جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
مجله ویستا
عقلانیت اقتصادی و تئوری بازیها
به این دیدگاه اعتقاد دارم که «تاریخ در نتیجه کنشهای انسانی و نه طراحیهای انسانی به وجود آمده است». این جمله متعلق به آدام فرگوسن، فیلسوف اسکاتلندی قرن هجدهم است.
برخی اقتصاد را علم رابطه میان اهداف و ابزارهای کمیابی که کاربردهای مختلفی دارند، تعریف کردهاند. از این رو اقتصاد را دانش خیلی وسیعی دانستهاند. علم سیاست و جامعه شناسی نیز مسحور شیوه تحلیل اقتصادی روابط انسانی شده است. این ایده که ما در تمام زندگی همانگونه رفتار میکنیم که در بازار عمل میکنیم، ایدهای است که تلاش میکند تا مبنایی فردگرایانه برای نهادها، هنجارها و فعالیتهای انسانی ایجاد کند و کل گرایی را کنار گذارد. در تئوری اقتصاد، انسانها موجوداتی عقلایی و خود محور تعریف میشوند که هر کدام میخواهند منفعت خود را حداکثر کنند. در ادامه، نخست عقلایی بودن عاملین اقتصادی را تعریف کرده و سپس نگاهی به تئوری بازیها نموده و پس از آن نشان خواهیم داد که هنجارها چگونه ظهور میکنند.
● عاملین عقلایی
اولین اصل اقتصاد این است که عاملین اقتصادی تنها بر اساس منافع خویش عمل میکنند. اگرچه نئوکلاسیکها این فرض را کاملا قبول دارند، اما مارکسیستها و کینزینها این مفهوم را تنها وقتی که میخواهند رفتارهای فردی را تحلیل کنند به کار میگیرند. تئوری رفتار عقلایی با فرض یک فرد که کاملا عقلایی شبیه رابینسون کروزوئه که در جزیره ای تنها بود کار خود را آغاز میکند. عقلانیت این فرد سه بعد دارد: ترجیحات وی کاملا رتبهبندی شده، اطلاعات کامل و یک کامپیوتر کامل در ذهن افراد قرار داشته باشد. رفتار این فرد وقتی عقلایی است که انتخابهایی را انجام دهد که ترجیحات او را در بیشترین حد ارضا کند. مثلا فرض کنید که کروزوئه باید در این مورد تصمیمگیری کند که آیا یک تور ماهیگیری ببافد که ماهی بیشتری بگیرد یا امروز نیز مثل روزهای دیگر با نیزهاش ماهی بگیرد.
اگر وی مطمئن باشد که با نیزه صرفا روزی یک ماهی به دست خواهد آورد، اما در روزهای آینده با تور ماهیگیری تعداد ماهی بیشتری (مثلا ۴ ماهی) نصیبش خواهد شد، آنگاه انتخاب عقلایی او به سادگی این خواهد بود که چگونه این دو نتیجه را از دید خود رتبهبندی میکند. او به روشنی انتخابی را برخواهد گزید که منافع آن ارجح باشد.
وقتی عدم قطعیت وجود دارد، کار سختتر میشود. در مساله بالا فرض ما این بود که اطلاعات این فرد کامل بود به این معنی که وی احتمال وقوع هر گزینه را دقیقا میدانست. یعنی یک توزیع احتمالی ذهنی داشت که کامل و سازگار بود. حال این فرد میتواند با کامپیوتر ذهنش مطلوبیت مورد انتظار را محاسبه کند. مطلوبیت مورد انتظار مجموع مطلوبیتهای ناشی از گزینههای مختلف است که با احتمالهای مختلف وقوع هر گزینه موزون شده است. یک انسان عقلایی همواره گزینهای که مطلوبیت مورد انتظار پایین تری داشته باشد را رد میکند.
معلوم است که این مفروضات برای حالتهای ایده آل است. هیچ کدام ما ترجیحات کاملا رتبهبندی شده نداریم. هیچ کدام از ما کامپیوتر صددرصد و بدون خطا در ذهن نداریم. همواره اطلاعات کامل در اختیار ما نیست، اما این مفروضات یک تیپ ایدهآل از آنچه عقلانیت (اقتصادی) تعریف میشود میسازد. انتخاب عقلایی ماهیت ابزاری دارد به این معنا که مهم نیست شما سیب را به پرتقال ترجیح میدهید یا نه، مهم این است که انتخاب شما مطلوبیت مورد انتظار شما را حداکثر کند. فرض مهم این مفهوم همانا منفعت محوری انسانها حداقل در عرصه تجارت و کسب و کار است، گرچه اقتصاددانان این نگاه را به کل عرصه زندگی نیز تعمیم داده اند.
● تئوری بازیها
در مثال رابینسون کروزوئه، از وقتی جمعه وارد داستان میشود، قضایا کمی پیچیده میشود زیرا استراتژیهای کروزوئه با در نظر گرفتن استراتژیهای جمعه ممکن میگردد. در چنین حالتی هر کس حداقل میداند که طرف دیگر نیز عقلایی رفتار خواهد کرد. تئوری بازیها از اینجا آغاز میشود. فرض کنید دو نفر به نامهای الف و ب که هر دو سوار بر ماشین هستند به دو سوی یک پلی رسیدهاند که تنها یک ماشین میتواند از آن گذرکند. هر کدام با این دو گزینه روبهرو هستند یا به حرکت خود ادامه دهند یا متوقف شوند. طبیعی است که تصمیمگیری در این رابطه بدون توجه به تصمیم طرف دیگر ممکن نیست. لذا چهار حالت متصور است: ۱) حرکت الف و توقف ب، ۲)حرکت الف و حرکت ب، ۳) توقف ب، توقف ب، ۴)توقف الف و حرکت ب. این که کدام حالت رخ خواهد داد بستگی به رتبهبندی این حالتها توسط هر کدام از طرفین دارد.
چهار نوع بازی اصلی
۱) هماهنگی
فرض کنید که برای هیچکدام مهم نباشد که چه کسی باید معطل شود. در این صورت دو گزینه بهتر وجود خواهد داشت و بازی موجود به یک بازی همکارانه تبدیل میگردد. این بازی را میتوان به شکل زیر تصویر کرد. در درون هر خانه دو رقم وجود دارد که رقم سمت چپ بازدهی برای الف و رقم سمت راست بازدهی برای ب است.
▪ حرکت توقف
ـ ۱،۱ ۰، ۰ توقف الف
ـ ۰،۰ ۱،۱ حرکت ب
مقصود از بازدهی گاه بازدهی مالی است یعنی پولی که فرد نهایتا به جیب میزند، اما گاه مقصود از آن واحد مطلوبیتی است که هر کس به دست میآورد. در جدول بالا دو جواب وجود دارد:
۱) الف حرکت و ب توقف کند،
۲) الف توقف و ب حرکت کند. در اینجا مفهوم تعادل نش ظاهر میشود، یعنی مجموعه استراتژیهای هر طرف نسبت به طرف دیگر، موجب ایجاد یک تعادل میشود. مقصود از تعادل این است که برآیند حاصله پایدار است زیرا با توجه به استراتژی طرف دیگر، برای هیچ کدام استراتژی بهتری قابل تصور نیست. گزینه توقف الف و توقف ب یک تعادل نیست زیرا اگر الف توقف کند، برای ب بهتر است که حرکت نماید. در حالت تعادل ایجاد شده هیچ کدام نمیدانند قصد طرف دیگر چیست. لذا مجبور میشوند مثلا به شانس و اقبال متوسل شده و برای تصمیمگیری شیر یا خط کنند.
در اینجاست که مفهوم استراتژیهای ترکیبی ظاهر میشود. در بازیهای هماهنگی دو (یا چند) تعادل وجود دارد و هر طرف باید تصمیم بگیرد که کدامیک را انتخاب میکند. باید توجه داشت که بازی فوق یک نوبته است به این معنی که یک بار صورت میگیرد. اگر این بازی تکراری بود، به این معنی که الف و ب هر روز سر این پل به هم میرسیدند و با این وضعیت روبهرو میشدند، آنگاه برای شان بهتر بود که یک قاعده ای را وضع کنند که هر دفعه ناچار به تصمیمگیری نشوند. مثلا میتوانستند این قاعده را وضع کنند که «خانمها مقدمند» یا «راننده ای که به سمت شمال میراند حق تقدم دارد». نمونه بازی تکراری رانندگی است که در خیابانها ماشینها بر اساس یک قرارداد تصمیم گرفتهاند که از سمت راست برانند یا از سمت چپ، چرا که لازم نباشد هر روز در مورد این مساله توافق و تصمیمگیری کرد. باید توجه داشت که نتایج حاصل از تئوری بازیها در حالت هماهنگی لزوما متقارن نیست بلکه میتواند کاملا غیر متقارن باشد.
▪ حرکت توقف
ـ ۲،۲ ۰، ۰ توقف الف
ـ ۰،۰ ۱،۱ حرکت ب
در وضعیتی که در بالا ترسیم گردیده، حرکت ب بر حرکت الف تقدم داشته شده است. در شکل فوق یک تعادل دیگر هم وجود دارد که نسبت به تعادل اول در وضعیت فروتر و نامطلوب تری قرار دارد. به اصطلاح تعادل اول، تعادلی از نوع بهینه پارتو است به این معنی که نمی توان بدون تضعیف وضعیت کسی، وضعیت کس دیگری را بهبود بخشید. با این وصف مشخص میشود که در شکل بالا، تنها یک راه حل وجود دارد که همانا حرکت ب و توقف الف است.
ویژگی منحصر به فرد بازیهای هماهنگ این است که طرفهای بازی، همواره تمایل دو جانبه ای دارند تا با هم هماهنگی و همکاری داشته باشند. دلیل آن هم این است که تعارض منافعی وجود ندارد فلذا بسیار بعید است که دو طرف نتوانند به راه حل سودمندی برای هر دو سمت دست یابند (خصوصا در بازیهای تکرارشونده). با این توصیف، انسانهای منفعت محور میتوانند با هم جامعه ای تشکیل دهند زیرا منافع آنها با هم همسو است و با تشکیل جامعه وضعیت همه بهتر میشود. اگر منافع با هم در تعارض نباشد، تحقق جامعه مدنی از طریق بازیهای همکارانه میسر خواهد بود و آنارشیستها حق خواهند داشت که بگویند نیازی به وجود دولت نیست.
۲) معمای زندانی
از آنجا که ما یک شرایط ایده آلی را تصویر میکنیم به این معنی که همه کاملا عقلایی هستند، شاید عیبی نتوان بر آنارشیستها گرفت که زندگی اجتماعی را نیز ایده آل میبینند، اما در جهان واقعی منافع با هم تضاد دارند و حتی در جهان خیالی و اتوپیایی نیز میتوانند با هم تعارض داشته باشند. وقتی که منافع کاملا متعارض باشند، چارهای جز جنگ باقی نمی ماند و از دست تئوری بازیها چیزی بر نمیآید، اما اگر این منافع با هم همپوشانی داشته باشند ولی کاملا با هم منطبق نباشند، در این صورت تئوری بازیها ابزار جذابی خواهد بود.
فرض کنید که الف و ب با هم رفیق شوند و هر دو دریابند که هر دو به دزدی و جنایت تمایل دارند. با هم شروع به قتل میکنند. پلیس آنها را دستگیر میکند. پلیس میداند که آنها دزدی کردهاند، اما شواهد کافی برای متهم کردن شان به قتل ندارد و برای محکوم کردن آنها نیازمند اقرار آنها است. این دو نفر در دو اتاق جدا نگهداری میشوند. پلیس به هر کدام میگوید: «اگر تو به جنایت اقرار کنی، ولی دیگری اینکار را نکند، تو آزاد خواهی شد و آن شخص دیگر محکوم و اعدام میشود و بالعکس، اما اگر هر دو اقرار کنید، هر دو محکوم به ۱۰ سال حبس میشوید. اگر هیچ کدام اقرار نکنید، هر دو به اتهام دزدی دو سال حبس خواهید کشید».
وضعیت بازی گونهای که در این حالت ایجاد میشود در شکل زیر نشان داده شده است. اینکه هر دو سکوت کنند، بهتر از آنست که هر دو اقرار کنند (نمره ۳ در برابر ۲). اما در عین حال هر دو وسوسه میشوند که به کلی آزاد شوند؛ چرا که اگر دیگری سکوت کند ولی او اعتراف کند، شخص اعترافکننده به آزادی خواهد رسید. از سویی هر کس میداند که اگر او سکوت کند ولی دیگری اعتراف نماید، وضع او بدتر از حالتی خواهد شد که هر دو اعتراف نمایند (نمره ۱ در مقابل ۲). به عبارتی الف، با خود میگوید، اگر ب سکوت کند، برای من بهتر است که اعتراف کنم.
مارتین هولیس
http://www.economicinterests.blogfa.com
http://www.economicinterests.blogfa.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست