جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا


رابطه بین تورم و استقلال بانک مرکزی


رابطه بین تورم و استقلال بانک مرکزی
در ادبیات اقتصادی یکی از دلایل اصلی روی آوردن مقامات پولی به استقلال بانک مرکزی، پایین آوردن نرخ تورم است. برخی مطالعات نشان داده اند که اگر سیاست پولی به بانک مرکزی مستقل واگذار شود، ارزش تورمی سیاست پولی کاهش می یابد.
به طور کلی در مطالعات اقتصادی سه دلیل ارائه شده است که چرا اعمال سیاست پولی توسط بانک مرکزی مستقل (با فرض ثابت بودن سایر عوامل)، نرخ تورم را پایین می آورد. دو دلیل از بین آنها به وضعیت مالی دولت مربوط است درحالی که دلیل سوم به مباحث ناسازگاری زمانی بر می گردد.
در مورد دلیل اول می توان گفت که دولت ها مایلند از طریق اعمال فشارهای سیاسی بر مقامات پولی، سیاست پولی را در جهت اعطای اعتبار تسهیل نمایند، زیرا سیاست پولی انقباضی وضعیت مالی دولت را از طریق کاهش درآمدهای حق الضرب، افزایش بهره بدهی و کاهش دریافتی های مالیاتی به دلیل رکود موقت اقتصادی در شرایط مناسبی قرار می دهد. در شرایطی که بانک مرکزی از استقلال سیاسی برخوردار شده، می تواند در برابر فشارهای دولت در جهت سیاست انبساطی پول پافشاری کند.
دوم آنکه، وقتی مقامات پولی برای تامین مالی کسری دولت تحت فشار قرارگیرند و آن را از طریق خلق پول تامین نمایند، عرضه پول درونزا می شود، ولی وقتی بانک مرکزی استقلال اقتصادی داشته باشد می تواند دولت را مجبور کند تا کسری خود را کاهش دهد.
دلیل سوم آن است که دولت ها اهداف کوتاه مدت را دنبال می کنند که با اهداف بلند مدت ناسازگاری دارد. برای مثال، دولت ها تلاش می کنند که رشد اقتصادی را از طریق افزایش عرضه پول افزایش دهند و از عواید آن در کوتاه مدت بهره ببرند.
گرچه استقلال بانک مرکزی از دهه ۱۳۸۰ به عنوان ابزاری برای کاهش فشارهای تورمی در سطح بین المللی مورد توجه قرار گرفت، کشورهای در حال توسعه عموما نتایج موفقی را در زمینه کاهش تورم به دست نیاورده اند و عملکرد این کشورها نشان می دهد که استقلال بانک مرکزی به تنهایی منجر به کاهش و ثبات قیمت ها نمی شود و ارتباط بین استقلال بانک مرکزی و تورم بسیار ضعیف است. در کشورهای در حال توسعه که بازارهای مالی عمق کمتری دارند ودولت ها برای استقراض به بازارهای سرمایه خارجی دسترسی محدودتری دارند، احتمال وجود بانک مرکزی مستقل بسیار ضعیف است.
در نظام نرخ ثابت ارز که در آن هماهنگی بین بانک مرکزی و دولت حائز اهمیت است، بانک مرکزی مستقل جایگاه چندانی ندارد، زیرا سیاست پولی توسط سایر اهداف به غیر از ثبات قیمت ها محدود می شود. در نتیجه، در کشورهای در حال توسعه که در آنها ارزش پول داخلی شان بر حسب سبدی از پول یک کشور یا یک منطقه تعیین می شود، احتمال ضعیفی وجود دارد که این کشور ها بانک مرکزی مستقلی داشته باشند.
به عقیده برخی محققان و نظریه پردازان، کشورهای در حال توسعه فاقد بازارهای مالی توسعه یافته اند، لذا غیر ممکن است که استقلال بانک مرکزی در این کشورها منجر به کاهش تورم گردد. در نتیجه حرکت به سمت استقلال بانک مرکزی در این کشورها باید با توجه به مشخصه های این کشورها مورد بررسی قرار گیرد، نه اینکه نتایج عملکرد کشورهای موفق صنعتی و توسعه یافته تعمیم داده شود. استقلال بانک مرکزی باید بعد از توسعه بازارهای مالی مورد توجه قرار گیرد، زیرا در این شرایط نیات اعتبار سیاست های ضدتورمی دولت بهتر و مطمئن تر خواهد بود. درکشورهای در حال توسعه، بین دولت و بانک مرکزی مناقشاتی وجود دارد که این امر هماهنگی سیاست های پولی و بودجه ای را به معضل اساسی در آن کشور تبدیل می کند. این مناقشات می تواند در مورد مدیریت بدهی و شرایط اعتباری داخلی، مدیریت نرخ ارز و ثبات نهادی در بخش مالی باشد.
استقلا ل بانک مرکزی را بر اساس دو شاخص قانونی و واقعی می توان بررسی کرد. شاخص قانونی استقلا ل بانک مرکزی به ۴ جز واصلی تقسیم می شوند:
۱ )عزل و نصب و دوره تصدی رئیس بانک مرکزی
۲) گروه تامین کننده سیاست که وظیفه حل مناقشات را در مورد سیاست پولی بر عهده دارد.
۳) اهداف بانک مرکزی ۴- محدودیت های بانک مرکزی در اعطای وام به بخش دولتی.
شاخص دیگری که استقلا ل واقعی بانک مرکزی را نشان می دهد به صورت گردآوری اطلا عات عملکرد واقعی است.
در کل استقلا ل بانک مرکزی را به دو جزو استقلا ل سیاسی و استقلا ل اقتصادی می توان تقسیم کرد. استقلا ل سیاسی توسط عواملی از قبیل مراحل نصب رئیس و اعضای هیات مدیره بانک مرکزی، دوره تصدی منصوبان و میزان مسوولیت بانک مرکزی برای دستیابی به ثبات قیمت تعیین می شود. به عبارت دیگر استقلال سیاسی نشان دهنده آن است که تا چه حد به بانک مرکزی اجازه داده می شود تا به هدف اصلی اش بدون مداخله مقامات سیاسی پافشاری کند.
استقلا ل اقتصادی بر عواملی مانند کنترل میزان اعتبارات بانک مرکزی به دولت، میزان آزادی بانک مرکزی در تعیین نرخ بهره وام ها و نرخ تنزیل و میزان توانایی بانک مرکزی در کنترل ابزارهای سیاست پولی بستگی دارد.
بانک مرکزی مستقل این اقتدار را دارد که سیاست پولی و ارزی را برای دستیابی به اهدافش به کار گیرد. اگر بانک مرکزی استقلا ل هدف داشته باشد می تواند برای رسیدن به اهداف اولیه اش بر روی هدف های پولی تصمیم گیری نماید، در صورت استقلا ل ابزاری بانک مرکزی، این بانک مجری سیاست های پولی و ارزی بر اساس یک هدف تعیین شده اند از سوی کابینه یا قانون است. هر چند هر دو استقلا ل ابزاری و استقلا ل هدف درجه بالا یی از استقلا ل را به بانک مرکزی اعطا می کند، اما هماهنگی با دولت در تنظیم سیاست های پولی و ارزی برای پرهیز از بی ثباتی اهداف، ضروری است. میزان شفافیت در حل مناقشات بین دولت و بانک مرکزی، استقلا ل بانک مرکزی را افزایش می دهد. نوع و نحوه حل مناقشات بیانگر آن خواهد بود که دولت نمی تواند بر بانک مرکزی غالب شود، به عبارت دیگر، بانک (به استثنای شرایط اضطراری) مجبور به پذیرش پیشنهادهای دولت نیست. هنگامی که بانک مجبور به تعدیل تصمیماتش بر خلا ف ایده هایش باشد، در این صورت مسوولیت سیاست های تعدیل شده با دولت است.
سروش دانش
منبع : روزنامه مردم سالاری