جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

بررسی مقایسه ای شیوع افسردگی پس از زایمان در دو گروه زنان نخست زا و چندزا


بررسی مقایسه ای شیوع افسردگی پس از زایمان در دو گروه زنان نخست زا و چندزا
یکی از عوارض شایع حاملگی و زایمان، بیماری افسردگی است که در مورد شیوع دقیق آن اختلاف نظر وجود دارد. این پژوهش با هدف تعیین شیوع افسردگی پس از زایمان در دو گروه از مادران نخست زا و چند زا انجام گردید تا نقش مرتبه حاملگی به عنوان یک عامل خطر مورد بررسی قرار گیرد. تعداد واحدهای پژوهش ۱۶۴ نفر بود(۹۴ نفر چندزا و ۷۰ نفر نخست زا) که با روش آسان نمونه گیری شده بودند دو گروه از نظر سایر عوامل موثر بر افسردگی پس از زایمان همگن بودند ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و تست افسردگی پس از زایمان ادینبورگ بود.
نتایج بدست آمده نشان داد که بین شیوع افسردگی پس از زایمان در زنان نخست زا (۲۹/۱۴ درصد) و زنان چندزا (۸۹/۱۴ درصد) اختلاف معنی داری وجود ندارد (۰۵/۰ P>) و مرتبه حاملگی تاثیری در افزایش میزان افسردگی پس از زایمان ندارد. در چندزاها (۵/۸ درصد) واحدهای پژوهش افسردگی شدید و (۳۹/۶ درصد) افسردگی خفیف داشتند در حالیکه تمامی موارد در گروه نخست زا افسردگی خفیف داشتند.
● مقدمه:
افسردگی اختلال شایعی است که کم و بیش اکثر افراد در طول زندگی خود آن را تجربه می کنند . بر اساس مطالعات انجام شده، بیماری افسردگی در زنان شایع تر از مردان است . در اکثریت آنها، حاملگی و زایمان باعث بروز یکسری تغییرات جسمی و روانی می گردد که این تغییرات نیز باعث پیدایش مسائل و مشکلاتی می شود که فرد را مستعد اختلال روانی می کند .بر همین اساس مشخص شده که یکی از عوارض شایع حاملگی و زایمان بیماری افسردگی است بدین صورت که تغییرات خلقی پس از زایمان را در سه گروه قرار می دهند: الف _ غم پس از زایمان که نسبتا" شایع می باشد (حدود ۸۰ درصد) و پدیده ای است گذرا که حدود ۴۸ _ ۲۴ ساعت طول می کشد. ب _ افسردگی پس از زایمان که شیوعی متفاوت را برای آن ذکر کرده اند و در رابطه با عوامل موثر در ایجاد آن توافق همگانی وجود ندارد. ج_ جنون پس از زایمان که این بیماران معمولا" سابقه بیماری روانی داشته و نیازمند درمان و ارجاع می باشند. همانگونه که بیان گردید در مورد شیوع دقیق افسردگی پس از زایمان اختلاف نظر وجود دارد که علت این اختلاف نظرها، وجود عارضه، غم پس از زایمان است. البته برخی از مطالعات اپیدمیولوژی برای آن شیوعی در حدود ۱۵ _ ۱۰ درصد را ذکر کرده اند و لیکن معتقدند که فقط تعداد اندکی از آنها توسط گروه های مراقبتی بهداشتی شناسایی می گردند.
مهمترین عوامل موثر در ایجاد این عارضه عبارتند از:
▪ فشار عصبی ناشی از هیجان و ترسی که اغلب خانم ها در جریان بارداری و زایمان آن را تجربه می کنند.
▪ احساس درد و ناراحتی در اوایل دوره نفاس.
▪ خستگی ناشی از کم خوابی در طول زایمان و پس از آن.
▪ اضطراب در مورد این نکته که آیا قادر خواهند بود پس از ترک بیمارستان، از فرزند خود مراقبت کنند.
▪ ترس از این نکته که جذابیتشان کم شده است که البته بهترین روش درمانی در این گونه موارد آن است که بروز این عارضه تشخیص داده شود.
با استفاده از ابزار افسردگی پس از زایمان ادینبورگ بخوبی می توان افسردگی پس از زایمان را سنجید . این ابزار که ابزاری مفید در شناسایی افسردگی پس از زایمان است دارای ۱۰ مشخصه است و برای اولین بار در انگلستان مورد پذیرش واقع شد و سپس سایر کشورها آن را به عنوان وسیله ای مفید در سنجش افسردگی پس از زایمان به رسمیت شناختند . به کمک این ابزار تعداد بیشتری از افراد مبتلا به افسردگی پس از زایمان شناسایی می گردند . شناساندن عوامل مستعدکننده افسردگی پس از زایمان به دست اندرکاران امر مراقبت، باعث کاهش شیوع این عارضه می گردد . در همین راستا، ماماها به عنوان دست اندرکاران امر مراقبت می توانند باعث کاهش شیوع افسردگی و اضطراب پس از زایمان گردند. انجام مشاوره، فهماندن و توضیح مسائل و حمایت از گروه های در معرض خطر می تواند باعث کاهش شیوع افسردگی پس از زایمان گردد. این تحقیق به منظور شناسایی تاثیر مرتبه حاملگی در ایجاد افسردگی پس از زایمان صورت گرفته است تا با شناسایی افراد در معرض خطر و برگزاری کلاس های آموزشی و حمایت های لازم در صدد کاهش شیوع این اختلال برآییم.
● مواد و روش ها:
این مطالعه از نوع توصیفی _ تحلیلی می باشد که در سال ۱۳۷۸ در یکی از مراکز تسهیلات زایمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان انجام گرفت این مرکز که یکی از مراکز روستایی شهرستان قشم است که فعال ترین مرکز زایمانی این شهرستان با متوسط آمار ماهیانه ۳۰ _ ۲۰ زایمان در ماه می باشد تمام نمونه ها از یک مرکز زایمانی بدست آمد و سایر مراکز زایمانی به علت پایین بودن آمار زایمانیشان، مشکلات تردد و عدم امکان پیگیری نمونه ها در نظر گرفته نشدند.با استفاده از یک پرسشنامه، اطلاعات در طی دو مرحله جمع آوری شد پرسشنامه شامل دو قسمت بود و قسمت اول حاوی اطلاعات دموگرافیک و سابقه وجود افسردگی و اختلال خلقی و قسمت دوم شامل تست افسردگی پس از زایمان ادینبورگ بود که دارای ۱۰ مشخصه می باشد روش نمونه گیری و گردآوری داده ها به این صورت بود که هر خانمی که در این مرکز زایمان می نمود از وی خواسته می شد که حدود ۱۰ روز پس از زایمان جهت انجام مراقبت های اولیه پس از زایمان و ۴۰ روز پس از آن جهت انجام دومین مرحله از مراقبت های پس از زایمان، مراجعه کند در طی اولین مرحله قسمتی از پرسشنامه برای وی پر می شد و در طی دومین مرحله، پرسشنامه تکمیل می گردید در صورتیکه نمونه ای برای انجام مراقبت پس از زایمان مراجعه نمی کرد توسط بهورز خانه بهداشت پیگیری می گردید. در طی تکمیل پرسشنامه تمامی موارد آن با زبانی ساده و قابل فهم برای وی توضیح داده می شد و کلیه نقاط مبهم رفع می گردید و از آنجایی که تمامی نمونه ها جهت انجام مراقبت های بارداری تحت کنترل خانه بهداشت بودند از نظر وجود افسردگی در طی دوران بارداری مورد بررسی قرار گرفتند. با این شرایط پژوهشگر موفق به اخذ ۱۶۴ نمونه در طی ۵ ماه نمونه گیری گردید. طبقه بندی امتیازات برای رده بندری در گروه افسرده و غیر افسرده بدین صورت بود که امتیازات ۱۰ _ ۰ در گروه غیر افسرده و ۱۱ به بالا در گروه افسرده قرار می گرفتند. روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش آمار توصیفی و استنباطی بود که تست های آماری مورد استفاده در این پژوهش x۲ و T-Test و فیشر بودند یافته های این پژوهش با استفاده از نرم افزارهای EPI۶ و Instata مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
● نتایج:
از مجموع ۱۶۴ نمونه بدست آمده ۹۴ نمونه در گروه مادران چندزا (با حداقل ۲ فرزند و حداکثر ۵ فرزند) و ۷۰ نمونه در گروه مادران نخست زا قرار داشتند و از نظر گروه سنی، بیشترین درصد واحدهای پژوهش در زنان چندزا (۵۵/۴۲ درصد) و در زنان نخست زا (۳۶/۳۶ درصد) در رده سنی ۲۰ _ ۱۵ سال قرار داشتند تمامی واحدهای پژوهش خانه دار بودند و فرزندان خود را شیر می دادند. دو گروه از نظر شرایط محل سکونت، تحصیلات، حاملگی خواسته یا ناخواسته، جنس نوزاد، غم پس از زایمان، رضایت از زندگی زناشویی، وجود یا عدم وجود مشکل در نوزاد متولد شده، وجود تاریخچه فامیلی بیماریهای روانی یا سابقه بیماری روانی همگن بودند (۰۵/۰ p<).
در رابطه با میزان درآمد متوسط خانواده به علت عدم پاسخگویی واحدهای پژوهش اطلاعات دقیقی کسب نگردید.
با مقایسه نتایج بدست آمده مشخص گردید که شیوع افسردگی در نخست زاها ۲۹/۱۴ درصد و چندزاها ۸۹/۱۴ درصد می باشد که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود (۹۱۳۲/۰ = p، ۰۱۱۸۷/۰ = x۲). در چندزاها ۵/۸ درصد واحدهای پژوهش افسردگی شدید و ۳۹/۶ درصد افسردگی خفیف داشتند در حالیکه تمامی موارد در گروه نخست زا افسردگی خفیف داشتند.
● بحث:
نتایج پژوهش حاکی از این است که بین شیوع افسردگی پس از زایمان در دو گروه نخست زا و چندزا اختلاف معنی داری وجود ندارد که مشابه نتایج کوکس و همکاران در سال ۱۹۸۲ می باشد . در حالیکه تود( ۱۹۶۴ ) گزارش کرد که افسردگی پس از زایمان در چندزاها شیوع بالاتری را نسبت به نخست زاها دارا می باشد . پیت ( ۱۹۸۶) و بردیچ و همکاران( ۱۹۸۵) خلاف آن را گزارش نموده و طی مطالعاتی که انجام دادند نشان دادند که بدنبال اولین زایمان، افسردگی پس از زایمان شیوع بالاتری را در مقایسه با زایمان های بعدی دارا می باشد .اثر احتمالی سایر عوامل در کنار مرتبه حاملگی بر روی شیوع افسردگی پس از زایمان توسط کوکس و همکاران ( ۱۹۹۳ ) بیان گردید و در مطالعه ای که بدین منظور بر روی خانم های نخست زا و چندزا انجام شد، بیان گردید در صورتیکه فاصله زایمان اخیر با زایمان قبلی حدود یکسال باشد افزایش شیوع افسردگی پس از زایمان را در چندزاها داریم در غیر این صورت اختلاف بین دو گروه معنی دار نیست . لذا ما بر آن شدیم که طی این مطالعه، این متغییر را نیز بررسی کنیم که مشخص گردید در هیچکدام از نمونه ها، فاصله زایمان اخیر تا زایمان قبلی از ۲ سال کمتر نبوده است. همچنین در تحقیقاتی که توسط رومیتو ( ۱۹۸۸ ) و ادلر و کوکس ( ۱۹۸۳ ) انجام شد نشان دادند که شیوع افسردگی پس از زایمان در خانم های شیرده بالاتر از خانم های غیرشیرده می باشد . در حالیکه هانه و همکاران (۱۹۹۲) همین رابطه را در ارتباط با شیر مصنوعی نشان دادند . کومبر و رابسون (۱۹۷۸) و پاکیل (۱۹۸۰) معتقد بودند بین تغذیه نوزاد و افسردگی پس از زایمان رابطه ای وجود ندارد . در این تحقیق با در نظر گرفتن اثر احتمالی روش شیردهی بر روی افسردگی پس از زایمان، تمام نمونه های مورد پژوهش شیردهی از پستان داشتند همچنین جایکوبی (۱۹۸۷) و کومر و رابون (۱۹۸۴) معتقد بودند که روش زایمان، مانند استفاده از تحریک زایمان، زایمان با فورسپس، آنالرژی اپیدورال و سزارین با افزایش شیوع افسردگی پس از زایمان همراه می باشد.در این تحقیق تمام نمونه ها زایمان طبیعی بدون استفاده از ابزار و یا تحریک زایمانی داشتند و از آنجایی که این مطالعه در یک جامعه روستایی و خانه داری انجام گرفته، پیشنهاد می گردد که تحقیقات دیگری در همین زمینه با در نظر گرفتن سایر متغیرها انجام شود.
لیلی صالحی _ کارشناس ارشد مامایی، گروه مامایی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان
منابع
۱. Adler E, Cox JL. Breast feeding and postnatal depression. J Psychosom Res. ۱۹۸۳;۲۷:۱۳۹.
۱. Bewley C. Postnatal depression. Nursing stand. ۱۹۹۹;۱۳(۱۶):۴۹-۵۴.
۲. Boyce P, et al. Psychosocial factors associated with depression: A study of socially disadvantaged women with young children. J Nerv Ment Dis. ۱۹۹۸;۱۸۶(۱):۱.
۳. Bridge CR, et al. Psychometric antenatal predictors of postnatal depressed mood. J psychosom Res. ۱۹۸۵;۲۹۱:۳۲۵-۳۲۶.
۴. Brooking J, et al. A textbook of psychiatric and mental health nursing. Edinburg: Churchil Livingston;۱۹۹۲
۵. Cherry, Sheldon H, Merkatz IR.. Complication of pregnancy. Medical-surgical Gynecology: psychosocial and prenatal. ۴th ed. New York: W.B.Saunders;۱۹۹۱.
۶. Cox JL, Connor Y, Kendell RE. Prospective study of the psychiatric disorder of childbirth. Br J Psychiatry. ۱۹۸۲;۱۴۰:۱۱۱.
۷. Cox JL, Murray D, Champman G. A controlled study of the onest, duration and prevalence of postnatal depression. Br J Psychiatry. ۱۹۹۳;۱۶۳:۲۷.
۸. Cunningham FG, et al. William obstetric ۲۰th ed. London: Prentic-Hall; ۱۹۹۷.
۹. Hannah P, et al. Links between early postpartum mood and postnatal depression. Br J Psychiatry. ۱۹۹۲;۱۰۰:۷۷۷.
۱۰. Jacoby A. Womens preference for and satisfaction with current procedures in childbirth finding from a national study. Midwifery. ۱۹۹۳;۹(۳):۱۶۷.
۱۱. Kumar R, Robsom KM. Neurotic disturbance during pregnancy and the puerperium: preliminary report of a prospective study of ۱۱۹ primipara in sandler M, editor: Mental illness in pregnancy and puerperium. Br J Psychiatry. ۱۹۷۸;۱۳۰:۲۰۷.
۱۲. Kumar R, Robsom Km. (۱۹۸۰). A prospective study of emotional disorders in childbirth women. Br J Psychiatry. ۱۹۸۰;۱۳۶:۳۳۹.
۱۳. Lavender T, Walkinshaw SA. (۱۹۹۸). Can midwives reduce postpartum psychological morbidity a randomized trial. Birth. Dec ۵(۴):۲۱۵-۹.
۱۴. Lawrie TA, et al. (۱۹۹۸). Validation of Edingburgh postnatal depression scale on a cohort of South African women. S Afr Med J. ۱۹۹۸;۱۳۴۰-۱۳۴۴.
۱۵. Murroy L, Carothers A. The validation of Edingburg postnatal depression scale on a community sample. Br J Psychiatry. ۱۹۹۰;۵۷:۲۸۸-۲۹۰.
۱۶. Paykel ES, J, et al. Events and social support in peurperal depression. Br J Psychiatry. ۱۹۸۰;۱۳۶:۳۳۹.
۱۷. Pitt B. A typical depression following childbirth. Br J Psychiatry. ۱۹۶۸;۱۱۱۴:۱۳۲۵.
۱۸. Romito P. Mothers experience of breast feeding. J Rep Inf Psych. ۱۹۸۸;۲۷:۱۳۹.
۱۹. Strindlund, Bageduhl Ms, Borgesson, Honson K. Postnatal depression: a hidden illness. Acta Psychiatr Scand. ۱۹۹۸;۴۸(۴):۲۷۲-۲۴۵.
۲۰. Terry, et al. Depressive symptomatology in new mothers: A stress and coping perspective. J Abnorm psychol. ۱۹۹۸;۱۰۵(۲):۲۲۰-۲۳۱.
۲۱. Tod ED. Peuperal depression: a prospective epidemological study. Lancet. ۱۹۶۴;۱۲۶۴.
۲۲. Warters MA, Kathryn A, Lee. Difference between primigravide and multigravide mothers in sleep disturbances, fatigue and functional status. J Nurse Midwifery. ۱۹۹۶;۴۱(۵):۳۶۴-۳۶۷.
منبع : مجله پزشکی هرمزگان، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی هرمزگان


همچنین مشاهده کنید