محبوبهٔ ابدی - IMMORTAL BELOVED

سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : بروس دیوی
کارگردان : برنارد رز
فیلمنامه‌نویس : برنارد رز
فیلمبردار : پیتر سوشیتسکی
آهنگساز(موسیقی متن) : لودویگ وان بتهوون
هنرپیشگان : گاری اولدمن، یروئن کرابه، ایزابلا روسلینی، والریا گولینو، یوهانا تر استیگه، میریام مارگولیس، مارکو هوفشنایدر
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۱ دقیقه


ـ سال ۱۸۲۷. پس از دفن جسد ̎لودویگ وان بتهوون̎ (اولدمن)، آهنگساز برجسته، ̎ آنتون شیندلر̎ (کرابه)، دوست و ناشر آثارش در میان آنچه از او باقی مانده، نامه‌ای در کشوی میز تحریرش پیدا می‌کند که در آن، همهٔ دارائی معنوی و آثارش را به زنی مجهول که او را محبوبهٔ ابدی‌اش خوانده، تقدیم کرده ̎که با او و در کنار او می‌توانست به زندگی کامل برسد و در غیر این هیچ̎. ̎شیندلر̎، تنها از سر کنجکاوی برای کشف این تنها نکتهٔ مجهول زندگی ̎بتهوون̎، جست‌و‌جوی خود را آغاز می‌کند. او به سراغ نامزد ̎بتهوون̎، ̎کنتس جولیتا ̎ (گولینو) می‌رود که ادعا می‌کند زن محبوب ̎بتهوون̎ بوده است و او تعریف می‌کند که چگونه در نخستین کنسرت ̎بتهوون̎، پدرش ̎بتهوون̎ را به عنوان مربی پیانو استخدام می‌کند و وقتی متوجه سنگینی گوش او می‌شود، مانع ازدواج آنان و تدریس ̎بتهوون̎ می‌‌شود. ̎شیندلر̎ بعدتر می‌فهمد که ̎بتهوون̎ و برادرش، هر دو، به زنی روستائی به نام ̎یوهانا ̎ (تر استیگه) دل می‌بندند اما ̎یوهانا ̎ همسر برادر می‌شود و همین باعث خشم ̎بتهوون̎ و رابطهٔ خصمانه دو برادر می‌شود. ̎بتهوون̎ هر از چندگاهی برای آن دو مزاحمت ایجاد می‌کند و حتی عملاً باعث مرگ برادرش می‌شود و همین باعث خشم ̎بتهوون̎ و رابطهٔ خصمانه دو برادر می‌شود. ̎بتهوون̎ هر از چند گاهی برای آن دو مزاحمت ایجاد می‌کند و حتی عملاً باعث مرگ برادرش می‌شود و سپس از دادگاه تقاضا می‌کند تا پسر برادرش، ̎کارل̎ (هوفشنایدر) را به او بسپارند و پیروز می‌شود. ̎کارل̎ نزد ̎بتهوون̎ می‌آید. ̎بتهوون̎ به او پیانو می‌آموزد اما در عین حال آنچنان حس تملک دارد که عملاً زندگی او را مختل می‌کند تا جائی که ̎کارل̎ در جوانی دست به خودکشی می‌زند و سرانجام بین ̎بتهوون̎ و مادرش ترجیح می‌دهد نزد مادر بماند. ̎شیندلر̎ سپس به سراغ کنتس مجاری، ̎ آنا ماری̎ (روسلینی) می‌رود که یکبار ̎بتهوون̎ را در میان استهزای شنوندگان از سالن بیرون می‌برد و حامی او می‌شود. او به سال‌های خوشی که با ̎بتهوون̎ و فرزندانش از شوهر اول خودش سپری کرده، اشاره می‌کند و اینکه چگونه در حملهٔ ̎ناپلئون̎ به اتریش، پسرش را از دست می‌دهد و باعث می‌شود تا ̎بتهوون̎ نام سنفونی شمارهٔ سه خود را ـ که برای ̎ناپلئون̎ سروده ـ تغییر دهد. ̎شیندلر̎ در نهایت به سراغ ̎یوهانا ̎ می‌رود. به نظر می‌رسد او بسیاری چیزها می‌داند و بروز نمی‌دهد، اما در انتها ̎شیندلر̎ حس می‌کند شاید این محبوبهٔ ابدی او بوده که ̎بتهوون̎ به رغم رابطهٔ نفرت‌آلود و خصمانه‌اش با او، عملاً دلباخته‌اش بوده است و به یاد سال‌های آخر عمر ̎بتهوون̎، وضعیت نیمه دیوانهٔ او می‌افتد. ̎یوهانا ̎ قصهٔ دیدار آخرش با او را در بستر مرگ تعریف می‌کند.
ـ چهارمین ساختهٔ رز پس از دو فیلم در نوع ترسناک و یک اثر هیجان‌انگیز [خانهٔ کاغذی ـ ۱۹۸۹، بر اساس اوهام و کابوس‌های دختری که خود کم‌کم آنها را واقعی می‌پندارد و درگیرشان می‌شود و آب‌نبات‌فروش ـ ۱۹۹۲، که باز جست‌وجوی دختری دربارهٔ واقعیت اوهام و کابوس‌های خود است و یک فیلم حادثه‌ای معمائی دربارهٔ یک پروندهٔ واقعی قتل در ۱۹۴۴ لندن به نام جو اهل شیکاگو و دختر نمایش ـ ۱۹۹۰] با فیلمنامه‌ای نوشتهٔ خودش بر مبنای نامه‌های عاشقانهٔ بتهوون با تمهیدی شبیه ساختار همشهری کیم اورسن ولز (۱۹۴۱)، می‌کوشد تا شبیه آمادئوس میلوش فورمن (۱۹۸۳) از طریق یک ساختار موزائیک‌وار و ناپیوسته و ناهمزمان و غیر کرونولوژیک، نگاهی به زندگی پر رمز و راز و خلق و خوی عصبی شخصیت آهنگ‌ساز نامی قرن هجدهم و نوزدهم بیندازد. رزباد این ̎همشهری کین̎ وجود یک نامهٔ شبیه وصیت‌نامه است و کاشف ماجرا شیندلر، ناشر آثار بتهوون است. فیلم که توسط شرکت فیلمسازی مل گیبسن ( آیکون پرودا کشنز) تولید شده، تماماً در پراگ فیلمبرداری شده و با یک طراحی لباس (مائوریتسیو میله‌نوتی) و صحنهٔ (ییرژی هلوپی) خیره کننده و فضاسازی درخشان، بسیار زنده است. روحیه‌ای قرن نوزدهمی نه فقط بر فضای جغرافیائی بلکه بر فضای حسی فیلم کاملاً حاکم است و این به مدد بازی بسیار نمایشی و انفجاری ولی یک دست و همخوان اولدمن و صحنه‌هائی ̎تأتر زده̎ و روان‌شناسی بسیار کلیشه‌ای از شخصیت ̎بتهوون̎ به دست می‌آید.