شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


تنها خدا تنهاست


تنها خدا تنهاست
ادامه تعطیلی روزنامه ها و برخی نشریه ها فضای کسب وکار روزنامه نگاران ایران را تخریب و تحدید می کند.
روزنامه‌نگاران بدون شک در کاست اجتماعی ایران از نخبه ترین افراد جامعه هستند، ولی باهوشترین افراد ایرانی در این طبقه و قشر حضور ندارند. افراد باهوش به سوی مشاغلی می‌روند که یا منزلت بالای اجتماعی برای آنان ارمغان بیاورد و یا با درآمد بالا امکان یک زندگی مرفه را تامین کند.
شغلی که مشخص نیست چه آینده‌ای دارد و شاغل در آن امنیت و آینده شغلی ندارد بدون شک هیچ فردی را که از حداقل توان ارزیابی ذهنی برخوردار باشد ،به خود جلب نمی کند.
بدون شک حملات لفظی به شغل روزنامه نگاری و محدودیت‌هایی که در این زمینه اعمال می‌شود، به همراه تعطیلی پیاپی مطبوعات جاذبه این شغل را کاسته است. با همه این شرایط این قشر نقشی مهم و اساسی در تحولات جامعه ایران دارد و خواهد داشت و این خود جاذبه کمی برای ادامه جذب افراد به این شغل جذف می‌کند. در واقع می‌توان گفت که درحال حاضر نخبه ترین افراد به این شغل جذب نمی‌شوند چون درآمد حاصل از کار در این بخش برای گذران زندگی در جامعه ما مانند بسیاری از مشاغل با هزینه‌ها برابر نیست و این شغل بیش از دیگر مشاغل کم درآمد در معرض تهدید است.
با تعطیلی مدام و پیاپی نشریات که به دلایل مختلف ،چه مستدل و چه بدون هیچ استدلالی، رخ می دهد، کسانی را که برای جذب دراین بخش به تحصیل مشغول هستند و یا برای آینده خود این شغل را برگزیده اند ،با معضل یافتن محلی برای کسب وکار مواجه می کند.
این شرایط برای جامعه روزنامه نگاران شرایط ناگواری است. در واقع اگر در سا‌ل‌هایی به دلایلی که ناشی از شرایط سیاسی و اجتماعی کشور بوده است روزنامه نگاری رونق داشته و افرادی توانا جذب این رشته شده اند ،این روزها با ادامه شرایط جاری، این اقشار که دوران میان‌سالی و پیری را می‌گذرانند ،بدون جانشین و پشتوانه مانده اند و می‌مانند. در واقع نیروی های جدید اگر بدبینانه نباشد از کیفیت کافی برخوردار نیستند و آن کسانی که کیفیت و جسارت لازم را دارند یا به بخش‌های مشابه و غیر حرفه‌ای جذب می‌شوند و یا به‌طور کلی در این بخش فعال نمی شوند.
یعنی جامعه روزنامه نگاری ایران درحال ابتر شدن است.
البته این درسطح جامعه است در نگاهی عوامانه و سطحی این ماجرا رخ می‌دهد. ولی انبوه خلق براین اساس عمل نمی‌کنند. براساس آنچه که درسطح جامعه دیده می‌شود رویدادها پیش نمی رود. دلایل مادی و ملموس همه چیز را تفسیر و توجیه نمی کنند. جاذبه یک شغل و فعالیت اجتماعی تنها عوامل مادی نیست. دلایل متعددی موجب می شود که یک فرد به شغلی روی‌ می‌آورد. درواقع هرچه که شرایط دشوار شود و یا مجازات فعالیت در یک شغل و یا پیوستن به یک کاست سنگین تر شود افراد باز هم به آن رشته جذب می شوند. از کیفیت افرادی نیز که به این گروه اجتماعی می‌ پیوندند نیز کاسته نمی شود. البته سیل افراد با توانایی بالا به رشته روزنامه نگاری روی نمی‌آورند، ولی بدون شک شرایط سخت با غربال گری سرسخت ترین افراد را بخوبی سرسخت ترین افراد را به این بخش جذب می‌کند.
قابل قیاس نیست ولی این مثال بهترین نشان و توصیفی است که امید رشد و تعالی در این بخش را توجیه می کند. ساختارهای اجتماعی با هر مانعی راهی می گشاید که با هیچ معیاری قابل محاسبه نیست.
درک کنیم که اگر مجازات حاصلی داشت، امروز مصرف مواد مخدر در کشور ما و یا حتی در جهان هر روز روبه رشد نبود و باوجود عدم پذیرش اجتماعی و مجازات های سنگینی که برای افرادی که به تولید و توزیع مواد مخدر اشتغال دارند این شغل باید به کلی منسوخ می‌شد. ولی شاهد هستیم که هرچه مجازات سنگین تر می شود، نرخ رشد مصرف و قاچاق مواد مخدر بیشتر می‌شود. درواقع سود این فعالیت با مجازات سنگین تر بالا می‌رود و افراد با توانایی‌های متفاوت هوشی به این کار روی می‌آورند. البته توضیح و تفسیر بشتر در این باره کمی پیچیده تر است ولی همین برای رسیدن به این نتیجه که راه‌ها همه بسته نیست کافی است.
اما به این نکته اشاره کرد که در این قیاس باید توجه کرد که متاسفانه با تعطیلی یک روزنامه قیمت و ارزش اطلاعات و یا یک روزنامه و یا نشریه باقیمانده افزایش نمی یابد. حتی همین امروز ارزش یک تحلیل و نوشته از بسیاری از کالا‌ها بی ارزش تر است. در جامعه ما متاسفانه ارزش فکر و عقل از جایگاهی که باید برخوردار نیست. نشانه و عاملی که این مسئله را تفسیر می کند این است که خسارات ناشی از تشدید مجازات در جامعه روزنامه نگاری ایران به سرعت با افزایش هزینه خدمات و کالای تولیدی در این بخش جبران نمی شود و این شغل در معرض تهدید جدی قرار می گیرد. البته باید فکری برای این معضل کرد. اما خسارتی که وارد می‌شود به ساختارهای جامعه است که منافذ و سرپل‌های ارتباطات در جامعه را دچار نقصان می کند.
اعصاب جامعه درحال تخریب است. رشد و توسعه متناسب و نیاز‌های جامعه به یک ارتباطات سالم و مفید و قابل اتکا با تخریب روند رشد نهادهای لازم متوقف نمی‌شود. این نیاز یک نیاز انسانی است. جای بحث نیست ولی شاید افزایش جاذبه در قاچاق مواد مخدر یکی از این خسارت ها باشد. انسان بدون ارتباط و ارتباطات نمی تواند وجود داشته باشد. ارتباطات نیازی انسانی و حیاتی است.
تنها خداست که تنهاست.
محمد علی توحید
منبع : انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران


همچنین مشاهده کنید