دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
مجله ویستا
ترافیک و مقوله شهروندی

ـ اخلاق شهروندی مناسباتی پچیده با مسئله ترافیک و رانندگی در شهر تهران پیدا کردهاست، چرا که فرهنگ رانندگی به نمودی برجسته از رفتار شهروندی بدل شدهاست. شهر تهران پراست از آدمهائی که از عدم رعایت قوانین رانندگی در بین دیگران انتقاد میکنند در عین حال خود هماره یا گاهی خلاف رویه های قانونی عمل میکنند.
در اینجاست که میبینیم تهران به عنوان شهری تقریبا مدرن گرفتار پدیدهای شدهاست که جامعهشناسان عمدتا با نوعی اخلاق فردگرایانه خودمدارانه از آن یاد میکنند. اگوئیسم و خودمداری را در همین عبور مرور در خیابان میتوان به وضوح دید. میدانیم که در اخلاق شهروندی عنصر فردگرائی وجود دارد اما فردگرائی در چارچوب قانون و منافع جمعی معنا دارد ،اما متاسفانه در شهر تهران فردگرائی خودخواهانه و خودمحور حاکم است .
بنابراین ترافیک فینفسه ، مسئله نیست بلکه مسئله اصلی خودخواهی و فردگرائی است که در تمام ابعاد زندگی اجتماعی ما موجود است. نکتهای که باید بر آن تاکید کنم این است که مسئله ترافیک اگرچه با اخلاق شهروندی پیوند دارد اما به این معنا نیست که فقدان شکل گیری اخلاق شهروندی را صرفا نتیجه اهمال مردم بدانیم.
▪ رانندگان و افرادی که در سطح شهر با مسئله ترافیک درگیرند به لحاظ خصوصیات فردی متفاوت از یکدیگرند .شمار زیادی از این افراد در روابط روزمره و اخلاق فردی خود،مقید به حفظ و رعایت حقوق دیگران هستند اما هنگامیکه همین افراد برای ساعتها پشت چراغ قرمز و صف های طویل و بی پایان ماشینها می مانند،فقط به دنبال راه گریزی از مهلکه اند و به هر قیمتی می خواهند خود را از ترافیک برهانند حتی به قیمت تعدی به حقوق دیگران . آیا به این معنا می توان خود ترافیک را به واسطه روح جمعی که بر افراد حاکم می کند،موجده ترافیک دانست یعنی ترافیک خود ایجاد ترافیک بیشتر میکند ؟
ـ به نکته خوبی اشاره کردید، ترافیک امروزه روح خود را برشهر حاکم کردهاست. بی نظمی در رانندگی یا اخلاق در رانندگی را در تهران میتوان از زوایای مختلف بررسی کرد. یکی نگاه فردی و روانشناختی به موضوع است که به آدمهایی که رانندگی می کنند متمرکز می شود. مثلا اینکه آیا آدمها آگاهی کافی دارند یا آموزش لازم را دیدهاند یا غیره. اما نگاهی دیگر،نگاه مدیریت شهری است. اگر به لحاظ ساختاری و مدیریت شهری به تهران نگاه کنیم میبینیم که شهر ما اساسأ آدم منظم را هم به آدم بی نظم تبدیل می کند، در شهر ساختاری وجود دارد که آدمهای خاص خودش را تولید میکند .
وقتی حجم بالای خودرو در خیابان وجود دارد،آستانه تحریک عصبی افراد را پائین می آورد و نگرانی برای دیر رسیدن به مقصد برای افراد ایجاد می شود و افراد ناخودآگاه مضطرب و در تلاش و تکاپو برای زودتر رسیدن خواهند بود .حال آنکه اگر این افراد بدانند که به موقع به مقصدشان خواهند رسید آرام و بدون نیاز به سرعت در حرکت خود در مسیرشان خواهند رفت،اما با علم به اینکه مسیر کوتاهی را باید با چراغهای طولانی و توقفهای بلند مدت طی کنند سعی می کنند از ماشینهای دیگر سبقت بگیرند و راه خود را باز کنند نه برای اینکه حقوق دیگران را ضایع کنند بلکه برای اینکه به حق خود دست یابند. در اینجا نوعی کنش عقلانی رخ میدهد. افراد بهترین راه موجود را انتخاب میکنند.
ترافیک تبدیل به پدیدهای کنترل ناپذیرشدهاست. سالهاست که ما با ترافیک سرمیکنیم و اکنون گویا به پدیدهای عادی در زندگی شهری تهران بدل شدهاست. مردم ما تنها استعدادهای خود را بکار میبندند که در میان شلوغی راه خود را بگشایند. بنابراین ترافیک عینیتی یافته است که جامعه شناسان با پدیده شیء وارگی از آن یاد میکنند. موجودیتی فراتر از اختیار ما که گاهی ساعتها زمان ما را به خود اختصاص میدهد. هویتی غول آسا که گویا ما را گریزی از همزیستی با آن نیست.
▪ آیا راه حلهای شدنی و کاربردی برای مسئله ترافیک که تا این حد به فرهنگ مردم وابسته است،وجود دارد ؟
ـ ابتدا اجازه دهید به نکتهای اشاره کنم. مسئله اخلاق شهروندی ارتباط نزدیک با این موضوع دارد که نظام شهری در تهران تا چه اندازه شهروند پرور است. تا چه اندازه تلاش شدهاست به افراد و مردمانی که در تهران زندگی میکنند شخصیت بدهیم. من میخواهم بگویم که مردم کمتردر شهر قدر نمیبینند بلکه غالبا شخصیت و کرامت آنها خدشه دار می شود.
کودک بودن شهروندان ما برمیگردد به سیستمی که چنین کودکانی را بار میآورد. یکی از جاهائی که شخصیت مردم ما خدشه دار میشود ایستگاههای اتوبوس یا کنار خیابانهاست. مردمی که ساعتها باید منتظر بایستند، یا در داخل اتوبوس و مترو به نحو عجیبی قرار گیرند نباید از آنها نتظار داشت آرام و با شخصیت باشند.
فضاهای شهری ما به گونهای است که شخصیتهای پرخاشگر، خودخواه و عصبی پرورش میدهد. بنابراین ساختار شهری، فضاهای شهری و امکانات شهری نقش زیادی در فرایند شهروندی دارند. اما این مشکل بهظاهر بزرگ راه حلهای آسان اما پرهزینه دارد و آنهم استفاده مردم از حمل و نقل عمومی در سطح شهر است.
تهران از ماشین اشباع شدهاست جدای از هوس راندن اتومبیل و مصرف نمایشی آن، اتومبیل در تهران یک ضرورت است برای کسی که از نعمت ماشین برخوردار است این نکته مبرهن است که عدم استفاده از ماشین شخصی به معنای ساعتها معطلی و لطمه دیدن شخصیت فردی است. جدای از این مسئله تهرانیها، شخصیتی خانوادهگرا دارند بهگونهای که ماشین را به عنوان ابزاری برای آسایش خانواده درنظر میگیرند.
تصور کنید شما یکبار در زیر آفتاب یا باران و زیر لگدهای دیگر مسافرین همراه با خانواده تجربه تلخی داشته باشید، تجربهای که بسیاری از شهروندان از نعمت آن برخوردار بودهاند. اولین چیزی که به ذهن شما میآید خرید یک دستگاه اتومبیل است.
من برخلاف این تفسیر که هجوم مردم به خرید اتومبیل را با مصرف نمایشی تحلیل میکند، معتقدم که اتومبیل شخصی برای شهری که فاقد وسیله حمل و نقل عمومی مطمئن، سالم و درخور شهروندان است، یک ضرورت است. ما در وضعیت فعلی حمل و نقل عمومی بسامانی مناسبی نداریم . بنابر این حمل و نقل عمومی موجود جوابگوی تقاضای سفر مردم نیست. در چنین موقعیتی وسیله نقلیه عمومی اندکی که در تهران وجود دارد تجربه ای ناخوشایند از سفر را برای شهروندان ما به ارمغان می آورد.
تهران به عنوان کلانشهر باید مسئله دسترسی آسان و متنوع را به وسایل حمل و نقل عمومی برای شهروندان حل کند. شهروندان ما راههای متعدد و متنوعی برای استفاده از وسایل حمل و نقل ندارند و ای بسا بهترین راه و کم هزینه ترین راه در شرایط فعلی استفاده از اتومبیل شخصی باشد. در حالی که سیاست دولت باید این باشد که استفاده از اتومبیل شخصی را پرهزینه و دسترسی به وسایل نقلیه عمومی را آسان کند. در تهران روندی معکوس اتفاق افتاده است.
رانندگی در شهر باید به راننده های نقلیه عمومی سپرده شود و قرار نیست که همه مردم راننده باشند در اینصورت آموزش و نظارت و بازخواست از رانندگان محدود وسایل نقلیه عمومی امکان پذیر خواهد بود. درحال حاضر پلیس نمی تواند میلیونها راننده را در سطح شهر نظارت کند و آموزش دهد.
مشکل اینجاست که ما به شهروندان ،حقوق شهروندی نمی دهیم اما توقع داریم قوانین را رعایت کنند و منضبط باشند. فکر میکنم به جای صرف هزینه هنگفت برای آموزش شهروندان باید ابتدا مسائل فنی تردد را حل کرد.
▪ در شهر تهران طیف بسیار گسترده ای از اقشار مختلف مردم در کنار هم زندگی می کنند طبقات مختلف به لحاظ اقتصادی و سبک و شیوه زندگی با اختلافات چشمگیری در یک شهر گرد آ مده اند ،آیا به نظر شما می توان پدیده ترافیک را تعیین طبقانی کرد ؟
ـ در ایران نوع ماشین نشانه منزلت است ، طبقات بالاتر ماشین های مدل بالا و به تعداد دارند این طبقه به دلیل قیمت بالای ماشین و مدل آن بیشتر مراقب وسیله خود هستند در تردد خود آرام تر و قانونمند تر رفتارمی کند ضمن اینکه به لحاظ اخلاقی هم پایبندی بیشتری به حفظ قوانین دارند .
اما در طبقات پائین معمولأ ماشینها مدلهای بسیار قدیمی و بسیار کهنه اند،راننده این ماشین نگرانی برای تصادف کردن آن ندارد و ضمنأ جریمه ای هم برای آن پرداخت نمی کند چون وسیله او قابل فروش نیست این وضعیت بی انضباطی در رانندگی را در جنوب شهر افزایش داده است وقتی این افراد بالای شهر هم میآیند،رانندگی آنان مشهود است بی باکانه و بی توجه به قوانین می رانند.
البته شیوه رانندگی در ایران در نهایت با مفهوم طبقه نیز قابل تحلیل نیست. چرا که شیوه رانندگی در کلیت خود از ساختار همگونی برخوردار است بنابراین حتی گروههای با منزلت اقتصادی بالاتر گاها رفتار مشابهی با گروههای پایین تر از خود بروز می دهند.
باید بهگونهای مصرف ماشین در تهران کاهش یابد. یکی از بهترین راهکارها افزایش قیمت بنزین است که استفاده از ماشین شخصی را پرهزینه میسازد.دولت به جای توجه به عدالت در استفاده از ماشین شخصی باید به فکر عدالت در دسترسی به وسایل حمل و نقل عمومی باشد.
البته افزایش قیمت بنزین نیز باید همزمان با بالا بردن ظرفیت حمل و نقل شهری رخ دهد. این شبکه حمل و نقل عمومی است که ابتدا باید اصلاح گردد.
بنزین سهمیه بندی شده است و قیمت آزاد آن هم اعلام شده است اما عمده سفرهای درون شهری ما به واسطه همین ماشینهای شخصی انجام می شود. این امر نشان می دهد که سهمیه بندی یا افزایش قیمت بنزین به تنهایی نمی تواند متغیری تاثیرگذار باشد. تلاشهای زیادی در جهت فرهنگ سازی در استفاده از وسایل نقلیه عمومی توسط رسانه ها شده است اما نکته مهمتر از فرهنگ سازی افزایش وسایل نقلیه عمومی و دسترسی آسان و سریع تر آن است.
اگر بخواهم جکع بندی کنم باید بگویم که عقلانیت خاصی در شهر تهران وجود دارد که با مسئله ترافیک شهری گره خورده است.
مردم بهگونهای معضلات ترافیک را برای خود حل کردهاند. البته این راه حل کاملا فردی و خودمدارانه است و تا وقتی که سیاستی جدی برای حل حمل و نقل فراگیر شهری به وجود نیاید راه حلهای فردی بر راه حلهای جمعی غلبه خواهد داشت. بدین ترتیب چیزی به نام میثاق شهروندی در تهران پدید نخواهد آمد.
کامران جوادی ، سمیرا شاه اسماعیلی
منبع : هفته نامه فصل نو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست