شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

موقعیت مبهم آمریکا در اسلام آباد


موقعیت مبهم آمریکا در اسلام آباد
ناکارآمدی دولت مشرف در حفظ منافع آمریکا، باعث تغییر وی و جایگزینی مهره جدیدی شده است ولی تثبیت موقعیت آمریکا در پاکستان و منطقه همچنان، با چالش‌های فراوان روبه‌رو است.
پرویز مشرف که با یک کودتای نظامی آرام، قدرت را در ۱۲‌ اکتبر ۱۹۹۹‌ به دست گرفته بود، با یک کودتای سیاسی آرام، قدرت را به عاصفعلی زرداری واگذار کرد.
مشکل عمده دولتِ مشرف، وجود مخالفان سیاسی داخلی، همچون حزب مردم و حزب مسلم لیک، عدم حمایت قاطع ارتش از وی و اختلافات شدید سران قبایل پاکستان با سیاست‌های او در همکاری با آمریکا برای مبارزه با القاعده بوده است. بعد از سرنگونی حکومت طالبان در افغانستان، سران طالبان جهت ادامه فعالیت‌های نظامی خود، اقدام به حضور در میان قبایل پاکستان نموده و از آنجا حملات خود را علیه ارتش آمریکا سازمان‌دهی می‌کنند.
زرداری، رییس‌جمهور جدید پاکستان که بیشتر محبوبیت خود را به واسطه حبس طولانی‌اش و همسر خود، خانم بی‌نظیر‌ بوتو، نخست وزیر فقید پاکستان کسب کرده، توانست اکثریت کرسی‌های مجالس ملی و ایالتی را در انتخابات از آن خود کند و سکان اداره کشور پاکستان را به دست گیرد. اما سؤال اصلی این است که با توجه به تعامل دولت گذشته با آمریکا، چه دلیلی برای عدم حمایت مشرف از جانب این کشور وجود داشت؟
آمریکاییان در افغانستان و پاکستان، بیشتر به دنبال حفظ منافع خود در منطقه می‌باشند که در شرایط فعلی بحث انرژی، نقل و انتقال و تأمین امنیت آن در کنار ”جنگ با ترور“ حایز اهمیت است. اختلافات مشرف با احزاب داخلی و سران قبایل از یک‌سو و درگیری با دولت افغانستان از سوی دیگر، شرایطی را به وجود آورد که منجر به از دست دادن حمایت آمریکاییان در درازمدت گشت.
به همین جهت، آمریکاییان به دنبال گزینه‌ای بودند که علاوه بر تأمین منافع خود در منطقه، در داخل پاکستان نیز از محبوبیت لازم برخوردار باشند. با توجه به موقعیت خانوادگی و سیاسی زرداری، وی گزینه مناسبی به شمار می‌رفت، زیرا بدون همکاری آمریکا، امکان انتقال مسالمت‌آمیز قدرت در پاکستان امکان‌پذیر نبوده، ولی باید این نکته را در نظر داشت که آقای زرداری، در سیاست‌های داخلی و خارجی خود با مشکلاتی همچون بحث مبارزه با القاعده، همکاری با آمریکاییان که بازتاب خارجی و داخلی را به همراه دارد، توسعه نفوذ دولت مرکزی پاکستان در کل کشور، به خصوص مناطق قبیله‌ای، مبارزه با گروه‌های مسلح پراکنده و روند مذاکره با هندوستان جهت رفع مشکلات فی مابین‌، مواجه خواهد بود که هر کدام می‌تواند سرنوشتی همچون مشرف برای وی در پی داشته باشد.
در نهایت باید گفت که تحولات جدید پاکستان، کاهش تنش سیاسی در داخل کشور را به طور نسبی به دنبال داشته و موقعیت آمریکا را در منطقه و داخل پاکستان تا حدودی تثبیت نموده است. ولی میزان همکاری و پیروی زرداری از سیاست‌های آمریکا در منطقه و ناتوانی احتمالی ولی در مدیریت نظام اطلاعاتی پاکستان، می‌تواند تنش‌های جدیدی را به دنبال داشته باشد.
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران