جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
تنفس برای یک جزماندیش
فروتن و بامزه شاید كلماتی نباشند كه بتوانند لارس فونتریر را توصیف كنند اما آنها دقیقا نمایشگر جنبههای گوناگون دی جدید ساخته او هستند؛ فیلم «رئیس همه». این فیلم كه تنها طی ۵ هفته ساخته شد، بیشتر در یك ساختمان اداری میگذرد و داستانش درباره بازیگری است كه استخدام شده تا نقش رئیس یك كمپانی را بازی كند. كمپانی كه كارمندانش هیچگاه تا آن زمان او را ندیدهاند.
این فیلم جذاب چیزی نیست كه بیننده نوعی از این فیلمساز دانماركی انتظار داشته باشد. موفقیت بینالمللی او در سال ۱۹۹۶ با فیلم درخشان اما از نظر احساسی فرساینده «شكستن امواج» رقم خورد. او اخیرا دو فیلم افسرده و استلیزه با موضوع دوره بحران اقتصادی آمریكا ساخته كه «داگ ویل» (۲۰۰۳) و «ماندرلی» (۲۰۰۵) نام دارند. این شخصیت نوعی فونتریر است. آخرین فیلم او ـ كه در حال ساخت است ـ با نام «آنارشیست» فرض را بر این گذاشته كه دنیا را بهجای خدا، شیطان خلق كرده است. او در مصاحبهای با یك روزنامه دانماركی اذعان كرده اوایل امسال بهخاطر بیماری افسردگی در بیمارستان بستری بوده و نمیداند تا كی آماده كار خواهد بود.
اتفاقا تضاد «رئیس همه» با این پیشزمینه روحی، منطقی است. این فیلم، فونتریر را هم جزو كارگردانانی قرار میدهد كه به سنت قدیمی خودشان را با ساخت فیلمهای كوچك در نقاط استراتژیك كارنامهشان ارضا میكنند. فیلمهایی كه اتفاقا گاهی اوقات و بهنحوی تناقضآمیز از سایر آثار جاهطلبانه و پرخرج آنها بهتر از كار درمیآید.
فرانسیس فوردكاپولا، «جوانی بدون جوانی» را كه نخستین فیلم او پس از یك دهه محسوب میشود، تنها با ۵میلیون دلار و بهصورت مستقل ساخته است. درونمایههای روشنفكرانه و فلسفی فیلم در دوران جنگجهانی دوم و در قالب داستان دست و پنجه نرمكردن یك استاد دانشگاه (با بازی تیم راث) با ریشههای زبان شكل میگیرند. كاپولا، خود میگوید از آثار دخترش، سوفیا كه توانسته فیلمهایی كوچك و مستقل اما موفق بسازد، الهام گرفته است. آخرین فیلم كاپولا، «باران ساز» در ۱۹۹۷ اقتباسی بود از رمان جان گریشام به همین نام (كمپانی سونی اخیرا «جوانی بدون جوانی» را خریده و میخواهد آن را اواخر سال اكران كند).
مارتین اسكورسیزی، كمدی «پس از ساعتها» (۱۹۸۵) را بهعنوان زنگ تفریح پس از تولید طولانی و سخت فیلم «سلطان كمدی» ساخت. راحتی و سرزندگی فیلم هنوز هم قابل مشاهده است. اسكورسیزی تبدیل به یك الگو شده است، هم برای استودیوها و هم برای خودش، بهنوعی كه فیلمسازانی چون استیون سودربرگ جا پای او گذاشتهاند. سودربرگ دو فیلم نوآورانه و خارقالعاده را بین «دوازده یار اوشن» (۲۰۰۴) و «سیزده یار اوشن» (۲۰۰۷) ساخت. یك فیلم كوچك جمع و جور به نام «حباب» بهمدت ۷۳ دقیقه كه به روش دیجیتال فیلمبرداری شده بود و به درگیریهای عاطفی كارگران یك كارخانه شیك اما ترسناك در اوهایو میپرداخت و دیگری «آلمانی خوب» فیلمی پرشاخ و برگ با ادای دین به سینمای دهه ۴۰ میلادی كه به تجربهاش میارزید.
فونتریر هیچگاه فیلم پاپكورنی نساخته، با این وجود نیاز داشت تحولی در كارنامه حرفهایاش بهوجود آورد. بهخصوص پس از «داگ ویل» و «ماندرلی» دو بخش از یك سهگانه درباره «آمریكا، سرزمین فرصتها». این آثار واكنشهای متفاوتی را در پی داشتند. گروهی با حرارت آنها را بهخاطر جسارت و جنبههای هنری ستودند و البته گروهی هم او را یك شیاد ضدآمریكایی نامیدند.
بهنظر من «داگ ویل» دستاوردی بزرگ و فیلمی قدرتمند است. نیكول كیدمن در نقش «گریس» ظاهر میشود، دختری كه از پدر تبهكارش فرار میكند و به شهری كوچك در كلورادو پناه میبرد اما نهایتاً به فساد كشیده میشود. سبك تئاتری فیلم، بهنوعی كه دیوارها با خطوط گچی روی صحنه مشخص شده اند، تمركز را بر اوج و فرودها و پیچشهای اخلاقی شخصیتها قرار داده است. دلیلی وجود ندارد كه این نسخه سیاه از اخلاقگرایی و رستگاری آمریكایی را صرفا بهخاطر اینكه سازندهاش دانماركی است، رد كنیم.
«ماندرلی» گریس را (این بار با بازی برایس دالاس هاوارد) به شهری در آلاباما میآورد، جایی كه بردهداری هنوز خودنمایی میكند اما فیلم یك شكست جاهطلبانه است. كیدمن در «داگویل» حضور درخشانی دارد و دیالوگهایش را به شیوایی یك بازیگر باتجربه تئاتر بیان میكند اما هاوارد تكگوییهایش را بهسختی ادا میكند. تاریخ نژادپرستی در آمریكا پیچیدهتر از این حرفهاست كه این فیلم نمایش میدهد اما بههرحال حق فونتریر نبود كه بدین گونه مورد حمله قرار گیرد. پس تعجبی ندارد او از ساخت سومین قسمت سهگانهاش به نام «Wasington» منصرف شود (و شاید حالا هیچگاه نفهمیم چرا او H را از نام Washington حذف كرده بود).
و حالا «رئیس همه» به یكباره چهرهای دیگر را از او رو میكند. فیلم با ترفندی خود ارجاعانه و بازیگوشانه آغاز میشود. تصویر فونتریر را پشت دوربین و انعكاس یافته در شیشههای یك ساختمان اداری سر به فلك كشیده میبینیم.
فیلم، داستانش را به طرزی سرگرمكننده آغاز میكند. كریستوفر، بازیگری است كه توسط «ران» استخدام شده تا نقش او را بهعنوان صاحب یك كمپانی صنعتی ایفا كند. «ران» خود وانمود میكند تنها مدیر شركت است تا بتواند تصمیمها و سیاستهای نامطلوب خود را به یك رئیس دیگر كه حضوری شبحوار دارد، نسبت دهد. این داستان یكی از آن كمدیهای فارس فرانسوی را به ذهن متبادر میكند كه اتفاقا فیلم در لحظاتی همینگونه است. دفتر پر است از آدمهای روانی، همچون زنی كه هرگاه می خواهد دستگاه ماشین را روشن كند، جیغی وحشتناك میكشد. رئیس قلابی خود را بهخاطر اقدامات رئیس واقعی، درگیر ماجراهایی ناخواسته میبیند مثل خواستگاری از یكی از كارمندها و اغواشدن توسط دیگری.
فیلم در واقع آزمون رابطه هنر و قدرت است. «ران» به مثابه یك مدیر نمادین تلاش میكند با ایدههای خودش جلوی بلندپروازیهای كریستوفر بازیگر را بگیرد. كنترل و دست و پا بستگی هنر، چیزی بیش از یك درونمایه سرسری است، چراكه او همواره خود، موانع و مشكلات را به جنبههای زیباییشناختی تبدیل كرده است. این در حقیقت بازی پشت مانیفست «دگما۹۵» است كه فونتریر از پایهگذاران آن است. در ساختن «رئیس همه» هم فونتریر از یك حقه استفاده كرده. او فیلمبرداری را به شیوهای موسوم به Aotomativision انجام میداد یعنی دوربین را در موقعیتی قرار میداد و بعد میگذاشت كامپیوتر حركت دوربین را انتخاب كند. بینندگان متوجه نمیشدند اما فیلم شبیه یك مستند است كه در آن حس حضور دوربین روی دست وجود ندارد اما مهمترین مانع، بیش از هر چیز دیگری خلاقانه است: بازی با قراردادهای كمدی. آیا فونتریر میتواند با قانونی كه میگوید كمدی باید پایانی خوش داشته باشد، كنار بیاید؟ حقیقت این است كه اهمیت فیلم «رئیس همه» ربطی به دانستن پایان آن ندارد. برای طرفداران او این فیلم غیرمنتظره، كوچك و سرخوشانه میتواند بیصبری آنها را برای تماشای «آنارشیست» بیشتر كند.
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست