پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
پل کروگمن و نقش او در پیشبرد علم اقتصاد
اخیرا کمیته جایزه نوبل، پاول کروگمن را به عنوان برنده جایزه نوبل اقتصاد معرفی کرد. این امر واکنشهایی را هم در آمریکا و اروپا و هم در ایران (خصوصا روزنامه دنیای اقتصاد) برانگیخت که به اعتقاد نگارنده این واکنشها چندان صحیح و درست نبود.
از این رو تلاش میشود تا به اختصار پل کروگمن و نقش او در پیشبرد علم اقتصاد به خوانندگان ایرانی معرفی شود. در انتها ارزیابی مجددی در مورد حاشیههای مربوط به انتخاب وی برای جایزه نوبل خواهیم داشت.
پل کروگمن در سال ۱۹۵۳ به دنیا آمد و در حوالی نیویورک بزرگ شد. در سال ۱۹۷۴ لیسانس خود را از دانشگاه ییل و در سال ۱۹۷۷ دکترای خود را از دانشگاه امآیتی دریافت نمود. وی تز دکترای خود را زیرنظر دورنبوش، اقتصاددان معروف امآیتی گذراند. از آن تاریخ تا کنون همواره به امر تدریس اشتغال داشته، اما تدریس یگانه مشغله او نبوده است. وی عموما در دانشگاه امآیتی مشغول به تدریس بوده، اما هر از چندگاهی به دانشگاههای دیگری چون پرینستون و ییل نیز رفته است.
وی از همان آغاز در امر تحقیق و پژوهش اقتصادی توانایی قابلتوجهی از خود نشان داد و به سرعت توانست در نشریات اقتصادی آکادمیک مقالات متعددی را منتشر کند. تعداد مقالات نسبتا زیاد و تاثیرگذار وی موجب شد تا در سال ۱۹۹۱ به عنوان برنده جایزه جان بیتز کلارک معرفی شود. جایزه مذکور جایزهای پرپرستیژ و معروف است که هر دو سال یکبار به یک اقتصاددان آمریکایی زیر ۴۰ سال که نوآوریهای قابلقبولی درعلم اقتصاد داشته باشد، اعطا میگردد. وی از سال ۱۹۹۹ دعوت روزنامه نیویورک تایمز را برای نوشتن مرتب ستون مقالات پذیرفت و هر هفته دو مقاله در این روزنامه منتشر میکند. ویژگی ممتاز کروگمن سادهنویسی و توانایی ارتباط با مخاطب است. بسیاری معتقدند که در چند دهه اخیر علم اقتصاد چنان تخصصی و پیچیده گردیده که دانش آموختگان این علم قادر به برقراری ارتباط با غیر هم سلکان خود نیستند.
از این حیث کروگمن واقعا یک استثنا است. وی دارای این توانایی است که مفاهیم پیچیده و دشوار اقتصادی را به زبان بسیار ساده برای توده مردم تشریح کند. همین مساله پتانسیل ژورنالیست حرفهای شدن را در وی ایجاد کرده است. نکته دیگری که وی را از دیگر ژورنالیستها ممتاز میکند، سطح دانش وی است. ارتباط مستمر وی با عرصه تحقیق و آموزش موجب گردیده تا دائما بتواند عمق مطالب خود را حفظ کند و تعداد زیاد نوشتهها منجر به سطحی شدن مطالب وی نشود. خود وی عدم حضورش در کادر روزنامه و تحتتاثیر هم سلکان ژورنالیست نبودن را مزیتی برای خود دانسته که به استقلال وی در موضع گیریهای سیاسی و اقتصادی منجر شده است. کروگمن در کنار این فعالیتها دائما در اقصی نقاط آمریکا و جهان به سخنرانی میپردازد و به یک معنا فعالیت عملی در جهت بسط و اشاعه دیدگاههای خود دارد. در دوره اول کلینتون، وی کاندیدای جدی برای ریاست شورای مشاوران اقتصادی بود. به دلیل اینکه کروگمن یکی از افراد ذینفوذ تیم کلینتون را در گذشته نقد کرده بود، وی برای این سمت انتخاب نشد و نیز در واکنش به این جمع نپیوست. بعدها از این انتخاب نشدن اظهار خشنودی کرد؛ چرا که معتقد بود با وجود افراد اقتصادی دیگری در کابینه، دیدگاهها و مشورتهای وی جدی گرفته نمیشد و در عوض بار ملامت سیاستهای اقتصادی اشتباه آن دوران را مجبور میشد بر گردن بگیرد.
پس از چند سال، به مدت یک سال به جرگه مشاوران اقتصادی کلینتون درآمد. وی این دوره کوتاه را سرشار از یادگیری معرفی میکند. یکی از چیزهایی که وی در این مدت آموخت این بود که عرصه سیاستگذاری بسیار عقب تر از عرصه تحقیق و پژوهش است. در عرصه تحقیق و پژوهش رقابتی فرسایشی برای ساختن مدلهای انتزاعی و بسیار پیچیده در جریان است در حالی که در عالم سیاستگذاری مسائل ابتدایی به بحث گذارده میشود. خود وی نقل میکند که در یک نوبت شاهد بوده که در کابینه ساعتها بحثهای بیربط صورت میگرفته چون برخی وزرا فرق نرخ بهره واقعی و اسمی را نمیدانستند! علاوهبر همه این فعالیتها کروگمن مدام در کار نوشتن کتاب است. کتاب اقتصاد کلان مقدماتی وی، کتاب درسی معروف و موفقی است که در دانشگاههای مختلف جهان در سطوح لیسانس تدریس میشود. کتاب تجارت بینالملل وی رایج ترین متن درسی برای درس تجارت بینالملل و مالیه بینالملل است. وی هر از چندگاهی مجموعه مقالات خود در نیویورک تایمز را نیز به صورت کتاب عرضه میکند. علاوهبر این چندین کتاب تخصصی در رابطه با سیاستهای تجاری منتشر کرده است. همه این اطلاعات نشان میدهد که ما با فرد بسیار فعال، پرکار و پرنویسی روبهرو هستیم. یکی از خصوصیتهای منحصر به فرد کروگمن سادگی مطالب وی است.
در عمیق ترین مقالات وی ندرتا فرمولهای بسیار پیچیده دیده میشود. در حال حاضر پیچیده نویسی و استفاده از فرمولهای دشوار و طولانی و همچنین تکنیکهای آماری به یک فخرفروشی متداول در میان اقتصاددانان تبدیل شده است، اما کروگمن اهل این فخرفروشیها نیست. معمولا ایده اصلی خود را با یک نمودار ساده بیان میکند. سطح ریاضیات مورد استفاده وی بسیار نازل است اگرچه تسلط بسیار عالی بر ریاضی و مفاهیم اقتصاد سنجی دارد. این امر نشان میدهد که مقهور هیبت ریاضیات و آمار نشده و به درستی مفاهیم و ایدههای اصلی پشت فرمولها را تشخیص میدهد. برای اینکه توانمندی کروگمن را تشخیص دهیم بد نیست که این خاطره جاگدیش بگواتی را نقل کنیم. در اولین تابستانی که کروگمن به عنوان کمک محقق برای بگواتی، اقتصاددان مشهور دانشگاه کلمبیا، کار میکند، بگواتی مقاله نصفه و نیمهای پیرامون مهاجرت بینالمللی را به وی میدهد و از وی میخواهد تا روی این مقاله کار کند تا در صورت امکان آن را به چاپ برساند. بعد از مدتی کروگمن با مقالهای کامل بر میگردد. بگواتی میگوید که وقتی مقاله را خواندم حتی نتوانستم یک کاما از مقاله را جابجا کنم. لذا اسم وی را به عنوان نویسنده اول و نام خود را به عنوان نویسنده دوم درج کردم و آن را برای چاپ فرستادم.
حال به اختصار شرحی از نوآوریهای علمی کروگمن ارائه کنیم. تئوریهای سنتی تجارت با این فرض شروع میشوند که کشورهای مختلف در تولید کالاهای مختلف دارای مزیت نسبی هستند. از این رو کشورها از طریق تجارت و تمرکز بر تولید کالاهایی که در آن مزیت دارند منتفع میشوند. مزیتهای نسبی را نیز عوامل مختلف جغرافیایی، نسبت عوامل و مسائلی مانند آن تعیین میکنند. تا سالها این مدل ساده بر کتابهای درسی حاکم بود. در سالهای پس از جنگ جهانی دوم شاهد آن بودیم که بیشترین تجارت میان کشورهای توسعه یافتهای برقرار است که تفاوتهای چندانی در مزیتهای نسبی ندارند.
نکته جالب توجه دیگر این است که مبادلات صورت گرفته میان آنها از جنس کالاهای مختلف نیست، بلکه آنها کالاهای مشابهی را به همدیگر صادر میکنند. مثلا ژاپنیها ماشین به آمریکا صادر میکنند و آمریکاییها نیز ماشینهای تولیدی خود را به ژاپن صادر میکنند. این دو واقعیت را نمیتوان با مدل ساده قبل توضیح داد. هنر کروگمن این بود که چشمش را بر واقعیت باز نگه داشت و متوجه این تفاوت شد و با یک ابتکار بسیار ساده توانست این پدیده را توضیح دهد مضاف بر اینکه راهی را برای ایجاد تغییرات وسیع در مدلهای تجارت باز کرد.
وی این ملاحظه که اینک بدیهی به نظر میرسد را وارد کرد که مصرف کنندگان به دنبال تنوع در کالاها هستند و ایجاد تنوع برای تولیدکنندگان امری هزینهزا است. بنابراین یک بده بستان میان تنوع و هزینه برقرار است. این تجارت است که میتواند این بده بستان را منتفی گرداند. هر کشور میتواند روی یک نسخه خاص از یک محصول متمرکز شود و آنگاه محصولات متنوع از یک جنس را با هم مبادله کند. در این صورت دیگر نیازی نیست تا این دو کشور به لحاظ مزیتهای نسبی با هم متفاوت باشند. در عین حال تجارت موجب افزایش تیراژ تولید و کاهش قیمت و افزایش رفاه مصرفکنندگان (هم به دلیل قیمت پایینتر و هم افزایش تنوع محصولات) میگردد.
پدیده دیگری که کروگمن توانست به صورت تئوریک تبیین کند این احساس اهالی کسب و کار بود که اگر شرکت آنها نسبت به فروش محصول در کشور خود مطمئن باشد، با گامهای استوارتری میتواند در عرصه صادرات فعالیت کند. قبل از کروگمن هیچ کس نتوانسته بود دلیلی برای این واقعیت عرضه کند. کروگمن با ارائه یک مدل رقابت چند جانبه (oligopoly) موفق به تبیین آن شد.
معمولا کسانی که در عرصه اقتصاد خرد کار میکنند، به عرصه اقتصاد کلان کار ندارند، ولی این حرف در مورد کروگمن صادق نیست. وی نه تنها در عرصه مفاهیم خرد تجارت بینالملل موفق بود، بلکه در عرصه مالیه بینالملل که عرصه کلان تجارت بینالملل به شمار میرود، نیز فردی صاحب نام گردید. پس از فروپاشی سیستم برتون وودز و اتخاذ سیستم ارزهای شناور این امیدواری وجود داشت که نوسانات و آشفتگیهایی که در یک کشور یا منطقه وجود دارد به کشور یا منطقه دیگری رسوخ نکند، اما در عمل چنین نبود. نوسانات نرخ ارز اسمی و حقیقی بسیار زیاد بود و اثرات نامطلوبی بر فعالیتهای اقتصادی برجا میگذاشت. این وضع موجب شد که برخی دعوت به برگشت به نرخ ارز ثابت یا مدیریت شده را ترویج کنند. یک پیشنهاد این بود که یک فاصله مجازی برای نوسانات نرخ ارز در نظر گرفته شود و نوسانات فراتر از آن مدیریت گردد. تا قبل از کروگمن توجیهی برای نوسانات زیاد نرخ ارز و توجیه تئوریک پیشنهاد ایجاد منطقه نوسان وجود نداشت. کروگمن علت نوسانات نرخ ارز را این امر معرفی کرد که بازار سرمایه کمتر از آنچه معمولا تصور میشود، کارا است.
وی همچنین متوجه این نکته شد که صادرات و واردات در کوتاه مدت نسبت به تغییرات نرخ ارز واکنش زیادی نشان نمیدهد؛ چرا که هزینههای از دست دادن بازار بیشتر از هزینههای عدم واکنش به تغییرات نرخ ارز است. به همین دلیل تغییرات کم نرخ ارز که در جهت تسویه بازار به پیش میرود نهایتا به تغییرات وسیع نرخ ارز منتهی میگردد. در مورد محدوده مجاز نوسان نرخ ارز نیز کروگمن معتقد بود که اگر اعمال این سیاست با اعتبار سیاست گذار همراه باشد، موجب میشود تا وقتی که نرخ ارز به نقاط حدی نزدیک شد، عاملین اقتصادی انتظار داشته باشند که در حرکتهای بعدی کاهش داشته باشد. بنابراین شروع به فروش ارز نمایند که این امر خود به کاهش واقعی آن منتهی گردد.
موضوع دیگری که کروگمن به آن توجه کرد چگونگی جایابی صنایع مختلف است. اثرات بیرونی مثبت فعالیتهای تولیدی موجب میگردد تا شرکتها و کارخانجاتی از یک دست در یک منطقه متمرکز گردند. تجربه موفق سیلیکون ولی به اعتقاد کروگمن ناشی از همین خصوصیت اقتصادی بود. حال وقتی که به صورت تاریخی یا اتفاقی یک یا دو شرکت در کنار هم قرار میگیرند، این فرآیند شروع میشود و هرچه زمان به جلو میرود اثرات آن قویتر میگردد. تا جایی که فعالیت در یک منطقه نسبت به منطقهای که قبلا یک رقیب نزدیک و جدی بود، کاملا مزیت پیدا میکند.
در پایان بد نیست که کمی هم به حاشیههای ایجاد شده پیرامون اعطای جایزه نوبل به وی بپردازیم. یکی از ویژگیهای کروگمن، صراحت لهجه کم نظیر وی است. وی با صراحت تمام دیدگاههای خود را بیان میکند و در اظهارنظرهای خود کمتر اهل مصلحتاندیشی، احتیاط و ملاحظه است. به همین دلیل نیز بسیار کسان را از خود رنجانده و دشمنان و مخالفان زیادی بهوجود آورده است. بهرغم وجود مخالفان زیادهمگی اذعان دارند که با فرد با سواد و فهمیدهای روبرو هستند و حرفها و دیدگاههایش را جدی میگیرند. کافی است تا به وبلاگهای اقتصاددانان مخالف وی (نظیر گریگوری منکیو و توماس کون) بروید تا ببینید که معمولا به نوشتههای وی توجه دارند و از کنار آنها به سادگی گذر نمیکنند. میتوان اذعان داشت که در برخی موارد کروگمن تندروی کرده و جانب اعتدال را نگه نداشته است.
به عنوان مثال، نوشته وی در رابطه با فریدمن را شاید بسیاری از افراد منصف نپسندند و در آن قدری عدالت و قدرناشناسی ببینند؛ اما در همان نوشته نیز واقعیتهایی هست که دیگران آن را بیان نکردهاند. با روی کار آمدن جورج بوش در آمریکا موضع گیریهای وی تندتر و خشن تر شد. بر اهل نظر پوشیده نیست که روزنامه نیویورک تایمز به سمت حزب دموکرات گرایش دارد و کروگمن نیز از دموکراتهای پروپاقرص است. کروگمن از هر فرصتی برای حمله به بوش و سیاستهای اقتصادیاش استفاده میکند. این عامل در کنار دیگر عوامل گفته شده موجب گردیده تا وی یک فرد دوست داشتنی از سوی همه قلمداد نشود و مخالفان بسیاری داشته باشد. مخالفانی که از اعطای جایزه نوبل اقتصاد به وی ناراحت شدند.
مخالفان وی شامل دسته دیگری از اقتصاددانان نیز میشود که از ژورنالیسم بیزارند و آن را کار حقیر و سطحی میپندارند. این افراد فارغ از اینکه آیا واقعا چنین تصوری از ژورنالیسم دارند یا ناتوانی خود در سادهنویسی را در چنین عداوتی پنهان میکنند، از اعطای جایزه نوبل به کروگمن ناراحت شدند و این انتخاب را موجب وهن جایزه نوبل برشمردند.
قضاوت شخصی و بسیاری از بزرگان اقتصاد این است که سهم کروگمن در پیشرفت علم تجارت بینالملل قابلتوجه و جدی بوده است، اما کسان دیگری چون بگواتی، هلپمن و گراسمن نیز هستند که میتوانستند با وی در دریافت جایزه نوبل شریک باشند. در سالهای گذشته کمیته نوبل با خست زیاد افراد متعددی را با هم برنده جایزه اعلام میکرد، اما امسال کروگمن به تنهایی چنین جایزهای را از آن خود کرد. همین امر موجب شد تا برخی به انتخاب وی اعتراض نداشته باشند، اما به سهیم نکردن دیگران در این جایزه معترض باشند. عده دیگری چون دوستان روزنامه دنیای اقتصاد انتخاب وی را مسالهای سیاسی قلمداد کردند. مشی گذشته کمیته انتخاب برندگان جایزه نوبل موید آنست که آنها ملاحظات علمی را در نظر میگیرند و کار چندانی با ملاحظات سیاسی ندارند. بنابراین بسیار غیرمنصفانه است که اگر دلیل انتخاب کروگمن را به ملاحظات سیاسی تقلیل دهیم.
علی سرزعیم
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست