چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جمهوری خواهی در ایران


جمهوری خواهی در ایران
نویسنده رساله با توجه به ابهاماتی که در مورد تاریخچه جمهوریت در ایران وجود داشته و نبود تحقیق و پژوهش مستقل راجع به تاریخچه جمهوریت در ایران و علی‌الخصوص ابهاماتی که درباره نظریه جمهوری اسلامی به عنوان نظریه‌ای بدیع در عرصه نظام‌های سیاسی در جهان در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان “رویکردی تاریخی بر جریان جمهوریخواهی در ایران با تکیه بر نظریه جمهوری اسلامی” به بررسی تاریخچه جمهوریت و جمهوریخواهی در ایران از آغاز ورود این مفهوم به ادبیات سیاسی کشور تا استقرار نهایی جمهوریت در ایران در قالب “جمهوری اسلامی” می‌پردازد.
در واقع دغدغه اصلی نویسنده در رساله مذکور ابتدا روشن نمودن مسیری است که جمهوریت به عنوان نظام سیاسی با خاستگاه غربی در ایران پیموده است و در وهله دوم توجه و بررسی این مسئله که چرا جمهوریتی که در ایران مستقر شد اسلامی بود یعنی به کوتاه سخن نگارنده رساله به دنبال پاسخ به این مسئله بوده است که چرا جمهوری و چرا اسلامی؟ با توجه به مسائل و ابهامات پیش گفته حجت‌الله کریمی سوال اصلی و بنیادین پژوهش خود را این چنین مطرح نموده است:‌
“جمهوریخواهی در ایران دارای چه پیشینه و سابقه تاریخی می‌باشد و چرا و چگونه امام خمینی (ره) این ایده را در مدلی اسلا‌می مطرح کردند؟
فرضیه‌ای که نگارنده در پاسخ به پرسش مذکور مطرح می‌‌کند این است که :‌”پس از مشروطیت در ایران جنبش‌ها و جریاناتی که نظام مستقر را به چالش طلبیده‌اند جمهوریت را به عنوان آلترناتیو مطرح کرده‌اند و امام خمینی نیز با توجه به سابقه و پیشینه تاریخی جمهوریت در ایران آن را در قالب جمهوری اسلامی مطرح نمودند”.
کریمی با روش توصیفی - تاریخی ابتدا نحوه و چگونگی ورود مفهوم جمهوریت به ایران را مورد بررسی قرار می‌دهد و در ادامه تاریخچه جمهوریت در ایران را به شش دوره متمایز به شرح زیر تقسیم می‌نماید.
۱) ورود مفهوم جمهوری به ایران و چالش با نظریه سلطنت : در این دوره جمهوریت به عنوان نظام سیاسی از طریق ارتباط ایرانیان با اروپا وارد ادبیات سیاسی کشور می‌شود و به تدریج در سطح نخبگان مورد توجه قرار می‌گیرد و حتی در زمان فترت ما بین فوت محمدشاه تا جانشینی ناصرالدین شاه گروهی در تهران در حرکتی خواستار استقرار رژیم جمهوری در کشور می‌شوند.
۲) مابین مشروطه و جمهوری: پس از شکست مشروطیت در ایران و همزمان با نابسامانی‌های حاصل از جنگ جهانی جنبش ها و جریاناتی در ایران شکل می‌گیرند که داعیه جمهوری‌خواهانه داشتند. جنبش‌هایی نظیر: جنگل در گیلان ، خیابانی در آذربایجان ، پسیان در خراسان و ... اما در این زمان نه رهبران جنبش‌ها درک روشنی از جمهوریت داشتند و نه شرایط و زمینه‌های اجتماعی - سیاسی ایران آماده پذیرش جمهوریت بود.
۳) جمهوریخواهی اقتدارگرا: پس از جنگ جهانی اول و با تبعات بنیان کن آن اقتدارگرایی در ایران رواج می‌یابد و انگلیسی‌ها از فرصت بهره جسته رضا خان را به قدرت می‌رسانند. رضاخان نیز با آماده یافتن شرایط با توجه به جایگاه پست خانوادگی‌اش بهترین راه صعود به بالاترین مقام سیاسی را جمهوریخواهی تشخیص داده و از آن به عنوان حربه‌ای استفاده می‌کند اما مردم به رهبری روحانیت در مقابل وی ایستاده و غوغای جمهوری را پایان می‌دهند.
۴) دوران فترت :‌در زمان حکومت رضاشاه خفقان سیاسی که وی بر کشور حاکم ساخته بود هر نوع فعالیت سیاسی علیه رژیم مستقر را در نطفه خفه می‌سازد و بدین ترتیب اندیشه جمهوریخواهی نیز به محاق می‌رود.
۵) جمهوریخواهی ناقص / وابسته ایرانی : پس از سقوط رضاشاه و جنگ جهانی دوم، نیروهای بیگانه علی‌الخصوص عوامل شوروی در دامن زدن به شورش‌های منطقه‌ای و قومی کوشیده و پس از ایجاد قیام‌هایی در نقاط مختلف کشور مطالبات آنان را از خواسته‌هایی در سطح قومیت و منطقه به خودمختاری و جدایی سوق داده و جمهوریت را به عنوان نظام سیاسی پس از جدایی آنان مطرح می‌کنند که مهمترین این قیام‌ها و جنبش‌ها ، جنبش آذربایجان و کردستان بودند.
۶) جمهوریخواهی اسلامی : جمهوریخواهی در ایران پس از طی فراز و فرود فراوان سرانجام به نهضت اسلامی می‌رسد اما این بار جمهوریخواهی نه تقلیدی کورکورانه از غرب بوده ونه طرحی از سوی بیگانه بلکه این نظریه توسط اندیشمند اسلامی بزرگ و مجتهد وارسته‌ای با اسلامیت تلفیق شده بود و نظریه‌ای جدید و بدیلی بدیع به نام جمهوری‌‌اسلامی به وجود آمده و با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران استقرار یافت.
نویسنده در نهایت چنین نتیجه می‌گیرد که : جمهوری اسلامی (با توجه به پیشینه تاریخی جمهوریت در ایران) همان نظامی است که می‌توانست و می‌بایست در ایران استقرار یابد. زیرا از طرفی عمر رژیم‌های استبدادی و پادشاهی به سر آمده بود و زمانه نظامی مدرن را می‌طلبید و از سوی دیگر با توجه به سابقه فرهنگی و تاریخی کشور ، این نظام می‌بایست در شکل و مدلی بومی و اسلامی عرضه می‌گردید لذا امام خمینی(ره) با ارائه نظریه جمهوری اسلامی به تمامی خواسته‌ها پاسخ گفته و حکومت اسلامی را در قالب نظام جمهوری اسلامی ایران تحقق بخشیدند.
استاد راهنما: دکتر محسن بهشتی سرشت
استاد مشاور: دکتر علیرضا مدایی توانی
آبان ۱۳۷۸
پژوهشگر:حجت الله کریمی
پژوهشکده امام خمینی ‌(ره) و انقلاب اسلامی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید