یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


حق در مفهوم اعتباری


حق در مفهوم اعتباری
● ماده‌ هشتم؛ حق‌ دادخواهی‌ از دادگاه‌های‌ صالح‌ ملی‌
▪ Article . Every one has
▪ the right to an effective
▪ remedy by the competent
▪ national tribunals for acts
▪ violating the fundamental
▪ rights granted him by
▪ the constitution or by law
(هر كسی‌ در برابر رفتاری‌ كه‌ حقوق‌ بنیادین‌ فردی‌ را نقض‌ و مورد تجاوز قرار داده و آن‌ حقوق‌ توسط‌ قانون‌ اساسی‌ و قانون‌ عادی‌ به‌ او واگذار شده‌ باشد حق‌ دادخواهی‌ (جبران‌ و چاره‌جویی‌ موثر) در محاكم‌ صا لح‌ ملی‌ دارد.)
حق‌ دادخواهی‌ و جبران‌ خسارات‌ وارده‌ به‌ یك‌ شخص‌ در دادگاه‌های‌ ملی‌ از حقوق‌ آحاد بشر شمرده‌ شده كه‌ در این‌ اعلامیه‌ طی‌ ماده‌ هشتم‌ آورده‌ شده‌ است. بی‌تردید تساوی‌ در حق‌ طرح‌ دعوی‌ حقوقی‌ یا شكایت‌ كیفری‌ از منطقی‌ترین‌ قوانین‌ نظام‌های‌ حقوقی‌ است. اسلام‌ در بد و ظهورش‌ در مدینه‌ تساوی‌ همه‌ افراد و همه‌ ادیان‌ رادر بهره‌مندی‌ از نظام‌ حقوقی‌ و حكومتی‌ اسلام‌ مطرح‌ ساخت‌ و همه‌ را به‌ پیمان‌ عمومی‌ فرا خواند و سپس‌ حق‌ طرح‌ دعوی‌ را حتی‌ برای‌ مذاهب‌ دیگر مانند یهودیان‌ محفوظ‌ دانست‌ و حتی‌ برترین‌ شخصیت‌ و صحابه‌ پیامبر اسلام(ص) در مقابل‌ طرح‌ دعوی‌ یك‌ یهودی‌ به‌ دادگاه‌ اسلامی‌ می‌آید و به‌ پاسخ‌ حقوقی‌ مدعی‌ یهودی‌ می‌پردازد زیرا همه‌ در اسلام‌ برای‌ احقاق‌ حقوق‌ خود آزادند و این‌ حق‌ برای‌ همه‌ یكسان‌ است‌ گرچه‌ از مذاهب‌ غیراسلامی‌ باشند اما نكته‌ مهم‌ در ماده‌ هشتم، اعتباری‌ دانستن‌ حقوق‌ هر كسی‌ براساس‌ قوانین‌ اساسی‌ (Constitution) و قوانین‌ عادی‌ (Law) در قلمرو یك‌ سرزمین‌ است‌ كه‌ چنین‌ پدیده‌ای‌ موجب‌ سرزمینی‌ دانستن‌ حق‌ اعتباری‌ خواهد شد.
● حق‌ اعتباری‌ و اعطا شده‌ در یك‌ سرزمین‌
حقوق‌ اساسی‌ هر فرد در ماده‌ هشتم‌ حقوق‌ بشر یك‌ مفهوم‌ اعتباری‌ است‌ كه‌ توسط‌ قوانین‌ اساسی‌ یا عادی‌ به‌ شهروندان‌ اعطا می‌شود. واگذاری‌ حق‌ از طرف‌ قانون‌ اساسی‌ و قانون‌ عادی‌ به‌ افراد موجب‌ می‌شود كه‌ حق‌ اشخاص‌ تنها بر پایه‌ قانون‌ تعریف‌ و شناخته‌ شود و اگر مفهومی‌ در قلمرو یك‌ سرزمین‌ حق‌ شناخته‌ نشود آن‌ مفهوم‌ در آن‌ سرزمین‌ حق‌ نخواهد بود و بنابراین‌ طرح‌ دعوی‌ یا شكایت‌ در دادگاه‌ صالح‌ ملی‌ آن‌ كشور معنا نخواهد داشت‌ زیرا حقی‌ بنا بر‌ اعتبار قانونگذاران‌ قوانین‌ اساسی‌ یا عادی‌ آن‌ كشور در تصور شهروندان‌ ثابت‌ نشده‌ است‌ تا طرح‌ دعاوی‌ یا شكایت‌ جهت‌ رسیدن‌ به‌ آن‌ حق‌ مطرح‌ شود. مطابق‌ ماده‌ هشتم، حق‌ اعتباری‌ در قلمرو سرزمین‌ یك‌ حكومت‌ كه‌ قانون‌ اساسی‌ و قانون‌ عادی‌ آن‌ حاكم‌ است‌ قابل‌ تعریف‌ وشناسایی است‌ چنین‌ مفهوم‌ اعتباری‌ در سرزمین‌های‌ گوناگون‌ با حاكمیت‌های‌ متفاوت‌، فرق‌ می‌كند زیرا مفهوم‌ اعتباری‌ فقط‌ براساس‌ خواست‌ و اراده‌ معتبر تولید می‌شود و اعتباركننده‌های‌ متفاوت‌ مفاهیم‌ اعتباری‌ متفاوتی‌ اعتبار می‌كنند اگر چنین‌ قاعده‌ای‌ را بپذیریم‌ باید حق‌ را در هر سرزمین‌ و در هرحاكمیت‌ مطابق‌ اعتبارهای‌ حاكم‌ آن‌ سرزمین‌ مقبول‌ بدانیم‌ و حتی‌ مسئله‌ طرح‌ دعاوی‌ و شكایات‌ نیز از این‌ قاعده‌ مستثنی‌ نیست‌ و آنگاه‌ باید ببینیم‌ قانونگذار آن‌ سرزمین‌ به‌ چه‌ كسی‌ حق‌ طرح‌ دعاوی‌ را داده‌ است‌ یا نداده‌ است‌ نتیجه‌ اینكه‌ حق‌ بودن‌ مطابق‌ ماده‌ هشتم‌ بستگی‌ به‌ اعتبار و اعطای‌ قانونگذار یك‌ سرزمین‌ دارد و اگر قانون‌ در یك‌ كشور‌ به‌ عده‌ای‌ چنین‌ حقی‌ را نداده‌ باشد آنها حق‌ طرح‌ شكایت‌ یادعوی‌ را ندارند و این‌ عین‌ مدلول‌ ماده‌ هشتم‌ است‌ زیرا حق‌ در تعریف‌ همین‌ ماده‌ اعتباری‌ است‌ كه‌ باید به‌ اعتبار معتبر همان‌ كشور برسد در غیر این‌ صورت‌ چنین‌ حقی‌ اساسا متولد نمی‌شود تا اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر از آن‌ دفاع‌ كند.
● حق‌ در قلمرو بین‌المللی‌
چنانچه‌ حقوق‌ را در قلمرو بین‌المللی‌ از مفاهیم‌ اعتباری‌ ذهن‌ انسان‌ بدانیم‌ باید منابع‌ اعتبار را از كنوانسیون‌های‌ بین‌المللی‌ و قرارهای‌ داوری‌ بین‌المللی‌ و اساسنامه‌های‌ آژانس‌ها و سازمان‌های‌ بین‌المللی‌ مانند سازمان‌ ملل‌ متحد و سازمان‌ انرژی‌ اتمی‌ و... بدانیم‌ بنابراین‌ طبق‌ این‌ منابع‌ حقوق‌ بین‌الملل، حق‌ در قلمرو بین‌المللی‌ تعریف‌ می‌شود. حال‌ ملاحظه‌ كنید چه‌ كشورهایی‌ به‌ این‌ حقوق‌ تجاوز می‌كنند و با آنها مخالفت‌ می‌كنند؛ به‌ طور نمونه‌ ملت‌ فلسطین‌ می‌خواهد براساس‌ حقوقی‌ كه‌ از منشور سازمان‌ ملل‌ متحد برخوردار است‌ قطعنامه‌ای‌ علیه‌ رژیم‌ اشغالگر قدس‌ به‌ تصویب‌ برساند تا شكایت‌ ظلم‌ این‌ رژیم‌ را به‌ گوش‌ سازمان‌ ملل‌ متحد برساند در این‌ موارد رژیم‌ آمریكا با حق‌ وتو، ملت‌ فلسطین‌ را از این‌ حقشان‌ یعنی‌ دادخواهی‌ در محضر افكار عمومی‌ محروم‌ می‌كند. ملت‌های‌ ضعیف‌ و محروم‌ هرگز از حق‌ دادخواهی‌ در محاكم‌ بین‌المللی‌ برخوردار نیستند بلكه‌ همواره‌ به‌ صورت‌ یك‌ جانبه‌ محكوم‌ هستند؛ چنانچه‌ گستره‌ كار اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ بشر در حوزه‌ بین‌المللی‌ در روابط‌ بین‌ كشورها و سازمان‌های‌ بین‌المللی‌ بدانیم، با حق‌كشی‌های‌ فراوانی‌ در كره‌ زمین‌ توسط‌ قدرت‌های‌ بزرگ‌ مواجه‌ هستیم‌ كه‌ هیچ‌ توجیه‌ و منطق‌ حقوقی‌ ندارد و از این‌ جهت‌ اعلامیه‌ جهانی‌ حقوق‌ توسط‌ قدرت‌های‌ بزرگ‌ بارها و بارها نقض‌ می‌شود و حق‌ تظلم‌ و دادخواهی‌ ملت‌های‌ ضعیف‌ توسط‌ كشورهای‌ قوی‌ در محاكم‌ صالح‌ و مجالس‌ بین‌المللی‌ پایمال‌ می‌شود. حق‌ در مفهوم‌ اعتباری‌ خود چه‌ در گستره‌ حقوق‌ داخلی‌ و چه‌ در گستره‌ حقوق‌ بین‌الملل‌ با قانون‌ و قراردادها متولد می‌شود و قوانین‌ و قراردادها به‌ اعتبار و اراده‌ قانونگذاران‌ در قلمرو حقوق‌ داخلی‌ و بین‌المللی‌ تحقق‌ پیدا می‌كنند.
منبع : مجله خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید