سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

چه مردان سبزی به دریا رسیدند


چه مردان سبزی به دریا رسیدند
" بنام پروردگار شهیدان "
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرفه گشتند و نگشتند به آب آلوده
در نگاهی سیار به صفحه فراخ تاریخ چنین می‌توان دریافت که در میان نسلهایی که یکی از پی دیگری به عرصه زندگی گام می‌نهند، هستند نو رسیدگانی که داوطلبانه و مسئولانه در عین آرامی و بی‌ادعایی، پشت و شانه برای حمل بارهای گران در میان می‌گذارند. در تاریخ یک سده اخیر میهن ما سه نسل چنین خصلتی بروز داده‌اند:
فرزندانی برخاسته از مشروطه، جوانان پند آموخته از فراز مبارزاتی سالهای ۴۲-۳۹ و بچه‌های انقلاب. به هر قلمرو اعم از ادب، هنر، سیاست، تفکر، ورزش و. . . که سرکشی کنیم بانیان و سامان‌دهندگان و صاحبان سبک و روش را متعلق به نسل اول می‌یابیم، به عمق‌دهندگان به روشها و ارتقا بخشندگان به تفکر و سازمان و ترسیم‌کنندگان چشم‌‌اندازهای پر شور و بن بست شکنان در نسل دوم بر می‌خوریم و با شور در سرها و پیش‌ برندگان و میثاق‌داران در نسل سوم مواجه می‌شویم.
نسل سوی‌ها یا بچه‌های انقلاب که متأثر از آموزه‌های ایدئولوژیک و مضمون‌پردازی‌های معلم یادآور، عمق ایمانی و سازمان یافتگی و طراحی‌های استراتژیک و جانفشانی‌های مجاهدین اول، درهیافته‌های قرآنی نگارنده پرتو و مقابله یک مرجع شیعه با استبداد سلطنتی به یک چهارچوب زیست تاریخی رسیده و در عین جوانی از نوعی منش و اخلاق مبارزاتی بر خوردار شده ‌بودند با ویژگی‌هایی چون ساده زیستی، کم مصرفی، رویارویی برادرانه، جسارت، رزمندگی و امکان آفرینی هم در خلاء و شرایط و انفسای پس ضربه ۵۴، هم در جریان انقلاب هم در سامان بخشی‌های پس از انقلاب و هم در جنگ زیر"بار دوران" رفتند و از جوهر وجود "مایه" گذاشتند.
در پی حمله عراق به خاک ایران در ۳۱شهریور ماه ۵۹ بسیاری از برگزیدگان نسل سوم از میان طیف‌های مختلف فکری و نه از یک طیف خاص که نه به میز چسب شده بودند نه به مقام منگنه و نه با قدرت هم ‌آغوش، درون جوش و خود محرک گام به عرصه دفاع نهادند. این طیف از مردان گرچه در مدارهای قبلی نیز در حد سن و سال خویش آزمون پس داده بودند اما در مدار نو به عرصه" ابتلاء" رسیدند. مداری که در آن جمله‌ی سردار سربلند "سرزمین بلا" و یوم عاشورا و پیشوای تاریخی نسل رزمنده قبل و پس از انقلاب که:" فاذا محضوا بالبلاء قل الدیانون" در گوش زنگ می‌زد.
با آغاز جنگ مردانی چون محمد بنکدار، حسین ناجیان، حمید و مهدی باکری، حسین خرازی و. . . میدان نوینی در برابر خود گشوده دیدند. سلسله مردان صاحب "حال و احوال" که بخشی از "دل" شأن "دریا" و بخش دیگر "خلوتکده" بود. مردانی که بی‌اعتنا به غوغای قدرت و سهم‌خواهی از انقلاب به سامان‌بخشی، سازماندهی، آموزش، طراحی و پیش‌برندگی می‌اندیشیدند در مدار ابتلاء جان و جوهر را به عنوان یگانه سرمایه حیات وانهادند و سبک و غزال‌گونه با هستی وداع گفتند. سنگینی وداع در گرما گرم و هنگامه آن دوران آنگونه که باید حس نشد: سوز سینه‌ای و تشییعی و به خاک سپاردنی و داغی بر دل نزدیکان. اینک در شرایط بس "کویر"ی و در پلکان واپسینِ افت اخلاق و منش، سنگینی وداع آن روز لمس شدنی و جای خالی مردان آنچنانی بس هویدا و پر ناشدنی است. شهیدانی که اگر بودند هم توان اداره یک شهر و هم قوت حراست از حریم ارزشها را به راحتی دارا بودند. مردانی که اگر بودند با استعانت به جوهر خویش در مقابل انحصار و حذف و قبضه کامل قدرت قد علم کرده و از روند تحول حمایت می‌نمودند.
مردانی که بی‌تردید با چفیه بر گردنهای غوغا سالار و کم عمق و تحریک‌شده امروزی که نه سن و سالشان و نه مرام‌شان به آن دوران و آن گردان قد می‌دهد، در جوهر تفاوت داشتند. هنوز هستند تک افتادگانی در قید حیات که از سالهای حضور در جنگ برای خود کسوت ندوخته‌اند و بر خوان بی‌پایان ننشسته‌اند. در سالهایی که پشت سر نهاده‌ایم مقدم بر تقدیر از سرداران والامقام و بی‌اعتنا به مدح کلام، استفاده سیاست‌بازانه از رزم و خونشان رایج بوده است.
یاد سردارانی که برتر از این جناح و آن جناح به تمامیت جامعه تعلق داشته و دارند، پاس‌داشتنی است.
چه مردان سبزی از آتش گذشتند
چه مردان سبزی در آتش نفس تازه کردند
چه مردان سبزی به دریا رسیدند.

هدی صابر
منبع : نشریه الکترونیکی حیات اندیشه


همچنین مشاهده کنید