جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
کلام شیعی؛ دورههای تاریخی، رویکردهای فکری
علم كلام مانند دیگر علوم سیر تحول و تطور خاص خود را دارد. بر همین اساس علمی تاریخمند است كه به ارائه تصویر صحیحی از سیر تطور، بررسی تاریخی مسائل و مباحث آن نزد متكلمان در دورهها و مراحل گوناگون تاریخ نیازمند است. متأسفانه این نكته مهم بهطور معمول مورد غفلت متكلمان بوده است. اما ضرورت جدی آن در دهههای اخیر سبب شده است برخی به این مسأله توجه بیشتر داشته، و حتی جزء مواد درسی برخی از مراكز تخصصی این رشته تحصیلی قرار گیرد.
به همین جهت متكلمان امامیه بهرغم برخورداری از وحدت هدف و امتیاز و ویژگی مشترك در عرضه مباحث كلام، رویكردهای متفاوتی داشتهاند. ازجمله عوامل گزینش آنها شرایط جغرافیایی و تاریخی است. گاهی در منطقهای جغرافیایی و مقطعی تاریخی رویكردی مطرح بوده كه در برهه و شرایط دیگری چنین نبوده است. نوشتار حاضر درصدد ارائه تصویر كلی از دورههای تاریخی كلام شیعی و معرفی اجمالی رویكردهای كلی متكلمان آن است.
قبل از طرح هرگونه بحث و ارائه فهرستی از مراحل، دورهها و رویكردهای فكری در كلام شیعی یادآوری دو نكته لازم است.
الف. تحولپذیری علم كلام
علم كلام بسان علوم دیگر در طول تاریخ خود تطوراتی را پشت سرگذاشته و مسائل جدیدی را پرورده است. ماهیت و رسالت علم كلام ایجاب میكند كه متحول و پویا باشد تا بتواند پاسخگوی پرسشها، شبهات و اشكالات جدید در باره عقاید دینی بوده تا بتواند رسالت خود را عملی كند.
● تطور وتحول
تطور و تحول در علم كلام به منزلهٔ تحول در ماهیت آن نیست بلكه مراد این است كه متكلم مسائل كلامی جدید را به خوبی شناخته با بهرهگیری از روشهای مناسب آنها را بررسی كند، بنابراین هرگونه تطور و تحولی را باید در مسائل علم كلام - نه موضوع یا غایت و حتی روشهای كلی آن - جست. برای تبیین این نكته، تذكر این مطلب لازم است كه معرفتهای لازم برای هر الف. معرفتهای ثابت و همیشگی كه عبارتند از:
۱. آشنایی كافی با مبانی دینی كه از طریق قرآن و حدیث به دست میآید.
۲. آشنایی با مبانی عقلی و فلسفی؛
۳. آشنایی با روشهای گوناگون استدلال از جنبه صورت و ماده.
ب: معرفتهای متحول كه عبارتند از:
۱. شناخت مسائل كلامی هر زمان؛
۲. آگاهی به زبان و اصطلاحات مخاطبان؛
۳. معرفتها و دانشهایی كه زمینه ساز طرح مسایل جدید بوده و یا در تبیین مسایل كلامی، متكلم را یاری میدهد.
آنچه كه سبب تحول و تطور در علم كلام میشود معرفتهایی از گونه دوم است. (ربانی گلپایگانی، ۱۳۸۱: ۱۲۱-۱۲۳)
مطالعه آثار متكلمان از گذشتههای دور تاكنون، مقایسه دو كتاب قدیمی الاعتقادات شیخ صدوق (۳۸۱ ق )، تصحیح الاعتقاد شیخ مفید (۴۱۳ ق ) و گذری بر اوائل المقالات او، و نگاهی به كشف الحق و نهج الصدق علامه حلی (۷۲۶ ق )، بیانگر این نكته است. این مطلب از مقایسه مباحث و مسائل كلامی نیز به دست میآید. مسائل كلامی در آغاز به صورت ساده و محدود مطرح شده ولی به تدریج دامنه گستردهای یافته است.
برای نمونه بحث دربارهٔ امامت از زمان حضور تا غیبت صغری و از آن هنگام تا عصر خواجه نصیرالدین طوسی (۶۷۲ ق ) به طور قطع سیری متحول و تطوری پویا داشته است، از زیر مجموعهها و مبانی این بحث میتوان از قاعده لطف سخن گفت كه با گذار از تطوری كه پشت سرگذاشته است در زمان خواجه نصیر به اوج خود رسید كه "وجوده لطف و تصرّفه لطف آخر و عدمه منا" (علامهٔ حلی، ۱۴۲۲ق: ص۴۹۱).
علامه شبلی نعمانی تطور فكری مسلمانان درباره صفات خدا را در شش مرحله مطرح كرده است (شبلی نعمانی، ۱۳۲۸: ص ۱۲-۱۴).
در اینكه علل تطور و گسترش مباحث و مسائل كلام چیست؟ بعضی آنرا معلول بسط و گسترش فلسفه میدانند. برخی تكامل علوم غیردینی را عامل آن میدانند( سروش، ۱۳۷۵: ص۲۸۰-۲۸۱) و اما به نظر میرسد افزون بر دو عامل یاد شده عوامل دیگری از جمله تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز در تحول علم كلام مؤثراند. (ربانی گلپایگانی، همان: ۱۲۳-۱۲۴).
بررسی این عوامل و حدود اثرگذاری آنها مجال بیشتری میطلبد.
ب. تاریخمندی علم كلام
نظام و قواعد عقاید و مباحث علم كلام تاریخی است و در گذر روزگار شكل گرفته و پدید میآید(سبحانی، ۱۳۸۲: ج۱،ص۶؛ سروش، ۱۳۷۵: ص۹۹ و ۱۰۰). هر نسلی به نسل پیشین موضوعی یا انگارهای كلامی و یا ساختاری نظاممند میافزاید. این واقعیت را میتوان با تتبع تاریخی در كتابهای عقاید و كلام دریافت كرد و از ظهور و بروز مباحث و موضوعات كلامی و سیر تاریخی آنان اطلاع حاصل كرد.
مطالبی كه در ادامه تقدیم خواهد شد بیانگر رابطه دقیق و وثیق دو علم كلام و تاریخ است. بهطور قطع نگاه به مباحث كلامی بدون لحاظ تاریخی آن و همچنین نگاه تاریخی به مباحث كلامی بدون توجه به سیر تطور آنها افزون بر اینكه ممكن است آموزهها و عقاید كلامی را با مشكل مواجه كند ما را از شناخت صحیح آموزههای كلامی محروم مینماید (فرامرز قراملكی، ۱۳۷۸: ص۵۲۲).
بدون لحاظ تاریخی، برخی از آموزههای كلامی با چالش جدی مواجه میشوند. مثلاً مباحثی دربارهٔ صفات پیامبر… و امام† مانند: علم غیب، معجزهها، عصمت و... از این قبیل است.
توجه به این مساله در الاهیات مسیحی سابقهای دیرینه دارد، آنها مباحث كلامی و فلسفی را بیشتر با نگاه تاریخی بررسی میكنند.
استاد شهید مرتضی مطهری كه بهطور جدی دغدغه این مسائل را در ذهن داشته بر آن تاكید میكرد یكی از امتیازات تفكر غرب را همین میداند كه: در تحولات جدید اروپایی یكی از موضوعات مفیدی كه نظر دانشمندان را جلب كرد مطالعه تاریخ حیات علوم و فنون بود. (مطهری، ۱۳۶۰: ج ۶، ص ۵۲۲).
متأسفانه در فرهنگ اسلامی و تفكر مسلمانان این مساله مورد غفلت بوده است. البته در دهههای اخیر اقداماتی صورت گرفته است (چنانكه آثاری از اهل سنت و شیعه نام برده خواهد شد) با اینكه خاورشناسان غربی در این جهت تحقیقات گستردهای انجام داده و آثاری تالیف كردهاند.
استاد شهید مطهری مینویسد:
علمای مشرق زمین كه در هر فنی وارد میشدند فقط به جنبههای نظری مسائل میپرداختند و نظر به جنبههای تاریخی آنها نداشتند (ر.ك: مطهری، همان).
لذا این مسأله بهطور كلی مهجور و متروك و مورد غفلت اهل نظر بوده است.
استاد شهید به كاستیها و اشكالهای زیاد این مسأله كه گاهی با بیان مورد و مصداق - نسبت به مسائل و افراد نیز همراه است - پرداخته است (جبرئیلی، ۱۳۷۴: ش۱۲).
ضرورت این مساله سبب شده است كه در جهان اهل سنت - خصوصاً در قرن اخیر - بیشتر به این بحث پرداخته، و آثار قابل توجهی نیز منتشر و عرضه شود .
اما به هر حال این كار در تفكر شیعی جدید و نوپاست .
● دورههای تاریخی علم كلام
دورههای تاریخی كلام شیعی را به جهات مختلفی میتوان تصویر كرد، در اینجا به اجمال دو جهت آن مطرح میشود.
الف: از جهت تحول ساختاری
كه چند مرحله را میتوان برای آن تصویر كرد :
۱. مرحله تكوین: عصر پیامبر اكرم…؛
۲. مرحله گسترش: عصر خلفای پیامبر اكرم… تا اوایل قرن دوم هجری؛
۳. مرحله تدوین موضوعی: قرن دوم و سوم هجری.
اولین فردی كه در كلام شیعی به این كار اقدام كرد علی بن اسماعیل بن میثم تمار (۱۷۹ق) بود. او كتاب الامامهٔ و الاستحقاق را نوشت (ابن ندیم، الفهرست: ص۲۱۷) بعد از او نیز كسان دیگری رسالههایی در موضوعات كلامی خصوصاً درباره توحید و عدل نوشتند (سبحانی، ۱۴۲۴ ق : ج۱، ص ۱۸۰-۱۸۲) هر چند فقط موارد بسیار محدودی از این آثار در دسترس است اما به احتمال زیاد این آثار رسالههای خیلی كوتاه و مختصر بودهاند، چنانكه رساله امام رضا† و عبدالعظیم حسنی چنین بوده است ( سبحانی، ۱۴۱۳: ص ۱۵-۱۹). این مرحله در قرن سوم گسترش یافت و در قرن چهارم به اوج خود رسید.
۴. مرحله تبیین و تنظیم موضوعی؛ قرن سوم و چهارم
در این مرحله متكلمان امامی با توجه به ظهور و بروز تفكرهای رقیب مانند معتزله، اهل حدیث و... و همچنین غیبت امام، مسائل كلامی را براساس مكتب اهل بیت ‰ تبیین كردند و آنها را در موضوعهای خاصی تنظیم و شبههای وارده را نیز پاسخ گفتند. در همین جهت ابوسهل اسماعیل نوبختی (۳۱۱ ق ) كتابی تحت عنوان التنبیه در امامت نوشت، ابن قبه الانصاف را در همین موضوع تالیف كرد. شیخ صدوق (۳۸۱ ق ) التوحید در صفات و نفی تشبیه، و كمال الدین و تمام النعمه را در موضوع غیبت تدوین كرد و ... .
۵. مرحله ساختارمندی؛ قرن پنجم و ششم
شیخ مفید (۴۱۳ ق ) - چنانكه بحث مفصل آن خواهد آمد - كلام امامی را ساختارمند كرد، سید مرتضی (۴۳۶ ق ) و شیخ طوسی (۴۶۰) و دیگران آنرا به كمال رساندند.
۶. مرحله تحول و تكامل؛ قرن هفتم
خواجه نصیرالدین طوسی با چینش و تنظیمی جامع و روشی نو و ابتكاری كلام را به اوج تحول و تكامل رساند (ربانی گلپایگانی، ۱۳۸۲: ص۸).
۷. مرحله شرح و تلخیص؛ قرن هشتم تا چهاردهم
بیشتر آثار كلامی، شرح و یا تلخیص آثار گذشته و خصوصاً اثر ماندگار خواجه نصیرالدین یعنی تجرید الاعتقاد بود كه شوارق الالهام محقق عبدالرزاق لاهیجی (۱۰۷۲ ق ) از نمونههای عالی آن است .
۸. مرحله اصلاحگری و پویایی؛ نیمه دوم قرن چهاردهم و...
این مرحله بعد از دوره طولانی فترت كه بر اثر عوامل سیاسی، اجتماعی، فكری پیش آمد و در قرن سیزده و چهارده قمری توسط سید جمال الدین آغاز و بدست شیخ محمد عبده، علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید صدر و دیگران به سیر تكامل خود ادامه داده و اكنون با قوت تمام ادامه مییابد.ب: از جهت رویكرد
دورههای تاریخی علم كلام خصوصاً كلام شیعی را از جهت رویكرد میتوان چنین بررسی كرد.
۱. كلام عقلی و نقلی؛ عصر حضور امامان‰ ؛ كلام شیعه در نخستین مرحله دارای صبغه عقلی و نقلی است یعنی هم به تحلیلها و تأملهای عقلی ارج مینهد و هم استناد به وحی را در دستور كار خود قرار میدهد .
اوج این رویكرد در زمان حضور امام امیرمؤمنان†، امام صادق† و امام رضا† تحقق یافته است.
۲. كلام نقلی؛ دوره دوم حضور تا كمی بعد از غیبت صغری (۳۲۹ ق) تا شیخ صدوق (۳۸۱ق).
مراد از دوره دوم حضور عصر امامت امام رضا† - خصوصاً در مدینه - و امامان بعد از ایشان است .
۳. كلام عقلی؛ در قرن پنجم تا ششم؛ شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و...
۴. كلام فلسفی؛ قرن هفتم، خواجه نصیرالدین طوسی.( ۶۷۲)
۵. كلام با غلبه اخباریگری؛ زمان علامه مجلسی (۱۱۱۱ ق)، محمد محسن فیض كاشانی (۱۰۹۲ ق )...
۶. كلام با رویكردی تركیبی از عقل، نقل و فلسفه ؛ دوره معاصر: قرن چهارده تاكنون.
بنیانگذار این رویكرد صدرالمتالهین شیرازی (۱۰۵۰ ق) است. او افزون بر آن سه، مبانی و مفاهیم عرفانی را نیز به خدمت گرفته و دین را با عقل و اشراق همساز میكند (نصر، ۱۳۷۱: ص ۴۲).
رویكردهای كلامی امامیه
چنانكه از تقسیم دوم معلوم میشود رویكردهای رایج میان متكلمان شیعی عبارتند از:
۱. نصگرایی؛
۲. عقلگرایی تأویلی؛
۳. خردگرایی فلسفی.
۱. نصگرایی:
"نص" واژهای است كه دستكم دو كاربرد دارد. گاهی در مقابل ظاهر به كار میرود (طریحی، ۱۳۶۲: ج۴، ص ۱۸۴) و گاهی نیز به معنای "نقل" است و در مقابل "عقل" مطرح میشود، مقصود از" نص" در این نوشتار كاربرد دوم آن است و مراد از آن نقل هر متنی است كه ریشه در وحی داشته باشد، به عبارت دیگر نقل وحیانی كه شامل قرآن و حدیث میشود (شهید صدر، ۱۳۵۹: ص۱۰، ابوزید، ۱۹۹۸: ص۱۲۵).
الف. تعریف
نصگرایی نظام فكری است كه بر نصوص دینی جمود ورزیده و اندیشه بشری را از دستیابی به توجیه و تبیین عقلانی بسیاری از معارف دینی ناتوان میپندارد. این روش یگانه مرجع و منبع دستیابی به معارف دینی را نصوص و ظواهر كتاب و سنت میداند. (مفید، ۱۴۱۳: ج۷، ص۲۲، شهید صدر، ۱۳۹۵: ص ۳۵).
پیروان این رویكرد هر چند همه در یك مرتبه نیستند، اما بیاعتنایی به عقل ویژگی مشترك آنان است. ( كریمی، ۱۳۸۲: ص ۷۸، اقبال آشتیانی، ۱۳۷۵: ص۴۰) از دیدگاه این روش، راهنمایی عقل فقط تا زمانی سودمند است كه دست ما را در دست رهبران دینی قرار دهد و از آن پس باید خود را خادم شریعت بداند و دنباله رو ظواهر آیات و روایات باشد. نصگرایان در مواردی در جایگاه دفاع از آموزههای دینی از ادله عقلی بهره میگیرند اما معتقدند كه اگر عقل در پی فهمی عمیقتر و فراتر از آنچه از ظواهر الفاظ كتاب و سنت بر میآید باشد ره به جایی نخواهد برد.(یوسفیان و شریفی، ۱۳۸۳: ص ۱۲۳)
ب. سیر تاریخی نصگرایی:
این رویكرد دنبالهرو جریان حدیثگرایی شیعه در دوره حضور امامان‰ و خصوصاً دوره دوم یعنی امام رضا† و بعد از آن است. زیرا كلام شیعی بعد از امام صادق† به مرور توجه بیشتری به حدیث پیدا كرد و در زمان امام رضا† و بعد از آن به اوج خود رسید (مدرسی طباطبایی، ۱۳۷۴: ص ۱۷۳) و در عصر غیبت حضرت حجت † توسط شیخ صدوق غالب و حاكم بر تفكر شیعی شد (همان، یوسفیان و شریفی، ۱۳۸۳: ص ۱۶۳) نصگرایان خود در برخورد با حدیث دو رویكرد متفاوت در پیش گرفتند (سبحانی، ۱۳۸۲: ج ۱، ص ۱۹۸).
أ. گروهی بر شیوه اهل حدیث و حشویه اهل سنت (سبحانی، ۱۳۸۲: ج ۱، ص ۱۹۸) با حدیث برخورد میكردند. اینان طرفدار بی قید و شرط احادیث بودند و بر این باور بودند كه میبایست در مباحث دینی تنها بر اقوال امامان‰ استناد كرد. (مدرسی طباطبایی، ۱۳۶۸: ص ۳۸؛ جعفریان، ۱۳۷۸: ج۲، ص ۱۷۰).
این گروه به علت برخوردار نبودن از استدلال و مبنای اجتهادی و نداشتن هیچگونه فكر نو مورد اعتنا قرار نگرفته و در منابع فقهی و كلامی به نظرات آنان استنادی نشده است (همو، ۱۳۶۲: ج ۱، ص ۴۶) كسانی چون ابوالحسین علی بن عبداللَّه بن وصیف (۳۶۶ ق) از این جملهاند (سبحانی، ۱۳۸۲: ج۱، ص۱۱۸)؛
ب. گروه دوم كسانی بودند كه به نقل حدیث همراه با نقد - البته نقدی محافظه كارانه- عقیده داشتند. (الجابری، ۱۳۸۶ ق: ص ۲۰۱) اینان روایات را با اصول درست علم رجال و حدیث نقادی میكردند و هر روایتی را با هر كیفیت و وضعی نمیپذیرفتند. (مدرسی طباطبایی، ۱۳۶۸: ص ۳۸؛ خونساری، ۱۳۹۰: ج ۶، ص ۱۳۴؛ شیخ طوسی، همان: ص ۲۳۷ و ۲۳۸).
اینان نیز در مباحث دینی تنها بر اقوال معصومانعلیهم السلام استناد میكردند و لذا بیشتر به جمع و تدوین مجامع دینی میپرداختند و از استدلالهای عقلی و كلامی- كه اتفاقاً پیش از آن مورد استفاده كسانی چون هشام بن حكم ، مومن طاق، علی بن اسماعیل بن میثم و فضل بن شاذان بود كه البته مورد تایید امامان شیعی نیز قرار داشت- دور بودند، به همین جهت شیعه امامیه مدتی از تداوم در بحثها و فعالیتهای كلامی بیبهره بود و تنها در جهت دفاع از آموزههای دینی و خصوصاً در دو مسأله توحید و امامت بحثهای كلامی داشت كه البته آنها نیز جنبه نقلی به خود گرفته بود (رحمتی، علوم حدیث: ش ۳۰، ص ۱۹۸-۲۰۰). خواه به صورت نقل متن احادیث و یا مفاد و مضمون آنها (الجابری، همان، ص ۱۹۳؛ صدر، ۱۳۹۵، ص۳۵؛ ابن ادریس، ۱۴۱۴: ج۱، ص۵۰ و ۵۱).
ج. روش كلامی
با توجه به سرآمد بودن شیخ صدوق در بین نصگرایان، روش او در طرح مسائل كلامی میتواند بیانگر روش دیگر پیروان این رویكرد فكری كلامی باشد:
او هر گاه به دنبال حل مشكل اعتقادی یا در پی پاسخ به مساله عقیدتی بود سعی میكرد به جای دلیل و برهان (البته با استناد به كتاب و سنت و عقل صائب) حدیث و یا احادیثی نقل كند حتی مباحثی كه در رساله اعتقادات الامامیه و كتاب الهدایه او آمده است. تمامش احادیثی است كه گاهی قطعههایی از چند حدیث كنار هم قرار گرفته است، تا یك مساله عقیدتی را بیان كند. در عین حال او به آرا و عقاید كلامی نیز اعتقاد داشت، لذا هر حدیثی كه ظاهر آن با عقاید كلامی مورد اتفاق مثلاً در توحید و عدل مخالف بود، به تفسیر و توجیه آن میپرداخت. (مكدرموت، ۱۳۷۲: ص ۴۸۵).
علامه مجلسی نیز با همین صراحت به روش كلامی او پرداخته است، او بعد از نقل كامل بیانیه صدوق درباره مذهب امامیه، تصریح میكند هر چند برخی از مطالب املا شده در این بیانیه، با آرای مشهور نزد امامیه سازگاری ندارد، آن را از این جهت ذكر كرده است كه ابن بابویه صدوق، از عالمان بزرگ پیشین امامیه بوده و چون كمتر از آرا و اهوا پیروی میكرده و تابع آثار رسیده از امامان‰ بوده است. سخنان او و پدرش در نزد بسیاری از صاحب نظران دین، هم ردیف نصوص روایی تلقی میشده است (مجلسی ، بیتا: ج۱۰، ص۴۰۵).
د. دستاوردهای نصگرایی
به رغم انتقادهایی كه به این رویكرد كلامی وارد است، نباید از دستاوردها و آثار و بركات آن غفلت ورزید. كه مهمترین آنها عبارتند از:
۱. ثبت، ضبط و حفظ احادیث و روایات كلامی پیامبر اكرم… و امامان اهل البیت‰: با مراجعه به آثار بر جای مانده از دو مكتب نصگرایی و عقلگرایی وجود این اثر ارزشمند كاملاً نمایان است. آثاری مانند: اصول كافی كلینی، التوحید و كمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق بر تارك تفكر كلامی شیعی میدرخشد.
۲. مبارزه با غلو و غلوگرایی
اهمیت و پیامدهای منفی و زیانبار بحث غلو سبب شد تا عالمان دغدغهمند شیعی برای از بین بردن این تفكر و قطع ریشههای آن، تلاش كنند. جالب آن است كه پیروان دو روش عقلگرایی و نصگرایی هر دو در این جهت اقدام كردهاند. هر چند متاسفانه اختلاف آنان در حد و مرز غلو، به جهت دیگری مشكلساز بوده است. مشایخ قم (نصگرایان) كسانی را كه قائل به سهو النبی… نبودند غالی میدانستند در حالی كه شیخ مفید و دیگر عقلگرایان آنان را مقصر میشناختند. ( مفید، ۱۴۱۳: ج۵، ص۱۳۵ و ۱۳۶).
باید پذیرفت اگر مبارزه نصگرایان و از جمله شیخ صدوق با غلو و غالیان نبود، چه بسا ممكن بود كه این مسیر با جدیت بیشتر معتقدان به این اندیشه پیش برود و مشكلات جدی برای تفكر ناب كلام امامی بوجود آورد. متاسفانه همان مقدار نیز در طول تاریخ برای تفكر شیعی امامی مشكل ساز بوده است در گذشته "ملل و نحل" شهرستانی و در دوره معاصر آثار رشیدرضا احمد امین مصری بیانگر این امر است.
در همین جهت بود كه شیخ صدوق بر دیدگاههای كلامی و فقهی خود پا فشاری مینمود از جمله، قول به " سهو النبی" ، علم امامان و منشأ آن را تبیین و تصریح نمود. كلام امام علی† "انا عبد من عبید محمد… را برای دفع هرگونه برداشت نادرستی با صراحت تفسیر كرد. (رك: همان، ص ۱۷۰) مخالفت خود را با "شهادت ثالثه" به عنوان فصل اذان با صراحت و بهطور مكرر اعلام نمود.
ه . شخصیتها
چنانكه گفته شد در این گرایش دو نگرش افراطی و اعتدالی وجود داشته است.
هر چند پیروان نگرش افراطی - تا قبل از ظهور ملا محمدامین استرآبادی (م ۱۰۳۶ق) - نه زیادند و نه مطرح و نه دارای طرفدار، بلكه فقط از علی بن عبداللَّه بن وصیف (م. ۳۶۶ ق ) نام برده شده است. اما پیروان نگرش اعتدالی هم زیادند و هم مطرح و هم در طول زمان طرفداران زیادی داشتهاند. میان قدما، شخصیتهای زیاد را میتوان نام برد:
۱. محمد بن حسن الصفار قمی (م. ۲۰۹ ق )، ۲. ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد برقی (۲۷۴ ق )، ۳. سعد بن عبداللَّه بن ابی خلف اشعری (م. ۳۰۱ ق )، ۴. محمد بن یعقوب الكلینی (م. ۳۲۹ ق )، ۵. محمد بن علی بن بابویه الصدوق (م. ۳۸۱ ق ).
۲. عقلگرایی
الف. تعریف
عقلگرایی مفهوم عامی است كه بر هر گونه نظام فكری، فلسفی كه نقش اساسی را به عقل میدهد اطلاق میشود و در مقابل نظامهای فكری مانند "ایمانگرایی"، "نصگرایی"، "شهودگرایی" و "تجربهگرایی" مطرح میشود.
آنچه اینجا مورد نظر است "عقلگرایی" در مقابل "نصگرایی" است كه مقصود از آن نظام و یا مكتب فكری است كه در برابر معارف وحیانی بر نقش قوه عقل نیز در كسب معرفت تاكید دارد و علاوه بر ارج و حرمتی كه برای عقل قائل است آنرا ابزاری برای كسب شناخت و معرفت میداند (شهید صدر، همان: ص ۳۵؛ یوسفیان و شریفی، همان: ص۴۵) و درصدد است تا گزارههای كلامی را با استدلال عقلانی تبیین نماید، پیروان این روش فكری حجیت و اعتبار عقل را پذیرفتهاند و اصول و مبادی عقلی را شالوده معرفت بشری میدانند و معتقدند بدون به رسمیت شناختن خرد و اصول عقلی هیچگونه معرفتی برای انسان حاصل نخواهد شد و معارف دیگر اعم از حسی، تجربی و وحیانی، مبتنی بر مبادی عقلی است (ربانی گلپایگانی، ۱۳۸۱: ج۱، ص۴۳). آنان با اعتقاد به هماهنگی بین عقل و نقل، میگویند: همانگونه كه وحی و شریعت منبع معرفت انسانی است، عقل نیز از منابع معرفت و شناخت انسانی است، و از آنجایی كه هر دو از حقیقت عینی و خارجی گزارش میكنند. گزارش آنها هماهنگ با یكدیگر است (جوادی آملی: همان؛ ص ۱۲۶، یوسفیان و شریفی، همان: ص ۳۸ و ۳۹).
اما ممكن است در مواردی بین این دو منبع معرفتی، تعارضی پیش آید؛ در آن صورت كدامیك را باید انتخاب كرد؟ پیروان برخی از مكاتب مانند "اشاعره" بیشتر تمایل به گزینش نقل دارند، "معتزله" متمایل به انتخاب عقلاند و "اهل حدیث" نیز چون عقل را به حساب نمیآورند، قائل به تعارض بین عقل و نقل نخواهند بود بیشتر و شاید تمام شیعه بر آنند كه حد وسط را بگیرند و آن دو را باهم جمع كنند لذا عقل را بر میگزینند گرچه نقل را به كلی طرد نمیكنند بلكه آنرا براساس عقل تأویل میكنند و اگر در موردی ظاهر دلیل نقلی با دلیل عقلی مبرهن، هماهنگ نبود، دلیل عقلی به منزله دلیل لبی متصل یا منفصل است كه میتوان با آن در ظاهر نقل تصرف كرد (جوادی آملی، همان: ص ۱۴۸).ب. ویژگی
ویژگی اصلی این روش "اعتدال" و "میانهروی" آن است. شیعه امامی براساس آموزههای قرآنی و برخورداری از مكتب اهل بیت ƒ بهرغم فراز و فرودهایی كه عقلگرایی داشته است، مانند جهان اهل سنت دچار افراط و تفریط نشده است و با تعدیل عقلگرایی معتزله و گرایش تفریطی اهل حدیث و اشاعره هر دو عنصر عقل و وحی را در نظامی پویا به كار گرفته است و زیادهرویهای معتزلی در استفاده از عقل منزه است چنانكه از جمود مقلده و اشاعره بر ظواهر شرعی نیز كنار است. (شهیدصدر، همان: ص ۳۵). شیخ مفید را كه بنیانگذار این روش است مؤسس "كلام میانه" نام نهادهاند كه در مقابل "كلام متقدم" یعنی عصر دوم حضور و نصگرایی شیخ صدوق و "كلام فلسفی" نوبختیها به پاخاسته است. او با هدف اصلاح استدلالات عقلی متكلمان پیشین (نوبختیها) و روی آوردن به روشی میان استدلال عقلی و تفسیر ادله نقلی به طرح و تاسیس و تبیین این روش اقدام كرد. ( سبحانی، ۱۳۷۹: ص۴۵۰؛ پاكتچی، ۱۳۸۳: ج۱۲، ص۳۲۴).
روش اعتدالگرایی شیخ مفید را میتوان از مقایسه آرای او و نوبختیان در مسائل مربوط به "وعید" و "امامت" به دست آورد. دلیل عدول او از مواضع نوبختیها گاه استدلالات عقلی و پرهیز از مواضع افراطی و گاه پیروی از اخبار امامان اهلبیت‰ است. (پاكتچی، ۱۳۸۱: ج ۱۰، ص ۱۶۵).
با توجه به این ویژگی میتوان روی كرد و روش عقلگرایی را چنین تعریف كرد:
تبیین اجتهادی و كاویدن ظرایف اصول دین با بهرهمندی از قواعد و سنن قابل قبول عقلی و مأثورات دینی بدور از تاثّر از اندیشههای فلسفی و عرفانی (ملكی میانجی، ۱۳۷۹: ج ۲، ص ۲۹۸).
ج. سیر تاریخی
چنانكه گفته شد در دوره غیبت تا پیش از شیخ مفید تفكر نصگرایی اهل حدیث حاكم بود (مدرسی طباطبایی، ۱۳۷۴: ص ۱۷۳، عزیزی، ۱۳۸۴: ص۳۱۷ و ۳۲۱). نصگرایان در مسائل كلامی و فقهی به استفاده از عقل توجهی چندان نداشتند و به كاربرد آن خیلی معتقد نبودند، كار آنان دریافت حدیث، نقل آن و حداكثر تبویب و تنظیم آن خلاصه میشد. در این برهه از زمان شیخ مفید كه عالمی فرزانه، مجتهد و فقیهی توانا و متكلمی برجسته بود، ظهور كرد. او برای گشودن راه استدلال و برهان و كاربرد عقل در كلام و فقه تلاش گستردهای كرد. حد و حدود عقل را در كلام و فقه مشخص كرد و پیامدهای زیانبار تفكر حدیثی صِرف را گوشزد نمود.
البته حدود یك قرن پیش از او ابن قبه رازی (م ۳۱۹) با همین رویكرد به مباحث كلامی پرداخت اما با توجه به سیطره نصگرایی، او در سایه بود ضمن اینكه از هر جهت موقعیت شیخ مفید را نداشت.
و لذا روش عقلگرایی كه توسط شیخ مفید تاسیس گردید به واسطه شاگردان برجسته او ادامه یافت. سید مرتضی با الذخیره و كتابها و رسالههای كلامی بسیار، ابوصلاح حلبی (۴۴۷ ق) با تقریب المعارف، كراجكی (۴۴۹ ق) در كنزالفوائد و شیخ طوسی با تمهید الاصول و دیگر آثار كلامی خود، در همین جهت قدم برداشتند. البته موافقت در روش به معنای هماهنگی كامل آرای آنان در همه مسائل نیست، اما در مسائل اصولی و بنیادی معمولاً اتفاق نظر دارند گرچه در مسائلی نیز دیدگاههای آنان با یكدیگر متفاوت است.
در هر صورت این روش به دست سدید الدین حمصی رازی با المنقذ من التقلید ادامه یافت آنچه كه وی بنای ستیز با آن را داشته است اعتقاد بی استدلال و مقلِدانه در اصول دین بوده است كه وی از دوری آنان از استدلال و رویكرد ایشان به تقلید در اصول سخن گفته است ( ابن طاووس، ۱۳۷۵: ص ۱۸۵).
عبدالجلیل قزوینی صاحب كتاب النقض خود را پیرو این گروه و متعلق به اصولیه عقلگرایان استدلالی میداند ( پاكتچی، همان: ج ۱۰، ص ۱۶۶). نجم الدین ابوالقاسم جعفر بن حسن بن سعید (۶۷۶ ق ) مولف المسلك فی اصول الدین از آخرین كسانی است كه پایبندی خود را به این روش حفظ كرده است .
ه . آثار و دستاوردها
روش عقلگرایی تاویلی توانست حداقل دو اثر و دستاورد عمده و ماندگار برای كلام شیعه بهبار آورد (خامنهای، ۱۳۷۴: ص ۵۷۷ - ۶۰۵).
۱. هویت بخشی و استقلال به كلام شیعه: یكی از عواملی كه گسترش وامداری كلام شیعی به كلام اعتزال را در پی داشت ، عدم استقلال و برخوردار نبودن كلام شیعی از هویتی مشخص و نظامی مدون بود. شیخ مفیدكه خود به این نكته كاملاً آگاه بود توانست این كمبود را جبران كند و كلام شیعی را كه قبلاً اساس و بنیانش توسط امامان اهل بیت‰ و صحابه بزرگواری مانند هشام بن حكم، عبدالعظیم حسنی. فضل بن شاذان و دیگران پیریزی شده بود، به شكلی منظم و بدیع و در عین حال مستقل از معتزله و دیگر مكاتب كلامی رایج آن عصر درآورد.
۲. ابداع و تاسیس روش منطقی در جمع عقل و نقل: قبل از شیخ مفید متكلمان شیعی یا گرایش به عقل گرایی معتزلی داشتند - مانند نوبختیها - و یا نصگرا و كم توجه به عقل بودند - مانند شیخ صدوق - هر چند كسانی كه روش اعتدال بین آن دو را داشتند نیز بودهاند، شیخ مفید كه سرآمد عقلگرایان است با ابداع روش "عقلگرایی تاویلی" با ضوابط و معیارهای برگرفته از قرآن و سنت به ابداع روش معتدل و فراگیر در جمع میان عقل و نقل توفیق یافت.
د. شخصیتها
اتقان و استحكام مبانی این روش، زمینهسازی و پیشینه آن توسط ابن قبه و دیگران، نفوذ مؤسس عالی مقام آن (شیخ مفید) و آثار ارزشمند و شاگردان ارجمندش، شخصیتهای نامداری را در میان پیروان این روش به جامعه اسلامی - شیعی- تحویل داده است كه برخی از آن بزرگواران عبارتند از:
۱. ابن قبه رازی، محمد بن عبدالرحمن (م. قبل از ۳۱۹ ق)،
۲. شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان (م. ۴۱۳ ق)،
۳. سید مرتضی، علی بن حسین بن موسی (م. ۴۳۶ ق)،
۴. ابوصلاح حلبی، تقی بن نجم بن عبیداللَّه (م. ۴۴۷ ق)،
۵. ابوالفتح كراجكی، محمد بن علی بن عثمان (م. ۴۴۹ ق)،
۶. شیخ طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن (م. ۴۶۰ ق)،
۷. حمصی رازی، سدید الدین محمود (م. اوائل قرن ۷ ق)،
۳. خردگرایی فلسفی:
این روش با استفاده از عقل با بهرهبرداری از قواعد و اصول فلسفی به مباحث كلامی میپردازد. عقل در اصطلاح فلسفی عبارت است از قوه تنظیم معلومات بر حسب روابط ومناسباتی معین همچون روابط و مناسبات میان علت و معلول و میان اصل و فرع و نوع و جنس و نظایر آنها (فولكیه، ۱۳۶۲: ص ۸۰)
طبیعی است در این روش نیز پایبندی به كتاب و سنت محفوظ است. اما ورود و خروج مباحث و استدلالها رنگ فلسفی داشته و به قواعد و اصول فلسفی و حتی فلسفه یونان باستان استناد میشود، هر چند از آیات و روایات نیز به عنوان موید بهره میگیرد.
الف. تعریف
بنابراین مقصود از فلسفی شدن كلام آن است كه هدفهای كلام با معیارهای فلسفی - نه با معیارهای كلامی - توجیه شود. و متكلم ابزارهای لازم را برای انجام وظایف خود از فلسفه وام بگیرد به تعبیر دیگر با مبنای صحیح فلسفی به بررسی و تبیین گزارههای كلامی بپردازد. و به تعبیر سوم به روش فیلسوفان مدعای متكلمان را اثبات كند. (شریف، ۱۳۶۲: ج ۲، ص۱۲، ۷۱، ۹۳).
ب. سیر تاریخی
كلام در جهان تسنن از عهد غزالی (۵۰۵ ق) و پیش از او در دوره امام الحرمین عبدالملك جوینی (۴۷۸ ق ) تدریجاً بیش از پیش به فلسفه نزدیك شده بود، چنانكه شهرستانی (۵۴۸ ق) در نهایهٔ الاقدام فی علم الكلام ؛ فخررازی (۶۰۶ ق) در المحصل؛ و سیف الدین آمدی (۶۳۱ ق) در ابكار الافكار كلام را طوری به فلسفه آمیخته بودند كه متشرعه و از جمله ذهبی و ابن حجر، آنها را به گرایشهای فلسفی منسوب نمودند، بعدها و در عصر ابن خلدون (۷۳۲ - ۸۰۸ ق ) - چنانكه وی درباره كلام در عصر خویش اشاره میكند- به نحو آشكاری به فلسفه نزدیك شده بود ( ابن خلدون، ۱۳۷۵: ج ۲، ص ۹۴۷ و ۹۴۸) و سرانجام در زمان قاضی عضدالدین ایجی (۷۵۶ ق) مولف كتاب المواقف فی علم الكلام به جهت خلط كلی با فلسفه جوهر حیاتی خود را از دست داد (ر.ك: ابن خلدون، همان: شریف، ج ۱، ص ۳۴۲، ج ۲، ص ۱۲ و ۱۷، ۸۴ و ۸۳).
كلام شیعه بر خلاف كلام سنی - كه صبغه جدلی آن زیاد بود - رنگ استدلال و برهان داشت، اما غیر از موارد محدودی از جمله در میان خاندان نوبختی صبغه فلسفی نداشت و حتی متكلمان امامی خیلی روی خوش به فلسفه و استفاده از آن در مباحث اصلی كلام نشان نمیدادند.
اما با ظهور خواجه نصیرالدین طوسی (۶۲۷ ق) و البته ضرورت و مقتضیات زمان، كلام شیعی نیز سیر فلسفی شدن خود را به اوج رساند و بیش از پیش به فلسفه نزدیك شد (مطهری، ۱۳۷۱: ج ۵، ص ۱۵۰ و ۱۵۵، دینانی، ۱۳۷۹: ج ۲؛ ص ۲۲ و ۲۳).با توجه به اینكه معیار زمانی فلسفی شدن كلام شیعی - و حتی سنی -، خواجه نصیر الدین طوسی است ممكن است بتوان سیر تاریخی آن را در سه مرحله بیان كرد:
۱. كلام قبل از خواجه نصیر: كه بیشتر سبكی جدلی داشته و در مقابل فلسفه مطرح بوده است.
متكلمین اسلامی از بدو ورود فلسفه در اسلام قرنها با فلاسفه نبرد كردند و خدشههای بر قواعد فلسفی وارد كردند و حتی در اصول مسلم و مبادی اولیه فلسفه نیز شك و تردید روا داشتند. آنان حتی با علم منطق نیز مخالف بودند و آن را به كار نمیبردند زیرا فن منطق در ردیف علوم فلسفی به شمار میرفت كه به كلی مباین عقاید شرعی بود از این رو فن منطق در میان ایشان متروك بود ( ابن خلدون، همان)
۲. كلام در عصر خواجه نصیر (قرن هفتم و هشتم)
كلام این عصر و مقداری بعد از آن سبك برهانی به خود گرفت و بیشتر رنگ فلسفی پیدا كرد (مطهری، ۱۳۷۵: ج ۳، ص ۹۵، ج ۵، ص ۱۵۰ - ۱۵۵) در این مرحله كلام هویت جدیدی یافته و افزون بر تكیه بر آیات و روایات، بر استدلال برهانی نیز استوار گشته است مثلاً خواجه، مباحثی مانند توحید و معاد كه موضوع آنها با فلسفه مشترك است با روشهای برهانی اثبات میكند، بدین ترتیب كلام شیعی، از كلام اهل سنت كه استدلال عقلی در آن بسیار كم رنگ است، جدا میگردد، زیرا از این پس در كلام شیعی صرفاً به استشهادات روایی و قرآنی اكتفا نشده و از براهین عقلی نیز بهره گرفته میشود (فیاضی، ۱۳۸۴: ص ۸۷).
۳. كلام در دورههای بعد از خواجه نصیر (قرن نهم به بعد)
این دوره كه با میرداماد و ملاصدرا (۱۰۵۰ق) به اوج رسیده است (نصر، ۱۳۸۲: ص ۳۱۳). بهطوركلی برهانی شده و جزو مسائل فلسفه قرار گرفته است. در این عصر كلام استقلال خود را از دست داد.
به تعبیر استاد شهید مطهری فلسفه اسلامی یك قدم به طرف كلام نیامد، بلكه این كلام بود كه به تدریج تحت نفوذ فلسفه قرار گرفت و آخر كار در فلسفه هضم شد ( مطهری، ۱۳۷۴: ج ۱۳، ص ۲۳۴ و ۲۳۵).
ج. شخصیتها
چنانكه گفته شد خردگرایی فلسفی از همان دهههای اول بعد از غیبت امام† پیروانی داشته است كه خاندان نوبختی در این جهت پیشتازند. تدوین كلام اسلامی - شیعی- با این روش توسط خواجه نصیر به اوج خود رسید. شخصیتهای مهم این روش كلامی عبارتند از:
- ابوسهل اسماعیل بن نوبخت (م. ۳۱۱ ق) مولف التنبیه فی الامامهٔ و...
- ابو محمد حسن بن نوبخت (م. ۳۱۰ ق ) مولف فرق الشیعه و...
- ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت (قرن پنجم ق ) مولف الیاقوت
- خواجه نصیرالدین طوسی (۶۷۲ ق) مولف تجرید الاعتقاد، قواعد العقائد، تلخیص المحصل و رسالهٔ فی الامامه و...
- ملاصدرای شیرازی (۱۰۵۰ ق) مولف الاسفار الاربعه.
د. آثار و دستاوردها
با توجه به اینكه اوج و كمال فلسفی شدن كلام خصوصاً در شیعه بدست با كفایت خواجه نصیر طوسی انجام شده است، به طور گذرا و اجمالی برخی از آثار و دستاوردهای آن به استناد آثار خواجه و خصوصاً تجرید الاعتقاد مطرح میشود.
- برهانی شدن كلام
خواجه نصیر با نگارش تجرید الاعتقاد حركت نوینی را آغاز كرد، او در این كتاب بر خلاف گذشتگان فقط به بررسی گزارههای دینی و تبیین باورهای مذهبی و دفاع از حوزه دین اكتفا نكرد، بلكه به تدوین منطقی و زیر بنای این اندیشهها پرداخت. او با بهرهگیری از حكمت مشا، بخش امور عامه فلسفه را در گزارههای كلامی وارد كرد، زیرا میدانست كه با فقدان یك مبنای صحیح فلسفی نمیتوان گزارههای كلامی بررسی كرد و لذا با این طرح نو، بنیادی رفیع را در حكمت و كلام شیعی پایهگذاری كرد. بر همین اساس كلام بیش از پیش و تا نود درصد رنگ فلسفی به خود گرفت ( مطهری، ۱۳۷۵: ج ۳، ص ۸۸) به حدی كه تمییز یك متن فلسفی از كلامی به آسانی امكانپذیر نیست ( داوری، ۱۳۶۹: ص۱۱۹) و از آنجاییكه فلسفه بر خلاف كلام فقط از برهان (در صورت) و یقینیات (در ماده) استفاده میكند؛ علم كلام به مرور از سبك خود خارج شده و رنگ و بوی برهانی به خود گرفت (مطهری، همان: ص ۵۲؛ الشیبی، ۱۳۸۶ ق: ص ۹۶).
احیا و ابقای فكر فلسفی و كلامی
خواجه كه خود در حكمت و فلسفه تبحر و تسلط فوق العادهای داشت با تالیف شرح اشارات و تنبیهات كه یكی از بزرگترین و ماندگارترین آثار فلسفی است به بسیاری از اشكالات و انتقادات فخررازی بر فلسفه مشائی ابن سینا پاسخ داده (دینانی، ۱۳۷۹: ج ۲، ص ۲۷۰، نصر، ۱۳۷۱: ص ۴۰) و با این كار بنیان افكار فخررازی را از بین برده است و نقش بیهمتای خود را در احیای فكر فلسفی خصوصاً نسبت به مكتب مشاء ایفا نموده است (الشیبی، همان؛ نصر، ۱۳۸۲: ص ۲۰۲ و ۲۲۹).
قطع نفوذ معتزله
بهرغم اختلافات جدی و عمدهای كه امامیه با معتزله دارند؛ در مواردی متكلمان امامی از معتزلیان تاثیر پذیرفتهاند، هر چند در مراحلی نیز تاثیر گذار بودهاند. تاثیرپذیری امامیه در مبنأ یا روش - و نه مسائل و مباحث - كم و بیش تا قرن هفتم ادامه داشته است. محقق حلی (م. ۶۷۶ ق) استاد خواجه نصیر در فقه، در مقدمه كتاب كلامیاش با صراحت تمام روش خود را متاثر از معتزله میداند و آنرا واضحترین و تمامترین روشها در عرصه مباحث كلامی معرفی میكند. (محقق حلی، ۱۳۷۳: ص ۳۳)
اما با ابداع روش فلسفی توسط خواجه، نفوذ معتزله در همین حد نیز در میان متكلمان شیعی رخت بر بست و بعد از آن هیچ متكلمی نه بهطور صریح و نه تلویحاً نامی از معتزله نبرده است.
تاثیر بر كلام اهل سنت
بعد از ابداع این روش و خصوصاً با تالیف تجرید الاعتقاد همه متكلمان اعم از اشعری و معتزلی از همان راهی رفتند كه این فیلسوف و متكلم بزرگ شیعی رفت (مطهری، همان: ج ۳، ص ۸۸، الشیبی، همان) كتابهای المواقف و المقاصد و شرحهای آنها همه رنگ تجرید الاعتقاد به خود گرفتند. حتی برخی از متكلمان اهل سنت مانند علاءالدین قوشجی متن تجرید الاعتقاد را برگزیده و بر آن شرح نوشته است. شرح او از جمله مهمترین مصادر عقاید و آرای اشاعره قلمداد میشود. او در این شرح در پارهای از مسائل مورد اختلاف امامیه و اشاعره آرای خواجه را نقد كرده و در برخی دیگر تنها به شرح بسنده كرده است (ربانی گلپایگانی، ۱۳۷۷: ص ۲۰۷).
- تنظیم جدید و چینش تازهای از مباحث كلامی
خواجه نصیر روش و نظام خاصی را در علم كلام شیعی پیریزی كرد و به مباحث كلام چینشی نو و نظاممند داد كه پس از او همه دانشمندان همان سبك او را دنبال كردند.
مقایسه چینش مباحث خصوصاً در سه بحث نبوت، امامت و معاد در آثار و تالیفات كلامی متكلمان بزرگ قبل از خواجه مانند الذخیره سید مرتضی، الاقتصاد فیما یتعلق بالاعتقاد شیخ طوسی، تقریب المعارف ابوصلاح حلبی الیاقوت ابواسحاق نوبختی، قواعد المرام ابن میثم بحرانی، المسلك محقق حلی با تجرید الاعتقاد و آثار كلامی بعد از آن، گواه آشكار این مدعاست.
تنها اثر قدیمی كه چینش تجرید الاعتقاد را دارد النكت الاعتقادیه منسوب به شیخ مفید است كه قرائن متعددی انتساب آنرا به او با تردید جدی مواجه كرده است.
منابع و مآخذ
۱.ابن ادریس الحلی، السرائر، قم، موسسهٔ النشر الاسلامی، الثالثه، ۱۴۱۴ ق.
۲.ابن جوزی ابوالفرج، تلبیس ابلیس، علیرضا ذكاوتی قراگزلو، تهران، مركز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۸ش.
۳. ابن خلدون عبدالرحمان، مقدمه، محمد پروین گنابادی، ۱۳۷۵ش.
۴.ابن طاووس رضی الدین ابی القاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد ، كشف المحجهٔ لثمرهٔ المهجهٔ، تحقیق محمد الحسون، قم، مكتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۷۵ش.
۵.ابوریان محمدعلی، تاریخ الفكر الفلسفی فی الاسلام، بیروت، دارالنهضهٔ العربیه، بیتا.
۶.ابوزید نصرحامد، النّص، السلطه، الحقیقه، بیروت، المركزالثقافی العربی، دارالبیضاء، ۲۰۰۰م.
۷.استادان گروه فلسفه دانشكده ادبیات و علوم انسانی، فلسفه در ایران، مجموعه مقالات فلسفی، تهران، حكمت، ۱۳۶۹ش.
۸.استرین ولفسن هری، فلسفهٔ علم كلام، احمد آرام، الهدی، ۱۳۶۸ش.
۹.الامین السیدحسن ، الطباطبایی السید عبدالعزیز ، الجعفری محمدرضا ، حیاهٔ الشیخ المفید، سلسلهٔ مولفات الشیخ المفید، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ ق .
۱۰.الامینی السیدمحسن، اعیانالشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۹ق.
۱۱.صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین ، التوحید، قم، موسسهٔ النشر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
۱۲.الجابری علی ، الفكر السلفی عند الشیعهٔ الامامیه، قم، دار احیاء الاحیاء ، ۱۴۰۹ق.
۱۳.جوادی آملی عبدالله، دینشناسی، قم، مركز نشر اسراء، اول، ۱۳۸۱ش.
۱۴.جوادی آملی عبدالله، فلسفه الهی از منظر امام رضا، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۳ش.
۱۵.الحلی جعفر بن الحسن بن سعید ، المسلك فی اصول الدین، تحقیق رضا استادی، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، ۱۳۷۳ش.
۱۶.حنفی حسن، من العقیده الی الثوره، المقدمات النظریه، بیروت، دارالتنویر و المركز الثقافی الدینی للطباعهٔ و النشر، اول، ۱۹۸۸م، ج۱.
۱۷.دائرهٔ المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مركز دائرهٔ المعارف بزرگ اسلامی، اول، ج۸ و۱۰.
۱۸.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مجله حوزه ش ۵۴ بهمن و اسفند ۱۳۷۱.
۱۹.ابراهیمی دینانی غلامحسین ، ماجرای فكر فلسفی، تهران، طرح نو، دوم، ۱۳۷۹، ج۲.
۲۰.ربانی گلپایگانی علی ، ایضاح المراد فی شرح كشف المراد، قم، مركز مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۸۲.
۲۱.ربانی گلپایگانی علی، فرق و مذاهب كلامی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، اول، ۱۳۷۷.
۲۲.رحمتی محمدكاظم، نكاتی درباره اهمیت آثار شیخ صدوق، علوم حدیث، ش۳۰، دانشكده علوم حدیث، زمستان ۱۳۸۳.
۲۳.رسائل الشریف المرتضی، (۳ جلد)، بیروت، موسسهٔ النور للمطبوعات، بیتا.
۲۴.رصّافی محمد، مقالات اسلامی ، قم، موسسه اطلاعرسانی اسلامی مرجع، اول، ۱۳۸۲، ج۲.
۲۵.السبحانی جعفر، رسائل و مقالات، قم، موسسهٔ الامام الصادق، ۱۴۱۹ق، ج۱.
۲۶.ــــــــــــــ، مع الشیعهٔ الامامیه فی عقائدهم، قم، معاونیهٔ شؤن التعلیم و البحوث الاسلامیه، ۱۴۱۳ق.
۲۷.ــــــــــــــ، معجم طبقات المتكلمین، قم، موسسهٔ الامام الصادق، ۱۳۸۲ش.
۲۸ــــــــــــــ، موسوعهٔ طبقات الفقهاء، قم، موسسهٔ الامام الصادق†.
۲۹.ــــــــــــــــ، مدخل مسائل جدید در علم كلام، قم، مؤسسهٔ امام صادق†، ۱۳۸۲.
۳۰.سروش عبدالكریم، قبض و بسط تئوریك شریعت، تهران، موسسه فرهنگی صراط، ۱۳۷۵.
۳۱.شبلی نعمانی، تاریخ علم كلام، سید محمدتقی فخر داعی گیلانی، تهران، رنگین، ۱۳۲۸، ج۱.
۳۲.شرفالدین عبدالحسین، النص و الاجتهاد، قم، موسسه الامام الحسین†، اول، ۱۴۱۵ق.
۳۳.شهیدی سید جعفر، از دیروز تا امروز (مجموعه مقالهها و سفرنامهها)، تهران، نشر قطره، ۱۳۷۲.
۳۴.الشیبی كامل مصطفی، الفكر الشیعی و النزعات الصوفیه، بغداد، مكتبهٔ النهضه، ۱۳۸۶ق.
۳۵.صدر محمدباقر ، المعالم الجدیدهٔ للاصول، طهران، مكتبهٔ النجاح، دوم، ۱۳۹۵ق .
۳۶.صدرایی خویی علی و مرعشی نجفی سید محمود، كتابشناسی تجریدالاعتقاد، قم، كتابخانهٔ آیتالله مرعشی، اول، ۱۳۸۳.
۳۷.صدوق، من لایحضره الفقیه، قم، جماعهٔ المدرسین فی الحوزهٔ العلمیه، الثانیه، بیتا.
۳۸.صفری فروشانی نعمت اللَّه، غالیان، كاوشی در جریانها و برآیندها، مشهد، آستان قدس رضوی، اول، ۱۳۷۸.
۳۹.ضیایی علیاكبر، العبیدلی، تهران، مركز نشر میراث مكتوب، اول، ۱۳۸۱.
۴۰.طباطبایی سیدمحمدحسین، امام علی و فلسفه الهی، سید ابراهیم سید علوی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱.
۴۱.طریحی فخرالدین، مجمعالبحرین، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۲.
۴۲.عزیزی حسین، مبانی و تاریخ تحول اجتهاد، قم، مؤسسهٔ بوستان كتاب، اول، ۱۳۸۴.
۴۳.علیدوست ابوالقاسم، مناهج عمده تحقیق در معارف دینی، قبسات، ش۳۴، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۳.
۴۴.الفاخوری حنا ، خلیل الجر، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، عبدالمحمد آیتی، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، سوم، ۱۳۶۷.
۴۵. كریمی مصطفی، قرآن و قلمروشناسی دین، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۲.
۴۶.كلینی محمد بن یعقوب، اصول كافی، تهران، دارالكتب الاسلامیهٔ، چهارم، ۱۳۶۵.
۴۷.م. شریف م، تاریخ فلسفه در اسلام، نصراللَّه پورجوادی، مركز نشر دانشگاهی تهران، ۱۳۶۲.
۴۸.محقق مهدی، شیعه در حدیث دیگران، تهران، دفتر دائرهٔ المعارف تشیع، ۱۳۶۲.
۴۹.مدرس رضوی محمدتقی ، احوال و آثار نصیرالدین، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۴.
۵۰.مدرسی طباطبایی سیدحسین، مقدمهای بر فقه شیعه (كلیات و كتابشناسی)، محمد آصف فكرت، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۶۸.
۵۱.مطهری مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، پنجم، ۱۳۷۶، ج۶و۲۱.
۵۲.ـــــــــــــــ، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ششم، ۱۳۷۵ ، ج۱.
۵۳.ــــــــــــــ،یادداشتهای استاد، تهران، صدرا، اول، ۱۳۸۳، ج۹.
۵۴.مفید، النكت فی مقدمات الاصول، سلسله مولفات المفید، ، بیروت، دارالمفید، ج۱۰، ۱۴۱۴ق.
۵۵.ــــ، اوائل المقالات، سلسله مولفات المفید، بیروت، دارالمفید، الثانیه، ۱۴۱۴،ج ۷.
۵۶.ـــــ، تصحیح اعتقادات الامامیه، سلسلهٔ مولفات الشیخ المفید، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴، ج۵.
۵۷.موسوی بجنوردی كاظم ، اسلام، پژوهشی تاریخی و فرهنگی (مجموعه مقالات)، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اول، ۱۳۸۳.
۵۸.مهریزی مهدی و ربانی هادی ، یادنامه مجلسی (مجموعه مقالات، گفتوگوها و سخنرانیها)، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اول، ۱۳۷۹.
۵۹.موسوی خوانساری محمدباقر، روضات الجنات، قم، مكتبهٔ اسماعیلیان، ۱۳۹۰ق.
۶۰.نصر سیدحسین، جاودان خرد، مجموعه مقالات، به اهتمام دكتر سیدحسن حسینی، تهران، انتشارات سروش، اول، ۱۳۸۲.
۶۱.ــــــــــــــــ، معارف اسلامی در جهان معاصر، تهران، شركت سهامی كتابهای جیبی، ۱۳۷۱.
۶۲.یزدی مطلق محمود، اندیشههای كلامی شیخ طوسی (سه جلد)، به كوشش پژوهشگران گروه فلسفه و كلام اسلامی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، اول.
۶۳.یوسفیان حسن و شریفی احمدحسین، عقل و وحی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، اول، ۱۳۸
منبع:فصلنامه قبسات ، شماره ۳۸
۱.ابن ادریس الحلی، السرائر، قم، موسسهٔ النشر الاسلامی، الثالثه، ۱۴۱۴ ق.
۲.ابن جوزی ابوالفرج، تلبیس ابلیس، علیرضا ذكاوتی قراگزلو، تهران، مركز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۸ش.
۳. ابن خلدون عبدالرحمان، مقدمه، محمد پروین گنابادی، ۱۳۷۵ش.
۴.ابن طاووس رضی الدین ابی القاسم علی بن موسی بن جعفر بن محمد ، كشف المحجهٔ لثمرهٔ المهجهٔ، تحقیق محمد الحسون، قم، مكتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۷۵ش.
۵.ابوریان محمدعلی، تاریخ الفكر الفلسفی فی الاسلام، بیروت، دارالنهضهٔ العربیه، بیتا.
۶.ابوزید نصرحامد، النّص، السلطه، الحقیقه، بیروت، المركزالثقافی العربی، دارالبیضاء، ۲۰۰۰م.
۷.استادان گروه فلسفه دانشكده ادبیات و علوم انسانی، فلسفه در ایران، مجموعه مقالات فلسفی، تهران، حكمت، ۱۳۶۹ش.
۸.استرین ولفسن هری، فلسفهٔ علم كلام، احمد آرام، الهدی، ۱۳۶۸ش.
۹.الامین السیدحسن ، الطباطبایی السید عبدالعزیز ، الجعفری محمدرضا ، حیاهٔ الشیخ المفید، سلسلهٔ مولفات الشیخ المفید، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ ق .
۱۰.الامینی السیدمحسن، اعیانالشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۹ق.
۱۱.صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین ، التوحید، قم، موسسهٔ النشر الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
۱۲.الجابری علی ، الفكر السلفی عند الشیعهٔ الامامیه، قم، دار احیاء الاحیاء ، ۱۴۰۹ق.
۱۳.جوادی آملی عبدالله، دینشناسی، قم، مركز نشر اسراء، اول، ۱۳۸۱ش.
۱۴.جوادی آملی عبدالله، فلسفه الهی از منظر امام رضا، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۳ش.
۱۵.الحلی جعفر بن الحسن بن سعید ، المسلك فی اصول الدین، تحقیق رضا استادی، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، ۱۳۷۳ش.
۱۶.حنفی حسن، من العقیده الی الثوره، المقدمات النظریه، بیروت، دارالتنویر و المركز الثقافی الدینی للطباعهٔ و النشر، اول، ۱۹۸۸م، ج۱.
۱۷.دائرهٔ المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مركز دائرهٔ المعارف بزرگ اسلامی، اول، ج۸ و۱۰.
۱۸.دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مجله حوزه ش ۵۴ بهمن و اسفند ۱۳۷۱.
۱۹.ابراهیمی دینانی غلامحسین ، ماجرای فكر فلسفی، تهران، طرح نو، دوم، ۱۳۷۹، ج۲.
۲۰.ربانی گلپایگانی علی ، ایضاح المراد فی شرح كشف المراد، قم، مركز مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۸۲.
۲۱.ربانی گلپایگانی علی، فرق و مذاهب كلامی، قم، مركز جهانی علوم اسلامی، اول، ۱۳۷۷.
۲۲.رحمتی محمدكاظم، نكاتی درباره اهمیت آثار شیخ صدوق، علوم حدیث، ش۳۰، دانشكده علوم حدیث، زمستان ۱۳۸۳.
۲۳.رسائل الشریف المرتضی، (۳ جلد)، بیروت، موسسهٔ النور للمطبوعات، بیتا.
۲۴.رصّافی محمد، مقالات اسلامی ، قم، موسسه اطلاعرسانی اسلامی مرجع، اول، ۱۳۸۲، ج۲.
۲۵.السبحانی جعفر، رسائل و مقالات، قم، موسسهٔ الامام الصادق، ۱۴۱۹ق، ج۱.
۲۶.ــــــــــــــ، مع الشیعهٔ الامامیه فی عقائدهم، قم، معاونیهٔ شؤن التعلیم و البحوث الاسلامیه، ۱۴۱۳ق.
۲۷.ــــــــــــــ، معجم طبقات المتكلمین، قم، موسسهٔ الامام الصادق، ۱۳۸۲ش.
۲۸ــــــــــــــ، موسوعهٔ طبقات الفقهاء، قم، موسسهٔ الامام الصادق†.
۲۹.ــــــــــــــــ، مدخل مسائل جدید در علم كلام، قم، مؤسسهٔ امام صادق†، ۱۳۸۲.
۳۰.سروش عبدالكریم، قبض و بسط تئوریك شریعت، تهران، موسسه فرهنگی صراط، ۱۳۷۵.
۳۱.شبلی نعمانی، تاریخ علم كلام، سید محمدتقی فخر داعی گیلانی، تهران، رنگین، ۱۳۲۸، ج۱.
۳۲.شرفالدین عبدالحسین، النص و الاجتهاد، قم، موسسه الامام الحسین†، اول، ۱۴۱۵ق.
۳۳.شهیدی سید جعفر، از دیروز تا امروز (مجموعه مقالهها و سفرنامهها)، تهران، نشر قطره، ۱۳۷۲.
۳۴.الشیبی كامل مصطفی، الفكر الشیعی و النزعات الصوفیه، بغداد، مكتبهٔ النهضه، ۱۳۸۶ق.
۳۵.صدر محمدباقر ، المعالم الجدیدهٔ للاصول، طهران، مكتبهٔ النجاح، دوم، ۱۳۹۵ق .
۳۶.صدرایی خویی علی و مرعشی نجفی سید محمود، كتابشناسی تجریدالاعتقاد، قم، كتابخانهٔ آیتالله مرعشی، اول، ۱۳۸۳.
۳۷.صدوق، من لایحضره الفقیه، قم، جماعهٔ المدرسین فی الحوزهٔ العلمیه، الثانیه، بیتا.
۳۸.صفری فروشانی نعمت اللَّه، غالیان، كاوشی در جریانها و برآیندها، مشهد، آستان قدس رضوی، اول، ۱۳۷۸.
۳۹.ضیایی علیاكبر، العبیدلی، تهران، مركز نشر میراث مكتوب، اول، ۱۳۸۱.
۴۰.طباطبایی سیدمحمدحسین، امام علی و فلسفه الهی، سید ابراهیم سید علوی، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۱.
۴۱.طریحی فخرالدین، مجمعالبحرین، تهران، مرتضوی، ۱۳۶۲.
۴۲.عزیزی حسین، مبانی و تاریخ تحول اجتهاد، قم، مؤسسهٔ بوستان كتاب، اول، ۱۳۸۴.
۴۳.علیدوست ابوالقاسم، مناهج عمده تحقیق در معارف دینی، قبسات، ش۳۴، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۸۳.
۴۴.الفاخوری حنا ، خلیل الجر، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، عبدالمحمد آیتی، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، سوم، ۱۳۶۷.
۴۵. كریمی مصطفی، قرآن و قلمروشناسی دین، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۲.
۴۶.كلینی محمد بن یعقوب، اصول كافی، تهران، دارالكتب الاسلامیهٔ، چهارم، ۱۳۶۵.
۴۷.م. شریف م، تاریخ فلسفه در اسلام، نصراللَّه پورجوادی، مركز نشر دانشگاهی تهران، ۱۳۶۲.
۴۸.محقق مهدی، شیعه در حدیث دیگران، تهران، دفتر دائرهٔ المعارف تشیع، ۱۳۶۲.
۴۹.مدرس رضوی محمدتقی ، احوال و آثار نصیرالدین، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۴.
۵۰.مدرسی طباطبایی سیدحسین، مقدمهای بر فقه شیعه (كلیات و كتابشناسی)، محمد آصف فكرت، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۶۸.
۵۱.مطهری مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، پنجم، ۱۳۷۶، ج۶و۲۱.
۵۲.ـــــــــــــــ، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، ششم، ۱۳۷۵ ، ج۱.
۵۳.ــــــــــــــ،یادداشتهای استاد، تهران، صدرا، اول، ۱۳۸۳، ج۹.
۵۴.مفید، النكت فی مقدمات الاصول، سلسله مولفات المفید، ، بیروت، دارالمفید، ج۱۰، ۱۴۱۴ق.
۵۵.ــــ، اوائل المقالات، سلسله مولفات المفید، بیروت، دارالمفید، الثانیه، ۱۴۱۴،ج ۷.
۵۶.ـــــ، تصحیح اعتقادات الامامیه، سلسلهٔ مولفات الشیخ المفید، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴، ج۵.
۵۷.موسوی بجنوردی كاظم ، اسلام، پژوهشی تاریخی و فرهنگی (مجموعه مقالات)، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اول، ۱۳۸۳.
۵۸.مهریزی مهدی و ربانی هادی ، یادنامه مجلسی (مجموعه مقالات، گفتوگوها و سخنرانیها)، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، اول، ۱۳۷۹.
۵۹.موسوی خوانساری محمدباقر، روضات الجنات، قم، مكتبهٔ اسماعیلیان، ۱۳۹۰ق.
۶۰.نصر سیدحسین، جاودان خرد، مجموعه مقالات، به اهتمام دكتر سیدحسن حسینی، تهران، انتشارات سروش، اول، ۱۳۸۲.
۶۱.ــــــــــــــــ، معارف اسلامی در جهان معاصر، تهران، شركت سهامی كتابهای جیبی، ۱۳۷۱.
۶۲.یزدی مطلق محمود، اندیشههای كلامی شیخ طوسی (سه جلد)، به كوشش پژوهشگران گروه فلسفه و كلام اسلامی، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، اول.
۶۳.یوسفیان حسن و شریفی احمدحسین، عقل و وحی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، اول، ۱۳۸
منبع:فصلنامه قبسات ، شماره ۳۸
منبع : خبرگزاری فارس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست