یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا
یکشنبهای بیرون شهر - Un Dimanche Ala Campagne
سال تولید : ۱۹۸۴
کشور تولیدکننده : فرانسه
محصول : آلن سارد
کارگردان : برتران تاورنیه
فیلمنامهنویس : کولو تاورنیه و برتران تاورنیه، برمبنای رمان کوتاهی نوشته پییر بوست.
فیلمبردار : برونو دِ کیزر.
آهنگساز(موسیقی متن) : گابریل فوره، مارک پرون و لوئی دوکرو.
هنرپیشگان : دوکرو، سابین آزما، میشل اومون، ژنهویو منیش، مونیک شومت، کلود وینتر و توما دووال.
نوع فیلم : رنگی، ۹۴ دقیقه.
سال 1912. «موسیو لادمیرال» (دوکرو)، نقاش هفتاد و شش ساله که همسرش را از دست داده، تنها در حومه شهر زندگی میکند و زنی خدمتکار بهنام «مرسده» (شومت) از او مراقبت میکند. یکشنبه روزی تابستانی، پسرش «ادوار» (اومون)، همراه با همسر و سه فرزند خود برای دیدن او به خانهاش میرود. «لادمیرال»، گرچه از سرزدنهای منظم «ادوار» و توجه بچهها به ملاحظه حالش راضی است، لیکن هرگز به «ادوار» قصد داشته نقاش بشود، اما با این نگرانی که مبادا موفقیتی به دست نیاورد و پدرش را دل شکسته کند، به تجارت روی آورده است. با وجود این، توجه پدر همواره معطوف به دخترش، «ایرنه» (آزما)، بوده و همیشه او را دوست داشته است. «ایرنه»، که هنوز ازدواج نکرده، صاحب یک بوتیک در پاریس است و به ندرت به پدرش سر میزند. پس از ناهار، «ایرنه» با ماشین خودش به دیدن پدر میآید، اما میگوید که نمیتواند برای شام بماند و پس از چند ساعت قصد رفتن میکند، اما «لادمیرال» او را متقاعد میسازد که بیشتر بماند و نقاشیهای او را ببیند. «ایرنه»، طبق معمول از پدر ایراد میگیرد، و بعد از مشاجره با برادر حسود خود، پدر را برای گردش بیرون میبرد. او قول میدهد برای شام بماند و بعد هم، همسر و بچههای «ادوار» را به پاریس برگرداند. اما در اینجا کسی به «ایرنه» تلفن میکند، و او با عجله آنان را ترک میکند و میرود. «ادوار» و خانوادهاش پس از صرف شام، که با دلخوری هم راه است، با قطار به خانه خود باز میگردند. «لادمیرال» که دوباره تنها شده، بومی را که روی آن سرگرم نقاشی کشیده است رو به دیوار بر میگرداند و بوم دیگری روی سه پایه قرار میدهد و به وارسی سفیدی آن مشغول میشود.
* فیلمی زیبا، با بازیهای بسیار عالی - مثل بقیه فیلمهای تاورنیه - که وقایع یک روز از زندگی نقاشی سالخورده را با جزئیات تمام و از طریق یک خط داستانی ساده - و کمتر دراماتیک - روایت میکند. دنیای آرام و بیدردسر «موسیو لادمیرال»، تجدید خاطرات گذشته، نگاهی دوباره به نقاشیهای دوران جوانی، دیدار فرزندان و... همه تکههائی از زندگی او هستند و تاورنیه با تصویر آنها، شکلی از زندگی اوایل قرن بیستم را در فرانسه بازسازی میکند تا به گفته خودش، «فیلمی تماماً مبتنی بر احساسات» خلق کرده باشد. دوکرو در ساختن موسیقی متن فیلم نیز همکاری داشته است.
کشور تولیدکننده : فرانسه
محصول : آلن سارد
کارگردان : برتران تاورنیه
فیلمنامهنویس : کولو تاورنیه و برتران تاورنیه، برمبنای رمان کوتاهی نوشته پییر بوست.
فیلمبردار : برونو دِ کیزر.
آهنگساز(موسیقی متن) : گابریل فوره، مارک پرون و لوئی دوکرو.
هنرپیشگان : دوکرو، سابین آزما، میشل اومون، ژنهویو منیش، مونیک شومت، کلود وینتر و توما دووال.
نوع فیلم : رنگی، ۹۴ دقیقه.
سال 1912. «موسیو لادمیرال» (دوکرو)، نقاش هفتاد و شش ساله که همسرش را از دست داده، تنها در حومه شهر زندگی میکند و زنی خدمتکار بهنام «مرسده» (شومت) از او مراقبت میکند. یکشنبه روزی تابستانی، پسرش «ادوار» (اومون)، همراه با همسر و سه فرزند خود برای دیدن او به خانهاش میرود. «لادمیرال»، گرچه از سرزدنهای منظم «ادوار» و توجه بچهها به ملاحظه حالش راضی است، لیکن هرگز به «ادوار» قصد داشته نقاش بشود، اما با این نگرانی که مبادا موفقیتی به دست نیاورد و پدرش را دل شکسته کند، به تجارت روی آورده است. با وجود این، توجه پدر همواره معطوف به دخترش، «ایرنه» (آزما)، بوده و همیشه او را دوست داشته است. «ایرنه»، که هنوز ازدواج نکرده، صاحب یک بوتیک در پاریس است و به ندرت به پدرش سر میزند. پس از ناهار، «ایرنه» با ماشین خودش به دیدن پدر میآید، اما میگوید که نمیتواند برای شام بماند و پس از چند ساعت قصد رفتن میکند، اما «لادمیرال» او را متقاعد میسازد که بیشتر بماند و نقاشیهای او را ببیند. «ایرنه»، طبق معمول از پدر ایراد میگیرد، و بعد از مشاجره با برادر حسود خود، پدر را برای گردش بیرون میبرد. او قول میدهد برای شام بماند و بعد هم، همسر و بچههای «ادوار» را به پاریس برگرداند. اما در اینجا کسی به «ایرنه» تلفن میکند، و او با عجله آنان را ترک میکند و میرود. «ادوار» و خانوادهاش پس از صرف شام، که با دلخوری هم راه است، با قطار به خانه خود باز میگردند. «لادمیرال» که دوباره تنها شده، بومی را که روی آن سرگرم نقاشی کشیده است رو به دیوار بر میگرداند و بوم دیگری روی سه پایه قرار میدهد و به وارسی سفیدی آن مشغول میشود.
* فیلمی زیبا، با بازیهای بسیار عالی - مثل بقیه فیلمهای تاورنیه - که وقایع یک روز از زندگی نقاشی سالخورده را با جزئیات تمام و از طریق یک خط داستانی ساده - و کمتر دراماتیک - روایت میکند. دنیای آرام و بیدردسر «موسیو لادمیرال»، تجدید خاطرات گذشته، نگاهی دوباره به نقاشیهای دوران جوانی، دیدار فرزندان و... همه تکههائی از زندگی او هستند و تاورنیه با تصویر آنها، شکلی از زندگی اوایل قرن بیستم را در فرانسه بازسازی میکند تا به گفته خودش، «فیلمی تماماً مبتنی بر احساسات» خلق کرده باشد. دوکرو در ساختن موسیقی متن فیلم نیز همکاری داشته است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست