دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
مجله ویستا
بانوی خوش اقبال - Lucky Lady
سال تولید : ۱۹۷۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مایکل گروسکوف
کارگردان : استنلی دانن
فیلمنامهنویس : ویلارد هویک وگلوریا گاتس.
فیلمبردار : جفری آنسوورت.
آهنگساز(موسیقی متن) : رالف برنز.
هنرپیشگان : جین هاکمن، لیزا مینهلی، برت رنولدز، جفری لوئیس، جان هیلرمن، رابی بنسن، مایکل هوردرن، آنتونی هلاند، ویلیام ه_. باست و جان مکلیام.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۸ دقیقه.
تیهوانا، سال 1930، «کلر» (مینهلی)، پس از به خاک سپردن محبوب سابقش، «هاری» - قاچاقچی خردهپای مشروب و کارگردان مکزیکی به آمریکا با «واکر» (رنولدز) شریک میشود تا در اتسنادا بههم بپیوندند و با کشتی «بانوی خوشاقبال»، محمولهای از مشروب قاچاق را به آمریکا ببرند. اما نگهبان مرزی آمریکا حمله میکنند و مکزیکیها که فکر میکنند «واکر» به آنان خیانت کرده، حسابی کتکش میزنند. یکی از اعضای آمریکائی گروه، «کیبی» (هاکمن)، ششصد دلار سود «واکر» را میدزدد، ولی «واکر» و «کلر» او را به کشتی دعوت میکنند تا شریکشان باشد. این سه پس از استخدام کارگر جوانی بهنام «بیلی» (بنسن)، محمولهای از مشروب قاچاق را که برای قاچاقچی بزرگ، «مکتیگ» (هیلرمن) کنار گذاشته شده بوده، از «ناخدا راکول» (هوردرن) میخزند و پس از گریز از چنگ افراد «مکتیگ» و گارد ساحلی آمریکا به سن دیهگو میرسند و محمولهشان را میفروشند. «واکر» و «کیبی» هر دو محبوب «کلر» هستند، ولی وقتی از قاچاق دوباره مشروب سرباز میزنند، «کلر» با یک آشنای ثروتمند بهنام «چارلی» (باست) میرود. کمی بعد «کلر» باز میگردد و سه نفری یک خانه اعیانی میخزند، قایق تازهای میسازند که نامش را «بانوی خوشاقبال» میگذارند و افراد جدیدی استخدام میکنند. «کلر» مهمانان خانه اعیانی را سرگرم میکند و «واکر» و «کیبی» به مکزیک میروند. آنان جسد «ناخدا راکول» را پیدا میکنند و مورد هجوم افراد «مکتیگ» قرار میگیرند. «بیلی» کشته میشود و «واکر» و «کیبی» بهشدت مجروح میشوند. «کلر» در تیهوانا به آنان میپیوندد. این سه با قاچاقچیان خردهپای دیگر متحد میشوند و «مکتیگ» را در نبردی دریائی شکست میدهند.
* با بودجهای قابل توجه برای زمان خودش، سه ستاره محبوب گیشه - هاکمن، مینهلی و رنولدز - و فیلمنامهای که سعی شده پُرفروش از کار درآید، بانوی خوشاقبال هم بیش از حد لازم حساب شده است و هم کمتر از حد لازم پرورانده شده. حضور دانن بهنظر نمیآید که تأثیری روح این طرح داشته باشد. فیلم فرار است از هر باغی گلی بچیند و البته در نهایت نتیجه این شیوه، «هیچ» شده است. تصاویر نوستالژیک آنسوورت - به سبک کاباره (باب فاسی، 1972) - تجملات صحنهپردازی را میپوشانند. نصیب مینهلی موهای وحشتناک، دو ترانه از یاد رفتنی و گفتوگوهای مثلاً کمیک ابلهانه شده است. بهنظر میرسد سعی شده است زوج مردانه و خوشمزه دغلبازی (جرجروی هیل، 1973) یا بخت و اقبال (مایک نیکولز، 1975) با قدری چاشنی غرابت «بانی و کلاید»ی (آرتور پن، 1967) ترکیب شود. اما تغییر بازیگران در آخرین مرحله - هاکمن به جای سیگال - این هدف را هم ناکام گذارده است. ضمناً نمیتوان از مقصود سازندگاان فیلم از حاشیه صوتی گوشخراش ان سردرآورد. فقدان هرگونه نظم و ترتیبی در ساماندهی فیلم، باعث شد تا صدای مینهلی و رنولدز هم درآید و اعتراضشان را به دانن به خاطر تغییر پایان فیلم - در اصل قرار بوده است دو مرد اصلی به وسیله مأموران فدرال کشته شوند - اعلام کنند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست