یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به سریال تلویزیونی «کمیسر لسکو»؛پلیس های عادی!


نگاهی به سریال تلویزیونی «کمیسر لسکو»؛پلیس های عادی!
در میان مجموعه های تلویزیونی پلیسی که درحال حاضر از صدا و سیما در حال پخش است، مجموعه «کمیسر لسکو» از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار است.
در مجموعه کمیسر لسکو، اغلب کاراکترها یکسویه و تک بعدی هستند وسریال به کار، خانواده، کشمکشهای آن و موضوعات مربوط به وظیفه و عشق این کاراکترها می پردازد.
آدمهای داستان اساساً نقشهای ابتدایی سریال را به خود می گیرند و در این حالت آنان بیشتر سیاهی لشکرند تا شخصیتهای قوام یافته، بخصوص که در هر قسمت داستان به گونه ای مطرح می شود که شخصیت محوری، شخصیت فرعی همان تک داستان است.
در این حالت است که از شناخت شخصیتهای اصلی و تعمق روحی و روانی بر آنها باز می مانیم و بیشتر درگیر کشف و شناخت شخصیتهای فرعی هر قسمت که پیش برنده داستان هستند، می شویم.
شاید به همین خاطر است که از ابتدای این مجموعه تا کنون که چندین قسمت از آن گذشته است، شناخت بیننده از کمیسر و همکارانش، از حد کارهای روزمره و افکار سطحی و مشکلات قطعی آدمهای داستان فراتر نرفته است.
این شاید بدین خاطر باشد که نویسنده مجموعه «کنش داستانی» را محور قرار داده است و نه «کنش شخصیتی» را.
آنچه بیش از همه خود را به رخ می کشد، شمای کلی شخصیتهای اصلی و رنگارنگی شخصیتهای فرعی است که کارشان واقعی جلوه دادن موقعیتها و انتقال اطلاعات لازم درباره پیرنگ داستان است. این نقشهای جزیی اگرچه در هر قسمت گذرا هستند، اما در مجموع به ملموس تر شدن رویدادهای داستان کمک فراوان می کند.
نویسنده مجموعه با شناخت کارکرد هر شخصیت، راههای تداخل و همراهی شخصیتهای اصلی و فرعی را با محوریت موضوعی بخوبی به اجرا می گذارد.
بدین سان قبل از آنکه همانند مجموعه های مشابه (کمیسر ناوارو) شاهد زندگی شخصیت یک پلیس باشیم، شاهد موضوعات و درگیریهای پلیس هستیم که از قضا پرونده شان به کمیسری به نام «لسکو» ارجاع می گردد.
البته آنچه به این مجموعه همچون سایر مجموعه های فرانسوی/ ایتالیایی ضربه می زند، زیاده گویی و حرافی شخصیتهاست و دیالوگها گاه آن چنان مسلسل وار و پشت سر هم ردیف می شوند که از حوصله تماشاگر خارج می شوند. ریتم سریع تعویض صحنه ها به همراه شتاب دیالوگها را مقایسه کنید با مجموعه «افسران پلیس» که نسبت به مجموعه «لسکو» از ریتم ملایم تری برخوردار است.
محدود کردن ماجراها نسبت به شخصیت زن مجموعه نیز گونه ای از فمینیسم خوشباورانه را در پی دارد که گهگاه با تعاریف و تکه کلامهای سایر افسران پلیس در موفقیت وی همراه می شود.
در کل این مجموعه اگر چه دارای داستانهای جالبی است و می تواند بیننده اش را با خود همراه کند، اما از شخصیت پردازی دوست داشتنی و ریز پردازیهای هنرمندانه «ناوارو» و خوش ریتمی و خودمانی جلوه کردن سریال «افسران پلیس» دور مانده است.
در خط داستانی نیز با توجه به مجموعه های «مأموران مخفی پلیس» و «پلیس های موتورسوار» علاوه بر آنکه از ضعف داستانی و تهییج ماجراها برخوردار نیست، از تروکاژهای ویژه پلیسی نیزخبری نیست.
تنها لطف مجموعه بازی یک دست و روان شخصیت اصلی آن است که با دوری عمدی از هرگونه سلاح و اسلحه، به مدد قدرت بازی بازیگرانش توانسته است نقش کمیسر و باور کمیسر بودن را در ذهن مخاطب بگنجاند.
رضا خسروزاد
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید