سه شنبه, ۲۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 11 March, 2025
مجله ویستا
او برای نام "ایران" کم نگذاشت .ما برای او چه کردیم ؟

پرسش بزرگ ناگهان همه چیز را در من به هم ریخت . چرا ؟ چرا؟ نکند مردی که پیشنهاد ۱۰ میلیون دلار ترک ها را مثل آب خوردن قربانی غیرت ایرانی خودکرد جلو رابینسون کم بیاورد ؟! در حد فاصل حسین آن روز با رضا زاده امروز که طول دفتر رابینسون را گز می کرد تا می رسید به میز ریاست و پشت آن قرار می گرفت چه اتفاقاتی افتاده بود که من نمی دانستم؟ دنیا جلو چشمانم سیاهی می رود . آیا رضا زاده می خواهد دار و ندار خود را در قالب چند کلمه ناقابل که ادبیاتی آزار دهنده تر از آن هر گز نخوانده و نشنیده بودم بریزد ؟!
یکی نیست به من بگوید در حد فاصل سیدنی و آتن تا روز نحس رابینسون ، ما با پهلوان خود چه کردیم ؟ این کدام نیاز نامردی بود که او را کشان کشان به دبی آورده و سبعانه قربانی اش می کرد ؟ این سنگ از فلاخن کدام نا کسی رها شده بود تا رضا زاده که یک دنیا حماسه بود را نشانه رود ؟ این ها که می گویم نقد حال و بیان همه احساسی است که من را در آن لحظات در چنگال بیرحم خود می فشرد . راستی ما با حسین رضا زاده چه کرده بودیم که حاضر شده بود به این صحنه تن بدهد ؟ کمی که حالم جا آمد دیدم هیچ چیز از ارزش های حسین نزد من کم نشده است . اما هر چه بخواهید از دیگران ، از کسانی که مسبب این همه بودند و درست هم نمی توانستم آن ها را شناسایی کنم خیلی کم شده بود . شاید یکی از آن ها خود من بودم و یا هر شهر وند عادی دیگر و نمی دانستم . من وامثال من که بلد نیستیم چگونه از پهلوانان و مردان جامعه خود که هر از گاهی و خیلی دیر به دیر در میانمان پیدا می شوند صیانت کنیم . فقط می خواهیم آن ها گل کنند تا بتوانیم در چند لحظه همزاد پنداری خودمان را ارضا کنیم و خلاص ! حتی آن جا که با تمام وجود فریاد می کشیم و تشویق می کنیم هم پای خودمان در میان است ! که اگر نبود این قدر زود همه چیز از یادمان نمی رفت . این قدر بی خیال و بی پروا گرد مردان روزگار خود را به امان خودشان رها نمی کردیم که سال به سال از حالشان نپرسیم !شاید رضا زاده در این سال ها حکایت و یا تصویر خیلی از قهرمانان را شنیده ودیده بود که روزگاری برایشان سر و دست می شکستند اما وقتی گذر عمر غبار پیری بر چهره اشان نشاند دیگر هیچکس سراغشان را نگرفت و نگفت خرت به چند ؟! حسین رضا زاده ،رضا زاده ای را چند سال پیش تحویل ما داد که از خیر میلیون ها دلار به عشق ما می گذشت ، همانگونه که گذشت ! و ما از او رضا زاده ای ساختیم و کسی را تحویلش دادیم که در تیزر تلویزیون لس آنجلسی شمه ای از آن را همه دیدند . آن تصویر حسین نبود . تصویر غفلت های ما بود ! تصویر خود خواهی های ما بود که همه چیز را برای خودمان می خواهیم و وقتی از پل گذشتیم دیگر پشت سرمان را هم نگاه نمی کنیم . این ما بودیم که در صفحه سرد و مرده شبکه های ماهواره ای سند بی کفایتی خود را آشکارا به عالم و آدم نشان می دادیم . زمستان رفت و رو سیاهی به زغال ماند . حسین رضا زاده چون ممتحنی بزرگ به میان ما آمد . پهلوان ایران ، پهلوان آسیا و تمام جهان شد . برای ما کم نگذاشت . اما ما برای او چه کردیم ؟ آپارتمان های رابنیسون کارنامه ما را هر روز دوره می کند . بگذریم .. در خانه اگر کس است یک حرف بس است ! حسین رضا زاده در نیمه راه المپیک پکن از دنیای قهرمانی خدا حافظی کرد . شاید روزی که رابنیسون را تبلیغ کرد خداحافظی کرده بود اما گوش های سنگین ما آن را نشنید..
منبع : داور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست