جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
شیرجه درون ظلمت و تباهی
●بررسی فیلم ”سرزمین مردگان“
▪مایکل ویلمینگتون (شیکاگو تریبیون)
سرزمین مردگان جرج رومرو، شوک محشر دیگری به سیستم وارد میکند! رومرو در اینجا کاسه صبرش لبریز شده: آمریکا را برهوتی توصیف کرده که زامبیها بر آن مسلط شدهاند و فقط چند شهر سنگربندی شده آن لابهلا باقیمانده. یکی از این شهرها کلانشهری است بینام و نشان که کافمن (دنیس هاپر) تکنوکرات بیرحمی بر آن حکم میراند و به اتفاق رفقا و همپالکیهای سوپرثروتمندش در بهشت محصور شدهای زندگی میکند و مزدوران تا به دندان مسلحاش ـ مثل آدم خوبی به نام رایلی و دستیارش چارلی و اسلک و رقیب عصبیمزاجاش چولو ـ در آنجا گشت میزنند و از آنها محافظت میکنند. منطقهای که زیر پا میگذارند، از کوچه و خیابانهای سوت و کوری تشکیل شده که کارگردانی استثمار شده و بیبضاعت در آن ساکناند. در بیرون این منطقه که با حصارهای الکتریکی و آب، مرزبندی شده که کارگرانی استثمار شده و بیبضاعت در آن ساکناند.
در بیرون این منطقه که با حصارهای الکتریکی و آب، مرزبندی شده، دنیای مردگان متحرک وجود دارد و جماعت ”زنده ـ مردگان“ در شهرهائی کوچکتر زندگی میکنند و هر روز قدرت و آگاهی بیشتر مییابند و هر لحظه، خطر و تهدیدشان افزایش مییابد. فیلم، قدرت گرفتن خشونت بار رایلی و چولو، دو مزدوری را پی گرفته که توسط کافمن استخدام شدهاند. رایلی تصمیم دارد پا از حریماش فراتر نگذارد و طبق مقررات رفتار کند ولی ”چولو“ی حریص و بلندپرواز، تصمیم میگیرد به محوطهٔ به شدت محافظتشدهٔ ”فیدلرز گرین“ ـ که ملک طلق کافمن و اطرافیانش است ـ اسباب بکشد ولی با پاسخ منفی روبرو میگردد.چولو و رفقایش که به خشم آمدهاند، مقابله به مثل میکنند و زرهپوش مملو از سلاح ـ معروف به ”مکافات مردگان“ ـ را میدزدند و خیال دارند میلیونها دلار اخاذی نمایند.
کافمن نیز بیکار نمینشیند و دست به ضدحمله میزند و رایلی و گروهاش ـ از جمله اسلک یاغی را ـ در پیاش میفرستد. در نهایت، شاهد رودروئی دو سرباز کهنهکاریم که جنگسالاری فاسد آنها را در مقابل هم قرار داده و با فریبکاری و نیرنگ، قصد نابودیشان را دارد. در همین حال، در خارج این ”دژ“ جماعت زامبی که مدام بر تعدادشان اضافه میشود، به رهبری بیگ دَدَی ـ قراولی زیر و زرنگ و باهوش ـ که یاد گرفته فکر کند و دست طرف مقابل را بخواند، در حال نزدیک بهطور مداوم توسط مزدورهایشان به راه میاندازند، بیزار است و به همین جهت توانسته انقلابی به راه بیندازد که هر چه به شهر و مرکزش نزدیکتر میشوند، خونینتر و وحشتناکتر میشود.
بدیهی است که سرزمین مردگان، به مذاق خیلیها خوش نخواهد آمد. کسانی که اهل خشونت و صحنههای رایج فیلمها دلهرهآور نیستند، باید از دیدن این فیلم اجتناب کنند. سرزمین مردگان خاص طرفداران پروپا قرص و علاقمندان این ژانر ساخته شده. ضمن آنکه یک فیلم ”رومرو“ای خالص است؛ یعنی نگرشی به شدت شوخ به ترس و وحشت و خون و خونریزی و دنیائی ظلمانی دارد که بیش از پیش از کنترل خارج شده است. رومرو در حال حاضر استاد ژانر تلقی میشود که شخصیتها و دیالوگهایش را در کنار جلوههای ویژه تکاندهندهاش بهکار میبرد تا توی دل بینندهاش را خالی کند. در سرزمین مردگان ضمناً شاهد بازیهای فوقالعاده، داستان و شخصیتپردازیهای پیچیدهتر و طراحی صحنهٔ کار شدهتری هستیم. اما در اینجا برخلاف فیلمهای دلهرهآور در سالهای اخیر ـ که اکثراً ملهم از رومرو و فیلمهایش ساخته شدهاند ـ با یک فیلم زامبی بیمغز پرزرق و برق روبرو نیستیم. کسانیکه تازه با این نوع فیلمها آشنا میشوند. شاید بخواهند بیشتر دربارهٔ زامبیها اطلاعات کسب کنند؛ اما طرفداران قدیمی این ژانر، احتمالاً میخواهند اشارتهائی به فیلمهای گذشته در آن بیابند. با این وجود، پس از گذشت ۳۷ سال و نخستین فیلم زامبیاش، رومرو که امسال وارد شصت و ششمین سال زندگیاش شده، فیلمی خیرهکنندهتر، گرانتر و از لحاظ دراماتیک، جاهطلبانهتر ساخته است.
(حال آنکه در مقایسه با فیلمهای ترسناک و ”ظاهراً“ غلطانداز سالهای اخیر، فیلم رومرو فقط با ۱۵ میلیون دلار بودجه ساخته شده.)البته دلیل نمیشود که ترسناکتر از آنهای دیگر باشد. اگر صرفاً دنبال ترس و دلهره هستید، احتمالاً هیچ فیلمی نمیتواند به اندازهٔ شب مردگان زنده، زهرهترک کند. (سیاه و سفید در ضمن، بهترین فورمت برای اینگونه داستانهاست.) اما بعد سیاسی / اجتماعی فیلم است که اهمیت دارد چون گزندهترین و جسورانهترین فیلم رومروست که مصالحی (خونین و وحشتناک) برای تفکر و تأمل در اختیار بیننده میگذارد.حالا راحت میشود درک کرد چرا رومرو ـ سینماگر نامتعارف و سرخوردهای که لااقل پانزده سالی دنبال عملی کردن پروژههایش بود و سرمایهگذاری پیدا نمیکرد ـ خواسته دوباره سر وقت ژانری برود که خودش عملاً آن را خلق کرده است.
(بهخصوص پس از موفقیت تجاری فیلمهائی که در این سالها به شدت متأثر از سهگانههای رومرو ساخته شدهاند: از شان مردگان گرفته تا ۲۸ روز بعد و بازسازی سپیدهدم مردگان.)با آنکه انگیزه اصلی در اینجا نیز مثل بسیاری از فیلمهای دیگر، تجاری بوده ولی رومرو نشان میدهد که اما در ورای این نیتهای کاسبکارانه، حرفی برای گفتن دارد: اثری که مدرنیته ۲۸ روز بعد را ندارد، به اندازهٔ شان مردگان با مزه نیست و مانند بازسازی سپیدهدم مردگان پرخرج و پرزرق و برق بهنظر نمیرسد، فیلمی است که هیچکس دیگر، نه میتوانسته بسازد و نه میتوانسته تصورش را هم بکند. شیرجهای به درون ظلمت و تاریکی و وحشت که از همان لحظات نخستین یقهمان را میگیرد و رها نمیکند. تا وقتی جرج رومروئی در این دنیا هست، مردهها، زندهاند!
منبع : مجله دنیای تصویر
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
بنیامین نتانیاهو رهبر انقلاب انفجار مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت سیزدهم روز معلم معلمان دولت بابک زنجانی مجلس شهید مطهری
ایران هواشناسی بارش باران آتش سوزی هلال احمر قوه قضاییه تهران پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش فضای مجازی
سهام عدالت قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار بازار خودرو حقوق بازنشستگان خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو کارگران
سریال نمایشگاه کتاب شهاب حسینی مسعود اسکویی تلویزیون تئاتر سینمای ایران سینما دفاع مقدس
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس چین ترکیه نوار غزه انگلیس اوکراین
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ
هوش مصنوعی گوگل کولر اپل همراه اول تلفن همراه تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب دیابت بیمه