چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
با آزادی به جنگ آزادی
۱- «توهین چیست؟» به طور مختصر می توان گفت توهین به معنای خوار کردن، سبک داشتن، خفیف کردن و امثال آن یک احساس کاملا عرفی است که متغیرهای زمان و شرایط محیطی در کیفیت استنباط آن تعیین کننده است. چه بسا به کارگیری یک واژه در زمان معینی در جایی غیرقابل تحمل انگاشته شود ولی همان واژه در جایی دیگر معمولی تلقی شود (مثل پاره ای شوخی های محاوره ای در فرهنگ های مختلف) و یا از مفهومی در دو زمان مختلف، در یک مکان و یا در مکان های جدا از هم، برداشت های کاملا متفاوت شود (مثل نقد حکومت که در زمانی جزء خطوط قرمز و در زمان دیگری لازمه پیشرفت خوانده شده است). در نتیجه مفاهیم بسته به معنایی که در شرایط زمانی و مکانی مختلف از آنها ادراک می شود واجد ارزشگذاری اند و معانی ذاتی آنها با احساساتی که در شرایط مختلف برمی انگیزانند برابری ندارند.
۲- «مرجع تشخیص توهین کیست؟» در حقوق سیاسی، حکومت های دموکراتیک از آنجا که برآمده از اراده جامعه هستند اعتبارشان کاملا به حقوقی است که از طرف جامعه به آنها اعطا یا از آنها سلب می شود. این حقوق البته در قالب قراردادهای اجتماعی موقتی و فسخ شدنی است ولی خود افراد جامعه صاحب حق ذاتی پایدار و انکارناپذیر هستند و این پندار جمعی آنهاست که حدود آزادی ها (از جمله مصادیق توهین) را تعیین می کند و نه اراده قدرت. از این رو اندیشمندان سیاسی برای حفظ حقوق جامعه در برابر حکومت، تعیین مصادیق اختلافی را به هیات منصفه یا وجدان جامعه واگذار کرده اند. بر این اساس، هیات منصفه در دعاوی سیاسی و اجتماعی، ضمن حفظ و مراعات حقوق جامعه، امکان نقد جریان قدرت را نیز تسهیل می کند. به عبارت دیگر «حدود آزادی» را که مهم ترین سئوال در فلسفه و اندیشه های سیاسی است، هیات منصفه در هر شرایط زمانی تعیین می کند. در این نگاه، آزادی یک اصل است و حدود آن استثنا تلقی می شود. این حدود همواره وجود داشته ولی برای حفظ آن از چنگ اندازی اصحاب قدرت و ثروت، سازوکاری اندیشیده اند که تنها ملاک و معیار برای تعیین مصادیق آن، داوری و پسند و ناپسند «افکار عمومی» باشد.
۳- جنجالی که اخیرا در واکنش به انتشار و باز انتشارهای مکرر کاریکاتورهایی از پیامبر اسلام(ص) روی داده نیز از قاعده فوق مستثنا نیست. در این موضوع جریحه دار شدن احساسات جهان اسلام کاملا آشکار است، حتی برانگیخته شدن احساسات بسیاری از پیروان سایر ادیان آسمانی نیز طبق نظرسنجی های صورت گرفته آشکار است. همین احساسات جمعی، موجد حقوق اجتماعی است. آنان که با خلط مبحث، حق آزادی بیان را سپری برای توجیه تضییع این حق قرار داده اند در واقع با آزادی به جنگ آزادی رفته اند. آزادی بیان قلمروی است که ضمن شکوفا کردن جریان سیال اندیشه، به آن امکان و جسارت طرح پرسش از جریان های مختلف قدرت را می دهد ولی توهین قطعی یا جریحه دار کردن احساسات جامعه، از لوازم آزادی بیان نیست و به همین سبب هم هست که افراد با طرح دعوا در محاکم از بروز آن جلوگیری می کنند و محاکم نیز در صورت اثبات اتهام، حکم به جبران خسارت و مجازات خاطی می دهند و این مسئله در حقوق مدنی، نافی سایر حقوق نیست. به همین دلیل است که افراد در نقد افکار آزادند ولی هیچکس مجاز به تعرض به حقوق خصوصی افراد جامعه نیست. بخشی از این حقوق همانا احترام به احساسات شخصی و جمعی آنها است که البته نقش دین در آن برجسته است.
۴- در دو دهه گذشته، همزمان با رشد جریان جهانی سازی (globalisation flow) جریان بنیادگرایی (fundamentalism flow) نیز رشد کرده است. رشد این پدیده از سوی دیگر باعث شده برخی جریانات اجتماعی مربوط به قرن یا قرون گذشته نیز مجددا با شکل و شمایل جدید بازسازی شوند.رشد نژادپرستی (racism) و ملی گرایی افراطی (radical nationalism) در اروپا بخشی از آنها است. ملی گرایی افراطی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه تا مرز پیروزی هم رسید و نگرانی های وسیعی را برانگیخت. در دو انتخابات سراسری گذشته آلمان نیز هر دو این جریانات حضوری قوی با شعارهای افراطی داشته اند، آثار همین جریانات در سایر کشورهای اروپایی نیز به سهولت قابل رهگیری است. آشوب های اخیر فرانسه در واقع حاصل جمع احساسات نژادپرستانه و ملی گرایانه افراطی علیه مهاجرین و حاشیه نشینان بود. همین احساسات در کشورهای اسکاندیناوی نیز خاستگاه برجسته ای دارد که در اخبار روزانه نمونه های آن فراوانند.
۵ _ انتشار اولیه و محدود کاریکاتورهای اهانت آمیز علیه پیامبر اسلام(ص) در ماه سپتامبر یعنی ۵ ماه پیش به وقوع پیوسته است؛ آنچه که امروز اتفاق افتاده و خطرناک است و به همین سبب تمرکز و بررسی ابعاد آن فوق العاده اهمیت دارد، بازانتشار هیستریک آن کاریکاتورها در سراسر اروپا است، امری که عادی نمی نماید و در اندرونش جز دامن زدن به تقابل های دینی را جست و جو نمی کند و این مهمترین خطری است که پیروان ادیان مختلف باید نسبت به آن هشیار باشند.
۶- واکنش نشان دادن نسبت به توهین آشکار نسبت به پیامبر اسلام(ص) حق مسلمانان است اما این واکنش ها نباید در معادلات قدرت نهایتا به سود جریاناتی تمام شود که اصل ماجرا را ساخته و پرداخته اند. آتش زدن سفارتخانه ها و حرکاتی از این قبیل متاسفانه چنین است. آنان به دنبال دوقطبی کردن فضا علیه اسلام و یا جریانات دینی هستند. اگر پیام ابراز احساسات از سوی جهان اسلام صرفا در قالب اخباری از آتش و سنگ و خون انتقال یابد معنایش در واقع داغ کردن تنوری است که آنان سعی در روشن کردن و دمیدن در آن داشته اند، متاسفانه این اخبار نیز به قدری برجستگی می یابند که جریانات فکری و فرهنگی در هر دو سو کمتر دیده یا شنیده می شوند. در عین حال این نافی تاکید بر ابراز احساسات نخبه گرایانه نیست. مادامی که نخبگان و فرهیختگان از طرفین ابتکار عمل را به دست نگیرند کارها بسامان پیش نمی رود. چنین مباد!
کریم ارغنده پور
۲- «مرجع تشخیص توهین کیست؟» در حقوق سیاسی، حکومت های دموکراتیک از آنجا که برآمده از اراده جامعه هستند اعتبارشان کاملا به حقوقی است که از طرف جامعه به آنها اعطا یا از آنها سلب می شود. این حقوق البته در قالب قراردادهای اجتماعی موقتی و فسخ شدنی است ولی خود افراد جامعه صاحب حق ذاتی پایدار و انکارناپذیر هستند و این پندار جمعی آنهاست که حدود آزادی ها (از جمله مصادیق توهین) را تعیین می کند و نه اراده قدرت. از این رو اندیشمندان سیاسی برای حفظ حقوق جامعه در برابر حکومت، تعیین مصادیق اختلافی را به هیات منصفه یا وجدان جامعه واگذار کرده اند. بر این اساس، هیات منصفه در دعاوی سیاسی و اجتماعی، ضمن حفظ و مراعات حقوق جامعه، امکان نقد جریان قدرت را نیز تسهیل می کند. به عبارت دیگر «حدود آزادی» را که مهم ترین سئوال در فلسفه و اندیشه های سیاسی است، هیات منصفه در هر شرایط زمانی تعیین می کند. در این نگاه، آزادی یک اصل است و حدود آن استثنا تلقی می شود. این حدود همواره وجود داشته ولی برای حفظ آن از چنگ اندازی اصحاب قدرت و ثروت، سازوکاری اندیشیده اند که تنها ملاک و معیار برای تعیین مصادیق آن، داوری و پسند و ناپسند «افکار عمومی» باشد.
۳- جنجالی که اخیرا در واکنش به انتشار و باز انتشارهای مکرر کاریکاتورهایی از پیامبر اسلام(ص) روی داده نیز از قاعده فوق مستثنا نیست. در این موضوع جریحه دار شدن احساسات جهان اسلام کاملا آشکار است، حتی برانگیخته شدن احساسات بسیاری از پیروان سایر ادیان آسمانی نیز طبق نظرسنجی های صورت گرفته آشکار است. همین احساسات جمعی، موجد حقوق اجتماعی است. آنان که با خلط مبحث، حق آزادی بیان را سپری برای توجیه تضییع این حق قرار داده اند در واقع با آزادی به جنگ آزادی رفته اند. آزادی بیان قلمروی است که ضمن شکوفا کردن جریان سیال اندیشه، به آن امکان و جسارت طرح پرسش از جریان های مختلف قدرت را می دهد ولی توهین قطعی یا جریحه دار کردن احساسات جامعه، از لوازم آزادی بیان نیست و به همین سبب هم هست که افراد با طرح دعوا در محاکم از بروز آن جلوگیری می کنند و محاکم نیز در صورت اثبات اتهام، حکم به جبران خسارت و مجازات خاطی می دهند و این مسئله در حقوق مدنی، نافی سایر حقوق نیست. به همین دلیل است که افراد در نقد افکار آزادند ولی هیچکس مجاز به تعرض به حقوق خصوصی افراد جامعه نیست. بخشی از این حقوق همانا احترام به احساسات شخصی و جمعی آنها است که البته نقش دین در آن برجسته است.
۴- در دو دهه گذشته، همزمان با رشد جریان جهانی سازی (globalisation flow) جریان بنیادگرایی (fundamentalism flow) نیز رشد کرده است. رشد این پدیده از سوی دیگر باعث شده برخی جریانات اجتماعی مربوط به قرن یا قرون گذشته نیز مجددا با شکل و شمایل جدید بازسازی شوند.رشد نژادپرستی (racism) و ملی گرایی افراطی (radical nationalism) در اروپا بخشی از آنها است. ملی گرایی افراطی در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه تا مرز پیروزی هم رسید و نگرانی های وسیعی را برانگیخت. در دو انتخابات سراسری گذشته آلمان نیز هر دو این جریانات حضوری قوی با شعارهای افراطی داشته اند، آثار همین جریانات در سایر کشورهای اروپایی نیز به سهولت قابل رهگیری است. آشوب های اخیر فرانسه در واقع حاصل جمع احساسات نژادپرستانه و ملی گرایانه افراطی علیه مهاجرین و حاشیه نشینان بود. همین احساسات در کشورهای اسکاندیناوی نیز خاستگاه برجسته ای دارد که در اخبار روزانه نمونه های آن فراوانند.
۵ _ انتشار اولیه و محدود کاریکاتورهای اهانت آمیز علیه پیامبر اسلام(ص) در ماه سپتامبر یعنی ۵ ماه پیش به وقوع پیوسته است؛ آنچه که امروز اتفاق افتاده و خطرناک است و به همین سبب تمرکز و بررسی ابعاد آن فوق العاده اهمیت دارد، بازانتشار هیستریک آن کاریکاتورها در سراسر اروپا است، امری که عادی نمی نماید و در اندرونش جز دامن زدن به تقابل های دینی را جست و جو نمی کند و این مهمترین خطری است که پیروان ادیان مختلف باید نسبت به آن هشیار باشند.
۶- واکنش نشان دادن نسبت به توهین آشکار نسبت به پیامبر اسلام(ص) حق مسلمانان است اما این واکنش ها نباید در معادلات قدرت نهایتا به سود جریاناتی تمام شود که اصل ماجرا را ساخته و پرداخته اند. آتش زدن سفارتخانه ها و حرکاتی از این قبیل متاسفانه چنین است. آنان به دنبال دوقطبی کردن فضا علیه اسلام و یا جریانات دینی هستند. اگر پیام ابراز احساسات از سوی جهان اسلام صرفا در قالب اخباری از آتش و سنگ و خون انتقال یابد معنایش در واقع داغ کردن تنوری است که آنان سعی در روشن کردن و دمیدن در آن داشته اند، متاسفانه این اخبار نیز به قدری برجستگی می یابند که جریانات فکری و فرهنگی در هر دو سو کمتر دیده یا شنیده می شوند. در عین حال این نافی تاکید بر ابراز احساسات نخبه گرایانه نیست. مادامی که نخبگان و فرهیختگان از طرفین ابتکار عمل را به دست نگیرند کارها بسامان پیش نمی رود. چنین مباد!
کریم ارغنده پور
منبع : روزنامه شرق
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست