سه شنبه, ۱۳ آذر, ۱۴۰۳ / 3 December, 2024
مجله ویستا
توصیه هایی ساده و مستحکم، اما عمل گرایانه و دقیق وصمیمی
برنامهریزی در صدا و سیما باید با جهتگیری به سمت وحدت ملی، ایجاد امید، نشان دادن افقهای روشنی که در پیش روی ملت ماست،... ترغیب مردم به حضور در صحنه، ... جان مایة همة اینها هم ایمان قلبی و دینی است.... همة تلاشها و کارهایی که در کشور صورت میگیرد، به یک معنا، یک طرف؛ کار رسانة ملی یعنی صدا و سیما طرف دیگر.... پیام، هنر، انتخاب زبان و موضوع متناسب و تهی بودن از هر بدآموزی، به عنوان چهار اصل همیشگی، مورد توجه مدیران و کارکنان و برنامهریزان و مجریان باشد... شرط اصلی آنست که به نحوی در خدمت هدفهای اسلام و انقلاب قرار گیرد.... مأموریتِ محوری عبارت است از مدیریت و هدایت فکری، فرهنگ، روحیه، اخلاقِ رفتاری جامعه، جهت دهی به فرک و فرهنگی عمومی، آسیبزدایی از فکر و فرهنگ و اخلاق جامعه، تشویق به پیشرفت یعنی روحیه دادن و زدودن احساس عقب ماندگی... ظرفیت بالا در کم و کیف محصولات، هر دو مد نظر است. نباید کمیت، کیفیت را تحت الشعاع قرار دهد و به عکس.... فرهنگ مایة اصلی هویت ملتهاست... فرهنگ در دست شما کارکنان صدا و سیماست... هیچ کس هم نمیتواند در مقابل این گسترش فرهنگی که شما ایجاد میکنید مقاومت کند. امروز مهمترین ابزار جنگ بین قدرتها در دنیا رسانه است.
صدا و سیما در زمینة پرورش و گسترش و تفهیم و تبیین فضایل اخلاقی باید برنامهریزی کند... مثل انضباط اجتماعی، وجدان کاری، نظم و برنامهریزی، ادب اجتماعی، توجه به خانواده، رعایت حق دیگران و ... کرامت انسان، احساس مسئولیت، اعتماد به نفس ملی، شجاعت شخصی و شجاعت ملی، قناعت، امانت، درستگاری، حقطلبی، زیباییطلبی، نفی مصرف زدگی، عفت، احترام و ادب به والدین و به معلم ... یک وقت هست که رادیو و تلویزیون برای پر کردن وقت است؛ ... هدف این نیست ... هدف اصلی ما سازندگی مردم به شکلی است که اسلام و انقلاب میخواهند... دستگاهی که در دستان هنرمند و با قدرت شماست... شوخی نیست. این چیزی نیست که آدم... بگوید این اشکال به خوبی هایش دَر! نه، فقط خوبی ها باید گسترش پیدا کنند و زیاد بشوند. (صفحات ۱-۱۹)
برنامه و فیلم خنثای بیاثرِ بیمحتوایِ بدون پیام، مطلقاً پخش نکنید... بعضی از برنامهها این گونه است. ...اگر شما برنامه ای را برای این آوردید که اینجا خالی است، از شنوندگان عذر خواهی کنید و بگویید: شنوندگان! متأسفانه به مدت این یک ساعت، برنامة مناسب شما پیدا نکردهایم؛ این یک ساعت تعطیل. این، خیلی بهتر و پر جاذبهتر و منصفانهتر است. بعضی از فیلمها ساخته و نشان داده میشود که بیمحتواست... اینها را پخش نکنید؛ حتی تولید نکنید (صفحات ۶۰ و ۶۱)
● نوع نمایش شخصیت زن و حجاب
ما بایستی زن را، هم با حجاب نشان بدهیم، هم سرشار از ارزشهایی که اسلام و انقلاب برای او در نظر گرفته است؛ یعنی نجابت و عفت زن. مهمترین مسأله، آن گوهر عفت زن، آن عضو اصلی و رکن اساسی خانواده بودن، آن عضو اصلی و رکن اساسی فعالیتهای جامعه بودن... در فیلم، سریال، شعرِ موسیقی، در برنامة خانواده، در برنامة سلام صبح بخیر و در سایر برنامهها،... در اجرا و هم در تهیه برنامه... مجریها هم باید توجه کنند. این کارها باید در رادیو و تلویزیون انجام بشود، ولی نمیشود!(صفحه۲۱)
● برنامههای جوانان و نوجوانان
... باید ضمن برخورداری از استحکام بنیادین، با شیوههای جذاب و سالم و شادی بخش همراه باشد.. از هرگونه ارایهای که متضمن بدآموزی در اندیشه و رفتار باشد، اجتناب شود.
● موسیقی غربی یا ایرانی
بنده کلاً با موسیقی غربی در رادیو مخالفم. من معتقدم که موسیقی ایرانی میتواند به نیازهای شما پاسخ بدهند... شما بگویید ما براساس دستگاهها و ردیفهای ایرانی، آهنگی میخواهیم که باب برنامههای علمی باشد... سفارش بدهید. به همین ارکستر بزرگ تهران که متعلق به رادیو تلویزیون است، سفارش بدهید. و از آنها بخواهید بیاورند ... شاید این مراجعات مکرر شما... نوازندگان ما را هم یک خردهای سر شوق بیاورد... برای تهیه و تنظیم آهنگهای انقلابی، آهنگهای اسلامی و طرح ارزشهای اسلامی، از بهترین موسیقی دانها و بهترین خوانندگان استفاده بشود. (صفحات ۲۳ و ۲۵)
لزوم حرکت به سمت نوشتن فیلم نامه های ارزشمند... ما هنرپیشهها وکارگردانان خوبی داریم، صحنه آراییها خوب است، اما مضمونها پوچ است... متأسفانه فیلمنامهها هیچ خوب نیست؛ یعنی خیلی خیلی ناقص و خیلی کم است. (صفحه ۳۰)
● طنز فاخر، باعث رشد مردم در عین شادی و نشاط
حجم و کیفیت برنامه های طنز در صدا و سیما بالا رفته و بسیار خوب شده است؛ منتها متوجه جهتگیریها باشید... طنز بسیار چیز خوبی است؛ به خصوص اگر در فیلمهای سینمایی به کار رود. .. من گاهی میبینم که به عنوان شاد کردن مردم، فضا را مبتذل میکنند. مثلاً اگر می خواهند جوک و لطیفه بگویند، لات بازی میکنند. لات بازی بد است، هر جا باشد، بد است... لزومی ندارد که در این زمینهها آدم به پستی گرایش پیدا کند.... طنز را با فکاهی، با شوخی کردن و سبکی کردن اشتباه میکنند... طنز یک سخن جدی است که تیزی و تلخی جد، با هنرمندی از آن گرفته میشود و چون کار بسیار مهمی است، کار اندیشمندان، نازک اندیشان و برجستگان است... حرف جدی در زیر لعاب نازک اندیشی و نازک گویی و ظریف و لطیفپردازی؛ این طنز است. حتماً باید نکتة جدی باشد، اگر هجو و لغو و شوخی بود، این طنز نیست، مطایبه است. (صفحات۳۲و ۳۳و ۳۴)
● برنامه ریزی هوشمندانه برای مراسمات و عزاداری ها
برای مراسم دینی، اعیاد و عزاداریها، برنامه ریزی هوشمندانه بشود. بعضی از برنامه هایی که اجرا میشود، کاملاً ناهوشمندانه است. اگر برنامههای دینی خوب ادا شود، فایده دارد؛ اما اگر بد ادا شودف خنثی نیست؛ نتیجة بد دارد؛ مثل داستان مؤذن بد صدا ... ما گر بد اذان بگوییم، عشاق اسلام را از اسلام میرانیم. ما باید خوب و خوش صدا اذان بگوییم. اذان ما همین معارفی است که میگوییم؛ همین صدا و سیمای ماست. (صفحه ۳۸)
از وظایف رسانه، ارتقاء معرفت دینی و ایمان دینی است... هم ایمان مردم باید تقویت شود، هم معرفت و شناخت آنها... ایمانی که مردم پیدا میکنند، سست، عوامانه، سطحی و قشری نباشد؛ به شدت از این پرهیز شود. اکتفا نشود به تغلیظ احساسات مردم و تشریفات افراطی ... برنامة دینی باید نسبت به دین شبهه زدا باشد، نه شبههزا. (صفحه ۳۹)
سیاست کلی صدا و سیما باید تقویت مدیریتهای اجرایی کشور باشد... ضعفها را هم بگوید؛ دردهایی که جلوی چشم مردم است، عیبی ندارد صدا و سیما به آنها بپردازد؛ منتها طرح این دردها و ضعفها و نارساییها باید به گونهای باشد که اولاً مردم را مأیوس نکند، ثانیاً مدیریت راتضعیف نکند... هدف ما باید تقویت مدیریت اجرایی کشور باشد... ضعفها و نقصها هم باید گفته شود تا مردم تصور نکنند این جا بوقی است که بنا دارد فقط از حکومت تعریف کند... طرح غلط مشکلات، مضر است. طرح سؤالهایی که پاسخ ندارد، مضر است... مدیران گاهی نقض کار خودشان را نمیدانند. طرح نواقص کار از زبان منصفانه و بیطرفانة شما میتواند به آنها کمک کند. (صفحه ۴۵)
خبرو تحلیل و تفسیری که شما میخواهید بدهید، باید با آن زبانی تنظیم شود که فراغ و خلأ ذهنی مردم ما را پر کند. یعنی راننده تا کسی پیچ رادیو را باز کرد، یک خط فکری از شما دریافت کند... البته سیاستهای ما،با سیاستهای جوامع سوسیالیستی گذشته، تفاوت دارد. آنها تمام اخبار و حوادث را کانالیزه می کردند و حتی دروغ به مردم تحویل میدادند. من شنیده بودم و بعد هم خودم دیدم که رادیوهای دایر بین مردم طوری بود که رادیوهای بیگانه را نمیگرفت؛ یعنی گیرندهها را دستکاری میکردند که کسی نتواند جاهای دیگر را بگیرد! ما این طوری فکر نمیکنیم. ما مایلیم که مردم گسترده فکر کنند. (صفحه ۴۷)
● همدردی با فقیران و عدالت طلبی، دوری از اشرافیت و تجملات...
به فضای همدردی با فقیران دامن بزنید... دغدغة عدالت را در ذهنها و دلهای مردم دامن بزنید؛ این کار بسیار خوب است؛ البته سعی شود به جماعت فقیر و تهیدست اهانت نشود و کرامت انسانی آنها از بین نرود... زندگی اشرافی و تجملاتی پوچ و بیهوده را هم تخریب کنید؛ این زندگی واقعاً در خور تخریب است. زندگی تجملاتی نباید به هیچ وجه ترویج شود؛ بلکه باید تخریب شود و نقطة منفی به حساب بیاید... توجه کنید که ما به فقیر باید عزت نفس و حس مناعت بدهیم و به غنی باید کمک به فقیر را بیاموزیم. (صفحه ۴۸)
● همه فیلمهای خوب دنیا پیام دارند، مانند آثار چارلی چاپلین...
شما باید حقایق اسلامی و اخلاقی و همچنین ارزشهای اسلامی را که برترین ارزشهاست و هر انسان دارای عقل و انصاف هم آنها را میپسندد، در نمایش ها و فیلمهایتان تبیین کنید. نگویید فیلم سینمایی چنین موضوعاتی را بر نمیتابد. همة فیلمهای خوب دنیا پیام دارند.... چند اثر معروف «چارلی چاپلین» را دیدم و قلباً به این مرد ارادت پیدا کردم. دیدم حقیقتاً کار عظیمی که این مرد کرده، مگر در قالبی به جز قالب هنر ممکن بود؟ با کدام زبانی میشود مضمونی را که در «عصر جدید» یا «دیکتاتور بزرگ» است، بیان کرد؟ (صفحه ۵۱)
● زیاد شدن مخاطب خوب است، ولی هدف نیست
آمارها نشان میدهد که درصد بینندگان تلویزیون و شنوندگان رادیو در این چند سال خیلی خوب افزایش پیدا کرده است؛ ... این کار نباید هدف باشد، بلکه باید ببینید تأثیر این برنامه در مخاطب چیست. گاهی اوقات افزایش مخاطب به قیمتی است که نمیارزد. آنها جذب میشوند، اما به چه جذب شدهاند؟ به چیزی که یا منفی است و یا خنثی. (صفحه ۵۲)
● چهره سازی و الگوسازی با دقت ...
در مقولة ادب و هنر یکی از کارهایی که امروز تلویزیون متعهد است، برجسته کردن چهرههای اسلامی معاصر کارآمد است... در میان چهرههای درجه دو و درجه سه، آنهایی که از کادرهای اصلی خارجند، آدمهای باشعور، دارای استعدادها و لیاقتهای بالا، هوشمند در ادبیات و در هنر و در علم و در مسایل اجتماعی داریم. اینها را مطرح کنید! ...البته به شکل صحیح و هوشمندانهاش... به شدت توجه کنید که چهرهپردازی منفی و ناصالح در صدا و سیما انجام نگیرد. من گاهی دیده ام انسانهایی که هیچ ارزش علمی و هنری ندارند، در صدا و سیما با پول مردم چهرهپردازی میشوند؛ چرا...؟ به نظر من علاوه بر این که این «چرا» وجود دارد، «منفی»هم هست. این کار، الگو سازی است؛ ما چه کسی را میخواهیم الگوی جوانها قرار دهیم؟ (صفحات ۵۵و ۵۶)
● نظارت هم باید کیفی باشد، هم کمی...
نظارت کیفی را فقط به ملاحظات فقهی و شرعی محدود نکنید؛ مثلاً مراقبت کنیم دو هنرپیشه پسر و دختر در خلال بازی دستشان به هم نخورد؛ یا وقتی روی صندلی مینشینند، فاصلهای بینشان باشد؛ اینها حتماً لازم است؛ اما فقط اینها نیست؛ باید بر محتوا هم نظارت کیفی باشد. فیلمی که به تهیه کننده دادهاید تا برای شما بسازد و بیاورد، نظارت کنید چقدر از محتوا برخوردار است... به خصوص در حین تولید، نظارت و سرکشی کنید تا پول زیاد و بیهودهای مصرف نشود و بعد مجبور باشید اشکالاتش را برطرف کنید. (صفحه ۶۲)
معتقدم که موضوع جنگ، تمام شدنی نیست. یعنی ذخیره و گنجینه عظیمی است که تمام نمیشود و همیشه میشود از آن استفاده کرد... یعنی از جنگ تحمیلی، واقعاً یک عمر و بلکه عمرها میشود حرف زد. شما ببینید دیگران از یک حادثة معمولی چقدر برنامه میسازند؛ چقدر فیلم تولید میکنند و چقدر استفاده میکنند. ما جنگی هشت ساله داشتیم... همین کتابهایی که حالا معمول شده بچههای بسیجی مینویسند... واقعاً هر یک سند ذی قیمتی است که خیلی مسائل با ارزش در آنها وجود دارد... . (صفحه ۶۴)
با آن کسی که با تفکر اسلامی میانهای ندارد، هیچ رودربایستی نداریم... آن مخاطبی که فرضاً باوراسلامی در قلب او نیست و او این را نمیخواهد و این نوع عمل ما و تصرف ما و فعالیت ما را دوست نمیدارد، ما با او هیچ رودربایستی نداریم؛ نمیپسندد، نپسندد؛ خوشحال نمیشود، نشود؛ تلویزیون را میبندد، در نهایت ببندد. البته باید تلاش بکنیم که تلویزیون را نبندد و گوش کند و ببیند؛ اما اگر فرض کردیم کار به آن جا رسید که یا ما باید هدف خودمان را دنبال نکنیم تا او تلویزیون را نبندد و یا این که هدف خودمان را دنبال کنیم که طبیعتاً او تلویزیون را خواهد بست؛ در این جا ما دومی را ترجیح میدهیم. اسلام این مقدار سعةصدر دارد که همةحرفها را گوش کند؛ لیکن این جا اصلاً مسأله این نیست؛ در این جا مسأله، مسألة یک شخص در مقابل یک شخص نیست؛ این جا مسألة یگانه ابزار ناقص یک نظام در مقابل مجموعة توطئههایی است که دارد انجام میگیرد. (صفحه ۶۶)
[۱] .مطالب این بخش از صفحات مختلف این کتاب برگرفته شده اند: امواج بیداری (باید و نبایدهای صدا و سیما)، محمدرضا حدادی، تهران، فرااندیش، چاپ اول، ۱۳۸۶. همچنین از سایت دفتر مقام معظم رهبری(حفظه الله) نیز استفاده شده است.
http://cinemazion.blogfa.com
http://cinemazion.blogfa.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست