جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

غرب به سمت تجزیه منطقه حرکت می کند


غرب به سمت تجزیه منطقه حرکت می کند
دکتر محمدسعید ادریس: غرب به سمت تجزیه منطقه حرکت می کند
دکتر «محمد سعید ادریس» روزنامه نگار برجسته و استاد دانشگاه قاهره است که مطالعات و فعالیت های زیادی را در زمینه اصلاحات بویژه اصلاحات سیاسی در مصر انجام داده است. به عبارت دیگر او نیز همانند بسیاری از چهره های بارز مصری از اصلاح طلبان مصری است که برای رسیدن اصلاحات مصر به اهداف والایش تلاش های بسیاری می کند. او نیز از دیکتاتوری حسنی مبارک در مصر نالان است و معتقد است جفاهای بسیاری در حق احزاب مخالف دولت صورت می گیرد.
دکتر ادریس هفته گذشته در تهران بود. او نیز به همراه دیگر روشنفکران و استادان برجسته مصری به ایران آمده بود تا در کنفرانس گفت و گوهای «ایران و عرب نگاه ایرانی نگاه مصری» شرکت کند و از دغدغه های خود در دنیای عرب و دنیای اسلام بگوید.
دکتر ادریس به هیچ عنوان گمان نمی کرد، سخنرانیش در مرکز همایش های دائره المعارف بزرگ اسلامی تبدیل به یک بحث پر تنش در کنفرانس شود. بحثی که باعث شد، حاضران در کنفرانس که عمدتا هم استادان ایرانی حاضر در جلسه بودند، به نقد گفته هایش بپردازند و نطق های انتقادی در پاسخ به اظهاراتش دهند.
سایت دیپلماسی ایران در حاشیه کنفرانس با وی گفت وگویی انجام داده و نظراتش را درباره تحولات منطقه و از جمله کنفرانس آناپولیس، البته پیش از برگزاری آن جویا شده است:
آقای دکتر ادریس نظر شما درباره کنفرانس آناپولیس چیست؟ این کنفرانس با چه هدفی برگزار می شود؟ آیا اعراب می توانند همانطور که سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان سعودی مدعی است از آن استفاده و بهره ببرند؟
یکی از نگرش هایی که به کنفرانس آناپولیس وجود دارد همان نگرش طائفه ای است که گفتم. در این کنفرانس همه کشورهای عربی حتی سوریه و عراق شرکت می کنند. آنها خیال می کنند با حضورشان می توانند از گسترش اندیشه طائفه ای در منطقه جلوگیری کنند.
اما این گونه نیست. آنها مجبورند در این کنفرانس شرکت کنند زیرا آمریکا و اسرائیل خواسته اند و آنها چاره ای جز حضور ندارند. در کنفرانس آناپولیس از ابومازن خواهند خواست اولا اسرائیل را به عنوان یک کشور یهودی به رسمیت بشناسد و دوم این که از بازگشت پناهندگان فلسطینی به اسرائیل صرف نظر کند. آن موقع خود بگویید، چه پیروزی برای اعراب خواهد بود.
البته احتمال این که دولت فلسطینی به رسمیت شناخته شود بسیار است اما به چه قیمتی؟ اعراب نزدیک به ۴۰ سال است برای همین موارد با اسرائیل می جنگند و با آن مشکل سیاسی دارند. اگر بنا باشد اسرائیل به رسمیت شناخته شود و از حق پناهندگان فلسطینی که یک هزار و دو هزار نفر هم نیست، چند صد هزار نفر است بگذرند، آنگاه معنای این مبارزه و ایستادگی ۴۰ ساله چه خواهد بود؟ یعنی اعراب مفت مفت امتیاز داده اند و در قبالش تنها فلسطین به رسمیت شناخته شده است.
فلسطین که از اول بود. این اسرائیل بود که بعدا آمد. حرف بر سر این است که اسرائیل چگونه به رسمیت شناخته شود. به رسمیت شناخته شدن فلسطین به چه معنایی است. یک چیزی بدیهی و روشن را با هزار منت و زور به ما بدهند که به خواسته شان برسند. این یعنی چه. می خواهند فلسطینی که بوده و هست را به رسمیت بشناسند تا اسرائیلی که نبوده و حالا می خواهد باشد به علاوه ده ها امتیاز دیگر به رسمیت شناخته شود، آن هم به هزار منت.
مشکل پناهندگان فلسطینی نیز داستان دیگری است. اگر پناهندگان به میهن شان بر نگردند پس کجا بروند. می دانی دلیل این که از حق بازگشت پناهندگان فلسطینی صرف نظر شود چیست. آنها می خواهند بدین ترتیب جنگ تازه ای بوجود آورند.
یعنی جنگی که به سمت طائفه گری حرکت کند. فلسطینی اگر به خانه اش بازنگردد، پس کجا باید برود. نیاز به جا دارد. خانه اش را گرفته اند و مجبور است برای یافتن سرپناه به جای دیگری برود.
این موضوع سبب می شود که وی برای یافتن سر پناه دست به مبارزه بزند چون کشوری که در آن پناه گرفته راضی نیست به سادگی از خاک کشورش بکند و به او بدهد. این یعنی فتنه، فتنه از پیش طراحی شده.
دکتر ادریس در نطق تان از اختلاف های طائفه ای در منطقه گفتید. شما بعضی کشورها را به مداخله طایفه ای در عراق متهم می کنید. برای من این پرسش پیش آمد که مگر مصر و دیگر کشورهای عربی به حمایت از طائفه گری در عراق نمی پردازند که شما این چنین کشور ها را متهم می کنید؟ پر واضح است که اعراب تا چه اندازه در عراق سنگ اندازی می کنند و حتی از این که دشمنی شان با نظام جدید عراق علنی شود ابایی ندارند.
در مصر ما اختلاف طائفه ای نداریم. در کشور ما کسی نمی گوید که مذهبش چه فرقی با مذهب دیگری می کند. همه با هم برابرند. مصری یا مسلمان است یا غیر مسلمان. شافعی، شیعی، حنبلی، حنفی و... همه خود را مسلمان می دانند. اگر از یک مصری بپرسی مذهبت چیست پاسخ می دهد اسلام و السلام، نه یک کلمه بیشتر، نه یک کلمه کمتر.
چون همه خود را مسلمان می دانند و جزئیات برایشان اهمیت ندارد. همین که به سوی یک قبله نماز می گذاریم، به الله خدای یکتا اعتقاد داریم و محمد رسول الله (ص) را پیغمبر خود می دانیم کافی است.
ما هم مثل شما به ائمه اعتقاد داریم. یعنی همه مصری ها اعتقاد دارند. همه به آل البیت احترام می گذارند. این موضوع چیز واحدی است که میان همه مسلمانان برابری ایجاد کرده و جای اختلاف باقی نمی گذارد.
حسنی مبارک وقتی روی کار آمد تنها چیزی که از او پرسیدند این بود که تو کمونیستی یا مسلمان. یعنی او باید میان کمونیست ها و عقایدشان با اسلام یکی را انتخاب می کرد.
کسی از او نپرسید اگر مسلمان کدام مسلمان. بنابراین کسی نمی تواند مصری ها را به اختلاف طائفه ای متهم کند.
اما در عراق دولت مصر رسما از سنی ها حمایت کرد و سنی ها را برای فعالیت علیه شیعیان ترغیب می کرد؟
نه این طور که شما می گوئید نیست. نوری مالکی شیعه است یا سنی؟ البته که شیعه است. او به مصر آمد و بر خلاف دیگر کشورهای عربی از او استقبال بسیار گرمی شد.
الازهر از دولت عراق حمایت کرد و رسما اعلام کرد ما از دولت عراق منظورم دولت جدید و نظام جدید آن است حمایت می کنیم.
رئیس الازهر از تروریسم در عراق انتقاد کرد و تروریسم و فعالیت های شوم القاعده درعراق و عملیات انتحاری را محکوم کرد.
من در این جا نمی خواهم از دولت مبارک دفاع کنم. درست است این دولت در ابتدا مدافع دولت و نظام عراق نبود.
این سیاست به دلیل شیعه یا سنی بودن دولت عراق نبود بلکه بیشتر به مسائل دموکراتیک عراق باز می گشت.
عراق جدیدی بوجود آمده بود که نه تنها برای مصر بلکه برای تمام کشورهای عربی قابل قبول نبود. به همین دلیل به مخالفت با آن می پرداختند.
بحث هلال شیعی هم پیش آمده بود و حمایت آمریکا از شیعیان عراق که به هر حال اختلاف های بسیاری را بوجود آورده بود.
به هر حال دین رسمی مصر اسلامی است که در تمام کشورهای اسلامی آن را به رسمیت می شناسند. در دین رسمی کشور نامی از شیعه، سنی، حنبلی، شافعی، حنفی و غیره نیامده است. اسلام دین رسمی مصر است و مسلمانان در مصر با هر اعتقادی با هم برابرند.
شما فرمودید آمریکایی ها با حمایت شیعیان در عراق وارد شدند، منظورتان چیست، یعنی این که آمریکایی ها با حمایت شیعیان به جنگ سنی ها رفتند تا نظام تازه ای در عراق بوجود آورند؟
ببینید، نمی دانم شما چه چیزی می خواهید تعبیر کنید. اما به هرحال آمریکایی ها در عراق از شیعیان حمایت کامل کردند و در مقابل سنی ها از چنین حمایتی برخوردار نبودند.
این بسیار واضح است که شیعیان مورد حمایت آمریکایی ها بودند. آمریکایی ها با شیعیان در عراق متحد شدند. شیعیان بدین ترتیب قوت گرفتند و به حق خواهی از سنیان در عراق پرداختند. اختلاف طائفه ای عراق از همین جا آغاز شد.
قبل از آن عراق مشکل طائفه ای نداشت. شیعه و سنی در کنار هم زندگی می کردند. در عراق ما چقدر مناطق مختلف داریم که شیعه و سنی همسایه هستند و کسی از دیگری مذهبش را نمی پرسد.
اختلاط طائفه های شیعه و سنی به اندازه ای است که به هیچ عنوان نمی توان فهمید کدام مذهب جمعیتش در آن منطقه از دیگری بیشتر است. همین طور مسیحی ها. یهودی ها. یزیدی ها و... موصل چقدر یزیدی دارد که تا به امروز در کنار دیگر مسلمانان آزادانه زندگی کرده اند و با هیچ مشکلی هم مواجه نشده اند.
اما با آمدن آمریکایی ها همه چیز تغییر کرد. آمریکا با شیعیان هم پیمان شد و به همین دلیل القاعده و گروه های تندروی سنی نیز شیوه مبارزه شان را عوض کردند. القاعده و تندروهای وهابی گفتند در ابتدا شیعیان که هم پیمانان آمریکایی ها درعراق هستند را نابود می کنیم تا هم پیمانان آمریکا یا به عبارت دیگر نقطه ثقل اتحاد آمریکایی ها از بین برود، سپس به سراغ جنگ با آمریکایی ها می رویم.
مقتدی صدر هم برای خنثی کردن فعالیت القاعده و سنی های افراطی به نابودی سنی ها متمایل شد. مقتدی در ابتدا در حال نابود شدن بود اما یکی دو کشور از او حمایت کردند و وی توانست کوفه را به عنوان مرکز فعالیت خودش به دست آورد. کوفه مرکز فعالیت های مقتدی صدر شد تا وی از آن ناحیه بتواند به مبارزه خود با سنیان ادامه دهد و در حقیقت به تقویت تفکر طائفه گری بپردازد.
ببینید فتنه طائفه گری کل منطقه را تهدید می کند. تا حالا مصر در امان بوده و مشکل طائفه ای نداشته اما بسیاری از کشورهای دیگر منطقه در امان نیستند. لبنان همین مشکل را دارد، مسیحی و سنی و شیعه مطرح است. در سوریه کرد و سنی و شیعه مطرح است، در اردن همچنین، در یمن زیدی ها و شیعیان با یکدیگر اختلاف دارند. در عربستان سعودی همین مسئله حاکم است. طائفه گری کل منطقه را تهدید می کند.
چه بسا مصر هم در آینده تحت تاثیر طائفه گری قرار بگیرد. وقتی همه جا از این موضوع تاثیر پذیرفته اند ممکن است مصر هم تحت تاثیر قرار گیرد؟
بله مصر هم در صورتی که سیاست غلطی اتخاذ شود ممکن است به درد طائفه گری مبتلا شود. ما هم مسیحیان قبطی را داریم. مصر ۷ میلیون مسیحی قبطی دارد که آنها هم برای خودشان ادعاهایی دارند. اما موضوعی که غربی ها نمی توانند از آن سو» استفاده کنند این است که مسیحی های مصر پراکنده اند. یک منطقه بخصوصی را در اختیار ندارند. در قاهره در هر آپارتمانی ممکن است یک خانواده مسیحی باشد. مثلا اگر یک آپارتمان ۱۰ طبقه در قاهره باشد در یک طبقه اش یک خانواده مسیحی ساکن است. به همین دلیل مشکل طائفه ای همانند دیگر کشورها بوجود نمی آید. بله مطمئنا ما هم مشکلاتی خواهیم داشت.
چرا طائفه گری یا آنچه شما مطرح می کنید باید منطقه را تهدید کند؟
غرب به سمت تجزیه منطقه حرکت می کند. عربستان باید به چهار یا پنج منطقه تقسیم شود. عراق باید به سه منطقه تقسیم شود. مصر همینطور، لبنان که وضعیتش مشخص است و ... غرب با وحدت کشورها مخالف است.
آنها می گویند این وحدت نباید در کشورهای منطقه که از اقوام و مذاهب گوناگون تشکیل یافته وجود داشته باشد.
تنها رژیمی که در منطقه با یک مذهب باقی مانده و مشکل طائفه ای و مذهبی ندارد اسرائیل است. در حقیقت خاورمیانه به سمتی پیش می رود که منافع اسرائیل حفظ شود.
اسرائیل به هیچ وجه مشکل طائفه ای ندارد همه از یک مذهب تبیعت می کنند. به همین دلیل دیگر کشورهای خاورمیانه که در آنها بیش از یک مذهب یا یک قوم وجود دارد که به نوعی با دولت های مرکزی آنها دچار اختلاف هستند یا این که به سختی می توانند با پیروان مذهب دیگر در آن کشور زندگی کنند، تجزیه می شوند.
این گونه منافع اسرائیل بهتر تامین می شود و تضمینی برای امنیت آن به صورت عملی بوجود می آید. خطر این چنینی است.
منبع : روزنامه مردم سالاری