پنجشنبه, ۱۳ دی, ۱۴۰۳ / 2 January, 2025
مجله ویستا
بدون وجود کمدین خلق آثار طنز ممکن نیست
شاید این مطلب بسیار متناقض و تعجب برانگیز به نظر برسد كه بدانیم ما در كشور طنز پرداز داریم، اما از كمدین به مفهوم واقعی و علمی آن بی بهره هستیم. نبود كمدین دلیل اصلی جریان نامنسجم تولید آثار طنز و خلق آثار شاخص بخصوص در سینمای ما به شمار میرود. اما به راستی چرا ما با این شرایط مواجه هستیم؟
از چند سال پیش تولید كنندگان آثار سینمایی و تلویزیونی به این نتیجه رسیدند كه شرایط جامعه و مخاطبین به گونهیی است كه نسبت به تماشای آثار سرگرم كننده و طنز آمیز تمایل زیادی از خود نشان میدهند. به عبارتی، تقاضا برای مشاهده چنین آثاری زیاد است. هر چند این مساله به مفهوم واقعی مورد بررسی و نیازسنجی مخاطبین قرار نگرفت و از تحقیق جامعه شناسانه دقیق وعلمی بی بهره بود؛ اما این احساس نیاز شرایطی را به وجود آورد كه بر اساس آن كارگردانها و نویسندگان سینمایی و تلویزیونی به این سمت گرایش زیادی پیدا كردند تا آثارشان یا به كلی خنده دار باشد یا حداقل طنز در بخشها و لایههای مختلف اثر گنجانده شود. دراین میان، فیلم سینمایی كلاه قرمزی و پسرخاله كه محبوبیت خود را ابتدا از تلویزیون به دست آورد و سپس تبدیل به فیلم شد تا فروش كم نظیری را با خود به همراه بیاورد، شعله این اشتیاق را در هنرمندان عرصههای تصویری افزون تر كرد.
تلویزیون در این زمینه دست به تولید مجموعههایی بی ریشه و پشتوانه زد كه با عنوان آثار طنز آمیز شبانه از آن یاد میشود. این نوع آثار كه ۹۰ شب پیاپی (و البته بیشتر) پخش میشوند، از یك موضوع محوری برخوردار هستند و هر شب برای تعدادی از شخصیتهای آنها، بر اساس همان موضوع محوری اتفاقاتی به وجود میآید. این نوع مجموعهها هیچ وقت از كیفیت قابل توجهی برخوردار نبودند و در جذب مخاطب تحصیل كرده و جوان كشور ناتوان ماندند و به جز مجموعه تلویزیونی پاورچین كه تا حدودی توانست انبوه مخاطبین را به خود جلب كند و برخی از قسمتهای آن حتی میان منتقدان هم مورد قبول واقع شد بقیه راه به جایی نبردند.
دراین بین سازندگان فیلمهای سینمایی هم پس از آنكه یك دوره همگی به موضوع تكراری دوستیها وعشقهای دختر پسری پرداختند و سینماروها را از رفتن به سینما رویگردان كردند، به سمت استفاده از مضامین خنده آور سوق یافتند و از این رو بر تولید این آثار طنز آمیز و كمدی افزوده شد. اما با وجود اینكه تاكید كارگردانهای تلویزیون و سینما بخاطر جذب و استقبال كم و بیش خوب مخاطب ادامه پیدا كرد ولی هیچ روند مشخص و تداوم یافتهیی به خود نگرفت. یعنی آثار روتین شبانه یكی پس از دیگری به تلویزیون آمدند و گروههای تولید هم تا حدود زیادی مشخص و ثابت بودند. در سینما هم كارگردانهای مشخصی به سمت مضامین سرگرم كننده و مفرح تمایل پیدا كردند، اما هیچ وقت شاهد یك روند مشخص نسبی از جهت كیفی در آثار طنز پردازان تصویری كشور نبودیم.
این مساله میتواند دلایل مختلف و زیادی داشته باشد كه مسائل بودجهیی، استنباط هنرمندان از توجه جامعه به مسائل و موضوعهای اجتماعی، وضعیت اكران و فروش و تمایل سفارش دهندگان به سمت مضامین خنده آور از آن جمله است. اما در این میان عدم وجود كمدین به مفهوم واقعی كلمه بزرگترین عامل عدم تولید آثار طنز آمیز با كیفیت و همه پسند به شمار میآید.
باید به این نكته توجه داشت كه در حال حاضر شكل گیری یك اثر خوب از ایدهیی بكر و بدیع شروع میشود و با پرداختی موثر و حرفهیی به نتیجه میرسد.
بدیهی به نظر میرسد وقتی یك هنرمند در ژانر مشخص و واحدی كار میكند، نتایج بهتری هم به دست میآورد. حال در این بین كمدی عرصه دشوارتر و بسیار پیچیدهتر است. چون در كشور ما خنداندن تماشاگر هیچ الگوی مشخصی ندارد، در حالی كه در برخی دیگر از كشورها استفاده از نوع كلام، شوخیها، طنزها و سایر جملاتی كه بتواند بیننده را بخنداند برای طنز پرداز مشخص و روشن است. از طرف دیگر، در كشور ما از نظر موضوعی حیطه فعالیت كمدی بسیار محدود است. یك طنز پرداز تصویری در كشور ما باید از بیان شوخیهای جنسی، هر گونه تمسخر (هر چند كه این مورد بتازگی در تلویزیون ما بسیار شایع شده است)، اشاره به مشكلات حاد اجتماعی (مانند رشوه یا پارتی بازی)، مسائل سیاسیو بسیاری از موضوعهای دیگر اجتناب كند. این نوع برخورد با مقوله طنز كار دست اندركاران آثار طنز را بسیار دشوار میسازد. البته این مطلب در بسیاری از كشورها به صورتهای مختلف وجود دارد، اماهنرمندان عرصه طنز آنها به سمت كمدین شدن سوق یافته اند.
یك كمدین با استفاده از استعداد ذاتی خود، تمامی اندیشه و افكارش را به سمت یافتن ایده و پرداخت مناسب آن سوق میدهد و در این زمینه با به دست گرفتن تمامی شرایط تولید یك اثر سینمایی یا تلویزیونی كیفیت و كمیت مورد نظر خود را به دست میآورد. در این زمینه میتوان به كمدیهای دوره كلاسیك سینما از چارلی چاپلین و هارولد لوید تا لورل و هاردی اشاره كرد. این هنرمندان نه تنها به بازی در آثار كمدی میپرداختند، وقتی از نظر جایگاه هنری به سطح قابل قبولی دست یافتند متن فیلم هایشان را خود به نگارش در میآوردند و كارگردانی آن را نیز خود عهده دار میشدند. همین مساله باعث میشد یك بازیگر كمدی تبدیل به یك كمدین تمام عیار شود و به خلق آثاری دست بزند كه بطور كامل به خودش تعلق دارند و همین مساله كیفیت كار كمدین را تضمین میكرد.
این مساله در دوره جدید هم صدق میكند. كمدینی مانند روان اتكینسون (مستر بین) ابتدا با بازیگری كار خود را شروع كرد امادر حال حاضر بسیاری از آثار تلویزیونی اش را خود میسازد. البته ما بازیگران كمدی شاخصی هم داریم (مانند جیم كری) كه به عنوان كمدین شناخته میشود و آثارش را خود نمی سازد. اما چنین بازیگری چنان در فیلم تاثیر گذار است كه اثر شبیه خود بازیگر میشود.
در ایران با آنكه در دورههای مختلف ما بازیگران تخصصی عرصه كمدی داشته ایم و این نقش پردازانآثار شاخصی هم از خود به جای گذشته اند، اما به هیچ وجه مجال این را نداشته اند كه تبدیل به كمدینی مولف شوند و همیشه در سطحی محدود، مشخص و تعریف شدهباقی مانده اند. از بین این نوع بازیگران خلاق میتوان به علیرضا خمسه و اكبر عبدی اشاره كرد كه بازیگرانی توانا، باهوش و بسیار مستعد هستند و همیشه حضور آنها در آثار طنز آمیز چشمگیر و موثر بوده است. اما این بازیگران در دورههایی كه سینما به سمت آثار اجتماعی كم ارزش سوق پیدا كرده بود، كنار گذاشته شدند و اكنون كه تلویزیون آثار روتین شبانه میسازد، باز هم این نوع بازیگران جایی در آنها ندارند. یكی از دلایل این مساله را باید در دستمزد بالای این نوع بازیگران جستوجو كرد. اما حقیقت این است كهاگر شرایطی فراهم شود كه این دست نقش پردازان بتوانند خود مولف باشند، بدون تردید تحولی در این رشته به وجود میآید.
البته مهران مدیری و مهران غفوریان طی چند سال گذشته تا حدودی به این تعریف نزدیك شدهاند و در آثاری حضور پیدا میكنند كه خود كارگردانی آنها را هم انجام میدهند و بر روی نگارش متن هم نظارت مستقیم دارند. امانكته اینجا است كه كار این دو نفر حتی از طرف خود آنها هم مورد ارزیابی و نظارت دقیق كیفی قرار نمیگیرد و به همین خاطر طی چند سال گذشته اینها به كپی برداری مكرر از روی دست خود بسنده كرده اند. مهمتر اینكه، این دو بازیگر كارگردان دم دستی ترین و كم ارزش ترین سطح شوخی و طنز را ارایه میكنند و هیچ وقتنظر اقشار تحصیل كرده را نتوانستهاند به خود جلب كنند. در كشور ما یكی از مشكلات عرصه طنز این است كه بازیگران این عرصه افراد مشخصی هستند. اما هر نویسنده و كارگردانی به خود اجازه میدهد، طنز كار كند. بی آنكه بخواهد به تاثیرات نامطلوب اثر خود بر جامعه فكر كند و بخصوص اینكه به این مساله توجه داشته باشد كه چند اثر بد و نامطلوب طنزآمیز میتواند بر خاطره جمعی مخاطب چنان تاثیر منفی بگذارد كه او را از دیدن آثار خوب هم محروم كند.بنابراین در هر جامعهیی باید شرایطی فراهم شود كه هنرمندان عرصه كمدی به سمت ارتقای اندیشه و مولف شدن تمایل پیدا كنند تا عرصه طنز به این وسیله سامان یابد.
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست