیم در کشور به وجود آورد. در نتیجه به همان‌اندازه که سیاه نمایی بد است،‌ایده آلیستی برخورد کردن هم موجه نیست. مانند همة نوآوری‌هایی که حداقل عموم برداشت و تلقی درستی از آن پیدا نمی‌کنند. در مورد جامعه‌اطلاعات نیز تلقی درستی وجود نداشته است. درنتیجه قضاوت‌های نابه جا در مورد آن ابراز شد. به نظر من آشنایی با فناوری اطلاعات و ارتباطات، دیدن مضرات و منافع، خطرات و خدمات، بیش از هر جای دیگر وظیفه نهادهای نظارتی و حکومتی است که باید برای آن برنامه‌ریزی کنند که‌این خود نیازمند صرف هزینه لازم برای به‌کارگیری و اصلاح مسیر در مقابل خطرها و ناهنجاری‌هاست. بنابراین‌این کار باید با ابزارهایی غیر از ابزارهای حاکمیت کلاسیک انجام شود. جالب‌اینکه‌این دل مشغولی تنها متعلق به کشور‌ایران نیست، بلکه کشورهای اروپایی هم در‌این زمینه نگرانی‌هایی دارند و در مورد‌این قضیه تأمل می‌کنند، از جمله فرانسه و کشورهای اسکاندیناوی.
باید توجه داشت، کشورهایی موفق هستند که با ابزارهای جدید یعنی تولید محتوا، ارتقای سطح دانش و فناوری، سرمایه‌گذاری مناسب اقتصادی و سیاسی به مصاف شرایط جدید جهانی رفته‌اند، نمونة بارز آن در کشورهای در حال توسعه کشور مالزی است.
▪ بعضی مقاومت‌ها ناشی از برخی نگرانی‌ها و‌تردیدهاست.‌آیا جامعه‌اطلاعات نوعی جهانی‌سازی فرهنگ را به همراه دارد یا فرهنگ جهانی را به وجود می‌آورد؟
ـ مشکل پیش‌آمده، مشکل مفهومی است و بعضی شناخت کافی از این امکانات جدید ندارند. مساله این است که بعد از شناسایی و شناخت باید بلافاصله برنامه‌ریزی نیز هزینه کرد. همچنین جاهایی که امکان دارد صدمه و خ سارت وارد آید، جایگزینی برای آن در نظر گرفته شود البته در این میان راه‌ آسانی نیز وجود دارد که بر اساس شناخت ناکافی، از ابزارهای نفی، رد و ممنوعیت استفاده می‌شود. این روش امکان دارد در کوتاه مدت جواب دهد ولی در بلند‌مدت و در شرایط کنونی جهان که مسیر جهانی شدن را می‌پیماید، امکان‌‌پذیر نیست. به نظر می‌رسد هر دو فرآیند جهانی‌سازی فرهنگ و فرهنگ‌جهانی؛ وجود دارد و این دو حالت اتفاق خواهد افتاد که این امر بستگی به این دارد که ما چقدر منفعل یا فعال در زمینه درک و استفاده از فناوری‌های نوین عمل می‌کنیم. موضوع این است که کشوری مانند ایران و افرادی که به عنوان مسلمان در آن زندگی می‌کنند، معتقدند یکی از رسالت‌های دینی این بوده که فرهنگ اسلامی جهانی شود. در واقع ادعای اولیه اسلام این بوده که این دین جهانی است. در حال حاضر نگرانی‌ها، عقب‌نشینی‌ها و ممنوعیت‌ها به این خاطر است که احساس می‌شود، عملا شرایط بد پذیرفته شده است که این امر مناسب نیست. به عبارتی پذیرفته شده که دیگر ما کالایی در جهان برای عرضه نداریم. باید مد نظر داشت که روی دیگر سکه منع کردن‌ها و طرد‌ کردن‌ها، پذیرفتن این است که دیگر فرهنگ، ارزش و پیام‌های ما بعد جهانی شدن ندارند و این مطلوب نیست. در حالی که هزاران سال، بر بودن خود ادعا کرده‌ایم و حتی گفته‌ایم از همه ادیان و مکاتب دیگر پیام جهانی محکم‌تری داریم؛ این در برهه‌های تاریخی هم اثبات شده است، اما اکنون متاسفانه نوعی ترس و نگرانی به وجود آمده که وارد بازی نمی‌شویم و ایندر حالی است که پتانسیل‌ها وجود دارد و باید در زمینه‌های آن هزینه کرد. برنده شدن یعنی مقابله با آنهایی که دارای امکانات، توان و تولیدند. حال، حداقل می‌توان در زمینه‌های داخل و در سطح ملی با تجهیز و بسیج کردن توانایی‌ها و با استفاده از فناوری‌ و سرمایه‌گذاری سدی مطمئن به وجود آورد. اگر این کار را نکنیم، به دلیل اینکه قدرت مهار کردن فرهنگ جهانی شده را با توجه به جذابیت‌ها، امکانات و فنونی‌ که دارد، نداریم، به مرور عقب‌نشینی می‌کنیم اما آنها همچنان پیشروی می‌کنند.
گزارش : حامد شفیعی
منبع : روزنامه فناوران