سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
مجله ویستا


داستان بنویسید نه روایت!


داستان بنویسید نه روایت!
حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به منظور حمایت از ادبیات داستانی و نویسندگان این عرصه، اقدام به برپایی مسابقه «جشن بزرگ داستان انقلاب» کرده است .
این جشنواره به بهترین آثار داستانی که با درونمایه انقلاب اسلامی نوشته شده ، جوایز ویژه ای اهدا می کند.مراسم معرفی برگزیدگان نخستین جایزه بزرگ داستان انقلاب روز گذشته برگزار شد.
به بهانه برگزاری اولین دوره این مسابقه با « مجید قیصری» یکی از داوران این جشنواره در خصوص کیفیت آثاررسیده به مرحله داوری و مباحث پیرامون داستان انقلاب به گفتگو نشسته ایم.
▪ آقای قیصری، آثار رسیده به مرحله داوری اولین مسابقه جایزه بزرگ انقلاب را چگونه ارزیابی کردید؟
ـ بسیاری آثار از نگاه ادبیاتی بی بهره بود.
▪ منظور شما ازاین نگاه ادبیاتی چیست؟
ـ به نظرمن نویسندگان برای چنین مسابقاتی باید «داستان» بنویسند نه روایت تاریخی صرف ، و اکثر آثاربه جای داستان ، روایت تاریخی بود بانگاه تاریخی نه داستانی!
▪ این نگاه تاریخی نشات گرفته ازعدم انتقال صحیح تجربیات مثلا درمورد انقلاب است؟
ـ به اعتقاد من در نگاه اصلی ادبیات دچارمشکل شده ایم، بدین معنا که داستان را به شکل داستان نمی بینیم و آن را از زاویه تاریخی می نگریم.
حتی بعضی وقتها تحمل نگاه انعطاف پذیرداستانی را نداریم و ترجیح می دهیم نگاه خشک تاریخی بر ادبیات حاکم شود، اما ادبیات یک «امکان» است و راه را برای نویسنده باز می کند. ادبیات برای این نیست که نویسنده را مجبور به حرکت در مسیری معین کند.
▪ لطفا در این باره بیشتر توضیح دهید!
ـ همانطور که گفتم ادبیات یک «امکان» است بدین معنا که در عرصه ادبیات داستانی باید موقعیتی جدید وبدیع توسط نویسنده خلق شود. البته ادبیات داستانی در کشور ما بیگانه است ، زیرا در اروپا «شعر» و«نمایشنامه» هر دو در ادبیات حضور داشتند، اما در کشور ما ادبیات فقط «شعر» بوده است و نمایشنامه و داستان کمتردر این عرصه بروز و ظهور یافته و به دلیل این خلا در بسیاری از آثارداستانی این کمبود و مشکل را احساس می کنیم.
▪ و این مشکل در ادبیات داستانی با موضوعات تاریخی چون انقلاب اسلامی به اوج خود می رسد؟
ـ این معضل بر بسیاری از موضوعات داستانی سایه انداخته، بویژه که در مورد اتفاقهای انقلاب اسلامی ، تعصب هم وجود دارد. داستان «خیال» است و «امکان» و همچون تاریخ ، متعصب و خشک نیست. این نگاه ادبیاتی، کمرنگ شده است و شاید بتوان گفت حتی وجود ندارد.
▪ درواقع این «امکان »ادبیاتی برای بررسی وتحلیل موضوعات پیرامون انقلاب اسلامی وجود ندارد؟
ـ بی تردید همین طوراست. مثلا درمورد داستانهای پیرامون مسائل انقلاب، شخصیت « ساواکی»را سیاه و «انقلابی » را سفید نمایش می دهند و درگیری میان این دو را آن هم با پیروزی سفید . اما هیچ کس به دنبال این نیست که چرا شخصیت داستان، ساواکی و یا انقلابی است. این «چرایی» و بررسی و تحلیل در آثاردیده نمی شود.
▪ منظورتان این است که در حال حاضر کارها سطحی است؟
ـ کمتر در این مورد به عمق محتوا توجه می شود . امیدوارم دلیل عمیق نبودن بسیاری از آثاربه خاطر برگزاری اولین دوره این مسابقه باشد، شاید در سالهای آینده کیفیت آثاربالاتر برود.
▪ این سطحی بودن در مباحث پیرامون موضوعات دینی و تاریخی بیشتر نمایان می شود، درست است؟
ـ متاسفانه این مورد تابویی است که نمی شود به سمت آن رفت.
برای مثال در جشنواره های نقاشی «مسیح» در اروپا، مگر چند تا «مسیح» وجود دارد که هر سال نقاشان پیرامون این سوژه «نقاشی» می کشند؟
آنها این امکان و توان را برای خود ایجاد می کنند که به خلاقیت و نوآوری در این زمینه برسند، ولی ما چنین جرات و توانی را در خود نمی بینیم که حتی نزدیک به چنین مقوله هایی بشویم.
▪ و این نزدیک نشدن موجب مهجوریت این نوع از ادبیات داستانی درکشورما نشده است؟
ـ زمانی که کاری در این خصوص صورت نگرفته مهجوریت چه معنایی دارد؟!نویسندگان ما تا وقتی جسارت و توان قرارگرفتن در ژانر ادبیات دینی و تاریخی نداشته باشند، نتیجه ای نخواهیم گرفت.
زهره کهندل
منبع : روزنامه قدس