چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مجله ویستا


افسانه طلاق خوب!


رمان معروف من كریمر علیه كریمر و فیلمی كه بر مبنای آن ساخته و برنده جایزه آكادمی شد، تأثیر مشكل آفرین طلاق را به خانه ها آورد. چند سال بعد كتاب «رشد غیرمنتظره طلاق» نوشته جودیت اس والراشتاین، جولیا ام لوئیس و ساندرا بلیكس لی با موضوع طلاق سر و صدای زیادی به راه انداخت.یادم هست سال ها پیش وقتی واحدی را در جامعه شناسی می گذراندم، رقم طلاق ۲۵ درصد برآورد شده بود و حالا با سرشماری های اداری این رقم به ۵۰ درصد رسیده است و با آمار دقیق تر مركز آمار ملی بهداشت و سلامت آن را ۴۳ درصد تخمین زده اند. به هر حال، هر كدام كه درست باشد، ارقام طلاق به شكل چشم گیری رو به افزایش است. با رسیدن شماره طلاق به یك میلیون در سال، رقم بچه های طلاق زیر ۱۸ سال هم به یك میلیون می رسد. عجیب این است كه هیچ احساس خطری از این بحران ملی به چشم نمی خورد. زشتی طلاق از میان رفته و به شكل یك روال عادی درآمده است. یادتان هست كه زمانی واژه «خانواده از هم پاشیده» آفت و بلایی به حساب می آمد. امروز ترس و وحشت از طلاق به كلی از فرهنگ آمریكایی ها محو شده است.در نوول تازه من «طلاق بی نقص و ایده آل!» پدر و مادر یك پسربچه با خوش بینی توأم با افكار آمریكایی شان بر این باورند كه با فهم و درك و منطق می شود طلاق را رضایت بخش كرد.تامی پسر خانواده در سال اول كالج درس و بحث را كنار می گذارد و راهی میدان كار می شود. از كاری به كار دیگر... چنان در چرخ و فلك احساس خود می افتد كه بر همه اطرافیانش اثر می گذارد. همه دوستان، پدر و مادر بزرگ، صاحب كاران، پدر و مادرش معتقدند كه اگر به فرزندان عشق و محبت كنید، طلاق و جدایی برایشان بی مسأله و آسان می شود، اما به نظر من طلاق بی درد و رنج یك افسانه پردازی و خیال بافی وهم انگیز آمریكایی است.لاری سولیوان یك روانكاو تحلیل گر اهل نیویورك مدت سی سال است با زوج های مختلف و بچه های طلاق یا مجردین سروكار دارد. او معتقد است كه مردم این مرز و بوم فكر می كنند كه طلاق را می شود با موفقیت فیصله داد. بی تردید آنها دچار خیال بافی و توهمند. به این معنی كه خیال می كنند چون در همه كارها موفق بوده اند، در كار طلاق هم موفق خواهند بود.والراشتاین و همكاران نویسنده اش با وجوه دیگر این وهم و خیال برخورد می كنند. آنچه گمراه كننده است این كه مردم هر بحرانی را برای بچه ها موقتی و گذرا می انگارند. بر این باور كه كودكان وقتی خوشحال اند كه پدر و مادرشان خوشحال باشند، در كتاب اشاره شده كه با هم بودن پدر و مادر نقش مهمی در امنیت خاطر بچه ها دارد و خوشحال بودن یا نبودنشان باعث به هم زدن این امنیت نخواهد شد.مگی زن سی ساله ای كه در منهتن زندگی می كند می گوید بعضی ازدواج ها به قدری مشكل زاست و ناهم خوانی دارد كه حفظ آن بیهوده و غیرممكن است. او خود چنین ازدواجی داشته. شوهرش در سفرها زنی دیگر اختیار كرده و به همین دلیل مگی و شوهرش مدام در حال جنگ و جدال بوده اند. این وضع بسیار غم انگیز بود چون كه همیشه دروغ می گفت. مطمئن بودم كه باید به این وضع خاتمه دهم. زیرا تربیت و رشد بچه ها در چنین حال و هوایی وحشتناك بود . حالا مگی ۴ سال است كه تنها زندگی می كند؛ درست مثل زمانی كه با شوهرش بود. او با مردمی كه می گویند به خاطر بچه ها باید ماند و زندگی كرد مخالف است.جواب مگی گواه خوبی از طرز فكر پدران و مادران امروزی است. در گذشته ای كه رقم طلاق به ۲۵ درصد می رسید مردم بیشتری به خاطر بچه ها با سختی های زندگی می ساختند و می ماندند. اما امروز ما اول به منافع خود می اندیشیم و امیدواریم كه بچه ها نیز خیری عایدشان شود.
لاری سولیوان می گوید: «بسیاری از پدر و مادرها خودخواه و خودمحورند. آنها كاری می كنند كه به نفع خودشان است و با خود می گویند كه این برای بچه ها خوب است. آنها نمی دانند كه ۹۹ درصد چنین بچه هایی همیشه در غم و اندوه خواهند ماند.»
براندون یك وكیل ۶۳ ساله اهل نیوجرسی بیش از سی سال پیش زمانی كه طلاق در جامعه بسیار نكوهیده بود و به ندرت صورت می گرفت، از همسرش جدا شد. او می گوید: فشار زیادی برای نگهداشتن و حفظ این ارتباط بود.نظر استانفورد جی لات وین كه طلاق خالی از دردسر و رنج را غیرممكن می داند این است:«مرد خود را می فریبد كه هر چه باید بشود می شود و نمی توان تقدیر را عوض كرد و طلاق تأثیر بدی روی بچه ها نخواهد داشت.» زن خود را می فریبد كه از زندگی اش چیزی نمانده و تنها بچه ها هستند. مسلماً طلاق شوك تكان دهنده و زخم عمیقی بر روح بچه هاست و باید در كاهش اثر این شوك تدبیری بیندیشیم ولی باز می بینیم بیشتر اختلافات بر سر نگهداری بچه هاست.وقتی كتاب كریمر علیه كریمر منتشر شد یك دختر دبستانی به من نوشت.«آیا پدر و مادرت از هم جدا شده اند؟» واقعاً ماتم برده بود كه نظر یك بچه را می دیدم چون بیشتر جواب ها به كتاب من از طرف بزرگسالان بود.
تا به حال كسی نمی دانست كه وقتی ۵ ساله بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند. در سال ۱۹۴۰ در برانكس- محلی كه ما زندگی می كردیم- واژه طلاق به گوش ها ناآشنا بود و فقط در میان ثروتمندان و هنرپیشگان هالیوود اتفاق می افتاد. این كار از نظر اجتماعی آن قدر شرم آور بود كه هرگز در این مورد با دوستانم صحبت نكرده بودم.
من فقط یك بار ازدواج كردم، دو پسر دارم و با همسرم جودی ۳۶ سال است كه زندگی خوبی داریم.كتابهای من از مشكلات زندگی خودم و دیگران خلق شده، طلاق پدر و مادرم كه عناصر تركیب دهنده عاطفه من بود چیزی است كه همیشه با آن سر و كار دارم و این مرا به نوشتن موضوع این كتاب رهنمون شد. پدران و مادرانی كه جدایی را مشكلی برای بچه ها نمی بینند سخت در اشتباهند. این چیزی است كه با تمام احساس می گویم دوران كودكی حتی در خانواده های منسجم و بی مسأله خالی از دغدغه و رنج نیست و شكست در ازدواج و از هم پاشیدگی خانواده پایه گذار خدشه ای مضاعف در بنای احساس كودك خواهد بود.ممكن است دوران سخت بچه طلاق بودن را از سر بگذرانید و بر آن غلبه كنید چنان كه مردم زیادی این كار را كرده اند، اما پدران و مادرانی هستند كه غلبه و رهایی از این درد همیشه برایشان مشكل بوده است.پیتر سی و دو ساله و در شمال نیوجرسی زندگی می كند. نه ساله بود كه پدر و مادرش از هم جدا شدند. او كه بعد از سالها روان درمانی ازدواج كرد و تازگی ها پدر شده می گوید:«طلاق پدر و مادرم موقعی روی داد كه ما بچه ها دیگر حرف اول در خانواده نبودیم. پدر و مادرمان هر كدام به خود و منافع شان فكر می كردند و این برای خانواده یك سرخوردگی خیلی جدی بود. من به پدران و مادران توصیه می كنم كه با تمام تلاش از طلاق اجتناب كنند، برای پدر و مادرها آسان است كه بگویند خانواده ناشاد بسیار آسیب آفرین تر از طلاق است،اما من هرگز این را قبول ندارم.»توصیه بیشتر دست اندركاران با تجربه این است كه قبل از جدایی به یك مركز مشاوره مراجعه كنیم.استانفورد جی لات وین وكیل دعاوی خانواده می گوید:«بهترین كار قبل از طلاق مشاوره با كارشناسان ازدواج است و زن و شوهر ها باید با هم در جهت برآوردن احتیاجات كودكان و فرزندان خود تلاش كنند.»به احتمال قوی طلاق بی نقص و ایده آل وجود ندارد. اما ممكن است طلاقی موفق تر داشت. از آنجا كه فرهنگ ما به نتایج وخامت بار طلاق بی اعتناست، امید من این است كه برای طلاق موفقیت آمیز هم مانند ازدواج موفق، به سختی تلاش شود.و باید به یاد داشت كه اگر مشاوره با پدران و مادران برای فرزندانشان ثمربخش است، ما مدیونیم كه با مشاوره و استفاده از راهكارهای مفید، عوامل خانمان برانداز طلاق را كاهش دهیم.
منبع : روزنامه کیهان