چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا
جغرافیای تاریخی استان ، استان آذربایجان شرقی
آذربایجان در فارس میانه آتورپاتكان در آثار كهن سفارسی آذربادگان یا آذربایگان، در فارسی كنونی آذربایجان، در یونانی بیزانس آذربیگانون در ارمنی اتراپاتاكان، در سریانی آذربایغان و در عربی آذربیجان نامیده شده است.
تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد در آمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمتهای غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف كرد. مقارن این رویداد دولتهایی در اطراف آذربایجان وجود داشت كه از آن جمله میتوان به دولت آشور در شمال بینالنهرین، دولت هیتی در آسیای صغیر، دولت اورارتو در نواحی شمالی و شمال غربی، اقوام كادوسی در شرق و كاسیها در حوالی كوههای زاگرس اشاره كرد. بعد از تأسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد كوچك (در مقابل ماد بزرگ) مشتمل بر شهرهای قدیمی همدان، ری، اصفهان و كرمانشاه معروف شد. به عبارت دیگر ولایاتی كه در قرون اولیه اسلامی به ناحیه جبال و بعدها به عراق عجم معروف بودند را در بر میگرفت.
بعد از غلبه اسكندر مقدونی بر ایران، سرداری به نام آتورپات در آذربایگان ظهور كرد و از اشغال آن جا توسط یونانیان جلوگیری كرد. از آن به بعد این سرزمین به نام آتورپاتكان معروف شد. آتورپات به پادشاهی رسید و آن ناحیه را مستقل اعلام كرد.
در طول دوره حكومت سلوكیها، ناحیه آتورپاتكان همچنان مستقل ماند و یونانیان و جانشینان اسكندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن یونانی را در آن محل اشاعه دهند. آذربایجان در این زمان پناهگاه زرتشتیان و تیكهگاهی در مقابل هجوم یونانیان شد.
حكومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشكانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست كماكان استقلال خود را حفظ كند. سرانجام اردشیر بابكان مؤسس سلسله ساسانی بر حكمرانان آذربایجان استیلا یافت و مرزبانی به حكومت آنجا گماشت.
در دوره ساسانی معمولاً یكی از مرزبانان را به حكومت آذربایجان میگماردند. در اواخر آن دوره حكومت آذربایجان در دست خاندان فرخ هرمزد بود و پایتخت آن شیز نام داشت كه مطابق با ویرانههای لیلان در جنوب شرقی دریاچه ارومیه گزارش شده است.
پس از فتح آذربایجان به دست اعراب، قبایل عرب از بصره و كوفه و شام و یمن برای سكونت به آنجا روی آوردند و با خرید زمینهای وسیع، كشاورزی را گسترش دادند و افراد بومی را رعیت خود كردند. اُمرای عرب برای حفظ زمینهای خود و احتمالاً برای حفظ رعایای مسلمان خود از حملات دیگر مردم آذربایجان كه به اسلام نگرویده بودند، باروهایی در اطراف املاك وسیع خود كشیدند كه به تدریج این باروها به صورت شهرهای نسبتاً مهم در آمدند.
در سال 198 هجری كه مأمون هنوز در خراسان بود و حسن بن سهل را به عراق فرستاده بود، عدهای از امرای عرب در آذربایجان دعوی استقلال داشتند. بابك خرمدین از ضعف خلافت و دوری مأمون از بغداد استفاده كرد و قسمتهای مهمی از شمال شرقی آذربایجان را در اختیار گرفت. پس از قیام بابك، سلطه دستگاه خلافت بر آذربایجان ضعیف شد.
سلسلههای ایرانی بعد از اسلام مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان كه از شرق ایران برخاستند و حكومتهای مستقلی تشكیل دادند هیچگاه نتوانستند قلمرو خود را به آذربایجان برسانند. در این مدت كه از سال 205 هجری قمری (تأسیس سلسله طاهریان) شروع و تا سال 429 هـ.ق (آغاز حكومت سلجوقیان) ادامه یافت، حكومتهای محلی متعددی قدرت را در آذربایجان به دست گرفتند. آخرین حكام مقتدر این ایالت، ساجیان (317-276 هـ.ق) بودند كه آنها نیز خود عاقبت بر ضد خلفا قیام كردند. پس از سقوط ساجیان، سلسلههای محلی در آذربایجان به قدرت رسیدند كه روادیان از آن جمله بودند. در دوران حكومت ساجیان (بنی ساج) و حكومت بعد از آن حكمرانانی در قسمت شمالی رود ارس به حكام آذربایجان خراج میدادند كه از معروفترین آنها شیروانشاهان، خداوندان شكی، حكام گرجستان، روادیان و حكام ارمنستان بودند.
در آغاز قرن پنج هجری (یازدهم میلادی) تركان غُز به فرماندهی سلجوقیان، نخست با دستههای كوچك و سپس به تعداد كثیر، آذربایجان را به تصرف در آوردند. در نتیجه، اهالی ایرانی و نواحی مجاور ماورای قفقاز، حكومت تركان را گردن گذاشتند.
در 531 هجری (1136 میلادی) آذربایجان به دست اتابك ایلدگز (الدگوز) افتاد كه تا حمله كم دوام جلالالدین خوارزمشاه (31-1225 م، 28-622 هـ) وی و اولادش بر آذربایجان حكومت كردند.
با حمله مغولان و ورود هلاكوخان (1256 م - 654 هـ) آذربایجان مركز شاهنشاهی بزرگی شد كه از آموی تا شام امتداد داشت. مقر مغولان ابتدا در مراغه بود و سپس به تبریز منتقل شد. به دستور هلاكو در مراغه رصدخانهای ساخه شد؛ اطراف خوی، بتخانهها و معابد بودایی برپا شد و بناهای غازان در تبریز و جاهای دیگر به وجود آمد. در زمان غازان، شهر تبریز بزرگتر از سابق شد و به یكی از مراكز مهم دنیای آن روز مبدل گردید. تجار روم و فرنگ كالاهای خود را به این شهر میآوردند. و بازارهای تبریز در زیبایی و ثروت معروف بود. وزرای عهد مغول از قبیل خواجه رشیدالدین فضلاللّه همدانی و تاجالدین علیشاه جیلانی بناهای مهمی در تبریز برپا كردند.
پس از ضعف ایلخانان مغول، در آذربایجان امرای مستقل حكومت یافتند. جلایریان، چوپانیان و تركمانان در قسمتی از این منطقه حكامی مستقل شدند كه پایتختشان تبریز بود. (1502-1378 م، 908-780 هـ).
پس از بر افتادن حكومت خاندان تركمانان، قرهقویونلوها و آققویونلوها بر تبریز تسلط پیدا كردند. در این زمان بناهای بسیار زیبایی در تبریز ساخته شد كه وصف آنها در سفرنامههای سیاحان اروپایی آن عصر آمده است.
پس از تصرف آذربایجان به دست شاه اسماعیل اول صفوی، تبریز مدتی پایتخت ایران بود (1502 م، 907 هـ) و آذربایجان برای شاهان صفوی سنگرگاه اصلی و مركز عمده گردآوری قوای نظامی شد. در زمان صفویه آذربایجان محل جنگهای خونین میان سپاهیان ایران و عثمانی شد و عثمانیان بارها تبریز را به تصرف خود در آوردند.
پس از سقوط دولت صفویه، در دورهای كه ایران عملاً میان روس و عثمانی و اشرف افغان تقسیم شده بود، آذربایجان در دست دولت عثمانی ماند، ولی دیری نپایید كه نادرشاه آن جا را از تصرف دولت عثمانی بیرون آورد و در صحرای مغان تاجگذاری كرد.
كریمخان زند در سال 1175 هجری (1755 میلادی) آذربایجان را از دست خانهای محلی كه پس از مرگ پادشاه قیام كرده بودند، بازپس گرفت، اما پس از مرگ او باز خوانین محلی سر بر آوردند تا اینكه آغامحمدخان قاجار در سال 1205 هجری (1785 م) موفق شد كه اداره امور آذربایجان را كاملاً در اختیار بگیرد.
با روی كار آمدن سلسله قاجار در ایران، پیشروی امپراتوری روسیه به جنوب و تصرف گرجستان عملی شد و ارمنستان، قفقاز، دربند و شروان مورد تهدید قرار گرفتند. خشونتهای غیرانسانی و نابخردانه آغامحمدخان، سیاست ضعیف فتحعلی شاه، قدرت نظامی برتر روسیه تزاری و انگیزههای توسعهطلبانه آن كشور، موجب آغاز جنگهای ایران و روس شد و شكستهای پی در پی سپاه ایران را فراهم آورد و باعث تحمیل عهدنامههای تلخ گلستان و تركمانچای شد. در جنگهای سال 1243 هجری (1823 م) ژنرال آریستوف و ژنرال پاسكویچ تبریز را تصرف كردند و سپاه روس قسمت مهم آذربایجان را اشغال كرد.
در زمان قاجاریه و به خصوص در زمان سلطنت فتحعلی شاه، آذربایجان به علت جنگهای ایران و روس مركز نظامی و شهر تبریز هم پایتخت دوم ایران شد. عباس میرزا نایبالسلطنه و وزیر او میرزا عیسی (معروف به میرزا بزرگ قائم مقام فراهانی) در آبادانی آذربایجان و مخصوصاً تبریز كوشیدند. جهانگردان اروپایی امنیت و نظم آذربایجان را در دوره عباس میرزا با امنیت فرنگستان مقایسه كردند. بعد از فتحعلیشاه، شهر تبریز ولیعهدنشین شد.
در انقلاب مشروطه، مردم آذربایجان نقش مؤثری در پیروزی آن ایفا كردند، لیكن با اشغال آذربایجان از طرف روسها، آثار این انقلاب نیز موقتاً از میان رفت.
با آغاز جنگ اول جهانی، آذربایجان مورد تهاجم نیروهای روسیه و عثمانی قرار گرفت. پس از انقلاب بلشویكی اكتبر روسیه (1917 م) روسها آذربایجان را تخلیه كردند و تركان عثمانی در تبریز حكومتی دست نشانده مستقر كردند. پس از شكست آلمان و متحدش عثمانی (در جنگ جهانی اول) آذربایجان و سراسر ایران به دست انگلیسیها افتاد، (در این دوران قیام شادروان شیخ محمد خیابانی در تبریز به منظور مخالفت با قرارداد استعماری 1919 وثوقالدوله و ایجاد نوعی استقلال داخلی برای آذربایجان شایان توجه است).
رضاخان در سال 1300 شمسی سیطره حكومت مركزی ایران را بر این منطقه برقرار كرد. به دنبال شروع جنگ جهانی دوم، در سال 1320 شمسی نیروهای شوروی وارد ولایات شمالی ایران از جمله آذربایجان شدند. این نیروها در آغاز ماه مه 1946 میلادی، (اردیبهشت 1325) به دنبال طرح مسئله آذربایجان (حكومت داخلی آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشهوری) در سازمان ملل متحد كه به نخستین شكاف رسمی بین متفقین منجر شد، آذربایجان را تخلیه كردند.
مردم آذربایجان دوش به دوش سایر مردم ایران در جریان ملی شدن صنعت نفت به سال 1329 مبارزه بیامانی را با استعمار پیر انگلستان آغاز كردند و سرانجام با پیروزی ملت ایران، سیاست استعماری انگلیس، در ایران و خاورمیانه، شكست سختی را متحمل شد.
با شروع انقلاب اسلامی مردم قهرمان آذربایجان فداكاریها و دلاوریهای بینظیری در راه پیروزی از خود نشان دادند و با رشادت در جنگ و كوشش در سازندگی در تكامل دوران تاریخ معاصرایران حضور مؤثری یافتند.
شرحی از تاریخ شهرستانهای این استان، سیمای تاریخی آن را بیش از پیش ترسیم خواهد كرد :
تاریخ باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد در آمیخته است. قوم ماد پس از مهاجرت به ایران آرام آرام قسمتهای غربی ایران از جمله آذربایجان را تصرف كرد. مقارن این رویداد دولتهایی در اطراف آذربایجان وجود داشت كه از آن جمله میتوان به دولت آشور در شمال بینالنهرین، دولت هیتی در آسیای صغیر، دولت اورارتو در نواحی شمالی و شمال غربی، اقوام كادوسی در شرق و كاسیها در حوالی كوههای زاگرس اشاره كرد. بعد از تأسیس دولت ماد، آذربایجان به ماد كوچك (در مقابل ماد بزرگ) مشتمل بر شهرهای قدیمی همدان، ری، اصفهان و كرمانشاه معروف شد. به عبارت دیگر ولایاتی كه در قرون اولیه اسلامی به ناحیه جبال و بعدها به عراق عجم معروف بودند را در بر میگرفت.
بعد از غلبه اسكندر مقدونی بر ایران، سرداری به نام آتورپات در آذربایگان ظهور كرد و از اشغال آن جا توسط یونانیان جلوگیری كرد. از آن به بعد این سرزمین به نام آتورپاتكان معروف شد. آتورپات به پادشاهی رسید و آن ناحیه را مستقل اعلام كرد.
در طول دوره حكومت سلوكیها، ناحیه آتورپاتكان همچنان مستقل ماند و یونانیان و جانشینان اسكندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن یونانی را در آن محل اشاعه دهند. آذربایجان در این زمان پناهگاه زرتشتیان و تیكهگاهی در مقابل هجوم یونانیان شد.
حكومت جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشكانیان نیز ادامه یافت و این منطقه توانست كماكان استقلال خود را حفظ كند. سرانجام اردشیر بابكان مؤسس سلسله ساسانی بر حكمرانان آذربایجان استیلا یافت و مرزبانی به حكومت آنجا گماشت.
در دوره ساسانی معمولاً یكی از مرزبانان را به حكومت آذربایجان میگماردند. در اواخر آن دوره حكومت آذربایجان در دست خاندان فرخ هرمزد بود و پایتخت آن شیز نام داشت كه مطابق با ویرانههای لیلان در جنوب شرقی دریاچه ارومیه گزارش شده است.
پس از فتح آذربایجان به دست اعراب، قبایل عرب از بصره و كوفه و شام و یمن برای سكونت به آنجا روی آوردند و با خرید زمینهای وسیع، كشاورزی را گسترش دادند و افراد بومی را رعیت خود كردند. اُمرای عرب برای حفظ زمینهای خود و احتمالاً برای حفظ رعایای مسلمان خود از حملات دیگر مردم آذربایجان كه به اسلام نگرویده بودند، باروهایی در اطراف املاك وسیع خود كشیدند كه به تدریج این باروها به صورت شهرهای نسبتاً مهم در آمدند.
در سال 198 هجری كه مأمون هنوز در خراسان بود و حسن بن سهل را به عراق فرستاده بود، عدهای از امرای عرب در آذربایجان دعوی استقلال داشتند. بابك خرمدین از ضعف خلافت و دوری مأمون از بغداد استفاده كرد و قسمتهای مهمی از شمال شرقی آذربایجان را در اختیار گرفت. پس از قیام بابك، سلطه دستگاه خلافت بر آذربایجان ضعیف شد.
سلسلههای ایرانی بعد از اسلام مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و غزنویان كه از شرق ایران برخاستند و حكومتهای مستقلی تشكیل دادند هیچگاه نتوانستند قلمرو خود را به آذربایجان برسانند. در این مدت كه از سال 205 هجری قمری (تأسیس سلسله طاهریان) شروع و تا سال 429 هـ.ق (آغاز حكومت سلجوقیان) ادامه یافت، حكومتهای محلی متعددی قدرت را در آذربایجان به دست گرفتند. آخرین حكام مقتدر این ایالت، ساجیان (317-276 هـ.ق) بودند كه آنها نیز خود عاقبت بر ضد خلفا قیام كردند. پس از سقوط ساجیان، سلسلههای محلی در آذربایجان به قدرت رسیدند كه روادیان از آن جمله بودند. در دوران حكومت ساجیان (بنی ساج) و حكومت بعد از آن حكمرانانی در قسمت شمالی رود ارس به حكام آذربایجان خراج میدادند كه از معروفترین آنها شیروانشاهان، خداوندان شكی، حكام گرجستان، روادیان و حكام ارمنستان بودند.
در آغاز قرن پنج هجری (یازدهم میلادی) تركان غُز به فرماندهی سلجوقیان، نخست با دستههای كوچك و سپس به تعداد كثیر، آذربایجان را به تصرف در آوردند. در نتیجه، اهالی ایرانی و نواحی مجاور ماورای قفقاز، حكومت تركان را گردن گذاشتند.
در 531 هجری (1136 میلادی) آذربایجان به دست اتابك ایلدگز (الدگوز) افتاد كه تا حمله كم دوام جلالالدین خوارزمشاه (31-1225 م، 28-622 هـ) وی و اولادش بر آذربایجان حكومت كردند.
با حمله مغولان و ورود هلاكوخان (1256 م - 654 هـ) آذربایجان مركز شاهنشاهی بزرگی شد كه از آموی تا شام امتداد داشت. مقر مغولان ابتدا در مراغه بود و سپس به تبریز منتقل شد. به دستور هلاكو در مراغه رصدخانهای ساخه شد؛ اطراف خوی، بتخانهها و معابد بودایی برپا شد و بناهای غازان در تبریز و جاهای دیگر به وجود آمد. در زمان غازان، شهر تبریز بزرگتر از سابق شد و به یكی از مراكز مهم دنیای آن روز مبدل گردید. تجار روم و فرنگ كالاهای خود را به این شهر میآوردند. و بازارهای تبریز در زیبایی و ثروت معروف بود. وزرای عهد مغول از قبیل خواجه رشیدالدین فضلاللّه همدانی و تاجالدین علیشاه جیلانی بناهای مهمی در تبریز برپا كردند.
پس از ضعف ایلخانان مغول، در آذربایجان امرای مستقل حكومت یافتند. جلایریان، چوپانیان و تركمانان در قسمتی از این منطقه حكامی مستقل شدند كه پایتختشان تبریز بود. (1502-1378 م، 908-780 هـ).
پس از بر افتادن حكومت خاندان تركمانان، قرهقویونلوها و آققویونلوها بر تبریز تسلط پیدا كردند. در این زمان بناهای بسیار زیبایی در تبریز ساخته شد كه وصف آنها در سفرنامههای سیاحان اروپایی آن عصر آمده است.
پس از تصرف آذربایجان به دست شاه اسماعیل اول صفوی، تبریز مدتی پایتخت ایران بود (1502 م، 907 هـ) و آذربایجان برای شاهان صفوی سنگرگاه اصلی و مركز عمده گردآوری قوای نظامی شد. در زمان صفویه آذربایجان محل جنگهای خونین میان سپاهیان ایران و عثمانی شد و عثمانیان بارها تبریز را به تصرف خود در آوردند.
پس از سقوط دولت صفویه، در دورهای كه ایران عملاً میان روس و عثمانی و اشرف افغان تقسیم شده بود، آذربایجان در دست دولت عثمانی ماند، ولی دیری نپایید كه نادرشاه آن جا را از تصرف دولت عثمانی بیرون آورد و در صحرای مغان تاجگذاری كرد.
كریمخان زند در سال 1175 هجری (1755 میلادی) آذربایجان را از دست خانهای محلی كه پس از مرگ پادشاه قیام كرده بودند، بازپس گرفت، اما پس از مرگ او باز خوانین محلی سر بر آوردند تا اینكه آغامحمدخان قاجار در سال 1205 هجری (1785 م) موفق شد كه اداره امور آذربایجان را كاملاً در اختیار بگیرد.
با روی كار آمدن سلسله قاجار در ایران، پیشروی امپراتوری روسیه به جنوب و تصرف گرجستان عملی شد و ارمنستان، قفقاز، دربند و شروان مورد تهدید قرار گرفتند. خشونتهای غیرانسانی و نابخردانه آغامحمدخان، سیاست ضعیف فتحعلی شاه، قدرت نظامی برتر روسیه تزاری و انگیزههای توسعهطلبانه آن كشور، موجب آغاز جنگهای ایران و روس شد و شكستهای پی در پی سپاه ایران را فراهم آورد و باعث تحمیل عهدنامههای تلخ گلستان و تركمانچای شد. در جنگهای سال 1243 هجری (1823 م) ژنرال آریستوف و ژنرال پاسكویچ تبریز را تصرف كردند و سپاه روس قسمت مهم آذربایجان را اشغال كرد.
در زمان قاجاریه و به خصوص در زمان سلطنت فتحعلی شاه، آذربایجان به علت جنگهای ایران و روس مركز نظامی و شهر تبریز هم پایتخت دوم ایران شد. عباس میرزا نایبالسلطنه و وزیر او میرزا عیسی (معروف به میرزا بزرگ قائم مقام فراهانی) در آبادانی آذربایجان و مخصوصاً تبریز كوشیدند. جهانگردان اروپایی امنیت و نظم آذربایجان را در دوره عباس میرزا با امنیت فرنگستان مقایسه كردند. بعد از فتحعلیشاه، شهر تبریز ولیعهدنشین شد.
در انقلاب مشروطه، مردم آذربایجان نقش مؤثری در پیروزی آن ایفا كردند، لیكن با اشغال آذربایجان از طرف روسها، آثار این انقلاب نیز موقتاً از میان رفت.
با آغاز جنگ اول جهانی، آذربایجان مورد تهاجم نیروهای روسیه و عثمانی قرار گرفت. پس از انقلاب بلشویكی اكتبر روسیه (1917 م) روسها آذربایجان را تخلیه كردند و تركان عثمانی در تبریز حكومتی دست نشانده مستقر كردند. پس از شكست آلمان و متحدش عثمانی (در جنگ جهانی اول) آذربایجان و سراسر ایران به دست انگلیسیها افتاد، (در این دوران قیام شادروان شیخ محمد خیابانی در تبریز به منظور مخالفت با قرارداد استعماری 1919 وثوقالدوله و ایجاد نوعی استقلال داخلی برای آذربایجان شایان توجه است).
رضاخان در سال 1300 شمسی سیطره حكومت مركزی ایران را بر این منطقه برقرار كرد. به دنبال شروع جنگ جهانی دوم، در سال 1320 شمسی نیروهای شوروی وارد ولایات شمالی ایران از جمله آذربایجان شدند. این نیروها در آغاز ماه مه 1946 میلادی، (اردیبهشت 1325) به دنبال طرح مسئله آذربایجان (حكومت داخلی آذربایجان به رهبری سید جعفر پیشهوری) در سازمان ملل متحد كه به نخستین شكاف رسمی بین متفقین منجر شد، آذربایجان را تخلیه كردند.
مردم آذربایجان دوش به دوش سایر مردم ایران در جریان ملی شدن صنعت نفت به سال 1329 مبارزه بیامانی را با استعمار پیر انگلستان آغاز كردند و سرانجام با پیروزی ملت ایران، سیاست استعماری انگلیس، در ایران و خاورمیانه، شكست سختی را متحمل شد.
با شروع انقلاب اسلامی مردم قهرمان آذربایجان فداكاریها و دلاوریهای بینظیری در راه پیروزی از خود نشان دادند و با رشادت در جنگ و كوشش در سازندگی در تكامل دوران تاریخ معاصرایران حضور مؤثری یافتند.
شرحی از تاریخ شهرستانهای این استان، سیمای تاریخی آن را بیش از پیش ترسیم خواهد كرد :
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست