دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

ترکیه، راست آزمایی مجدد نیت واشنگتن


ترکیه، راست آزمایی مجدد نیت واشنگتن
کمتر از ۲۴ ساعت پس از اعلام رسمی عبدالله گل مبنی بر باقی ماندن نظامیان این کشور در شمال عراق به مدتی نامعلوم و تا نابودی کامل شورشیان پ ک ک، ارتش این کشور به سرعت خاک عراق را ترک کرد و باعث حیرت ناظران سیاسی و افکار عمومی و احزاب داخلی این کشور شد. پس از آنکه ارتش ترکیه پس از ماهها حملات هوایی و توپخانه ای با استفاده محدود از نیروی زمینی وارد خاک عراق شد توانست ضربات قابل توجهی به نیروهای پ.ک.ک. وارد آورده و چند قرارگاه آنها را با خاک یکسان کند. پس از پیروزیهای اولیه ارتش ترکیه آمریکاییها از ترکیه خواستند که عملیات نظامی خود را در شمال عراق متوقف کند و به راه حل های دیپلماتیک بسنده کند، که با بی اعتنایی این کشور مواجه شد تا اینکه رابرت گیتس وزیر دفاع ترکیه با سفری فوری به آنکارا چیزی به سران دولت و ارتش گفت که باعث شد کمتر از ۲۴ ساعت بعد خاک عراق را ترک کنند، ارتش ترکیه در ۲۹ فوریه در بیانیه ای اعلام کرد:« عملیات شمال عراق خاتمه یافته و نیروهای نظامی ترک در حال بازگشت به پایگاههای خود هستند».
این اتفاق با شدت کمتری در گذشته نیز افتاده بود؛ زمانی که طاقت نظامیان حاکم بر ترکیه از اغتشاش پ.ک.ک. به سر آمد و آنها با نیروی محدود نظامی راه شمال عراق را در پیش گرفتند تا جدیت آمریکا در حمایت از پ.ک.ک. را بیازمایند، رایس بطور ناگهانی در کرکوک فرود آمد و ارتش ترکیه مجبور به ترک شمال عراق شد، ورود به کرکوک که محل نزاع اقوام داخلی عراق به خاطر نفت فراوان آن است اتفاقی انتخاب نشده بود، پیغام رایس روشن بود آمریکا بدنبال تقویت گروههای کرد عراقی برای تعقیب اهداف استراتژیک خود است. حملات اخیر به شمال عراق دومین آزمایش ترکیه بود، شاید هم بتوان گفت آنها فکر می کردند که می توانند آمریکا را بر سر کاری انجام شده قرار دهند و در پس دودلی احتمالی واشنگتن بتوانند پ.ک.ک. را متلاشی کنند. هیچ کدام از پیش بینی ها آنها به حقیقت نپیوست و در نهایت ناچار شدند شمال عراق را ترک کنند و در موقعیت ضعیفی قرار گیرند؛ سرنگونی یک فروند بالگرد پیشرفته ارتش ترکیه نمی تواند کار شورشیان پ.ک.ک. باشد، این اولین اخطار جدی به ارتش ترکیه بود که شمال عراق را ترک کند.
به نظر می رسد ترکیه از درک شرایط جدید حاکم بر منطقه ناتوان است، آنها هنوز هم فکر می کنند متحد راهبردی آمریکا هستند و حمایت آمریکا را در هر حالتی با خود دارند، عبدالله گل در دسامبر سال گذشته گفت از اقدامات شریک استراتژیک آنکارا در حمایت از دشمنان ترکیه در شگفت است و انتظار همکاری دارد، احتمالا مقامات آمریکایی نیز از صحبت های گل در شگفت شده اند.شاید ترکیه فکر می کند آمریکا وارد منطقه شده است تا امنیت ترکیه نیز بهتر تامین شود و یا در بدترین حالت منافع دو کشور در یک راستا قرار گرفته است و تضادی بین آن دو وجود ندارد. جان کلام در همین جاست منافع ترکیه و آمریکا در تضاد اساسی با یکدیگر قرار گرفته اند و تامین منافع یکی به معنی از دست رفتن منافع دیگری است. متحد بودن با آمریکا برای ترکیه اهمیت زیادی دارد و این اهمیت به خاطر وجه و اعتبار نیست بلکه به خاطر امکاناتی است که در اختیار این کشور قرار می دهد تا از آنها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند.
تصمیم گیران ترکیه هنوز در فضای جنگ سرد و اتحاد راهبردی با آمریکا قرار دهند و تغییرات گسترده در سیاست جهانی ایالات متحده را نمی بینند، شاید هم اگر به قول والتر سیگن جعبه سیاه تصمیم گیری دولت این کشور را باز کنیم، به منافع گروههای داخلی در عدم تغییر خط مشی این کشور برسیم که منافع خود را در حفظ وضع موجود ببینند الیته این وضعیت برای بلند مدت قابل ادامه یافتن نیست.
یورش آمریکا و ناتو به خاورمیانه منطق اتحادهای پیشین منطقه را دگرگون کرده است و در نتیجه اتحادهای جدیدی جای اتحادهای پیشین را خواهند گرفت که در هیچ یک از این اتحادهای منطقه ای ایالات متحده جای ندارد زیرا منافعی که باعث شده تا ناتو وارد منطقه شود با منافع هیچ یک از کشورهای منطقه در یک سو قرار ندارد. کشورهای ایران، ترکیه و سوریه ناچارند در واکنش به اقدامات آمریکا خط مشی واحدی را اتخاذ کنند و دیگر نمی توان روابط آنها را مانند دوران جنگ سرد و یا یک دهه پیش ارزیابی کرد.
ایالات متحده به حفظ شورشیان پ.ک.ک. به شدت نیازمند است و به ارتش ترکیه اجازه نمی دهد آنها را از میان بردارد؛ این گروه جدایی طلب برای اقدامات آتی آمریکا در منطقه بسیار مفید است. هزینه خلق گروهی که بتواند اعمال این گروه را با فلسفه وجودی ای که دارند دنبال کند، بسیار زیاد است به همین دلیل آنها را حفظ خواهد کرد و اجازه نمی دهد قربانی قدرت نمایی ارتش ترکیه شوند. ترکیه خطر پ.ک.ک. را به خوبی احساس کرده است به همین دلیل دویست هزار نظامی را در مرزهای جنوبی خود مستقر کرده تا در موقع مقتضی بتواند به سرعت آنها را وارد معرکه نبرد کرده و کار پ.ک.ک. را یکسره کند.
در آینده اوضاع بدتر خواهد شد و فرصت اقدامات محدود نیز از ارتش ترکیه سلب خواهد گردید زیرا حملاتی اینچنینی اگر چه نمی تواند تاثیر خاصی بر بقای شورشیان کرد داشته باشد اما مانع تقویت آنها می شود، آمریکا و بیش از آمریکا اسرائیل تلاش زیادی برای تبدیل پ.ک.ک. به یک گروه قوی نظامی آغاز کرده است و به شدت آنها را آموزش می دهد، ردپای اسرائیل را می توان براحتی در شمال عراق دید. اسرائیل به خاطر موقعیت خاص خود هیچ قدرت منطقه ای را بر نمی تابد حتی اگر کشوری مانند ترکیه باشد که نخست وزیر اسبق آن یعنی چیلر با بیان سرزمین موعود و شعار از نیل تا فرات حاکمیت خود را زیر سوال برده باشد، زیرا قسمتی از سرزمین موعود در خاک ترکیه قرار دارد.
ایران و در درجه بعد سوریه کشورهایی هستند که در معرض تهدید آمریکا قرار گرفته اند و آمریکا تلاش زیادی برای تضعیف جایگاه آنها از خود نشان می دهد و می خواهد کشورهای ضعیف تر منطقه را علیه آنها متحد کند. ترکیه را نیز باید به این دو کشور اضافه کرد؛ این سه کشور منافع واحدی دارند و ناچارند مواضع خود را هماهنگ کنند و در نهایت به این سمت حرکت خواهند کرد. یکی از دلایل حمایت قاطع آمریکا از پ.ک.ک. حضور این گروه با اسامی مختلف در سه کشور است و ابزاری است که ایالات متحده می تواند با استفاده از آن این سه کشور را تضعیف کند. تاسیس گروهی مانند پژاک به همین دلیل اتفاق افتاد.
سوریه نمی تواند با رسیدن به توافقی با آمریکا و اسرائیل به دست یابی مجدد به جولان دست یابد و یا حتی موقعیت فعلی خود را حفظ نماید و ترکیه نیز به آرزوی دیرینه خود برای پیوستن به اتحادیه اروپا دست نخواهد یافت. اروپاییها دیگر بدون پوشش و بصورت عریان از عدم تحمل ترکیه سخن می گویند، اگر کشورهایی مانند آلمان و فرانسه مخالف پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپایی باشند باز هم امکان دارد این الحاق صورت بگیرد؟ مرکل و سارکوزی بارها گفته اند که نمی خواهند ترکیه را در اتحادیه اروپا ببینند. تنها کشور موافق انگلستان بود که دلیل آن را باید با سیاست خاص انگلیسیها تعریف کرد که هزینه مخالفت با ترکیه را به فرانسه و آلمان منتقل کردند. به عوامل فوق باید افکار عمومی اروپاییها را نیز اضافه کرد که علاقه ای به پیوستن ترکیه به این اتحادیه ندارند و ترجیح می دهند اتحادیه اروپایی بصورت باشگاهی مسیحی باقی بماند.
اگر ترکیه با حملات اخیر می خواست نیت آمریکا و جدیت این کشور در حمایت از پ.ک.ک. را آزمایش کند پاسخ خود را گرفته است و اگر پاسخ را می دانست و می خواست در یک لحظه کار پ.ک.ک. را یکسره کند به هدفی که داشت دست نیافته و ناکام بوده است. ریشه بحران و دست به اسلحه بردن مجدد شورشیان کرد به خاطر حمایت آمریکا از آنهاست و آنها می خواهند در پناه حضور نیروهای آمریکایی به چیزی که می خواستند دست یابند.
ترکیه نمی تواند برای نابودی کردهای این کشور که شمال عراق را به پایگاه نظامی خود تبدیل کرده اند به حمایت آمریکا که حامی اصلی شورشیان کرد است امیدوار باشد. آمریکا دست ترکیه را بسته و دست پ.ک.ک. را گشاده است تا هر طور که می خواهد جولان دهد و بدتر از آن اگر ترکیه بخواهد هشدارهای آمریکا را در عدم برخورد جدی با پ.ک.ک. نادیده بگیرد با برخورد مستقیم آمریکا مواجه خواهد شد. چرخش سیاسی کامل ترکیه و نزدیکی به ایران و سوریه موانعی جدی فکری نیز دارد. این گردش سریع در تضاد با شعارهای ۸۰ ساله حاکم بر این کشور؛ یعنی نگاه به غرب است اما واقعیتی است که مجبور خواهد شد به آن تن در دهد. حضور گروههای اسلام گرا در راس قدرت و اقبال عمومی به آنها می تواند این چرخش سریع را آسان کند.
عطا بهرامی
منبع : سایت الف